تراژدي خليج فارس و مواضع ما

تراژدي خليج
فارس و مواضع ما

حجة الاسلام
محمد تقي رهبر

حوادث تأسّف
بار خلیج فارس با همه نکبت و تلخ کامی که همراه داشت، از درسها و عبرتهائی نیزخالی
نبود. این یک واقعیت است که حوادث تلخ و شیرین تاریخ آزمایشگاهی هستند برای
انسانهائی که بتوانند به تجربه ئی ارزشمند در خلال حوادث دست یابند و حتی از
بدترین پیش آمدها چراغ راه زندگی بر افروزند. به همین دلیل است که قرآن کریم به
نقل وقایع تاریخ زندگی پیشینیان پرداخته و مردم را به تأمّل در آنها فرا خوانده
است.تراژدی خلیج فارس، به طور ناخواسته،حقانیت مردم ما،اصالت انقلاب ما و ماهیّت
دشمنان این انقلاب را به نمایش گذاشت. و روشن بینی های امام راحل عظیم الشأن را به
صورت عینی در آورد و جاودانگی اندیشه های والایش را به اثبات رسانید و نشان داد که
تشویق متجاوز بالاخره به کجا خواهد کشید؟ حملۀ عراق به کویت و اشغال خاک این کشور
درحالی انجام گرفت که رژیمهای مرتجع عرب از جمله رژیم کویت و عربستان از کمکهای بی
دریغ با ارقام عظیم میلیاردی وهمکاری های سیاسی، نظامی، خبری و تبلیغاتی و ژئو
پلتیکی و سوق الجیشی، طول هشت سال جنگ تمام عیار علیه جمهوری اسلامی ایران فروگذار
نکردند و در کنفرانسهایشان گفتند که خطر ایران اسلامی از خطر اسرائیل برای اعراب
جدّی تر است! و با این توجیه و باهدایت آمریکا به لشکر کشی همه جانبه علیه کشور
انقلابی نو پای ما پرداختند و حتّی با کشتار حجّاج بیت الله الحرام در ایام حج و
کنار خانه خدا به تصفیه حساب با مردم انقلابی ما به جرم گفتن مرگ بر آمریکا دست
زدند و ننگین ترین جنایت تاریخ را مرتکب شدند… و درحوادث خلیج فارس دیدیم که به
مصداق آیه کریمه( اذ تبّرا الذین اتّبعوا من الذین اتّبعوا و راوا العذاب و تقطّعت
بهم الاسباب) (بقره ـ 166). این پیوندها که براساس اهداف پست مادی بود گسسته شد و
دشنه ای را که علیه کشور ما نیز کردند، به قلب خود آنها فرو نشست و سنّت: ( من
اعان ظالما سلطه الله علیه) را به نمایش گذاشت.(فاعتبروا یا اولی الابصار).

