مبانی تفکّر بسیجی

مبانی تفکّر
بسیجی (2)

ارزشها و
معیارهایی که در تفکّر بسیجی جلوه و نمود بارزتری نسبت به دیگر مسائل و خصائص آن
دارد را می‌توان در چند محور مشخص کرد:

1-    نگاهی عارفانه به دنیا:

در تفکّر بسیجی،
دنیا با همۀ عظمتهایی که دیگر دیدها برای آن قائلند هیچگونه ارزشی نداشته بلکه آن
را بوتۀ آزمایشی می‌داند که باید در پیچ‌و‌خم‌های روزمرّه و نیز برخورد با زخارفش
به شدّت مراقب حیل شیطان بود. دنیا در این تفکّر به راستی جایگاهی همچون زندانی پر
مشقّت و زجرآور را داراست. این اصل در مورد نفس فرد بسیجی نیز قابل تعمیم است بدین
معنی که بسیجی واقعی خود را چیزی نمی‌بیند و هرچه هست را لطف و رحمت بی‌منتهای
الهی می‌داند و همه چیز را جلوه‌ای از جلوات حق می‌نگرد. نه برای خود حقّی خاص
قائل است و نه چشم‌انتظار آنکه حتّی بخاطر خدمتش، دیگران، از او تشکّر و قدردانی
نمایند با عشق به خدا و تنها به منظور ادای تکلیف و انجام فریضه الهی قدم در راه
حق می‌نهد و از امام خویش آموخته است که نتیجه را به مشیّت خداوندی واگذار نماید.

2-    زندگی بی‌آلایش بسیجی:

در تفکّر بسیجی
دنبال بدست آوردن مال دنیا بودن، چنین نگریسته می‌شود:

امام خمینی (س):

«پسرم! هیچگاه
دنبال تحصیل دنیا، اگر چه حلال او باشد، مباش که حبّ دنیا، گرچه حلالش باشد، رأس
همۀ خطایا است چه خود حجاب بزرگ است و انسان را ناچار به دنیای حرام می‌کشد».

(26/4/63- نقطۀ عطف)

در واقع ویژگی
بارز ظاهری یک بسیجی پیرو اسلام ناب محمّدی (ص) آن است که از مال و ثروت بی‌بهره
بوده، محل سکونتی بی‌آلایش، لباس و پوششی ساده و رفتاری به معنای واقعی، مردمی
داشته باشد. گرچه این ارزش والا و گرانقدر خوی کوخ‌نشینی ممکن است گاهی مورد
استهزاء قرار گرفته و دارندگان چنین تفکّری «جلنبر» نامیده شوند و ساده‌پوشی آنان
تعبیر به «قیافه‌های غیر قابل رؤیت» بشود امّا نباید از نظر دور داشت که خیل
عاشقان امام و شهدای عزیز ما و منتظرین واقعی شهادت، بسیجیان پیرو راه آنان،
اینگونه بوده و هستند و بر این خوی و تفکّر افتخار کرده و می‌کنند. تأثیر دنیایی
این طرز زندگی همان است که امام (س) در پیام 8/3/63 متذکر شدند:

«اگر بخواهید بی‌خوف
و هراس در مقابل باطل بایستید و از حق دفاع کنید و ابرقدرتان و سلاحهای پیشرفته و
شیاطین و توطئه‌های آنان در روح شما اثر نگذارد و شما را از میدان به در نکند خود
را به ساده زیستن عادت دهید و از تعلّق قلب به مال و منال و جاه و مقام بپرهیزید».

در حقیقت این مشی
و مرام زندگی تضمین کنندۀ تمامی مأموریّتهایی است که امام (س) در «منشور بسیج
مستضعفین 2/9/67» برای بسیجیان تعیین کرده‌اند:

«ملّتی که در خط
اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و مخالف با استکبار و پول‌پرستی و
تحجّرگرایی و مقدّس‌نمایی است، باید همۀ افرادش بسیجی باشند».

