بسیج عمومی برای نبرد با آمریکا

جمعبندي اهم
رويدادها

بسیج عمومی برای
نبرد با آمریکا

حمله عراق در
یازدهم مرداد ماه به کویت و اعلام انضمام این کشور به خاک خود علیرغم گذشت قریب به
دو ماه از آغاز آن همچنان در صدر اخبار و رویدادهای جهانی قرار دارد. آنچه ابعاد
این تهاجم نظامی را گسترش داد دخالت سیاسی- نظامی آشکار و وقیحانه شیطان بزرگ در
حمایت از بزرگترین مزدوران منطقه‌ای خود، آل صباح و آل سعود بود که اشغال کویت را
بهانۀ اعزام ناوگانهای غربی به خلیج فارس و لشکرکشی به سرزمین وحی، حجاز، قرار
داد. از نقطه نظر اصولی و رسمی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران هرگونه تجاوز به
کشورهای دیگر محکوم است و از همین رو حضور نیروهای نظامی آمریکا و غرب در خلیج
فارس و در خاک حجاز حرکتی تجاوزکارانه و زشت‌تر از اشغال کویت توسّط عراق تلقّی
شد.

سقوط آل صباح در
کویت گرچه به دست صدام و رژیم بعثی عراق صورت گرفته و امکان کشته شدن بیگناهان در
این درگیری زیاد بود معهذا به دلیل حمایتهای بسیار فراوان مادی و تبلیغاتی کویت آل
صباح از عراق در طول جنگ تحمیلی و نیز وابستگی مفرط این رژیم پلید به آمریکا و
انگلیس، افکار عمومی ایران چندان هم متأثر نگردید بلکه غالباً آل صباح را مستحق چنین
جزایی دانسته و این حرکت عراق را «تاوان کمک به متجاوز» تعبیر نمودند. البته در
محافل مختلف نگرانیهایی در ارتباط با پی‌آمدهای این اقدام وجود داشته و دارد لیکن
نفس سقوط آل صباح و رسوائی آنان در اینکه کشور کویت را با بی‌لیاقتی هرچه تمامتر
به متجاوز واگذار کرده و اکنون از دیگر کشورها به ویژۀ آمریکا انتظار باز پس‌گیری
آن و برگرداندن آل صباح بر مسند حکومت را دارند، سندی دیگر در صحت فرمایشات امام
خمینی (سلام الله علیها) در ارتباط با حکّام مرتجع منطقه تلقّی گردید. البته پذیرش
شرایط و خواسته‌های جمهوری اسلامی ایران توسط رژیم عراق و انجام اقداماتی نظیر عقب‌نشینی
نیروهای نظامی عراق به پشت مرزهای بین‌المللی بر مبنای قرارداد 1975 الجزایر (که
رئیس رژیم عراق در آغاز تجاوزش به ایران نسخه‌ای از قرارداد مذکور را در جلوی
دوربین‌های تلویزیونی پاره کرده و آنرا باطل خواند)، تبادل اسرا و نیز برخوردهای
اخیر این رژیم با غرب و مزدوران غربی در تلطیف جوّ حاکم بر کشور نسبت به طرف
متخاصم ایران در جنگ نقش بسزائی را ایفا نمود البته در ساخته شدن چنین جوّی، جراید
و وسائل ارتباط جمعی کشور نقش چندانی نداشتند و بعضاً به عکس سعی می‌شد تا نظرات به
این مسأله جلب گردد که تجاوز عراق به کویت برای جمهوری اسلامی ایران خطرناک است و
جمهوری اسلامی باید به اقدامات سیاسی نظامی غرب بپیوندد و علیه عراق دست به
اقدامات جدّی و عملی بزند! این توصیه‌ها همچنین توسط برخی افراد مسئول نیز بعنوان
یک نظریّۀ مورد توجّه تلقّی گردیده و بعضی اقدامات در این راستا به انجام رسید که
می‌توان از سفر وزیر خارجۀ کویت سابق! به ایران و دو ملاقات رسمی وی با مسئولین
ایران در این زمینه نام برد.

اشاره و نگاهی
اجمالی به مطالبی که توسط افراد و جریانهائی که در داخل کشورمان با نظرگاهها و
تحلیلهای مختلف با بحران خلیج فارس برخورد کردند می‌توانست عنوان جمعبندی اهمّ
رویدادهای این شمارۀ پاسدار اسلام باشد لکن به دلیل آنکه اکثر تحلیلها و دیدگاههای
اعلام شده از تریبونها و جراید چیزی بیش از مطالب تکراری رادیوهای بیگانه نبود!
جمعبندی آنها غیر ممکن می‌نمود. زیرا در بسیاری از این مطالب حتّی اصول اوّلیۀ
برخورد با یک مسأله سیاسی در جهان امروز در نظر گرفته نشده و گویی اعلام کنندگان
این نظریّات قصد داشته‌اند اعلامیۀ روابط عمومی غربزدگان ایران! را به زبانهای
گوناگون و شیوه‌های متعدد در جامعه منتشر سازند.