درخشش بیشتر
انقلاب اسلامی

هجوم بی
سابقۀ متّحدین به سرکردگی آمریکاییها در منطقۀ خلیج فارس، گر چه به عنوان رفع
تجاوز از کویت اشغالی و دفع خطر احتمالی مشابه آن از کشورهای وابسته به آمریکا
بود، اما در حقیقت چنگ و دندان نشان دادن در برابر نیروهای انقلابی و سدّ کردن
روند انقلاب اسلامی بود که این نیز بر خلاف پیش بینی طرّاحان توطئه، عظمت انقلاب
اسلامی را بیش از پیش به نمایش گذاشت و حوادث حقانیّت و آبرو و حیثیت جمهوری
اسلامی ایران را بیشتر به اثبات رساند و نشان داد که قدرت و توان و عظمت بنیانگذار
انقلاب و امت بزرگ ما تا چه اندازه پر شکوه بوده و هست که طی 12سال توطئه و تهاجم
از سوی جبهۀ متّحد وکفر جهانی و نفاق منطقه ای و دیگر عوامل خارجی و داخلی و ترور
و انفجار و هجوم تبلیغاتی و بمباران و تخریب و کشتار و جنگ هشت ساله اتحادیۀ کفر و
نفاق علیه ایران اسلامی نتوانست خم به ابروی این ملت بیاورد و نیروهای دفاعی مؤمن
و صبرو صلابت امت در سایۀ رهبریهای پیامبرانۀ امام راحل(قدّس سره) و از آن پس حسن
تدبیر و هوشیاری مقام معظم رهبری و تلاش مسئولین نظام، توانست کشتی طوفان زده را
به ساحل رساند و کشور وانقلاب همانندشجره طیبه اصلها ثابت و فرعها فی السّماء) پای
بر جا بماند و ثمرات ارزشمند ببار آورد و امروز نیز یارای آن را داشته باشد که با
لحن تهاجمی با زبان رهبر معظم خود حضرت آیت الله خامنه ای اعلام کند( رئیس جمهور
آمریکا باید بداند که در میان کشورهای اسلامی و به ویژه نزد ملتهای مسلمان منطقه
خلیج فارس و خاورمیانه هیچ انسانی منفورتر ازرئیس جمهوری آمریکا نیست…امروز
ملتهای مسلمان همان احساس ملت بزرگ ایران را دارند که طیّ 12سال گذشته بغض و تنفر
خود را با شعار مرگ بر آمریکا ابراز می داشت و امریکا نخواهد توانست نقش شیطانی
خود را از اذهان ملتها پاک کند).

توحّش و
قساوت غربیها

گر چه زمینه
هجوم نیروی متجاوز متحد به منطقه را، رژیم عراق فراهم ساخت و با یک اقدام ابلهانه
و توسعه طلبانه پای متجاوزین را به منطقه کشانید، اما غملکرد غربیها و آمریکائیها
و انگلیسی ها و فرانسوی ها و … د رتخریب مناطق مسکونی و منابع حیاتی و کشتار
مردم بی گناه و بی دفاع و زنان و کودکان به بهانۀ انهدام ماشین جنگی عراق، روی
چنگیز و آتیلا و آیشمن و هیتلر را سفید کرد و غربیها نشان دادند از وحشی ترین مردم
مردم عالم و بدتر از آدمخوارانند و از کمترین عاطفه و وجدان بهره ندارند و این
چیزی است که با خمیرۀ آنان عجین است. گرگهای پیری که در کنگره آمریکا و مسند ریاست
جمهوری و دیگر جاهای جهان نشسته اند، آنچنان عطشی دارند که جز با نوشیدن خون
انسانها فرو نمی شیند و سازمانهای حقوق بشر آلت بی اراده ای هستند در دست آنها و
هنگامی حساسیت نشان می دهند که منافع نفتی جهانخواران و شهوت سلطه جویان به مخاطره
می افتد و حقوق بشر همین جا ختم میشود! و بشر یعنی همین نژاد اروپائی و آمریکائی
!! این است هویت غربیها که در جنگها صلیبی علیه مسلمین به نمایش گذاشته و در دیگر
حوادث جهان چهره پلید آنها زشت تر از آن است که نیاز به بیان باشد… به جاست مردم
جهان به ویژه مسلمانان و مسلتهای منطقه خاورمیانه بهتر هویّت این شیطانهای سفید و
چشم کبود را بشناسند و اجازه ندهند مقدّرشان به دست اینان بیفتد…

