امام و قطع رابطه با مصر

امام و قطع رابطه با مصر

اگر بپذيريم كه در ارتباط با واقعيّت‏هاي جهان كنوني انقلاب اسلامي به عنوان
منجي انسانهاي مظلوم و تحت سلطه راه‏حلها و نظرات مستقل و مشخصي دارد و تعريفهاي
معيّني درباره نظامهاي موجود عالم به جهانيان عرضه كرده است و نيز اگر باور داشته
باشيم كه اين تعاريف و نظرات منبعث از متن اسلام ناب محمّدي(س) بوده كه بر زبان و
قلم نايب بر حق امام زمان(عج)، يعني خميني كبير جاري گشته و به ما تعليم داده شده
است، در چنين صورتي قادر خواهيم بود با نصب العين قرار دادن گفتارها و نوشتارهاي
امام پيرامون مسائل مختلف معيارها و اصول برخورد صحيح با آن مسائل را درك كرده و
به آنها عمل نمائيم.

مردم متعهد و مؤمن به انقلاب، حزب اللهي‏ها و نيز مسئولين دلسوز محرومين در
طول عمر بيش از دوازده ساله انقلاب اسلامي و جمهوري اسلامي ايران، اين امر را
بارها و بارها در مرحله امتحان و عمل به تجربه دريافته‏اند كه هرگاه صادقانه
رهمنودهاي امام را به دور از حبّ و بغضهاي باندي و گروهي در پيش روي خويش قرار
داده و به آنها عمل نموده‌اند و از همان دريچه پاكي كه امام خميني (سلام الله
عليه) به وقايع و رخدادهاي جهان مي‏نگريستند به آنها نگاه مي‏كرده‏اند، چگونه به
موفيّت­هاي بزرگي نائل شده و چه دستاوردهاي عظيمي را در ابعاد مختلف كسب نموده­اند.
در واقع صحّت شعارهاي خطّ امام تاكنون دهها بار باعمل محك زده شده و هر بار نتيجه
و ثمره­اي گرانقدرتر و ارزشمندتر نصيب مسلمين عصر حاضر كرده است. به همين علّت
آنچه بايد در دوران پس از رحلت امام مورد تعقيب و پيگيري مسئولين متعهّد باشد
همانا تداوم و حركت در مسير و خطّي است كه امام خميني(س) براي پيروان خويش و
عاشقان انقلاب جهاني اسلام و نيز بالاخص براي نظام جمهوري اسلامي ايران ترسيم
نموده است و در چنين صورتي داغ جانكاه فقدان آن امام عظيم الشأن تا حدودي جبران
گرديده و تسلاي خطر امّت حاضر در صحنه‌هاي انقلاب را فراهم مي‌سازد. اگر دلسوز حال
كشور و ملّت هستيد بايد در خطّ امام و مبتني بر رهنمودهاي امام گام برداريد، اگر
به فكر نجات محرومين و مستضعفين ايران و جهان مي­باشيد. بايد در اين راه حركت
كنيد، حتي اگر باري «امنيت ملّي ام القراي جهان اسلام» مي­تخواهيد برنامه ريزي
كنيد اصلي­ترين و مهمترين تأمين و حفظ امنيّت در ايران اسلامي، اطاعت و انقياد در
مقابل خط امام است زيرا در غير اين صورت مردم ما افكار و اعمال مغاير با رهنمودهاي
امام را تحمّل نخواهند كرد و همين امر موجبات بروز ناآرامي­ها و برهم خوردن
«امنيّت ملّي» خواهد شد.

ذكر اين مقدمه مختصر و بيان اين امّ الاصول انقلاب و نظام، كه در واقع حيات
انقلاب و نظام در گرو زنده نگه داشتن همين اصل يعني معيارها و اصول و رهنمودهاي
امام خميني(سلام الله عليه) مي­باشد، زمينه وارد شدن به بحث در يكي از مقولات
سياست خارجي جمهوري اسلامي ايران را فراهم ساخت موضوعي كه امام در مورد آن نظر
مشخّصي را ابراز نموده و حتّي حكمي مولوي درباره آن صادر كرده­اند يعني: «قطع
رابطه ايران انقلابي و اسلامي با رژيم مصر معاهد با اسرائيل.»

