نقش سياسي و نظامي تنگه هرمز

نقش سياسي و نظامي تنگه هرمز

قسمت دوم

دكتر محمدرضا حافظ نيا

اهداف انگلستان

همانطور كه اشاره شد خليج فارس بدليل ارزشهاي خاص خود هميشه مورد توجه
قدرت‏هاي جهاني بوده است زيرا خليج فار و تنگه هرمز نقش تعيين كننده‏اي در موازنه
قدرت و برتريهاي استراتژيكي جهان بعهده داشته و دارد. بعد از افول قدرت دريائي
پرتقال در منطقه خليج فارس  وبروز خلأ
قدرت، امكان ظهور قدرت مسلط براي مدتي وجود نداشت و حاكميّت در خليج فارس بين
قدرت‏هاي محلي صفويه و افشاريه و زنديه و هلند و انگليس و روسيه و حاكم عمان و
ساحل نشينان خليج فارس دست به دست مي‏چرخيد و قدرت‏هاي اروپائي ضمن اينكه در اين
عرصه رقابت همگاني درگير بودند بين خودشان نيز رقابت‏ها بر سر تصرف و تسلط خليج
فارس و تنگه هرمز شديد بود مثلاً  هلند­ي­ها
و انگليس­ها- انگليس­ها و فرانسوي­ها، انگلس­ها و روس­ها هميشه با هم در حال رقابت
بوده و دامنه رقابت در جنگ­هاي محلي اروپا نيز بروز مي­كرد.

ولي آنكه از بين تمام اين رقابت­ها سر بر آورد و حاكميت حدود دو قرن را براي
خود در خليج فارس و تنگه هرمز تثبيت نمود انگستان بود، انگلستان بعد از خروج
پرتقالي­ها و با مساعدت شاه عباس صفوي موقعيت خوبي پيدا نمود ولي در مقابل رقيب
خود يعني هلنديها نتوانست دوام بياورد كه در نهايت تضعيف هلنديها در اروپا بدنبال
جنگ­هاي چند ساله و حوادث داخلي اروپا منجر به تقويت انگليس­ها شد و در سال 1654 م
هلند سيادت دريائي انگلستان را به رسميّت شناخت.

در سال 1663 جنگ جديدي بين دو كشور واقع گرديد كه در سال 1667 به شكست
انگلستان و حضور مجدد هلنديها در تنگه هرمز انجاميد بطوريكه در 14 اوت 1684 ناوگان
هلندي به سواحل ايران حمله برده و قشم را گرفته و بندرعباس گلوله باران نمودند. در
سال 1689 م  با تغييرات حكومتي در هلند و
انگلستان جريان به نفع سياست انگليس تمام شد و انگلستان مجدداً از موقعيت بهتر
برخوردار گرديد.

رقيب بعدي انگلستان فرانسويها بودند كه در ابتدا بعنوان مبلّغ در سال 1623 م
به بصره وارد شدند و در سال 1665 م توانستند از شاه عباس دوم امتيازات تجاري و
بازرگاني كسب نمايند. ولي انگليسيها پس از خروج هلنديها از خارك در سال 1765
توانستند از پيشروي فرانسويها جلوگيري نمايند بويژه اينكه اين دو كشور بين سالهاي
1756- 1763 م درگير جنگ در اروپا بودند و دامنه درگيري به تنگه هرمز و خليج فارس
نيز كشيده شد و چهار كشتي جنگي فرانسوي به تجارتخانه كمپاني هند شرقي انگليس در
بندرعباس حمله برده و آنجا را تصرف و تخريب نمودند شكست فرانسه در جنگ جريان را به
نفع حاكميت انگلستان در خليج­فارس تمام كرد.