شورای امنیّت
سازمان ملل

و اما شورای
امنیّت که تحت فشار و نفوذ غربیها و بیش از همه آمریکایئها قرار دارد، دهها سال
است مصوبه هایش علیه رژیم اشغالگر قدس خاک می خورد و نقش بر دیوار است، و پس از
هشت سال جنگ تحمیلی که از سوی عراق علیه ایران با برنامه ریزی و مساعدت قدرتهای
شیطانی بزرگ و کوچک ترتیب داده شد، بالأخره نتوانست متجاوز را معرفی کند و تنبیه
نماید، و آخر الامر تحت فشار  افکار عمومی
جهانی به صدور قطعنامه ای در این باره اکتفا کرد و در دهها مورد دیگر مانند
گرانادا و پاناما ناظر تجاوز آشکار آمریکا و دخالت در امور کشورها بوده و موضع
مناسبی نشان نداده این بار در قضیّه کویت با تصویب قطعنامه های پی در پی و ضرب
الاجل های مداوم به تعقیب مسأله پرداخت و به آمریکا اجازۀ توسّل به زور داد که در
منطقۀ خلیج فارس ترک تازی کند. جای آن داشت اگر سازمان ملل چنین اجازه ای را میدهد
خود بر جنگ نطارت کند نه اینکه رهبری آمریکا ناظر باشد…یا اینکه دبیر کل گفت:
آنچه آمریکا در عراق انجام می دهد جنگ سازمان ملل نیست. اما این سازمان هیچ گونه
واکنشی در برابر جنایات آمریکا نشان نداد در حالی که می بایست حداقل قطعنامه ای
علیه آمریکا در برابر وحشی گری هایش صادر میکرد و او را به تخلّف از مصوبه های این
سازمان مورد نکوهش و محکومیت قرار می داد . چرا شورای امنیت سازمان ملل نقش
تماشاچی را در برار نابودی کشور و ملت عراق ایفا کرد؟! چطور تجاوز عراق علیه کویت
تجاوز بود و متحدین آن علیه ملت و کشور عراق تجاوز نبود ؟! و یا کشتار مردم بی
دفاع فلسطین توسّط صهیونیستها منافی با حقوق بشر و حق حیات انسانها نیست؟! چرا به
جای اینکه از آمریکا قهرمان سازی کند که با کمک 28کشور جهان به جنگ مردم عراق
بیایند،از دول منطقه نخواست به طور مسالمت آمیز به حل مشکل اقدام کنند؟! و چرا به
فعالیّتهای سیاسی که درحال انجام و به نتیجه نزدیک می شد مجال ندادند که از طریق
مذاکره به حلّ معضل بپردازند آنها نخواستند ابتکار صلح برای ایران، با شوروی یا
غیر متعدها باشد و نقشه های تجاوز و غارت و توسعه طلبی شرق نقش بر آب شود… اینها
همه یک توطئه حساب شده و از پیش طراحی شده را افشا می کند… و جز این هم انتظار
نمی رفت.

رژیم عراق

و آما رژیم
بعثی عراق  که از آغاز روی کار آمدن برای
این کشور جز نکبت و بدبختی نداشته و هم او بود که برای ایران مشکل جنگ هشت ساله را
به وجود آورد، امروزه چه پاسخی برای ملت خود دارد که این همه خسارت برکشور مظلوم
عراق وارد ساخته و منطقه را نیز عرصه تاخت و تاز نیروهای متجاوز قرار داده و اگر
برسر کار بماند، سالیان دراز باید خسارت جنگ علیه ایران و کویت را بپردازد و بر
ویرانه های عراق حکومت کند و یا این ذلّت و خفّت شرائط آمریکا را بپذیرد؟!

حقیقت این
است که رژیم بعثی ناتوان جنایات خود علیه ایران را دارد می پردازد و این انتقام
خداست که ظالمین بر ظالمین مسلط گردند. همانگونه که بخت النصر بر بیت المقدس مسلط
شد البته این نشانۀ مشروعیت اقدام متحدین نیست بلکه مایۀ عبرتی است برای انسانها
که بدانند( انّ رببک لبالمرصاد) .

اینک وقت آن
است که ملت عرق رژیم صالحی را  برای حاکمیت
کشور خویش بر گزینند و اجازه ندهند آمریکا سرنوشت آنان را رقم زند. در هر حال آنچه
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بارۀ رژیم فرمودند سخن ما ملت ماست؛ (زشت باد چهرۀ
حاکمی که برای هوای نفس و جه طلبی هایس اراده و خواست ملت خود را در نظر نگیرد.
چنین احکام شیطان صفتی که در منطقه ما کم نیستند لیاقت حکومت بر یک ملت را ندارند
.حضور چنین افرادی در میان هر ملت موجب نکبت است).