در جائی که
سردمداران کشورهای غربی به افشاگری دربارۀ خیانتهای خود به ایران اسلامی در جریان
جنگ تحمیلی پرداخته‌اند. از یکطرف آمریکا اعلام می‌نماید که در جریان حملۀ عراق
برای باز پس‌گیری فاو به عراق کمک شایانی کرده و کلودشسون وزیر خارجه سابق فرانسه
اعتراف نمود که «بر اساس توافق اعضای دائمی شورای امنیت، قرار بر این شد که این
شورا در تصمیمات و موضع‌گیریهای خود در قبال جنگ عراق با ایران، جانب عراق را
بگیرد» و از طرف دیگر حتی صدام نیز خود دربارۀ علّت شروع جنگ در مصاحبه با یک شبکۀ
تلویزیونی فرانسه اعلام می‌کند:

«این عراق بود که
به خاطر منافع غرب، علیه ایران جنگید و اگر موفق نمی‌شد جلوی پیشروی انقلاب اسلامی
را بگیرد، وضعیت کنونی غرب نامعلوم بود»، و از هر دو طرف هر روز افشاگریهایی صورت
می‌گیرد که هر یک نشانه‌ای از صلابت و استواری ایران اسلامی در طول ده سال دفاع
مقدس خویش محسوب می‌گردد، متأسفانه در داخل کشور تحلیلها و اظهاراتی ابراز شد و
بعضاً می‌شود که جز مشوه ساختن این صلابت نتیجه و اثر دیگری بر آن نمی‌توان مترتّب
نمود.

مثلاً فردی در
سخنرانی‌اش اعلام کرد که: «سیاست جمهوری اسلامی ایران بر مبنای حمایت از مظلوم
استوار است و کویت که تا دیروز بر ملت ایران ظلم می‌نمود حالا چون مظلوم واقع شده
باید حمایت شود تا از این طریق ظالمان دیروز را سرافکنده کنیم».

مجله سروش ارگان
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز در شمارۀ 525 مورخ دهم شهریور ماه 69 طی
مطلبی تحت عنوان «آب گل آلود» اعلام داشته که «غرب» برای اقداماتی که ایران در چند
سالۀ گذشته در جهت منافع غرب، علیرغم کوربینی سیاسی غربی‌ها، انجام داده!، باید
سپاسگزار ایران باشد و اعلام می‌نماید که ایران احتمالاً در شرایط کنونی در ارتباط
با تحریم اقتصادی عراق نیز موضع مطلوب غرب را اتخاذ خواهد کرد البته نه به دلیل
همراهی با غرب! «سروش» اقدامات گذشته ایران اسلامی که میلیاردها دلار به نفع غرب
بوده! را اینگونه برشمرده است:

«… ایران بدون
چشمداشت به کمک آمریکا و متحدانش، از مجاهدین مسلمان افغانستان حمایت کرد. ایران
حتّی برای اسکان میلیونها آواره و بار سنگینی که بر دوش اقتصاد جنگ‌زدۀ کشورمان
گذاشت، از آمریکا و جوامع بین‌المللی توقعی نداشت در حالیکه کشور پاکستان بابت
اقداماتی مشابه، میلیاردها دلار دریافت کردند.

جمهوری اسلامی
ایران کشت خشخاش را ممنوع و مبارزۀ بی‌امان و مؤثری علیه تولید، حمل و نقل و مصرف
مواد مخدّر سامان داد که مجموعۀ آن میلیاردها دلار بار مالی برای بودجۀ کشور ما
داشت و اینکار را ما برای سلامت جوانان ایرانی و همۀ جوانان دنیا انجام دادیم و بی‌شک
جوانان غربی نیز از پی‌آمدها و دست‌آوردهای این حرکت به اندازۀ نسل جوان ما سود
خواهند برد. در حالیکه کشور ترکیه و تایلند و برخی کشورهای آمریکای لاتین جهت
انجام اقدامی مشابه و در سطحی بسیار محدودتر تاکنون میلیاردها دلار از آمریکا و
مؤسسات بین‌المللی کمک دریافت کرده‌اند.

و امروز تحلیل‌گر
هفته‌نامه تایم با ذهنیّت عادی خود پیش‌بینی می‌کند که ایران جهت بهره‌برداری از
آب‌گل‌آلود حاصل از بحران کنونی، مرزهای غربی خود را تبدیل به مجرای مخفی تأمین
نیازهای عراق خواهد کرد، قیمت‌های گزاف و هزاران شرط و تعرفه را بر عراق تحمیل و
میلیاردها دلار سود برای خود تحصیل خواهد کرد.