یعنی مخالفت با
«استکبار»، «پول پرستی»، «تحجّرگرایی» و «مقدّس نمایی» که خصائص مشخص ملّتی است در
خط اسلام ناب و یکپارچه بسیجی، خود باید ساده زیست و خمینی گونه باشد. اگر ما
بخواهیم جامعه را به سوی «تجمّل» و «رفاه‌گرایی» سوق دهیم و بیماری مصرف را در
کشور سلطنت‌زاده و جنگزده ایران شایع سازیم دست‌اندرکاران دلسوز و انقلابی نخواهند
توانست با وابستگیها مبارزه کنند، دارندگان تفکّر بسیجی باید ضرورت مبارزه با تجمل‌گرایی
و رفاه‌طلبی را برای مردم ما تشریح و تبیین کرده و از مخدوش شدن یکی از اصول و
ارزشهای اصیل و ناب اسلامی جلوگیری بعمل آورند. اگر غیر از این باشد یعنی اگر ساده‌زیستی
در جامعه ما از جایگاه واقعی و والای خود به زیر کشیده شود، همان روزی است که بنا
به نص صریح سخن امام (س)، نخواهیم توانست بی‌خوف و هراس در مقابله با باطل و دفاع
از حق بایستیم و ابرقدرتها و سلاحهای پیشرفتۀ آنان در روح ما اثر خواهد گذاشت.

اگر پیروان اسلام
آمریکایی و مخالفان تفکّر بسیجی موفّق گردند این ارزش مهّم را به ضد ارزش تبدیل
کنند در واقع یکی از اصلی‌ترین ویژگیهای بسیجیان و حزب الله خنثی خواهد شد. مگر نه
اینست که «جنگ ما جنگ فقر و غنا بود جنگ ما جنگ ایمان و رذالت بود. و این جنگ از
آدم تا ختم زندگی وجود دارد». (3/12/67- امام خمینی) مگر نه اینست که بسیجیان این
«پابرهنه‌های مغضوب دیکتاتورها». (برگرفته از پیام امام- فریاد برائت)، شیرمردان و
سرداران جبهۀ فقرند بر علیه سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد. مگر نه اینست که:

«ملّت عزیز ما که
مبارزان حقیقی و راستین ارزشهای اسلامی هستند بخوبی دریافته‌اند که مبارزه با رفاه‌طلبی
سازگار نیست و آنها که تصوّر می‌کنند مبارزه در راه استقلال و آزادی مستضعفین و
محرومان جهان با سرمایه‌داری و رفاه‌طلبی منافات ندارد با الفبای مبارزه بیگانه‌اند
و آنهایی هم که تصوّر می‌کنند سرمایه‌داران و مرفهان بی‌درد با نصیحت و پند و
اندرز متنبّه می‌شوند و به مبارزان راه آزادی پیوسته و یا به آنان کمک می‌کنند آب
در هاون می‌کوبند. بحث مبارزه و رفاه و سرمایه، بحث قیام و راحت طلبی، بحث
دنیاخواهی و آخرت‌جویی دو مقوله‌ای است که هرگز با هم جمع نمی‌شوند و تنها آنهایی
تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محرومیّت و استضعاف را چشیده باشند. فقرا و
متدینین بی‌بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعی انقلابها هستند».

(امام خمینی- 29/4/67)

مگر نه اینست که:

«آنهایی که در
خانه‌های مجلّل، راحت و بی‌درد آرمیده‌اند و فارغ از همۀ رنجها و مصیبتهای
جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنه‌های محروم، تنها ناظر حوادث بوده‌اند و حتّی
دور هم دستی بر آتش نگرفته‌اند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند که اگر به
آنجا راه پیدا کنند، چه بسا انقلاب را یک شبه بفروشند و حاصل همۀ زحمات ملّت را بر
باد دهند».

(امام خمینی فریاد برائت- مرداد 66)

به گفتۀ امام
راحلمان «چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده‌اندیشی این است که تصوّر کنیم
جهانخواران خصوصا ً آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست برداشته‌اند»، لذا باید
مراقب بود که بیگانگان با تفکّر بسیجی، افکار مسموم خود در زمینۀ تجدید رابطه با
غرب و آمریکا را در جامعه اشاعه ندهند.

