13 آبان روز دانش‌آموز

13 آبان روز
دانش‌آموز

13 آبان 57 بود
که دانشجویان و دانش‌آموزان، مانند روزهای قبل، در زمین دانشگاه تهران اجتماع کرده
بودند و با شعارهای توفنده و مشت‌های گره خورده، جنایتهای رژیم منفور پهلوی را
محکوم کرده و خواهان برپائی حکومت اسلامی به رهبری امام خمینی «ره» بودند عده‌ای
از جوانان در کنار نرده‌های دانشگاه و عده‌ای دیگر در زمین چمن دانشگاه، علیه رژیم
شعار می‌دادند و تا ظهر ادامه داشت. که ناگهان گلوله‌های گاز اشک‌آور فضای اطراف
دانشگاه را در تاریکی فرو برد.

بچه‌ها که به
سختی تنفس می‌کردند، به طرف در ورودی دانشگاه سرازیر شدند و فریاد و شعار به اوج
خود رسیده بود. به یکباره گلوله‌های گاز اشک‌آور، مبدّل به گلوله‌های سربی شد و در
حالی که فریاد «الله اکبر» صحن دانشگاه را فرا گرفته بود، گلوله‌ها به سوی قلب
جوانان نشانه گرفته و آنان را به خاک و خون می‌غلطاند.

عدّه‌ای از ترس
فرار کرده ولی گروهی از جوانان غیور و شیردل، با کمال شهامت به سوی در ورودی
دانشگاه روانه شدند، این بار با سنگ و کلوخ می‌دویدند و در چند لحظه سنگ، گلوله،
دود و خون دانشگاه را در برگرفت.

ساعت دو بعدازظهر
به بعد، نبرد از کنار در جنوبی دانشگاه به در شرقی آن رسیده بود. ده‌ها دانش‌آموز
برای خنثی کردن اثر گاز اشک‌آور، لاستیک‌ها را آتش می‌زدند و ستون دود سیاه به
آسمان می‌رفت. در خیابانهای اطراف نیز بچه‌ها با سنگ و کلوخ به مقابله پرداخته و
دشمن بدون هیچ ملاحظه‌ای آنان را با گلوله‌های آمریکائی از پا در می‌آورد.

ساعت 5/3 بعداز
ظهر گلوله باران به اوج خود رسید و گروهی از جوانان انقلابی، برای در امان ماندن
از باران گلوله، به ساختمانهای نیمه‌ساز اطراف دانشگاه پناه می‌آوردند و همچنین
برخی پشت چنارها و یا در جویهای آب خود را مخفی می‌کردند.

در ساعت 5/5
بعدازظهر گروهی از دانش‌آموزان با سر و صورتی خونین و در حالی که لباسهای خونین
برادران خود را حمل می‌کردند، در خیابانهای اطراف به راه افتادند و مرتب تکرار می‌کردند:
«دانشگاه امروز 65 کشته داد». در این میان آمبولانس‌ها به حرکت درآمده و صدها دانش‌آموز
مجروح را به بیمارستان‌ها منتقل می‌کردند. داوطلبان برای خون‌رسانی به فرزندان
عزیز ملّت به سوی بیمارستانها هجوم بردند.

غروب آن روز غم‌انگیز
و تلخ فرا رسید. دانش‌آموزان که دیگر رمقی در تن نداشتند برخی گریه‌کنان به خانه‌های
خود رفته- و برخی دیگر به شعار علیه شاه می‌پرداختند و این جنایت وحشیانه شاه را به
مردم ابلاغ می‌کردند. و در یکی از شعارها می‌گفتند:

«دانشجوی مبارز،
راهت ادامه دارد».

رژیم با این
حادثه آفرینی شاید می‌خواست، صدای حق‌طلبانه دانش‌آموزان و دانشجویان را برای
همیشه خفه کند ولی کور خوانده بود که این سرآغاز حرکتی توفنده و آشتی‌ناپذیر شد و
این بار شرکت دانش‌آموزان در تظاهرات‌ها و راهپیمائی‌ها به شکل چشمگیری افزونی
یافت. و بدینسان در ماه‌ها بعد نه تنها تهران که تمام ایران، صحنۀ 13 آبان را به
جلو کشیدن فرزندان و عزیزان خود بویژه دانش‌آموزان، چندین بار تکرار کرد و از خروش
باز نایستاد تا اینکه این حماسه‌ها و از خود گذشتگی‌ها و فداکاری‌ها و عصیان‌ها در
واپسین لحظات عمر سیاسی رژیم، به ثمر نشست و در 22 بهمن ماه 57 خون هزاران شهید
ملت و صدها شهید دانش‌آموز در قیامی همگانی علیه شاه متبلور شد و در ظرف چند ساعت،
شاهنشاهی را به زباله‌دان تاریخ سپرد و حکومت اسلامی را به زباله‌دان تاریخ سپرد و
حکومت اسلامی را به رهبری ابراهیم بت‌شکن زمان حضرت امام خمینی- قدّس الله روحه-
به پیروزی رساند.

این روز باشکوه
که یادآور حماسه‌ها و ایثارها و فداکاریهای دانش‌آموزان عزیزمان است، به روز دانش‌آموزان
عزیزمان است، به روز دانش‌آموز نامیده شد تا خاطره‌های آن فرزندان دلیر انقلاب
برای همیشه جاویدان بماند و درسی فراموش ناشدنی برای تمام دانش‌آموزان در سراسر
گیتی باشد که با ابرقدرتها و چپاولگرهای بین‌المللی به مبارزه بی‌امان بپردازند و
عزت را با مرگ بر ذلّت با زندگی ترجیح دهند.