مبانی تفکر بسیجی

مبانی تفکر بسیجی (3)

بسیجی دیدۀ بیدار عشق است

بسیجی پیر میدان دار عشق است

***

سخن در باب حساسیت بسیج و بسیجیان نسبت به اصول و ارزشهای انقلاب اسلامی و
آرمانهای سردار بسیجیان امام خمینی (قدس سره) بود و این موضوع به عنوان یکی از
مبانی تفکر بسیجی برشمرده و تأکید گردید که باید تمام تفکرات و خطوط مخالف انقلاب
و امام مطمئن شوند هرگاه اقدام به ابراز وجود و عرض اندام نمایند و بخواهند متعرض
خط امام شوند، بسیجیان در مقابل آنان صف آرائی خواهند نمود و مدافع کیان انقلاب
اسلامی خواهند بود. اما این اصل کلی در چه زمانی و در کجا باید کارائی خود را نشان
دهد و به عبارت دیگر، آن اصول و ارزشها چه مشخصه های بارزی را دارا هستند که به
محض احساس ایراد خدشه به آنها باید عکس العمل بسیجیان را شاهد بود؟ شایسته است که
در این مهم به کلام جاودان خمینی کبیر (س) تمسک جوئیم که فرموده اند:

«امروز یکی از ضروری ترین تشکلها، بسیج دانشجو و طلبه است. طلاب علوم دینی و
دانشجویان دانشگاه ها باید با تمام توان خود در مراکزشان، از انقلاب و اسلام دفاع
کنند و فرزندان بسیجی ام در این دو مرکز، پاسدار اصول تغییر ناپذیر «نه شرقی و نه
غربی» باشند امروز دانشگاه و حوزه از هر محلی بیشتر به اتحاد و یگانگی احتیاج
دارند. فرزندان انقلاب به هیچ وجه نگذارند ایادی آمریکا و شوروی در آن دو محل حساس
نفوذ کنند. تنها با بسیج است که این مهم انجام می پذیرد. مسائل اعتقادی بسیجیان به
عهدۀ این دو پایگاه علمی است. حوزۀ علمیه و دانشگاه باید چارچوبهای اصیل اسلام ناب
محمدی (ص) را در اختیار تمامی اعضاء بسیج قرار دهند. باید بسیجیان جهان اسلام در
فکر ایجاد حکومت بزرگ اسلامی باشند و ای شدنی است چرا که بسیج تنها منحصر به ایران
اسلامی نیست. باید هسته های مقاومت را در تمامی جهان به وجود آورد و در مقابل شرق
و غرب ایستاد شما در جنگ تحمیلی نشان دادید که با مدیریت صحیح و خوب می توان اسلام
را فاتح جهان نمود. شما باید بدانید که کارتان به پایان نرسیده است. انقلاب اسلامی
در جهان نیازمند فداکاریهای شما است و مسئولین تنها با پشتوانۀ شما است که می
توانند به تمامی تشنگان حقیقت و صداقت اثبات کنند که بدون آمریکا و شوروی می شود
به زندگی مسالمت آمیز توأم با صلح و آزادی رسید. حضور شما در صحنه ها موجب می شود
که ریشۀ ضد انقلاب در تمامی ابعاد از بیخ و بن قطع گردد. من دست یکایک شما
پیشگامان رهائی را می بوسم و میدانم که اگر مسئولین نظام اسلامی از شما غافل شوند
به آتش دوزخ الهی خواهند سوخت. بار دیگر تأکید می کنم که غفلت از ایجاد ارتش بیست
میلیونی سقوط در دام دو ابر قدرت جهانی را به دنبال خواهد داشت».

(2/9/67)

اگر وجوه مختلف این فراز بلند از پیام تاریخی امام راحلمان حضرت روح الله، به
خوبی تبیین شود و براساس آن در حوزه و دانشگاه برنامه ریزی گردد، بسیاری از مسائل
و مشکلات مبتلا به موجود به سهولت از سر راه انقلاب و نظام برداشته خواهد شد.

براساس این استراتژی مهمی که امام برای بسیج، حوزه و دانشگاه تشریح فرموده
اند:

1- تشکیل بسیج دانشجو و طلبه به عنوان ضروری ترین تشکلها.

2- دفاع از انقلاب و اسلام با تمام توان در حوزه و دانشگاه.

3- پاسداری از اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی.

4- جلوگیری از نفوذ ایادی آمریکا و شوروی در این دو مرکز.

5- تشریح، تبین و آموزش مسائل اعتقادی بسیجیان و یا چارچوبهای ناب محمدی (ص)
را در اختیار بسیج و بسیجیان قرار دادن.