امام و حكم قطع رابطه با مصر

سابقه قطع رابطه جمهوري اسلامي ايران با رژيم مصر به ماههاي اوّليّه انقلاب
بازمي­گردد. هنوز يك ماه از رسميت يافتن جمهوري اسلامي ايران نگذشته بود كه امام
خميني(س) فرماني به اين شرح خطاب به وزير امور خارجه وقت صادر نمودند:

بسم الله الرحمن الرحيم

جناب آقاي دكتر ابراهيم يزدي وزير امور خارجه

با در نظر گرفتن پيمان خائنانه مصر و اسرائيل و اطاعت بي­چون و چراي مصر از
آمريكا و صهيونيست، دولت موقت جمهوري اسلامي ايران قطع روابط ديپلماتيك خود را با
دولت مصر بنمايد.

روح الله الموسوي الخميني

گرچه فرمان امام در يك جمله خلاصه شده ليكن ملاكهاي اساسي صدور فرمان به صورت
بارزي در همين مختصر نيز ذكر گرديده است. اين ملاكها عبارتند از: «پيمان خائنانه
مصر و اسرائيل» (پيمان ننگين كمپ ديويد) و: «اطاعت بي­چون و چراي دلوت مصر از
آمريكا و صهيونيست» بدين ترتيب تا زماني كه رژيم 
مصر داراي اين دو ويژگي است بايد توسط جمهوري اسلامي ايران مورد قهر و بي­مهري
قرار گرفته و هيچگونه رابطه­اي با چنين دولت خائني برقرار نشود. امام قبل از صدور
اين حكم طي پيامي به مسلمانان جهان اعلام نمودند:

«اينجانب بيش از 15 سال است كه خطر اسرائيل غاصب را گوشزد كرده­ام و به دول و
ملل عرب اين حقيقت را اعلام نموده­ام، و به دول و ملل عرب اين حقيقت را اعلام
نموده­ام، اكنون با طرح استعماري صلح سادات و اسرائيل اين خطر بيشتر و نزديكتر و
جد­ي­تر شده است. مصر با قبول اين صلح، وابستگي خود را به دولت استعمارگر آمريكا
آشكارتر نمود. از دوست شاه سابق ايران بيش از اين نمي­توان انتظار داشت. ايران خود
را همگام با برادران مسلمان كشورهاي عربي دانسته و خود را در تصميم گيريهاي آنان
شريك مي­داند. ايران، صلح سادات و اسرائيل را خيانت به اسلام و مسلمين و برادران
عرب مي­دند و موضع­هاي سياسي كشورهاي مخالف اين پيمان را تأييد مي­كند.»

(5/1/58)

بدين ترتيب امام مي­خواسته­اند جهان اسلام را حول محور مخالفت با اسرائيل غاصب
متحد ساخته و دولت مصر كه به صورت بلندگوي سازش با اسرائيل در دست آمريكا قرار
گرفته و ديگر دولتهاي عربي و كشورهاي اسلامي را تشويق به تسليم در برابر آمريكا و
صهيونيزم نموده و مي­نمايد، را منزوي و مطرود سازند. حكم قطع رابطه با مصر به دولت
نيز در همين ارتباط معنا و مفهوم مي­يابد. امام در قسمتي از پاسخ خويش به پيام
قذافي رهبر ليبي در اين رابطه چنين نوشتند:

«دولتهاي اسلامي بايد دولت مصر را در اين خيانت بزرگ كه به اسلام و مسلمين
نموده است به جاي خود بنشانند و با آن قطع رابطه كند.

ملّت مصر بايد دست اين خيانتكار را از كشور خود قطع كند و ننگ سرسپردگي به
آمريكا و صهيونيزم را از ملّت بزدايند. من به دولت دستور دادم كه با مصر قطع رابطه
نمايد. ما دست برادري به تمام ملتهاي اسلامي مي­دهيم و از تمام آنان براي رسيدن به
هدفهاي اسلامي استمداد مي­كنيم.»