مگر نه اینست که:

«اگر ملّت می‌خواهد
که این پیروزی تا آخر برسد و به منتهای پیروزی که آمال همه است برسد، باید مواظب
آنهایی که دولت را تشکیل می‌دهند… همۀ اینها توجّه بکنند که مبادا یک وقتی از
طبقۀ متوسط به طبقۀ بالا و به اصطلاح خودشان «مرفه»، به آن طبقه برسند».

(امام خمینی- 20/11/60)

با این رهنمودهای
روشن و دهها و صدها نمونۀ دیگر از این دست، در آیات و روایات و احادیث که جملگی از
افتخار انبیاء و اولیای الهی به فقر ظاهری و دنیایی‌شان حکایت می‌نماید و ساده‌زیستی
و ساده‌پوشی را بعنوان یک اصل اصیل طرح می‌نمایند، آیا صحیح است که معیارهایی
مانند «تجمّل» و «جاه‌طلبی» در جامعه اسلامی مطرح شود و ساده‌پوشی نشانۀ بی‌دینی
یا لباس شهرت و عمل حرام! تبلیغ گردد. امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) در خطبۀ
«قاصعه» نهج البلاغه منطق فرعون در مقابل موسی و هارون را اینگونه بیان می‌نماید:

«فإنّ الله
سبحانه- یختبّر عباده المستّکبرین فی انفسهم بأولیائه المستضعفین فی اعینهم، ولقد
دخل موسی ابن عمران و معه اخوه هرون- سلام الله علیهما- علی فرعون و علیهما مدارع
الصّوف و بأیدیهما العصّی، فشر طاله إن اسلم بقاء ملکه ودوام عزّه، فقال: ألا
تعجبون من هذین یشرطان لی دوام العزّ و بقاء الملک وهما بما ترون من حال الفقر
والذّل، فهلا القی علیهما اساوره من ذهب؟! إعظاما ً للذهب و جمعه، و احتقارا ً
للصّوف ولبسه».

خداوند سبحان
بندگان مستکبر خود را به اولیای خویش که در نظر آنان مستضعفند امتحان می‌کند. موسی
بن عمران و برادرش هارون- که درود خداوند بر آنها باد- در حالی که بر آنها لباس
محقر و پشمینه بود و در دست خود عصا داشتند بر فرعون وارد شدند و به او تعهد دادند
که اگر اسلام را اختیار کند سلطنتش باقی باشد و عزتش دوام یابد (فرعون به اطرافیان
خود) گفت: «آیا جای تعجب نیست که این دو برای من متعهد می‌شوند که ملک و عزت من
دوام یابد در حالی که آنها بر آن وضع و حالت فقیرانه و ذلیلانه‌اند که می‌بینید
(اگر چنین باشد که ادعا می‌کنند) پس چرا بر آنان زیورآلات طلا و نقره فرود نمی‌آید»
(این را گفت از روی) بزرگ شمردن طلا و جمع‌آوری آن و تحقیر لباس پشمینه و پوشیدن
آن.

3-    وقوف و حسّاسیّت نسبت به وقایع داخلی و جهانی

یکی دیگر از
ویژگیهای تفکّر بسیجی، نگاه کردن صحیح و متعهّدانه به رخدادها و حوادث سیاسی،
فرهنگی، اجتماعی، نظامی و اقتصادی داخل کشور و جهان است. هیچ حادثۀ مهمّی در این
زمینه‌ها از دید یک بسیجی واقعی پنهان نیست. همان بسیجی مؤمنی که مجّهز به سلاح
صبر و ایمان است و شیر جبهه‌ها بود، دقیقا ً در ارتباط با وقایع سیاسی، اجتماعی،
فرهنگی و اقتصادی عصری که در آن زندگی می‌کند حساسیّت داشته و دارد. دارندگان این
تفکّر بنا به فرمودۀ بزرگ بسیجی جهان اسلام در عصر حاضر، خمینی کبیر (سلام الله
علیه)، چنین تکلیفی را برعهده دارند: امام خمینی «س»:

«روزهای حسّاس و
تعیین کننده‌ای در پیش داریم و انقلاب اسلامی هنوز سالها و ماههای تعیین کنندۀ
دیگر در پیش خواهد داشت که واجب است پیش‌کسوتان جهاد و شهادت در همۀ صحنه‌ها حاضر
و آماده باشند».