1- تشکیل بسیج دانشجو و طلبه

از همان روزهای اول که بحث وحدت حوزه و دانشگاه توسط امام مطرح گردید موانع
وحدت و عوامل افتراق به صورتی قوی و ریشه دار در هر دو مرکز (حوزه دانشگاه) حضور و
نمودی روشن و فعال داشت. قدرتهای جهانی سلطه گر به خصوص آمریکا و انگلیس و رژیم
های دست نشانده شان در ایران به ویژه رژیم منحوس پهلوی تلاشهای مستمری در جدا نگه
داشتن اقشار مختلف و از آن جمله طلاب علوم دینی و دانشجویان و دانشگاهها از یکدیگر
انجام دادند. این جدائیها حتی جنبۀ اعتقادی نیز یافت. بدین معنی قبول کردن تز
استعماری جدائی دین از سیاست در حوزه باعث می شد روحانیون معتقد به این «تز» در
هیچ مسئله ای دخالت نکنند و «امر سلطان را به سلطان واگذار» کرده و مسائل مستحدثه
را تنها در چارچوب احکام فردی و جزئی خلاصه نمایند. از طرف دیگر دانشگاهها «خط»
ستمشاهی غالب این بود که علم و تکنولوژی با دین سر سازگاری ندارد و اگر دانشجویی
بخواهد به مدارج بالای علمی دست یابد نباید«امُّل» بوده و اوقات خود را صرف مسائل
کهنه و بیهوده کند.

البته گرچه با وقوع انقلاب و انقلاب فرهنگی برخی افراد مروّج چنان تفکراتی در
حوزه و دانشگاه افشاء و طرد گردیدند لیکن همان افکار با عباراتی دیگر در هر دو
مرکز هنوز رایج است و به عنوان دشمنان شمارۀ یک تشکیل بسیج دانشجو و طلبه و وحدت
واقعی حوزه و دانشگاه  تلقی می شود به گونه
ای که بازهم منجر به صف بندی در مقابل هم می گردند. مثلا گفته می شود دانشجویان و
دانشگایان باید پیرو خط مشی و راهی باشند که حوزه برای آنها ترسیم می کند. در
دانشگاهها نیز کسانی با تفکرات لیبرالی با تأکید بر تفوق مدرنیسم و سیستم سرمایه
داری غرب، دنیای متجدد، خواستار آنند که حوزه های علمیه آیات و روایات را به گونه
ای تأویل و تفسیر نمایند که توجیح گر وضع موجود دنیای غرب باشد و مدینۀ فاضلۀ
اسلام به گونه ای ترسیم شود که شکل و شمایلش شهری چون «بن المان غربی» یا کشوری
مثل «ژاپن» را در اذهان تداعی نماید!

طرحی که امام برای از بین بردن این افکار غلط و انحرافی دارند ایجاد تشکیل
بسیج دانشجو و طلبه است. وحدتی به معنای واقعی حول و محور اسلامی ناب محمدی (ص).
بدین معنی که معتقدان به خط امام (و یا به تعبیر امام فرزندان بسیجی اش) در این دو
مرکز، با همفکری و هماهنگی یکدیگر جنبه های گوناگون اسلام ناب را مدوّن در اختیار
بسیجیان جهان اسلام قرار دهند.

2- دفاع از اسلام ناب و انقلاب

پر واضح است که دارندگان تفکر اسلام تحجرگرائی و مقدس مآبی، اسلام سرمایه
داری، اسلام مرفهین بی درد و در یک کلمه اسلام آمریکائی در هر دو مرکز وجود داشته
و به طور مستمر و به انحاء گوناگون و تحت پوششهای مختلف، سعی در ضربه زدن به اسلام
ناب و انقلاب را دارند. دفاع از اسلام ناب و انقلاب به عنوان یکی از اصلی ترین
وظایف بسیجیان حوزه و دانشگاه به شمار می آید و حتما این دفاع، صرفا در اقدامی
نظامی و مسلحانه خلاصه نمی شود. به قول امام:

«خطر تحجرگرائی و مقدس نمایان احمق در حوزه های علمیه کم نیست. طلاب عزیز لحظه
ای از فکر این مارهای خوش خط و خال کوتاهی نکنند، اینها مروّج اسلام آمریکائی اند
و دشمن رسول الله».

