نقش سیاسی و نظامی تنگه هرمز

نقش سیاسی و نظامی تنگه هرمز

قسمت اول

دکتر محمدرضا حافظ نیا

مبحث اول: اهداف و استراتژی قدرتهای جهانی در خلیج فارس وتنگه هرمز

خلیج فارس به لحاظ داشتن ارزش های خاص اقتصادی- ارتباطی- استراتژیکی و فرهنگی
در طول تاریخ مورد توجه قدرتهای بزرگ جهان بوده و تسلط برآن منجر به تغییر موازنه
قدرت بین دولتهای قدرتمند می شده است. به تبع این اهمیت ویژه خلیج فارس، تنگه هرمز
بعنوان دهانه آن اهمیت فوق العاده داشت بطوری که قدرت حاکم بر خلیج فارس، سعی بر
حفظ کنترل و تسلط خود بر تنگه هرمز می نمود، در واقع خلیج فارس و تنگه هرمز بصورت
یک واحد جدائی ناپذیر دیده میشد. این اهمیت در طول تاریخ ادامه داشته و هنوز هم
ادامه دارد چرا که مهم ترین دالان ارتباط حوضه جغرافیائی خلیج فارس با دنیای خارج
و بالعکس، تنگه هرمز می باشد. خلیج فارس در دوره معاصر نیز کانون رقابت قدرتهای
جهانی است، چه در دوره حاکمیت انگلستان بر خلیج فارس که رقابت بین انگلیس و روسیه
و آلمان و فرانسه بر سر تسلط و کنترل بر تمامی یا بخشی از خلیج فارس وجود داشت و
چه در حال حاضر که بین امریکا و شوروی رقابت برای نفوذ و کنترل بر خلیج فاس ادامه
دارد و قدرتهای محلی نظیر ایران، عراق و عربستان و همچنین قدرتهای نوظهور برون
منطقه ای نظیر چین و ژاپن، در این عرصه کشمکش سعی بر ایجاد نفوذ و حفظ تسلط خود با
بهره جویی از ابزارهای مختلف سیاسی- اقتصادی و حتی نظامی دارند.

حجم و سطح رقابتها مبین اهمیت خلیج فارس و تنگه هرمز است و اهمیت آن ناشی از
وجود ارزشهائی است مه خلیج فارس حامل آن می باشد، این ارزشها بطور مشخص عبارتند
از:

الف: ارزش و نقش ارتباطی بین سه قاره افریقا، اروپا و آسیا که در گذشته اهمیت
بیشتری داشت و اکنون نیز بعنوان بخشی از یک سیستم حمل و نقل، بین اقیانوسهای هند و
کبیر و اطلس و دریای سرخ و مدیترانه بمنظور حمل نفت و کالا عمل می کند.

ب: ارزش به انرژی زائی که به عنوان بزرگترین منبع نفت جهان دارای ذخایر
ارزشمند و دوام داری است و 5/65 درصد ذخایر پرنفت شناخته شده جهان را در خود جای
داده است، بعلاوه اینکه از 7/27% ذخایر گاز طبیعی جهان نیز برخوردار می باشد. نفت
خلیج فارس دارای ویژگیهائی است که آن را از سایر حوضه های نفتی متمایز می کند که
بطور مشخص می توان به موارد ذیل اشاره نمود.

1- بازدهی چاهها و تولید آن بالاست.

2- ذخیره چاهها زیاد است بطوری که هرچاه حدود 250 هزار تن و در بعضی ازآنها تا
یک میلیون تن ذخیره نفت دارد در حالیکه چاه های ونزوئلا حدود 20 هزار تن و چاه های
امریکا 600 تن ذخیره دارند.

3- هزینه تولید و ترابری نفت خلیج فارس نسبت به سایر جاها پائین تر است.

4- قیمت نفت خلیج فارس بویژه در مقایسه با نفت امریکا ارزان تر است.

5- به دلیل ذخایر بالا، طول عمر نفت خلیج فارس تا 120 سال تخمین زده می شود.

نفت بطور کلی بدلیل ارزانی و حمل و نقل آسان و انرژی زا بودن نسبت به سایر
سوختها، و خواص فیزیکی آن که از مشخصات زیادی بویژه برای صنعت پتروشیمی برخوردار
است، همچنان در صدر انرژیهای جهان قرار داشته و در آینده نیز خواهد داشت و به همین
دلیل انرژی های جاگزین تاکنون نتوانسته اند با نفت رقابت نمایند. اهمیت کلی نفت در
میان سایر انرژی ها و اینکه خلبج فارس پس از اتمام سایر حوضه های جهان کماکان از
ذخیره نفت برخوردار خواهد بود، این منطقه را از اهمیت استراتژیکی و حیاتی بسیار
بالائی برای جهان برخوردارمی نماید.

ج: ارزش اقتصادی که در اثر درآمدهای حاصل از نفت ایجاد شده است. درآمدها و
دلارهای ناشی از صدور و فروش نفت خام منطقه خلیج فارس را در کانونهای ثروتمند جهان
درآورده است. این ثروت همراه با جمعیت حدود یکصد میلیونی مصرف کننده، خلیج فارس در
کانون توجه صادر کنندگان اسلحه و کالاهای صنعتی و غیر صنعتی جهان قرار داده
بطوریکه آن را به عنوان مرکز مصرف تولیدات خود تلقی می نمایند. در حال حاضر
کشورهای ژاپن، امریکا، کانادا، چین، آلمان غربی، انگلیس، فرانسه، هلند و اخیراً
شوروی و کشورهای سوسیالیستی بیشترین رابطه تجاری و اقتصادی را با منطقه خلیج فارس
دارند.