بی شکّ شریک
جرائم رژیم عراق، سعودی و کویت وسایر رژیمهائی هستند که از آمریکا دعوت کردند و
همۀ امکانالت خود را جهت آتش افروزی در اختیار او نهادند…

رژیمهای زبون
و وابسته

رژیمهای
منطقه به ویژه عربستان و کویت با دعوت ا زآمریکا و متحدینش و تشویق آمریکا به
پایمال ساختن حقوق انسانی و طبیعی مسلمین و جایزه دادن به کشورهای غربی و سرازیر
کردن میلیونها بشکه نفت از دارائی ملت مسلمان به خزائن جهنمی غرب و سردمدتار استکبار
جهانی آمریکا، و پرداختن بخش عمده بودجۀ جنگی دهها میلیارد دلاری، عمق وابستگی و
حقارت و مزدوری خود را باردیگر به نمایش گذاشتند و نشان دادند که برای ادامه حیات
خویش و خوشامد اربابانشان حاضرند تا بدانجا پیش روند که دیدیم… و این از رژیمهای
منطقه غیر منتظره نبود که در جنگ علیه ایران اسلامی مشابه این را به نوعی دیگر
نشان داده و در سایر آزمایشها نیز به نمایش گذاشته بودند که خود بدان اعتراف
دارند.و ملتها نباید این پرونده سیاه را بسته تلقّی کنند. در هر حال گر چه رژیم
عراق خطای بزرگی مرتکب شد اما رژیمهای دیگر عرب و حکام منطقع خطایشان دست کم
ازخطای رژیم عراق نبود. و جنایات متحدین غربی ما فوق همه اینهاست که درحافظه و
محکمۀ تاریخ هر یک محفوظ است و ملتها از یاد نخواهند برد.

قهرمانان
جنگ!

گر چه به
ظاهر برنده جنگ نیروهای چند ملیّتی بودند اما با اندک تأمّل این برای ابرقدرتها و
اتحاد ناتو و غولهای نظامی جهان افتخار آفرین نبود که کلیه امکانات نظامی دریائی،
زیر دریائی، هوائی و زمینی و ماهواره ای و سلاحهای پیش رفته و فوق مدرن و را از
سراسرجهان به منطقه سرازیر کنند و با آن وضع بی سابقه جبهه ای تشکیل دهند تا یک
کشور مانند عراق را مورد هجوم قرار دهند و شب و روز طیّ دهها هزار پرواز با
بمباران شهر ها زنان و کودکان را زیر بمبهای خوشه ای و ناپالم و موشک و تو پخانه
خاکستر کنند و آب و بررق و منابع حیاتی و مردمی و پلها و بیمارستانها را در وجب
وجب خاک عراق منهدم نمایند وچیزی باقی نگذارند، چرا که میخواهند رژیم عراق را به
زانو درآورند… خلاصه دفع تجاوز از سوی کسانیکه خود عنصر جنایت و تجاوزند آنهم با
این شکل نامردمی، نه برای آمریکا و متحدینش افتخار آفرین است و نه برای آنانکه
آمریکا را به منطقه آورند و سند برگی خود را بار دیگر امضا کرده و تا ابد خود را
مدیون و بردۀ آمریکا و غرب ساختند!!باری، افتخار و غرور از آن ارتش و سپاه و
بسیجیانی است که هشت سال با قوای استکباری جنگیدندو درشرائط تحریم اقتصادی و با
دست خالی از حریم کشور اسلامی و دستاوردهای انقلاب خود دفاع کردند و به شرق و
غرب(نه ) گفتند و کرنش و خضوع و واسطه های مخفی و آشکار آمریکائی ار نپذیرفتند و
براین شعار جاوید امام تکیه کردند که ( آمریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند) و واقعا
نه او و نه مزدورانش هیج غلطی هم نتوانستند بکنند… د رهر حال جنگ خلیج فارس
قهرمان نداشت . هر چه بود جهل و غرور و خشونت و قساوت و توحّش بود و شکست و
سرانجام هیچ و پوچ .

