نقش مراکز آموزشی و تربیتی و توطئه دشمنان

جاودانگی راه امام

نقش مراکز آموزشی  و تربیتی و توطئه
دشمنان

قسمت نوزدهم

حجة السلام والمسلمین اسد الله بیات

از جمله مسائل بسیار حساس و حیاتی که همه دست اندرکاران و علاقه مندان انقلاب
اسلامی باید به آن اهمیت قائل شده و برای تضمین و تثبیت اصول و پایه های انقلاب
اسلامی روی آن سرمایه گذاری نمایند و مواظبت کنند با غفلت و سهل انگاری از کنار آن
عبور نکرده و زمینه بهره برداری توطئه گران را فراهم نسازند به مراکز علمی و
آموزشی و تربیتی انسانهائی است که برای هر نظامی نقش تعیین کننده آنها مخفی و
پوشیده نمی باشد.

همه مراکز علمی و آموزشی و تربیتی دارای اهمیت بالا است زیرا که اساس و پایه
هر نظامی را مراکز علمی و تربیتی آنان تشکیل می دهد. تربیت نیروهای مؤثر و مفید
توسط این نوع مراکز انجام می یابد. پشتوانه علمی و قویم و محکم هر نظامی مراکز
آموزشی و تربیتی همان نظام است بالخصوص دانشگاهها که نقش فعال و تعیین کننده آنها
بر همگان واضح و آشکار است و حضرت امام رضوان الله علیه در موارد مختلف وصیتنامه
سیاسی الهی بطور مکرر اهمیت توجه به دانشگاهها را گوشزد نموده و در هر مورد از
زاویه ای موضوع را مورد عنایت و توجه قرار داده است و از مردم انقلابی و مسئولان
جامعه خواسته است با دید حساسیت و اهمیت به موضوع نگاه کرده و روی آنها برنامه
ریزی به عمل آورده و به نحو احسن در تربیت کادر مفید و مؤثر از آنها استفاده
نمایند و اتفاقا این مراکز هر اندازه اهمیت برای نظام اسلامی و انقلابی ما دارد و
سرنوشت آینده امّت و انقلاب اسلامی در دست دانشگاهیان و دیگر تربیت شدگان مراکز
علمی و آموزشی و تربیتی می باشد برای دشمنان انقلاب اسلامی هم به همان اندازه
اهمیت داشته و با برنامه ریزی دقیق و حساب شده، آنان نیز می توانند با القاء افکار
و اندیشه های شیطانی خویش مهره های خطرناکی را رشد داده و تربیت نمایند و به تدریج
آینده امت و انقلاب اسلامی را به وضع رقت بار و وارونه ای درآورده و حقیقت مکتب و
اسلام و انقلاب اسلامی را مسخ نمایند.

 و به همین جهت همیشه توجه دشمنان
انقلاب اسلامی و هر انقلاب از انقلابهای جهان، در سرلوحه برنامه های خودشان به
مراکز علمی و آموزشی معطوف بوده و می کوشیده اند با نفوذ در آنها خطوط فکری و
انحرافی خودشان از طریق همان مراکز و مهره های ساخته شده و هماهنگ با مقاصد شومشان
در جامعه القاء نمایند.

و لذا امام امت اسلام رضوان الله تعالی علیه به صورت خاصی این موضوع را مطرح
فرموده و بی توجهی امت اسلام و انقلابی را به مراکز علمی و تربیتی و اعتناء دشمنان
انقلاب را به آنمراکز به عنوان یک توطئه خطرناک تلقی فرموده و با تحلیل بسیار جامع
و علمی زیان ها و خسارتهای آن را تبیین فرمود اند و با بیان این نکته که نوع برخورد
دشمنان انقلاب اسلامی با مراکز علمی حوزه ای و روحانیون و مربیان دینی با نوع
برخورد آنان با جوانها دانشگاهی و دیگر مراکز علمی تربیتی متفاوت است. و با این دو
مرکز یک جور و یک نواخت برخورد نمی کنند.

استراتژی آنان در برخورد با روحانیون و حوزه ها منزوی کردن آنها و انفصال و
جدائی حوزه های دینی و علماء اسلام از مردم و جریانات روز مسائل سیاسی اجتماعی و
حکومتی است به طوری که دخالت آنان در این قبیل موارد امری قبیح و مستهجن و منفور
مردم به حساب آید و تدریجا حاکمیت دینی و ارزشهای اخلاقی واسلامی از صحنه زندگی
رخت بربسته و مرزی میان دین و زندگی و علماء دینی و جامعه و سیاست کشیده شود
همانطور که این معنا در دوران حاکمیت تاریک و ظالمانه خاندان پهلوی به وضوح مشاهده
می شد و بالعکس استراتژی آنان درباره مراکز علمی تربیتی، دانشگاهی و دانشجوئی و
مدارس این نبوده و نیست که دانشگاه از صحنه زندگی اجتماعی کنار گذاشته شود و
دانشجو در جریان مسائل سیاسی روز قرار نگیرد بلکه بناء آنان بر این است که دانشگاه
و مراکز دیگر تربیتی کار در مورد نیاز روز را در ابعاد گسترده تربیت نماید که این
توجیه کننده و تأمین نماینده سیاستها و کارها و برنامه های دلخواه آنان باشند و
علم و دانش را ابزار و وسیله تأمین اهداف و مقاصد استعماری و سلطه جوئی قرار دهند
و اگر در آنان تعهدی ایجاد کنند تعهدی باشد نه در مقابل ملت خویش و نه در مقابل
مکتب و آرمان خویش بلکه متعهد باشند از مفاسد و آلوده آنان دفاع نموده و توجیه
کننده سیاستهاو خیانتهای قدرتهای بزرگ جهانی باشند.