د: ارزش ژئوپلتیکی که از موقعیت جغرافیائی خلیج فارس در جهان ناشی می شود،
خلیج فارس و تنگه هرمز مطابق نظریات ژئوپلتیک و ژئواستراتژیک جهانی در بخش مرکزی
منطقه حاشیه قرار گرفته و سطح تماس دو قدرت برّی و بحری را تشکیل می دهد.

تنگه هرمز در منطقه حاشیه، از موقیت مرکزی برخوردار است یعنی بخش شرقی و غربی
و جنوبی و شمالی ریملند را به هم پیوند می دهد و کنترل آن به معنی کنترل چهار بخش
یاد شده خواهد بود.

6- ارزش فرهنگی، که از قرار داشتن مرکزیت ظهور دین مبین اسلام و قبله مسلمانان
در این منطقه ناشی می شود کنترل و نفوذ بر این مرکزیت یعنی کنترل و نفوذبخش وسیعی
از کره زمین، از غرب آفریقا تا شرق آسیا که دارای ارزشهای اقتصادی- ارتباطی و
استراتژیکی خاصی است می باشد نتیجه کنترل این مرکزیت بستگی به قدرت کنترل کننده
دارد، اگر این مرکزیت در کنترل قدرتی اسلامی ایران که مبین و مبشر اندیشه اصیل
اسلامی در جهان کنونی است باشد منجر به استقلال و آزادی و اتحاد جهان اسلام و
رهائی از کنترل دو ابر قدرت امریکا و شوروی و ظهور قدرتی جدید با قابلیت ها و
امکانات تعیین کننده در جهان می شود و اگر در کنترل یکی از قدرتهای استعماری نظیر
انگلستان و امریکا باشد به آنها قدرت کنترل جهان اسلام را می دهد کما اینکه در
زمانی که انگلستان کنترل عربستان را به عهده داشت ایدئولوژی انحرافی جدیدی به نام
وهابیت که به اسلام منتسب نمودند سربرداشت و حاکم بر قطب اسلام یعنی مکه شد. سپس
با پرورش و ترویج آن در دوره حاکمیت انگلستان و بعداً امریکا و با کمک درآمدهای
هنگفت نفت، بر حفظ موقعیت رهبری برای وهابیت و آل سعود در جهان اسلام تأکید شد تا
از طریق کنترل ایدئولوژیکی و عقیدتی و فکری مسلمانان، کنترل سیاسی جهان اسلام برای
منافع قدرت حاکم یعنی آمریکا فراهم آید، این همان چیزی است که در دوران حاکمیت
انگلستان و امروز در دوران حاکمیت امریکا شاهد آن هستیم و حکام عربستان در هر دوره
در کنترل قدرت حاکم عربستان در هر دوره در کنترل قدرت حاکم بوده و بعنوان کارگزار
و اهرم اجرائی سیاستهای انگلیس و امریکا مورد استفاده قرار گرفته و می گیرند.

مجموعه این ارزشهاست که قدرتهای جهانی را در گذشته و امروز متوجه خلیج فارس
نموده است، زیرا تسلط بر تمام یا هر یک از ارزشهای مزبور، موازنه استراتژیک و
موازنه قدرت را در جهان تغییر می دهد  و
این اهمیت از سوی رهبران سیاسی و یا صاحب نظران مسائل استراتژیک دقیقاً درک شده
است که برای نمونه به موارد ذیل می توان اشاره نمود:

لرد کروزن وزیر خارجه وقت انگلستان گفت:

«متحدین شناور بر موجی از نفت به پیروزی رسیدند».

کلمانسو نخست وزیر فرانسه در جنگ اول جهانی: «ارزش یک قطره نفت مساوی با ارزش
یک قطره خون است».

مارشال فوق سردار معروف فرانسه در جنگ اول: «ما باید نفت داشته باشیم وگرنه
جنگ را خواهیم باخت».

ریچارد نیکسون رئیس جمهوری سابق آمریکا در کتاب «جنگ واقعی- صلح واقعی» می
نویسد:

«خاورمیانه از دیر باز چهارراه آسیا، افریقا و اروپا بوده است، اکنون نفت خون
صنعت مدرن است، در منطقه، خلیج فارس قلبی است که این خون را مانند تلمبه به جریان
می اندازد و راههای دریائی پیرامون خلیج فارس شریان هایی هستند که این خون حیاتی
از آنها می گذرد».

سران هفت کشور صنعتی جهان: «تا پنجاه سال آینده خلیج فارس عمق استراتژیک غرب
است».

دیوید نیوسام معاون سیاسی پیشین وزارت خارجه امریکا:

«اگر جهان دایره ای باشد که بخواهیم مراکز آنرا بیابیم بخوبی می توان توجیه
کرد که این منطقه خلیج فارس می باشد».

در این بحث تلاش می شود اهداف و استراتژی قدرتهای کنونی جهانی در منطقه خلیج
فارس و تنکه هرمز که بطور مشخص امریکا و شوروی هستند تبیین گردد ولی قبل از
پرداختن به آن، نظری اجمالی به قدرت جهانی قبل از آنها در منطقه خلیج فارس ضروری
بنظر می رسد، زیرا حاکمیت کنونی قدرت امریکا در منطقه بی ارتباط با قدرت حاکم
کنونی می باشد.