(17/2/58)

نگاهي به رهنمودهاي امام در مناسبتهاي مختلف، نشان مي­دهد كه ايشان پس از
پيمان كمپ ديويد به چه ميزان از اين حركت خائنانه اظهار انزجار و تنفر كرده و
خواهان برخورد با عوامل آن خصوصاً انوار سادات مصري بودند:

«(سادات) خيانت به اسلام و مسلمين كرده است. اينكه با كارتر و بگين در كمپ
ديويد آن قرارداد را كرده است برخلاف مصالح مسلمين، اين خيانت به اسلام است. اينكه
حمايت از خائن بر مسلمين مي­كند خيانت به اسلام است. اينها همه خيانت به اسلام است
و سادات خائن به اسلام است و من از ملّت مصر مي­خواهم كه اين خائن را بركنار كنند،
چنانكه ما آن خائن (شاه) را بركنار كرديم.»

(در مصاحبه با خبرنگار سي بي اس 27/8/58)

اما كارنامه خيانت بار رژيم خائم مصر محدود به سازش با اسرائيل نمي­گردد اگر
چه امضاي اين پيمان ننگين براي شناخت ماهيّت سادات و دولت آمريكايي مصر كفايت مي­نمايد
ولي ديگر اقدامات اين رژيم بر عليه مسلمانان و جمهوري اسلامي ايران را نيز نمي­توان
از نظر دور داشت لذا با جملاتي از امام اين كارنامه ننگين را مي­توان مرور كرد.

كارنامه ننگين رژيم مصر به روايت امام خميني

درصدر اين كارنامه ننگين:

الف- مشاركت در توطئه كمپ ديويد.

ب- اطاعت بي­چون و چرا از شيطان بزرگ قرار دارد كه قبلاً آن جملاتي از امام
ذكر گرديد.

ج- راه دادن شاه فراري ايران به آن كشور:

در پي پيروزي انقلاب اسلامي و فرار شاه از ايران، در حاليكه بازگرداندن
محمدرضا خائن و محاكمه او به عنوان يكي از خواسته­هاي بحق مردم ايران مطرح بود،
انور سادات رئيس رژيم مصر با دعوت از شاه براي اقامت در آن كشور به صورتي بارز در
برابر خواست عمومي ملّت انقلابي ايران ايستاد و در جهت حفظ حيثيّت آمريكا، مهره
سرسپرده او را پناه داد.

امام خميني در اين باره فرمودند:

«ملّت بزرگ مصر كه از ننگ سادات خيانتكار به تنگ آمده بودند، اكنون مواجه با
تحمّل ننگ بزرگتري شده­اند كه با دسيسه و توطئه شيطان بزرگ بر آنان تحميل شده است.
شيطان بزرگ براي رسيدن به چند سال مسند جنايت، به هر وسيله ممكن دستاويز به هر
نقشه شيطاني متشبث مي­شود، محمدرضا را به مصر تحميل و خود را از آن بي­خبر معرّفي
مي­كند… كارتر بايد بداند كه با فرستادن شاه مخلوع به مصر و عذرخواهي از
اشتباهات گذشته و اعتراف به خيانتهاي آمريكا به ملّتهاي مظلوم از آن جمله ايران و
راه­حل لانه جاسوسي را از من كه يك نفر از ملّت بزرگ ايران هستم خواستن، به بيراهه
رفتن است.»

(پيام به مناسبت 12 فروردين- 12/1/59)

د- دعوت و تشويق آمريكا براي حمله به ايران اسلامي

پس از محرز گرديدن بعد ضد استكباري و ضد آمريكايي انقلاب اسلامي و سازش
ناپذيري رهبري انقلاب در برابر شيطان بزرگ، سادات به منظور پركردن خلاء شاه مخلوع
و جبران ضربه­اي كه بر پيكر آمريكا در قبال پيروزي انقلاب در ايران و نيز اوج گيري
انقلاب دوّم، تسخير لانه جاسوسي، وارد آمده بود به حركاتي خائنانه مبادرت ورزيد.
امام خميني درباره اين اقدامات چنين فرمودند:

«چطور من به دولت مصر بگويم دولت اسلامي؟ اين دولتهايي كه در ممالك اسلام
هستند، اينها را مي­بنيم كه بر ضدّ مسلمين، بر ضدّ اين مسلميني كه الآن در ايران
مقابل آمريكا و مقابل شوروي ايستاده­اند، آنها پايگاه درست مي­كنند براي آمريكا كه
بيا حمله كن به مسلمين. ما چطور مي­توانيم امثال سادات را كه پايگاه درست مي­كند و
دعوت مي­كند از آمريكا كه هجوم كنند به ايران و به مملكت اسلامي، چطور ما مي­توانيم
اين را مسلم بدانيم.»

(15/5/59)

«امروز اسرائيل و دوست صميمي­اش مصر، در منطقه، در فكر ايجاد يك هسته مركزي
براي نابودي مسلمان­ها و ارزش­هاي عالي فكري آنها مي­باشند، اخيرا عراق و بعضي
سران كشورهاي منطقه هم با اين طرح موافقت نموده­اند… ملّت ما و ملل آزاد جهان
بايد در مقابل اين دسيسه­هاي خطرناك با شجاعت و آگاهي ايستادگي نمايد.»

(22/11/59)

ه- حمايت از تجاوز صدام به ايران

رژيم مصر از جمله دولتهايي بود كه صدام را در تمامي مراحل تجاوزش به ميهن
اسلامي ايران با پشتبانيهاي سياسي و تسليحاتي و حتّي اعزام نيروي نظامي، همراهي
كرده و حمايت از رژيم بعثي عراق در مقابل ايران مهمترين محور تبليغات وسائل ارتباط
جمعي اين كشور را تشكيل مي­داد. امام خميني در اشاره­اي به اين مسأله فرموده­اند:

«حكّام غاصبي كه در جنگ بين كفّاري چون اسرائيل و صدام با مسلمين، طرف كفّار
را گرفته و به اسلام و مسلمين ضربه وارد مي­كنند، از صحنه اسلام بايد خارج شوند و
از حكومت بر مسلمين بايد بركنار گردند. ملّتهاي شريف مصر و عراق و ديگر كشورهاي
تحت سلطه منافقان بايد قيام كنند…»

(پيام به مناسبت روز جهاني قدس 10/5/60)

و- دستگيري مسلمانان و اجراي سانسور شديد در مساجد توسّط سادات

خاصيّت حكومتهاي سرسپرده گذشته از وابستگي به قدرتها در سياست خارجي، در نحوه
برخوردشان با ملّتهاي خود نيز متجلّي مي­گردد. رژيم سرسپرده مصر نيز از اين قاعده
مستثي نبوده و در جهت سركوب حركتها و قيامهاي مردمي، دست به تحرّكات گسترده­اي بر
عليه مسلمانان اين كشور مي­زند. اين سياست در اواخر عمر ننگين انور سادات به مرحله
اجرا درآمد

 امام خميني در اين زمينه فرمودند:

«امروز سادات با دستگيري وسيع برادران مسلمانان در مصر، خدمت خود را به
اسرائيل به اتمام رسانده است اتحّاد او با آمريكا و اسرائيل، آبروي ملّت عرب را
ريخته است. اتحاد با اسرائيلي كه اين روزها علاوه بر جناياتش در منطقه، دست به
جنايت بزرگ ديگري زده است و آن حفّاري در مسجد اقصي قبله اوّْل مسلمين است كه با
سست شدن پايه­هاي اين مسجد خداي ناكرده قبله اوّْل مسلمين خاب خواهد شد و اسرائيل
به آرزوي پست خود خواهد رسيد.ن

(پيام به حجّاج بيت الله الحرام- 15/6/60)