مواضع جمهوری
اسلامی ایران

موضع اصولی و
مدبرانه جمهوری اسلامی در این جنگ خانمانسوز بی حاصل، از آغاز تا پایان، از دید هم
قابل ستایش بود . چه از دید دوستان انقلاب که جمهوری اسلامی را معیار حق و باطل در
صحنۀ سیاسی جهان معاصر میدانند و دراین درگیریها با این معیار به ارزیابی
موضعگیریها می پردازند و دیدند که ایران هنگامیکه میگوید: این جنگ، جنگ اسلام و
کفر و حق و باطل نیست  بلکه  جنگ قدرت و یا جنگ نفت است، معیارش مشخص است،
کسی در ماجرای خلیج فارس برای اسلام و امت مسلمان و نبرد با صهیونیسم و امپریالیسم
نمی جنگید که ایران به تأیید او بپردازد و اگر در صد ضعیفی احتمال آن می رفت که
جهت گیری خاص به نفع اسلام و مسلمین باشد، بی شک جمهوری اسلامی تردیدی در جانبداری
به خود راه نمی داد و حتّی عملا وارد صحنه می شد.امّا کسی برای یک هدف مقدس نمی
جنگید .همدردیهای ایران نیز از روی منطق بشر دوستانه با مردم عراق بود و موضعگیری
قاطع در برابر جنایات دفاع از ارزشها و سرمایه های پایمال شده به دست دیوانگان
قدرت و حمایت از تمامیّت خاک عراق که از بعد سیاسی و جغرافیائی و دینی برای ما مهم
است و در آینده نیز خواهد بود . از دید دیگران و کشورهای بی طرف نیز مواضع جمهوری
اسلامی ایران مورد ستایش و تقدیس قرار گرفت و جایگاه سیاسی و حساس و استراتژیک
کشور ما که می تواند د رهر مقطعی کلید رمز امنیّت منطقه و الگوی خط مشی سیاسی و
اسلامی برای دیگر مسلمین آزاده جهان باشد بیشتر به نمایش گذاشته شد. برای ملل
مسلمان نه سیاست غربیها الگوست و نه سیاست شرقیها، نه امپریالیسم و نه کمونیسم که
هر دو ورشکسته اند و فاقد ایدئولوژی و روح انسان دوستی، برای مسلمین جهان و بلکه
محرومان زمین تنها یک تکیه گاه است که آن عبارتست ا زاسلام که امروز تجلّی آن در
سیاست و حاکمیت جمهوری اسلامی است و می تواند راهگشای آیندگان تاریخ باشد.
ابرقدرتهای جهان امروزه دیگر حیثیّت و اعتبار و آبرو ندارند چرا  که درهمۀ 
جبهه ها شکست خورده اند در کشورهای اسلامی نیز چه جناح راست و وابسته به
غرب و چه جناخ چپ و وابسته به شرق، نمیتوانند با تکیه بر اقطاب خارجی برای ملتهای
خود ره آوردی داشته باشند… چرا که وقتی اربابشان به این روز و روزگار افتاده اند
برای دست نشاندگانشان دیگر چیزی باقی نمی ماند که مایۀ فخر و مباهات و کلید حلّ
معضلات باشد. اینجاست که مسئولیت امت انقلابی ما و نظام جمهوری اسلامی در صحنۀ بین
المللی بیش از پیش بر ملا می گردد. هر چه این تجربه موفق تر از میدان آزمون درآید،
زمینه جلب آن برای ملل دیگر جهان بیشتر خواهد بود چه درسیاست داخلی، سیاست خارجی،
روابط بین المللی و چه ابعاد دیگر : فرهنگی، اقتصادی، اخلاقی و حفظ ارزشهای اصیل
انقلاب که امام عظیم الشأن پایه گذار آن بودند و امروزه مقام معظم رهبری طلایه دار
آنند و دولت جمهوری اسلامی و امت حاضر در صحنه تداوم بخش آن هستند . تلاش هر چه
بیشتر در حفظ  این معیارها و ارزشها و
تجربه موفق ما می تواند زمینه ظهور هر چه بیشتر اسلام و انقلاب اسلامی در صحنه بین
المللی باشد. به امید حاکمیت اسلام و تحقق وعدۀ الهی در استقرار عدل جهانی.