(26/6/67)

وصایای امام
بالأخص وصیت‌نامۀ سیاسی الهی آنحضرت پر است از بیدارباشها و زنگ خطرهایی که آن
بزرگ پرچمدار اسلام ناب محمّدی (صلّی الله علیه و آله) برای حفظ هوشیاری پیروان خویش
بخصوص بسیجیان متذکر شده‌اند بسیجیان عاشق امام وظیفه دارند که به فرمودۀ امام:
«(باید) همان محافل انس و نورانیّت و برادری و وحدتی را که در میدانهای نبرد و در
جبهه بوده است و همان ارتباط معنوی که میان شما و روحانیون عزیز برقرار بوده به
مجامع داخلی و به همۀ محیطهای سیاسی و اجتماعی و نظامی کشانده شود تا انقلاب
اسلامی ما از خطر آفتها و تفرقه‌ها و بی‌تفاوتیها محافظت گردد».

(26/6/67)

تنها در چنین
صورتی است که می‌توان نسبت به ثبات نظام و انقلاب در خط اسلام ناب و استقلال
واقعی، مطمئن بود و الاّ باید هر لحظه منتظر حادثه ماند. بسیجیان ساده‌پوش به
عنوان یکی از صاحبان انقلاب و نظام باید به دقت در تمامی زمینه‌ها مراقب همه نسبت
به عدم انحراف از مسیر صحیح امام باشند و از اعوجاجهای احتمالی جلوگیری نمایند.

در زمینۀ مسائل
فرهنگی همانگونه که امام در وصیت‌نامۀ سیاسی الهی‌شان تأکید کرده‌اند:

«باید همه بدانیم
که آزادی به شکل غربی آن که موجب تباهی جوانان و دختران و پسران می‌شود از نظر
اسلام و عقل محکوم است و تبلیغات و مقالات و سخنرانیها و کتب و مجلاّت برخلاف
اسلام و عفّت عمومی و مصالح کشور حرام است و بر همۀ ما و همۀ مسلمانان جلوگیری از
آنها واجب است و از آزادیهای مخرّب باید جلوگیری شود و از آنچه در نظر شرع حرام و
آنچه برخلاف مسیر ملّت و کشور اسلامی و مخالف با حیثیّت جمهوری اسلامی است، بطور
قاطع اگر جلوگیری نشود همه مسئول می‌باشند و مردم و جوانان حزب‌اللّهی اگر برخورد
به یکی از امور مذکور نمایند به دستگاههای مربوطه رجوع کنند و اگر آنان کوتاهی
نمودند، خودشان مکلّف به جلوگیری هستند».

در زمینۀ مسائل
سیاسی نکته‌ای وجود دارد که تشریح و موشکافی اجمالی آن لازم آمد. مدّتی است بین
بعضی از سطوح بسیجیان این اصل که: نیروهای نظامی و انتظامی و بسیج نباید در دسته‌بندیها
و بازیهای سیاسی و اختلافی وارد شوند، تعبیر و تفسیرهایی می‌شود که چندان با
واقعیّت و نظر امام انطباق ندارد.

عدّه‌ای این اصل
را چنین تفسیر کرده‌اند که: بسیجی‌ها نباید در مسائل سیاسی دخالت کنند!؟ معلوم
نیست بعد از تشکیل و تکمیل نیروهای ارتش 20 میلیونی بسیج، مسئولین سیاسی و فرهنگی
نظام را باید از چه کشوری وارد نمائیم؟!

