میلاد امام

«بمناسبت بیستم
جمادی الثّانی سالروز تولّد امام خمینی قدّس سرّه»

میلاد امام

نود و یکسال پیش
در خجسته روز ولادت با سعادت تنها یادگار پیامبر اکرم- صلّی الله علیه و آله- مادر
امامان و رهبران دینی، صدیقۀ طاهره، حضرت فاطمۀ زهرا- سلام الله علیها- از افق
«خمین» از دودمان پاک حضرت زهرا، آفتاب درخشانی طالع شد که پس از چندی این نور
پرفروغ، کوخهای مستضعفان و محرومان را پس از سالها تاریکی، روشن و منوّر ساخت و
حرارت افزاینده‌اش، کاخ مستکبران و ستم‌پیشگان را سوزاند و همچنان این خورشید
درخشان و پرحرارت، به تابش خود در جهان امروز و فردای ما ادامه می‌دهد و حرارتش
کاخهای ظلم و ستم را سوزانده و درهم می‌ریزد.

چه روز پربرکت و
مقدّسی؛ در روز ولادت آن مادر بزرگوار و فداکار، چنین فرزند خلفی بدنیا بیاید که
درست همان هدف و همان آرمان مقدّس را دنبال کند و از جبت‌ها و طاغوت‌های زمان نهراسد
و حرف حق را با کمال شهامت و شجاعت بزند و پایه‌های حکومت پیامبر اسلام- صلّی الله
علیه و آله- را در دوران معاصر، پایه‌ریزی کند و نشانه‌ها و آثار اسلام ناب محمّدی
را ظاهر سازد و اسلام آمریکائی را مفتضح و رسوا نماید، و رسالت ابراهیم را در
برابر نمرود و محمّد را در برابر ابوسفیان و علی را در برابر معاویه و حسین را در
برابر یزید، محقّق سازد و نظام قرآنی را در تمام ابعادش جایگزین نظام‌های فاسد و
توخالی امپریالیستی و کمونیستی نماید و فلسفه اعتراض و مبارزه را به جای فلسفۀ
سازش و کرنش مبدّل سازد و فریاد برآورد که:

«من آمده‌ام که
بزرگواری شما (ملّت) را حفظ کنم.»

«من آمده‌ام که
دشمنهای شما را به زمین بزنم.»

«من آمده‌ام که
ملّت را یک ملّت مستقل کنم… و دست اجانب را از مملکت کوتاه کنم.»

«من آمده‌ام در
اینجا تا خدمتگزاری خود را به شما عرض کنم. تا حیات دارم خدمتگزار همه هستم،
خدمتگزار ملّت‌های اسلامی، خدمتگزار ملّت بزرگ ایران، خدمتگزار قشرهای دانشگاهی،
دانش‌آموز و روحانی.»

و این ملّت باوفا
که آن همه خلوص و فداکاری و بزرگواری از این سلالۀ پاک زهرای اطهر را دیدند، در
مقابل، با نثار جان خود، از او پیروی و اطاعت کردند و مراتب اخلاص خود را به
بالاترین درجه‌اش رساندند زیرا در سخنان امام، فریاد دلهایشان را می‌شنیدند و در
چشمان امام، مظلومیّت سالیان دراز را می‌دیدند و از قلب مبارک امام، صدای ضربان
قلب یتیمان و ستمدیدگان دوران را می‌شنیدند و در وجود امام، آمال و آرزوهای خود را
مجسّم می‌دیدند و خلاصه در «امام» عشق و سوز به «الله» را مشاهده می‌کردند:

سخن گر خیزد از
اعماق جانی                                                 به
فریاد آورد جان جهانی

چو شرح عشق گوید
بی‌قراری                                         برد
آرامش از هر بردباری

سخن کز دل برآید
آتش است آن                                               که
می‌سوزد تو را تا پردۀ جان

چو آید نغمۀ دل،
دل بجوید                                               نشیند
بر دل و از دل بگوید

برو بشنو کلام
پاک جانی                                                        که
سازی‌جان‌خود‌زان‌دم جهانی

و بدینسان، امام
حتّی آن زمانی که در دهکدۀ «نوفل لوشاتو» در فرانسه بسر می‌برد، با حرکت دستش، سی
میلیون نفر دستهای خود را به حرکت در می‌آوردند و فریاد «الله اکبر» را با امام
تکرار می‌کردند. همان روزها بود که مجلّۀ «المستقبل» نوشت:

«ان الخمینی حیّر
الشرق و ازعج الغرب واحرج العرب وشغل العالم.»

خمینی، شرق را
شگفت‌زده کرد، غرب را لرزاند، عرب را در تنگنا قرار داد و خود مسئله روز جهان گشت.
و به قول استاد محمّد رضا حکیمی: «امروز در جهان سه چیز است که اسلام را ملموس می‌سازد
و مجسّم می‌کند: قرآن، قبله و خمینی.»

آری! مردم که
اسلام را در وجود امام، مجسّم می‌دیدند او را قبله‌گاه خود قرار داده و سخنانش را
مانند آیات قرآن، واجب‌الاجرا دانستند و امام هم در تمام مدّت عمرش، آنقدر در راه
رستگاری این ملّت و سایر ملّتهای مظلوم و مستضعف جهان تلاش کرد و زحمت کشید که جز
در انبیا و امامان معصوم، نظیر و مثیلی نداشت.