(3/12/67)

در دانشگاهها نیز بعضی از همین مارهای خوش خط و خال در یک زمان تز جدائی دین
از سیاست را به صورت «سیاست فقط وظیفۀ روحانیون است!» بازسازی کرده بودند توسط
امام با برخوردی کوبنده افشا شدند و امروز این گونه مطرح می کنند که دخالت
دانشجویان در سیاست و مسائل سیاسی روز آنها را از پیشرفت علمی باز می دارد و بدین
وسیله فعالیتهای سیاسی دانشجویان را محدود می نمایند. بسیجیان طلبه و دانشجو باید
این ترفندها را به خوبی شناسائی و افشاء کنند و مجدانه نسبت به خطراتی که متوجه خط
امام که همان مبانی اسلام ناب محمدی (ص) است، می شود، حساسیت فوق العاده از خود
نشان دهند و یقین داشته باشند که جهت گیری صحیح و اصولی و مبتنی بر اصول و
معیارهای اسلام ناب کاربرد منطقی علمی و مردمی علومی است که بطور روزمرّه فرا می
گیرند در حالی که اگر چنین جهت گیری صحیحی را نداشته باشند بی گمان از صراط مستقیم
اسلام ناب محمدی (ص) خارج و ما بعد الحق إلا الضلال.

3- پاسداری از اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی

چه تقارن نیکویی است سخن از «پاسداری» اصول انقلاب اسلامی گفتن در موقعی که
زمان انتشار پاسدار اسلام این شماره مصادف شعبان المعظم (و سومین روز از این ماه
بزرگ) روز تولد بزرگ پاسدار اسلام ناب محمدی (ص) حسین بن علی (ع) که به حق «روز
پاسدار» نام نهاده شده است. امام راحلمان با آن عظمت روح و با چنان درجه ای از علم
و خلوص و عشق و عرفان می فرمودند که: «در این دنیا افتخارم این است که خود بسیجی
ام». اما برای آنکه مقام رفیع و بلند مرتبۀ پاسداری از اسلام ناب را بیان نمایند
فرموده اند: «ای کاش من یک پاسدار بودم». گرچه به زبان آوردن این آرزو را تواضع و
فروتنی امام (س) دربارۀ پاسدار و پاسداری نکتۀ مهم تر و بالاتری را به عاشقان و
پیروان واقعی اسلام ناب تعلیم می نماید و آن اهمیت پاسداری از اسلام است. مقامی که
عزیزترین انسانها در کربلا برای آن جان دادند و با خون خویش آن را تثبیت کردند.
بنابر رهنمودهای مکرر حضرت امام (س) شاید در مرتبه و مرحلۀ اول باید از پاسداری،
پاسداری کنیم یعنی ویژگی ها و اصول و مبانی پاسداری از اسلام ناب را دقیقا مراعات
نموده و همۀ آنها را به برادران و خواهران پاسدار روحانی، سپاهی، کمیته ای و….
خود متذکر شویم. به آنان بگوئیم که اگر شما قبل از هر چیز متخلف به اخلاق حسنۀ
پاسداری از ناب نشوید نخواهید توانست دیگران را به دین حق هدایت نمائید. و نیز
تذکر دهیم که امور اعتباری و ظاهری هیچکس را بلند مرتبه نمی کند بلکه این خلوص و
ایمان و اخلاص افراد است که باعث علو معنوی انسان می گردد.

و همانگونه که در آخرین پیام امام به فرماندهان سپاه پاسداران آمده است:

«در نزد موحدین و سالکان طریقت سخن از اجر و پاداش دنیائی اسائه ادب به منزلت
و مقام آنان است و دنیا با همه زرق و برقها و اعتباراتش به مراتب کوچکتر از آن است
که بخواهد پاداش و ترفیق مجاهدان فی سبیل الله گردد و مجاهد فی سبیل الله بزرگتر
از آن است که گوهر زیبای عمل خود را با عیار زخارف دنیا محک بزند».

از این حاشیه با ذکر این کلام و تذکر آخر به خواهران و برادران پاسدار در می
گذریم که در عین پاسدار بودن مانند بسیجی های پابرهنه باشید.

اما در خصوص اصول تغییر ناپذیر نه شرقی و نه غربی که امام پاسداری از آن را به
عنوان یکی از اصلی ترین وظایف بسیجیان حوزه و دانشگاه تعیین نمودند در شماره بعد
به بحث می پردازیم و در اهمیت این امر، نوشتار خود را با جمله ای از امام خمینی
(س) در این رابطه به پایان می بریم که فرموده اند:

«… امیدوارم از سیاست صحنه های سخت «نه شرقی و نه غربی جمهوری اسلامی» عبور
کنید که اگر ایران را بر پایۀ استقلال واقعی پایه ریزی نکنیم هیچ کاری نکرده ایم».

(آخرین پیام به جهادگران- آذر67)