ایران احتمالاً
نه به دلیل همراهی با غرب بلکه به دلیل احترام به تصمیمات جامعۀ جهانی دست به چنین
اقدامی نخواهد زد امّا کافی است چنین ارقامی را به رقم‌های پیش‌گفتۀ دیون غرب
اضافه کنیم و سپس خسارات فراوانی که آمریکا و متحدانش به دلیل کوربینی سیاسی در
طول 8 سال جنگ به ویژه در سالهای آخر جنگ با حمایت علنی از طرف متخاصم به ما وارد
کردند را نیز به آن بیفزائیم تا رقمی نجومی به دست آید که نشان می‌دهد غرب تا چه
حد باید سپاسگزار ما باشد و چه دین و وام سنگینی را باید بپردازد؟!» گوئی از
دیدگاه «سروش» حمایت ایران انقلابی و اسلامی از مجاهدین مسلمان افغانستان با موضع
آمریکایی ضیاء الحق پاکستان از آنان مساوی و از یک موضع بوده است که حالا هزینۀ
حمایت مکتبی و اسلامی ما را از آمریکا طلب می‌کند! این حضرات مگر توجّه ندارند که
در رأس عاملین تولید، قاچاقچیان و فروشندگان مواد مخدّر در جهان عناصر اطلاعاتی
غرب و باندهای وابسته به آنها قرار دارند که مخارج «تحریم کشت و برداشت خشخاش در
ایران» و یا مبالغی که صرف اجرای طرحهای مبارزه با مواد مخدّر در ایران اسلامی می‌شود
را از آمریکا مطالبه نموده و به حساب بدهکاریهایش می‌گذارد!

همچنین فرد دیگری
که او نیز دارای تفکّر و دیدگاههایی غربزده است و مطالب خود را تحت عنوان تئوری‌های
مختلف ابراز می‌دارد، در پی حملۀ عراق به کویت خواهان تحرّک و فعال شدن دیپلماسی
جمهوری اسلامی شده و خواهان آن می‌گردد که ایران بدون فوت وقت با ایجاد همگرایی با
کشورهای خلیج، مقدّمات انعقاد پیمانی دفاعی با شیوخ مرتجع عرب را فراهم آورد! به
نظر می‌آید ایشان نیز به دلیل وحشتی که از عکس‌العمل قدرت بلامنازع (!؟) غرب در
برخورد با عراق داشته، از این مسألۀ بدیهی غفلت داشته که پیمان دفاعی ما با این
کشورهای ضعیف و سران وابستۀ آن‌ها هیچ فایدۀ نظامی برای جمهوری اسلامی ایران دربر
نخواهد داشت الاّ اینکه مردم مسلمان منطقه را نسبت به تداوم روحیۀ ضد غربی ایران
بدبین و آمریکا و دول غربی را نسبت به هماهنگی ایران با بلوک غرب! در این ماجرا
مطمئن می‌نماید.

آنچه در تحلیل و
نظرگاه این افراد جایی ندارد ابرقدرت شرق و شوروی است. اینان برای شوروی گورباچف
هیچ استراتژی و حرکت فعّالی را قائل نبوده و سیاست تشنّج‌زدائی بلوک شرق در اروپا
را نسخه‌ای می‌دانند که عیناً برای منطقه خلیج فارس هم گورباچف پیچیده است بدون
هیچ تغییری!

البتّه بحث در
این باب محتاج مقاله‌ای جداگانه در تبیین «استراتژی آمریکا» و «استراتژی شوروی در
منطقه خلیج فارس» و نیز بحث دربارۀ درصد میزان وابستگی عراق به این دو بلوک قدرت
جهانی می‌باشد. هر چند که برخی، هویتی را بطور مستقل برای اروپا نیز قائل شده‌اند
و تحلیلی بر آن مبنا دارند.

امّا آنچه که
باید بیش از هر چیز برای مردم ما روشن شود و در جریان جزئیات آن نیز قرار بگیرند
تا بتوانند دشمن اصلی را بخوبی شناسائی کرده و دشمنان فرعی را تا نابودی دشمن اصلی
اشتباهاً مورد هدف قرار ندهند آگاهی از مواضع اصلی مسئولین نظام مقدس جمهوری
اسلامی نسبت به حضور نظامی شیطان بزرگ در منطقه خلیج فارس و در حرم امن الهی است.
سخنان 21/6/69 مقام معظم رهبری، آیت الله خامنه‌ای تأکیدی بر متوجه ساختن افکار و
نظرات مردم مسلمان و انقلابی ایران و کشورهای منطقه بر روی دشمن شمارۀ یک مسلمین
یعنی آمریکا بود.