آری اگر حوزه ها در صحنه زندگی نباشند و از نزدیک و به صورت عینی مشکلات زندگی
ملت را لمس ننمایند و از سؤالات گوناگونی که در خیلی از مسائل وجود دارد و ذهن
جوانان زیادی را مشغول کرده است مطلع نباشند و اسلام را به صورت مکتب زندگی نبینند
چگونه می توانند در این عصر پرماجرا در جامعه زندگی کرده و مدعی حل مشکلات و
نیازهای آنان باشند و اگر دانشگاه و دانشگاهیان و معلمان و دانش آموزان در جریان
زندگی اجتماعی و در تلاطم ها قرار گیرند و تمام وقت و زندگیشان را در یادگیری علو
م دانشهای تجربی دنیای امروز صرف نمایند و از حوزه ها و مراکز دینی فاصله پیدا
کنند و در مسیر بدست آوردن تعهد دینی قدم برندارند و هویت واقعی و انسانی الهی
بدست نیاورند چگونه می توان تعهد و باور دینی در آنان سراغ یافت. چگ.نه می توان  در سپردن مدیریت اجرائی و سیاسی کشور به آنان
اعتماد کرد و چگونه از خیانت و وطن فروشی آنان می توان خاطر جمع شد و با کمال
اطمینان این همه امکانات و ذخایر کشور را در اختیار آنان گذاشت و لذا باید روی
تمام مراکز علمی و آموزشی و سرمایه گذاری جدی و دقیق انجام داد و برای تضمین آینده
کشور و انقلاب در تربیت نیروهای آگاه و عارف و متعهد الهی و دینی و کاردان و با
مهارت کوشید و از تربیت و ساختن انسانهای با کفایت و توانمند و لایق کوتاهی نکرد و
برای تعمیق باورهای دینی در مراکز علمی و آموزشی دانشگاهی و ایجاد نظم و سیستم و
بینش عینی و قابل پیاده شدن اسلام و ارزشهای اسلامی در حوزه های دینی با اختلاط و
یگانگی و ذوب شدن هر دو قشردر همدیگر را به هروسیله ممکن برطرف ساخت.

سخن حضرت امام در این باره بشنویم:

«از توطئه های بزرگ آنان چنانچه اشاره شد و کرارا تذکر داده ام، به دست گرفتن
مراکز تعلیم و تربیت خصوصاً دانشگاهها است که مقدرات کشورها در دست محصولات آنها
است. روس آنان با روحانیون و مدارس علوم اسلامی فرق دارد با روشی که در دانشگاهها
و دبیرستانها دارند. نقشه آنان برداشتن روحانیون از سر راه و منزوی کردن آنان است
یا با سرکوبی و خشونت و هناکی که در زمان رضا خان عمل شد، ولی نتیجه معکوس گرفته
شد، یا با تبلیغات و تهمتها و نقشه های شیطانی برای جدا کردن قشر تحصیل کرده و به
اصطلاح روشن فکر که این هم در زمان محمدرضا خان عمل می شد و در ردیف فشار و سرکوبی
بود و در زمان محمدرضا ادامه بدون خشونت ولی موذبانه. و اما در دانشگاه، نقشه آن
است که جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهای خودی منحرف کنند و به سوی شرق یا غرب
بکشانند و دولتمردان را از بین اینان انتخاب و بر سرنوشت کشورها حکومت دهند تا به
دست آنها هر چه می خواهند انجام دهند. اینان کشور را به غارت زدگی و غرب زدگی
بکشانند و قشر روحانی با انزوا و منفوریت و شکست قادر به جلوگیری نباشد. و این
بهترین راه است برای عقب عقب نگه داشتن و غارت کردن کشورهای تحت سلطه، زیرا برای
ابرقدرتها بی زحمت و بی خرج و در جوامع ملی بی سروصدا هر چه هست به جیب آنان می
ریزد پس اکنون که دانشگاهها و دانشسراها در دست اصلاح و پاک سازی است بر همه ما
لازم است با متصدیان کمک کنیم و برای همیشه نگذاریم دانشگاهها به انحراف کشیده شود
و هرجا انحرافی به چشم خورد با اقدام سریع به رفع آن کوشیم و این امر حیاتی باید
در مرحله اول با دست پرتوان خود و جوانان دانشگاهها و دانشسراها انجام گیرد که
نجات دانشگاه از انحراف، نجات کشور و ملت است.