و جوانان
انقلابی، و بسیجیان جان برکف تا اندازه‌ای با نثار خون خود توانستند دین خود را
نسبت به امامشان ادا کنند؛ آنهائی که در صحنه‌های پر از خون و دود انقلاب و جبهه‌های
جنگ تحمیلی، علیّ اکبروار، حماسه‌ها آفریدند و زنها و دخترانی که در صحنه‌های
تظاهرات‌ها و پشت جبهه‌ها با فداکاریها و از خود گذشتگی‌ها، مشعل فروزان انقلاب را
افروخته‌تر و روشن‌تر نگهداشتند؛ اینان زینب‌وار دعوت امام و منجی خود را «لبیّک»
گفتند و خدای امام را خشنود ساختند، و اینکه مائیم در این روزگار پس از امام، که
باید دین خود را به او و آرمان او ادا کنیم و در این راستا، همانگونه که او از همه
چیز خود گذشت، ما نیز بگذریم، چرا که روح امام همواره ما را به مبارزه با کفر و
شرک و ظلم و بیدادگری و تزویر می‌طلبد و بر اعمال و کردار ما نظاره می‌کند و ما
باید پیروانی صادق و باوفا باشیم وگرنه در صف دشمنان امام قرار خواهیم گرفت.

و به عنوان حسن
ختام، ضمن یادآوری، قسمتی از سخنان جالب و ارزندۀ شاگرد صدیق و باوفای امام، مقام
معظّم رهبری، حضرت آیه الله خامنه‌ای درباره آن رهبر، پدر، معلّم، مراد و نور چشم
ملّت ایران و امید مستضعفین جهان، ولادت با سعادتش را که مصادف با میلاد مسعود
جدّۀ اطهرش، حضرت زهرا- سلام الله علیها- است، به رهبر معظّم انقلاب، ملّت سرفراز
ایران و ملّتهای مظلوم و مستضعف جهان تبریک و تهنیت عرض نموده، توفیق همگان را در
پیروی از رهنمودهای جاویدان امام فقیدمان از درگاه حضرت احدیّت مسئلت داریم:

«امام خمینی
شخصیّتی آن‌چنان بزرگ بود که در میان بزرگان و رهبران جهان و تاریخ به جز انبیاء و
اولیاء معصومین علیهم السّلام به دشواری می‌توان کسی را با این ابعاد و این
خصوصیّات تصور کرد. آن بزرگوار قوت ایمان را با عمل صالح، و ارادۀ پولادین را با
همّت بلند، و شجاعت اخلاقی را با حزم و حکمت، و صراحت لهجه و بیان را با صدق و
متانت، و صفای معنوی و روحانی را با هوشمندی و کیاست، و تقوی و ورع را با سرعت و
قاطعیّت، و ابّهت و صلابت رهبری را با رقّت و عطوفت و خلاصه بسی خصال نفیس و کمیاب
را که مجموعه آن در قرنها و قرنها به ندرت ممکن است در انسان بزرگی جمع شود، همه و
همه را با هم داشت. الحق شخصیّت آن عزیز یگانه، شخصیّتی دست‌نیافتنی و جایگاه
والای انسانی او جایگاهی دور از تصوّر و اساطیرگونه بود. او رهبر و پدر و معلّم و
مراد و محبوب ملّت ایران و امید روشن همۀ مستضعفان جهان و بخصوص مسلمانان بود. او
عبد صالح و بندۀ خاضع خدا و نیایشگر گریان نیمه‌شب‌ها و روح بزرگ زمان ما بود او
الگوی کامل یک مسلمان و نمونۀ بارز یک رهبر اسلامی بود.

او به اسلام عزّت
بخشید و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد، و او ملّت ایران را از اسارت
بیگانگان نجات داد و به آنان غرور و شخصیّت و خودباوری بخشید، و او صلای استقلال و
آزادگی را در سراسر جهان سر داد و امید را در دلهای ملل تحت ستم جهان زنده کرد، و
او در عصری که همه دست‌های قدرتمند سیاسی برای منزوی کردن دین و معنویت و ارزشهای
اخلاقی تلاش می‌کردند، نظامی بر اساس دین و معنویت و ارزش‌های اخلاقی پدید آورد و
دولت و سیاستی اسلامی بنیان نهاد، و او جمهوری اسلامی را ده سال در میان طوفانهای
سهمگین و حوادث سرنوشت‌ساز، قدرتمندانه اداره و حراست و هدایت کرد و به نقطه‌ای
مطمئن رسانید، ده سال رهبری او برای مردم و مدیران ما، یادگاری فراموش نشدنی و
ذخیره‌ای بس گرانبهاست.

رهبری نظام
جمهوری اسلامی ایران اکنون با این ذخیره ارجمند و تمام‌نشدنی و نیز با آن تصویر
والا و دست‌نیافتنی از شخصیّت رهبر کبیرمان روبرو است.

نه اینجانب که
طلبۀ کوچک با کاستی‌ها و قصورهای فراوان است و نه هیچ فرد دیگری در جمهوری اسلامی
قادر نیست که به قلّۀ آن شخصیّت ممتاز و استثنائی دست یابد و خود را با پدر و
معمار انقلاب اسلامی و سازنده و پردازندۀ جمهوری اسلامی مقایسه کند. او آن نخستین
بود که دوّمین نداشت و فاصلۀ میان او و امثال اینجانب فاصله‌ای ژرف و ناپیمودنی
است.»

«18 خرداد 68»