وقوع انقلاب فرانسه در سال 1789 م و ظهور ناپلئون كه از تمايلات توسعه طلبانه
برخوردار بود، مجدداً خليج­فارس و تنگه هرمز و هندوستان را در كانون توجه او قرار
داد، فرانسويها استراتژي تقويت مخالفان انگلستان در خليج­فارس و هندوستان و نزديكي
به حكومت ايران را پيشه كردند. اين جريانات به شدت انگستان را نگران كرده بود تا
اينكه شكست ناپلئون در قاهره بسال 1800 م و شكست­هاي بعدي او، طرح تصرف خليج فارس
و تنگه هرمز و هندوستان را عقيم گذاشت و فرانسه براي مدتي از منطقه دور بود.

اهميت خليج­فارس مانع از آن مي­شد كه فرانسه نسبت به آن بي­تفاوت باشد و لذا
ادامه حضور خود را با اتخاذ استراتژي جديد اقتصادي حفظ كرد و سعي بر گسترش روابط
تجاري خود با منطقه خليج فارس نموده و منتظر فرصت مناسب باقي ماند، در سال 1895 م
با روسيه هم­پيمان شد و توانست اقدام به احداث خط كشتي­راني دريائي بين بمبئي،
هرمز و بصره بنمايد و در سال 1900 م  كشتي­هاي
جنگي خود را (4 فروند) براي بازديد به خليج­فارس اعزام نمود ولي هيچگاه نتوانست
قدرت حاكم منطقه خليج فارس بشود.

در حال حاضر نيز رابطه تجاري فرانسه با خليج فارس در سطح بالائي قرار دارد و
بزرگترين فروشنده سلاح به منطقه خليج فارس فرانسه مي­باشد، علاوه بر آن از طريق
همسوئي با سياست­هاي دنياي غرب و امريكا حضور نظامي سياسي خود را در خليج فارس حفظ
نموده است.

انگلستان با دو رقيب جديد اروپائي يعني آلمان و روسيه نيز در خليج فارس روبرو
شد. آلماني­ها با هدف تصرف بازار تجاري منطقه و دسترسي به مسير ارتباطي اروپا به
آسياي شرقي و هند فعاليت­هاي خود را آغاز نموده و اوّلين كشتي تجاري خود را حامل
ذغال سنگ و پارچه و كالاهاي ديگر بود از هامبورك به بندر بوشهر اعزام نمودند.
ويلهلم دوّم امپراطور آلمان قصد داشت امپراطوري خود را از بوشهر تا خليج فارس
گسترش داده و دامنه نفوذ روسيه و انگليس را تنگتر نمايد. آلماني­ها در سال 1984 م
محصول قند خود را ارزانتر از محصول قند فرانسه وارد بازار خليج فارس نموده و بفروش
رساندند و امتياز خاك سرخ ابوموسي را بدست آوردند، و طرح احداث خط آهن سراسري
اروپا به خليج فارس و هندوستان را مورد بررسي قرار دادند، و بانك آلمان قرارداد
اجراي آن در سال 1899 م با دولت عثماني و فرانسه منعقد نمود (50% سرمايه متعلّق به
آلمانها و 40 % به فرانسويها و 10% به عثماني­ها).

فكر اوليه طرح احداث خط آهن مزبور به فردي به نام فردريك ليست منتسب است، او
كه داراي تفكر استراتژيك بود به رابطه بين راه آهن و تغيير موازنه قدرت نظامي
معتقد بود، فردريك ليست در نيمه قرن نوزدهم طرح راه آهن سراسري آلمان به آسيا را
مطرح كرد و مسير خط را از هامبورگ به وين و استانبول و سپس بغداد و بصره از طريق
ساحل شمالي خليج فارس به بندرعباس و سپس گواتر و كراچي و نهايتاً بمبئي در
هندوستان تعيين نمود.