«سادات تمام مساجد را از قراري كه خبرگزاري­ها نقل مي­كنند، تمام مساجد را تحت
كنترل خودش درآورده و همه اينها را ممنوع كرده از اينكه در سياست دخالت كنند.
علماي مصر به قول سادات نبايد در امور سياسي دخالت بكنند، مسجد بروند، منبر هم
بروند لكن همان مسائلي كه متعارف بود سابقاً در اينجا و آنجا، همين اينها را بايد
بگويند ديگر غير از اين پا را فراتر نگذارند… اين نقشه­اي كه سادات دارد انجام
مي­دهد، اين همان طرحي است كه سابقاً در ايران هم انجام گرفت ولكن حالا چون علماي
مصر يك قدري توجّه به مسائل دارند، مي­خواهند در امور دخالت كنند، او وتحشت كرده
از اينكه مبادا اينها دخالت كنند و حكومت او را متزلزل كنند.»

(18/6/60)

حسني مبارك جانشيني تندتر از سادات در نوكري آمريكا و اسرائيل

بدنبال اعدام انقلاب انور سادات به دست خالد اسلامبولي، آمريكا مهره ديگري از
جانب خود را در رأس حكومت مصر قرار داد. حسني مبارك كه قبل از به قدرت رسيدن،
پستهاي فراوان و حسّاسي را در دولت سادات بر عهده داشت به محض انتصابش به رياست
دولت بر ادامه راه سادات تأكيد نموده و سياست سركوب مسلمانان را با شدّت بيشتري
دنبال نموده و پيمان ننگين كمپ ديويد را مورد تأييد قرار داد و پيگيري آن را دستور
كار دولت خويش عنوان كرد.

امام خميني كه اوضاع را براي مردم مسلمان مصر خطرناك مي­ديدند به منظور
جلوگيري از قوّت گرفتن از دولت غاصب حسني مبارك هشدارهايي خطاب به مردم و علماي
مصر داده و از آنان مي­خواستند كه از آشفتگي بوجود آمده در اثر معدوم شدن سادات
استفاده كرده و زمام امور را از دست آنان خارج نمايند. نگاهي به سخنان امام در اين
زمينه نشانگر ماهيّت حسني مبارك و رژيم مصر از ديدگاه ايشان است.

امام خميني در اين رابطه فرمودند:

«ما ديديم كه قبل از اينكه سادات ساقط بشود، آمريكا جانشين براي او معيّن مي­كرد
سادات باز زنده بود و داشت مثل حيوانات راه مي­رفت لكن آمريكا پيش بيني كرد كه
بايد به جاي او كه باشد. آن نوكري كه همه حيثيّت خودش را به باد داد در خدمتگزاري
به آمريكا، آن روزي كه كشته شد و آن طور بساط در مصر پيدا شد اين رئيس جمهور
تحميلي ثاني (حسني مبارك) كه خيال دارد در مصر مثل آن حكومت كند و دربست خودش را
در اختيار آمريكا گذاشته است، قبل از اينكه به رياست برسد اعلام همبستگي خودش را
با اسرائيل و آمريكا كرده است، نديده است ه هانطوري كه سلف طالح­اش (سادات) به
واسطه خشم ملّت به جهنّم واصل شد او را هم خواهند همين عمل را با او كرد…

ملّت مصر از حكومت نظامي نترسد و به او اعتنا نكند و همانطور كه ايران حكومت
نظامي را شكست و به خيابانها ريخت آنها هم بكشنند و به خيابانها بريزند… و اين
دولتي كه مي­خواهد با سرنيزه با اسلام مخالفت كند و به صراحت مي­گويد كه هركس كه
به اسلام وفادار باشد او را سركوب مي­كنيم، اين تكليفي است براي ملّت مصر، براي
علمائي كه وابسته به حكومت نيستندف اين تكليفي است براي علماف علماي مصر بپا خيزند
و براي خاطر خدا از اسلام دفاع كنند… ارتش مصر توجّه كند به اينكه اگر چنانچه
بخواهد پشتيباني كند از اين حكومتي كه اعلام كرده است كه من تابع آمريكا هستم و
اسرائيل و من هر كس دم از اسلام بزند او را خفه مي­كنم، اين ننگ را به خودش ارتش
مصر راه ندهد و مهلت ندهد تا بعد از اين باز اسرائيل بيايد و به شما حكومت كند و
اسرائيل و آمريكا مقدّرات شما را در دست بگيرند…»