برخی بسیجیان نیز
برای اینکه وارد مسائل جناحی نشوند خود را از بیخ و بن نسبت به مسائل و رخدادهای
سیاسی بیگانه ساخته‌اند و با عنوان کردن این مطلب که: «ما نه این جناحیم نه آن
جناح. ما کاری به سیاست و این حرفها نداریم». عملا ً در دامی گام گذاشته‌اند که
دشمنان انقلاب برای بی‌تفاوت ساختن مردان جبهه و جنگ پهن کرده‌اند. متأسفانه
افرادی که این تفسیر برایشان مقبولیت دارد به دلیل عدم آشنایی با ترفندهای
بازیگران صحنه‌های سیاسی کاری، گرفتار آنها می‌شوند و از وجهه‌شان سوءاستفاده می‌گردد
مانند حرکتی که در اوایل آبانماه یکی از جناحها بر علیه تنی چند از نمایندگان مجلس
انجام داد و گروه اندکی از بسیجیان به جلوی مجلس شورای اسلامی برای تسویه‌حسابهای
جناحی و باندی گروهی خاص، کشیده شدند.

در حالیکه تفسیر
درست اصل عدم مداخلۀ بسیجیان در بازیهای سیاسی در متن آن نهفته است. بسیجیان باید
نسبت به مسائل سیاسی داخلی و خارجی آگاهی و وقوف داشته، آنهم از موضعی خط امامی و
مستقل، و مبیّن اصول و ارزشهای انقلاب و آرمانهای والای امام در جامعه باشند.

دارندگان تفکّر
بسیجی از چنین موضعی حتّی باید نسبت به مخدوش شدن اصول، عکس‌العملهای جدّی از خود
نشان دهند. در زمینۀ سیاست خارجی از آنجا که مسئولین متعهد و عزیز و دست‌اندرکاران
وزارت امور خارجه کشورمان به دلیل محدودیتهای عرف دیپلماسی قادر به انجام پاره‌ای
اقدامات نیستند یا از اتخاذ بعضی مواضع صریح در برخی مقاطع زمانی خاص معذورند،
بسیجیان می‌توانند به صورتی دائمی اصول و آرمانهای انقلاب و امام (س) را به آنان
گوشزد نموده و سیاست خارجی کشورمان را به سمت اتخاذ یک دیپلماسی انقلابی سوق دهند.
به عنوان مثال ستیز و دشمنی انقلاب با غرب و شرق به ویژه آمریکا را یادآوری نمایند
و متذکّر شوند که به گفتۀ امام راحلمان «چه در جنگ و چه در صلح بزرگترین ساده‌اندیشی
این است که تصوّر کنیم جهانخواران خصوصا ً آمریکا و شوروی از ما و اسلام عزیز دست
برداشته‌اند». (2/9/67) لذا باید مراقب بود که مخالفین تفکّر بسیجی، افکار مسموم و
منحرف خود در زمینۀ تجدید رابطه با غرب و آمریکا را در جامعه اشاعه ندهند. زیرا در
چنین صورتی مشمول این حکم قاطع امام (س) می‌گردند:

«هر کس در هر
مقام که خیال سازش با شرق و غرب را داشت، بی‌محابا و بدون هیچ ملاحظه‌ای، او را از
صفحۀ روزگار براندازید که سازش با شرق و غرب، خودباختگی است و خیانت به اسلام و
مسلمین است».

(22/11/58)

در زمینۀ مسائل
سیاسی داخلی نیز بسیجی نگرشی صحیح و به دور از پیشداوریهای خاص نسبت به جریانات،
جناحها و افراد، مبتنی بر اطلاعات و اخبار موثق و مطمئن باید داشته باشد و میزان
تعهّد و تقیّد هر یک از آنها را نسبت به اصول و ارزشهای اسلام ناب محمّدی (صلّی
الله علیه و آله) و خطّ امام دقیقا ً می‌سنجد.

اینها تنها چند
مورد خلاصه و مجمل پیرامون مبانی تفکّر بسیجی بود که انشاءالله تعالی در فرصتهای
بعد به موارد دیگری در این زمینه اشاره خواهد شد.

ادامه دارد