مقدّمات اجراي طرح راه آهن مزبور فراهم مي­گرديد كه جنگ جهاني اوّل مانع از
انجام آن شد و انگلستان كه از خطر احداث آن نگران بود در اين امر پيشدستي كرده و
پيشنهاد احداث خط آهني از اسكندريه تا خليج فارس را با هزينه كمتر داد. در اين
ميان تعيين كننده دولت عثماني بود زيرا در آن موقع بعنوان يك قدرت منطقه­اي براي
قدرت­هاي انگليس و آلمان معتبر شناخته مي­شد. اوّلين كسي كه از خط آهن آلماني­ها
اظهار نگراني كرد لُرد كروزن بود كه طي نامه­اي نوشت:« پشت پرده اين خط مقاصدي
پنهان است كه منجر به اين خواهد شد كه دولت عثماني بصورت يك دولت تحت­الحمايه
آلمان درآيد.»

رقابت بين انگليس و آلمان شدت گرفت و اين امر منجر به دخالت آنها در مسائل
داخلي ايران شد كه حضور واسموس آلماني در مناطق جنوبي كشور و مجاور مركز حكومت
انگليس يعني بوشهر و فعاليّت آلمانها در بين عشاير و تصوير جلوه­اي مطلوب از حكومت
آلمان در بين ايرانيان در مقابل انگليسها، كه سوابق سوئي نزد ايرانيان داشتند و
حمايت­هاي ضمني دولت ايران از آلمانها، جملگي مؤيد رقابت شديد بين دو قدرت ياد شده
براي كنترل و اعمال نفوذ در دستگاه حاكمه ايران مي­باشد، زيرا در آن موقع هم نفت
ايران براي جنگ تعيين كننده بود و هم موقعيّت جغرافيايي ايران در شمال خليج فارس
به آن نقش تعيين كننده‏اي را در حوادث منطقه مي‏داد. در آغاز جنگ آلمانها براي
ضربه زدن به منافع انگليس در منطقه خليج فارس، عمليّاتي را به نام عمليّات كارون
طراحي كرده و مسئوليت اجراي آن را به فردي به نام «فرتيس كلاين» واگذار نمودند كه
از سپتامبر 1914 م آغاز شد. اهداف عمده اين طرح عبارت بودند از: نظامي و سياسي،
بدين معني كه انهدام لوله‏هاي نفتي و انبارهاي شركت نفت ايران و انگليس در خوزشتان
جلب نظر علما و مراجع در عراق براي صدور فرمان جهاد عليه انلگستان جزو اهداف طرح
محسوب مي‏شد كه توفيقي بدست نياوردند.

در جنگ جهاني دوّم نيز يكي از اهداف هيتلر دسترسي به ذخاير نفت خليج فارس بود
كه شكست آلمان در جنگ اوّل و دوّم جهاني مانع از دسترسي آن بر منطقه خليج فارس شد
و انگلستان بدينوسيله رقيب را از ميدان بدر كرد.

دولت روسيه رقيب خطرناك انلگيس براي منطقه خليج فارس و تنگه هرمز و هندوستان
به حساب مي‏آمد. روسها به قصد دسترسي به آبهاي آزاد جنوب ايران و همچنين بازارهاي
ثروت هندوستان سعي بر نفوذ به جنوب را داشتند كه انگلستان به روشهاي مختلف مراقب
رفتار روسها بوده و مانع از نفوذ آنها به منطقه مي‏شد در سال 1895 م يك مهندس روسي
به هرمز قدم گذاشت و گزارش جامعي تهيّه نمود و از اين تاريخ دولت روس توجه و علاقه
زيادي به جزيره هرمز و دهانه خليج فارس پيدا كرد، و بفكر ايجاد پايگاه دريائي در
منقطه افتاد. در سال 1900 هيئتي را تحت پوش «هئيت جغرافيائي» براي بررسي مسيره
راه‏آهن روسيه به ايران گسيل داشت كه هدف اصلي اتصال آن به يكي از بنادر جنوبي
خليج فارس چون بندرعباس و چاه بهار بود. روسيه در سال 1903 اقدام به مانور مشترك
نظامي با فرانسه در مسقط نمود و ناوگان آنها به نمايش قدرتي در خليج فارس نيز
پرداختند.

ادامه دارد