ایشان در قسمتی
از سخنان خود اعلام کردند:

«… ما با حضور،
طمع‌ورزیهای فزاینده و سیاست وقیحانۀ آمریکا در منطقۀ خلیج فارس مخالفیم…

(آمریکائیها) می‌گویند
ما می‌خواهیم سیستم امنیّتی اینجا- در خلیج فارس- درست کنیم. خاک بر سر ملتها و
دولتهایی که اجازه بدهند آمریکای متجاوز بیاید طبق منافع خودش نقشه بکشد و در خلیج
فارس و در منطقه بخواهد سیستم امنیتی درست بکند و مسلمانان نخواهند گذاشت. ملتهای
اسلامی اجازه نخواهند داد…

ما اجازه نخواهیم
داد آمریکا تدابیر امور مسلمانان به ویژه حرمین شریفین را برعهده گیرد…

مبارزه و مقابله
با تجاوز، طمع‌کاری‌ها، نقشه‌ها و سیاستهای آمریکا برای دست‌اندازی به خلیج فارس،
به عنوان جهاد فی سبیل الله محسوب می‌شود و هر کس در این راه کشته شود، شهید
است…».

با توجّه به این
اوامر مشخص، دیگر تعلّل در برخورد با حرکت نظامی آمریکا در منطقه برای هیچ مسلمانی
جایز نیست و مردم مسلمان و انقلابی ایران به طریق اولی در مقابل این حکم مسئولیت
مضاعف خواهند داشت. در جهت تحقق بخشیدن به این فرمان رهبری لازم است تا کلیۀ
دستگاههای دولتی و نهادهای مردمی بسیج شده و به صورت گسترده اقدام به تجدید
سازماندهی نیروهای بسیج و حزب‌اللهی شهرها بنمایند.

از سوی دیگر
برپایی راه‌پیمائیها و تظاهرات ضد آمریکایی سراسری و پخش آن از رسانه‌های گروهی می‌تواند
بیدارباش و آماده باشی به هسته‌های مقاومت حزب الله در سراسر جهان بالأخص حزب‌الله
حجاز و دیگر کشورهای منطقه محسوب گردد که به مقابله عملی و جدّی با تجاوز نظامی
آمریکا برخیزند و سربازان و افسران مزدور و فاسد آمریکایی را هدف تیرها و بمبهای
خود قرار داده و احیاگر عملیات استشهادی حزب‌الله لبنان و فلسطین و… در دنیا
شوند.

در زمانی که
اعزام ده هزار زن و دختر مصری برای خوشگذرانی سربازان آمریکایی افشا می‌گردد و
«فهد» خبیث 2 میلیون بطر مشروبات الکلی نظامیان آمریکایی را از «حسین اردنی»
خریداری می‌کند و شبکۀ تلویزیونی سی.‌بی.‌اس آمریکا اقدام به پخش یکی از برنامه‌های
مستهجن عیش و عشرت و خوشگذرانی آمریکائیها در سرزمین وحی و در کنار حرم امن به خاک
و خون کشیده شدۀ الهی می‌نماید، آیا مسلمانان انقلابی جهان از مردم مسلمان و
انقلابی ایران نخواهند پرسید که آن راه‌پیمائیهای اعتراض‌آمیز و خشم‌آلود گذشته‌تان
بر علیه آمریکا چه شد؟ آیا نمی‌پرسند که بعد از حکم صریح و قاطع مقام معظم رهبری
در مورد نبرد با آمریکا چه اقدام عملی برای جامۀ عمل پوشاندن به آن انجام دادید؟
مگر آمریکا شیطان بزرگ نیست و مگر نیت اصلی او از حرکت نظامیانش به این منطقه در
حقیقت هدم اسلام و انقلاب اسلامی نیست؟ پس باید به ندای رهبری پاسخی قوی و قاطع
داده و با شعار «مرگ بر آمریکا» راه‌پیمائیهایی را در سراسر کشور سازمان داده و
تمامی امکانات را برای مقابله‌ای جدّی با آمریکا بسیج نمائیم و با چشمانی باز و
غضب‌آلود بر دشمن اصلی، شیطان بزرگ، خیره شویم و با حمله‌های هسته‌های مقاومت حزب‌الله
خواب راحت را از دیدگان فاسد نظامیان متجاوز آمریکا ربوده و آنان را از منطقه
بیرون نمائیم. بدیهی است که لازمۀ چنین اقدامی به فراموشی سپردن کارنامۀ خیانت‌بار
و جنایت‌آلود صدام و رژیم عفلقی او نبوده و پروندۀ محاکمۀ جنایتکار جنگی برای طرح
در فرصتی مقتضی مفتوح خواهد بود.

والی الله المشتکی