و اینجانب به همه نوجوانان و جوانان در مرحله اول و پدران و مادران و دوستان
آنها در مرحله دوم و به دولتمردان و روشنفکران دلسوز برای کشور در مرحله بعد وصیت
می کنم که در این امر مهم که کشورتان را از آسیب نگه می دارد با جان و دل کوشش
کنید و دانشگاهها را به نسل بعد بسپرید. و به همه نسل ها مسلسل توصیه می کنم که
برای نجات خود و کشر عزیز و اسلام آدم ساز، دانشگاهها را از انحراف و غرب و شرق
زدگی حفظ و پاسداری کنید و با این عمل انسانی اسلامی خود دست قدرتهای بزرگ را از
کشور قطع و آنان را ناامید نمائید. خدایتان پشتیبان و نگهدار باد».

(وصیتنامه سیاسی الهی)

شما ملاحظه می نمائید امام انقلاب اسلامی چقدر نگران آینده انقلاب و نفوذ
اجانب و قدرتهای بزرگ از طریق مراکز تعلیم و تربیت و دانشگاهها است و چقدر نگران
فاصله گرفتن دو قشر عظیم عالمان اسلامی و روحانیون و دانشگاهیان از همدیگر می
باشد. و چه با سوزو گداز از جوانها و نوجوانها و پدران و مادران و دوستان آنان و
از روشنفکران و دولتمردان به ترتیب خواسته است مواظب اوضاع بوده و با حساسیت و
قاطعیت در جریان دانشگاهها قرار گیرند و جلو هر نوع انحرافی را که مشاهده کردند
گرفته و زمینه را برای بوجود آمدن انحرافات احتمالی بعدی منتفی نمایند و این وظیفه
جاودانه و همیشگی امت اسلام بالخصوص جوانهای پرشور و انقلابی در سراسر دانشگاهها
است.

مبادا فکر کنند دوران حساسیت اوائل انقلاب سپری گشته است و آب از آسیاب افتاده
و خطری دانشگاهها را تهدید نمی نماید نه چنین نیست بلکه خطر همیشه بوده و هست و
هوشیاری امروز جوانهای انقلابی و بسیج دانشگاهی و جهادگران دانشگاهی و انجمنهای
اسلامی دانشگاهها که ریشه در اصل انقلاب داشته و عامل اصلی پاکسازی دانشگاهها همان
ها بوده اند بیش از گذشته لازم و ضروری است زیرا که امروز دوران بازسازی کشور و
جبران خرابیها و نابسامانیها دوران جنگ تحمیلی و ارث رسیده زمان حاکمیت طاغوتی می
باشد.

کشور در تمام زمینه ها باید خلأهای گذشته را جبران نموده و برای آینده نیرومند
و آباد و مستقل خودش را محیا و آماده سازد تا بتواند الگوی خوب و قابل عرضه ای را
برای ملتهای تحت ستم عالم ارائه نموده و راه 
رسم زندگی ارزشی و الهی را به همه آزادگان جهان نشان دهد در چنین موقعیتی
که کشور و انقلاب اسلامی ما قرار دارد و از طرف دیگر وضغیت سیاسی جهان به طور جدّی
در حال دگرگونی و تغییر ماهوی است و در سایه موج عظیم انقلاب اسلامی ملتهای مظلوم
یکی پس از دیگری زنجیرهای ترس و وحشت را پاره کرده و فریاد آزادیخواهی و آرمان
طلبی و نوع دوستی را بلند می نمایند و کشور اسلامی و انقلاب مقدس اسلامی ایران به
عنوان ام القراء انقلابهای مکتبی در قرن معاصر مطرح است.

با توجه به تمامی این قضایا و موضوعات اهمیت مراکز علمی و آموزشی حوزه ای و
دینی و وانشگاهها و دانشسراها و مدارس بیش از گذشته خودش را نشان داده و سنگینی
بار این مسئولیت را همگان لمس و احساس خواهند نمود و ضرورت حضور عالمان وارسته
دینی در دانشگاهها و ارتباط تنگاتنگ آنان با همدیگر را باور خواهند کرد.

و لذا توجه به مراکز آموزشی و تربیتی و دانشگاهها علاوه بر اینکه یک وظیفه
انسانی و اخلاقی و دینی است به عنوان یک اصل اساسی و محوری انقلابی هم هست، کسانی
که برای تحقق انقلاب ایلامی زحمت کشیده اند و در راه آن رنجها بخود راه داده اند و
سرمایه گذاری کرده اند بیش از همه جا و همه مراکز به مراکز آموزشی و تربیتی باید
توجه نمایند و با برنامه ریزی دقیق از نفوذ اجانب در آن مراکز جلوگیری نموده و با
تقویت آنها آینده کشور و انقلاب را تضمین نمایند.