میلاد صادق آل محمّد (ع)

میلاد صادق آل
محمّد (ع)

امام صادق سلام
الله علیه در شب جمعه 17 ربیع الاوّل از سال 82 هجری قمری و در زمان حکومت غاصبانۀ
عبدالملک مروان، در مدینۀ جدش رسول الله صلی الله علیه و آله، چشم به دنیا گشود.

امام صادق (ع) در
دامان رسالت متولد شد و در خاندان نبوت و امامت پرورش یافت و در پرتو جدّ بزرگوارش
امام زین العابدین (ع) و پدر والا مقامش امام باقر (ع) تربیت یافت.

ششمین پیشوای
شیعیان و رئیس مذهب آنان حضرت صادق سلام الله علیه 12 سال از زندگی خود را با جدّ
بزرگوارش گذراند و در مکتب آن حضرت بهره‌های وافر برد و پس از وفات امام سجاد (ع)،
پدرش امام باقر سلام الله علیه به تربیتش پرداخت و مدت 19 سال با پدر زیست.

امام صادق (ع) در
دورانی پرورش یافت که موجهای ارعاب و ستم امویان متلاطم بود و سرنوشت کسانی که با
اهل بیت عصمت و طهارت تماس داشتند، چیزی جز سیاه‌چالهای زندان‌های وحشتناک و یا
گورستان نبود، همه چیز به هم ریخته و هیچ قانون و نظمی جز هوا و هوس فرمانراوایان
از خدا بی‌خبر و ندیمان و هم بزمانشان، حکمفرما نبود، و در این جوّ سیاه وحشت و
ارعاب، دردناکترین مصیبت‌ها و بیشترین بلاها و سخت‌ترین اختناق‌ها بر پیروان و
یاران آل محمّد فرو می‌ریخت و امام صادق (ع) خود شاهد بود که چگونه شیعیان، در
پنهانی و با احتیاط کامل با مکتب مقدّس جدش و پدرش علیهما السلام تماس می‌گرفتند و
در چه جوّ خفقان‌زا و محیط رعب‌آوری، برای دسترسی به یک روایت از پیشوایان معصوم
خود، چه رنجها و زحمتهای طاقت‌فرسائی متحمّل می‌شدند.

امام صادق (ع)
مدت 19 سال از عمر مبارک خود را در حالی گذراند که بر فراز منبرها، صدای دشنام و
ناسزا به جدّ اطهرش حضرت مولی المتقین امیر المؤمنین سلام الله علیه، به گوش می‌رسید
و هیچ شیعه‌ای از شمشمیر خشم و کینۀ دشمنان قسم خوردۀ اسلام در امان نبود.

امام صادق (ع) در
دورانی پرورش یافت که توأم با خشونت و مصیبت و غرق در دریای محنت و بلا بود و
زمامداران غاصب، حق را ضایع و دشمنی با آل محمد را برملا ساخته بودند، و با این
حال، حضرت از اعلام حق و دفاع از حقیقت در پنهانی و آشکار، هرگز فروگذار نبود و
همواره ضمن ارشاد و هدایت و راهنمائی مردم، از همزیستی و همکاری با ستمگران و
غاصبان، جلوگیری و منع می‌فرمود.

 بهرحال دوران امویان بسر رسید و روزشان به شب
گرائید و دوران جدیدی پیش آمد که از سوئی امویان به نابودی و اضمحلال کشیده شده و
عباسیان، تازه به حکومت رسیده بودند و در نهایت ضعف بودند، لذا این دوران جدید را
می‌توان دوران آسایش نسبی دانست و همین باعث شد که حضرت فرصت بدست آمده را مغتنم
شمرد و حرکت علمی و فکری را رهبری فرمود.

در این دوران
بهروزی بود که هزاران دانش‌پژوه و محقق از اقصی نقاط کشور بزرگ اسلامی، به محضر
مبارکش رسیده و در آموزشگاه علمیش بهره‌های فراوان می‌بردند. در این اوقات بود که
کوفه و بصره و واسط و حجاز جگر گوشه‌های خود را به سوی جعفربن محمد (ع) گسیل
داشتند و پیشوایان مذاهب گوناگون، با کمال خضوع و تواضع در محضر درسش حاضر شده و
از هر علم و دانشی بهره می‌بردند. ولی بهرحال عباسیان با دقّت فراوان، مراقب آن
حضرت بوده و در پی ضربه زدن و به شهادت رساندن او بودند زیرا از مقام علمی و
اجتماعی او کاملاً آگاه بودند و او را خار چشم خود می‌دانستند و در این زمینه
داستانهای زیادی بویژه در ایام خلافت غاصبانه منصور، نقل کرده‌اند که اکنون جای
بحث آنها نیست. و در هر صورت، منصور دوانیقی لعنه الله علیه در سال 148 هجری، حضرت
را مسموم کرده و به شهادت رسانید.

در کوتاه سخن،
تمدّن اسلامی و پیشرفت و جاودانگی مکتب آل محمّد بی‌گمان مدیون وجود مبارک آن حضرت
سلام الله علیه است.

فرا رسیدن این
عید بزرگ را به عموم مسلمانان بویژه پیروان و شیعیان جعفربن محمد علیهماالسلام،
تبریک و تهنیت عرض کرده، از خدای بزرگ مسئلت داریم که ما را در زمرۀ شیعیان و
محبّان آن حضرت قرار دهد و توفیق شفاعتش را در روز رستاخیز به ما عطا فرماید.