(17/7/60)

همانگونه كه به روشني ملاحظه مي­گردد امام خميني با دولت غاصب حسني مبارك
برخوردي همچون دولت غاصب و رژيم ستمشاهي ايران در اواخر سقوط آ» رژيم داشته و
برخوردي قهرآميز را با چنين دولتي واجب اعلام كرده­اند. حكم امام در اين زمينه
شايد در جملات ذيل الذكر روشن­تر و صحريتر بيان شده باشد:

«ملّت مصر اعتنا نكند به اين حكومت جائري كه اعلام مي­كند كه ما هر كس اسم از
اسلام ببرد سركوب مي­كنيم. بدانند كه اسلام در مصر در خطر است و واجب است بر زن و
مرد مصري كه قيام كنند و اين حكومت فاسد را كه از اوّل اعلام جنگ با اسلام داده
است سركوب كنند».

(26/7/60)

سياستهاي اعلام شده از سوي حسني مبارك دقيقاً در چارچوب طرحهاي آمريكا قرار
داشته و امام براي مقابله با اين توطئه­ها به مسلمانان اينگونه هشدار مي­دادند:

«بايد همه مسلمين توجّه كنند و به حكومتهاي خود متذكّر دهند كه زير بار طرحهاي
آمريكايي كه از اين به بعد، يكي بعد از ديگري خواهد آمد نروند و بازي نخورند از
اين شياطين. اينها مي­خواهند شما را آلت دست قرار بدهند و ذخاير شما را بچاپند.
آمريكا نظر سوء به شما دارد… شما مي­بينيند كه دولت مصر، دولت غاصب مصر، به
صراحت مي­گويد كه ما كساني كه از اسلام اسم مي­برند سركوب مي­كنيم».

(11/9/60)

كارنامه دولت مصر در زمان حسني مبارك بسيار ننگين­تر و تأسف­آورتر از دوران
سلف طالح­اش انور سادات مي­باشد. حسني مبارك علاوه بر سياست سركوب شديد مسلمانان
در مصر، خط سازش با اسرائيل و شناسايي و تثبيت رژيم اشغالگر قدس را به صورتي همه
جانبه پيگيري كرده و آن را با پشتيباني آمريكا به دگير كشورهاي عربي نيز صادر نمود
طرح آمريكايي صدور خط سازش با اسرائيل كه حسني مبارك مجري آن بود ضربه­اي مهلك بر
پيكر دولتها و ملل اسلامي وارد كرده و جهان اسلام را در برابر صهيونيستم تسليم شده
نشان مي­داد. دولتهاي اسلامي با پذيرش اين طرح اوج زبوني و ذلّت خويش در برابر
رژيم اشغالگر قدس را به نمايش مي­گذاشتند. «مصرن كه به جرم هم پيماني با اسرائيل و
شركت در توطئه كمپ ديويد از سازمان كنفرانس به اصطلاح اسلامي اخراج شده بود و
دولتهاي اسلامي براي جلوگيري از خشم ملتهاي خود به ناچار تصميم به انزواي مصر
گرفته بودند، با يك طرح حسابشده آمريكايي از انزوا خارج گشته و به جامعه عرب باز
گردانده شد.

صدام، رئيس رژيم حاكم بر عراق، يكي از پيشگامان در اجراي اين طرح بود. امام
خميني با مشاهده اين امر، ضمن افشاي توطئه مزبور، به ديگر دولتهاي عربي منطقه
شديداً اخطار كرده و آنها را از پياده كردن اين طرح اين چنين برحذر داشتند:

«(صدام خائن) امروز به دامان حكومت سرسپرده آمريكا، يار و ياور همقطار اسرائيل
پناه برده و دست ذلّت و دريوزگي به جانب دشمنان عرب و اسلام دراز كرده است كه نخست
او را از اين مهلكه مرگبار كه خود براي خود تهيه ديده نجات دهند و سپس اذهان را از
دشمن بزرگ اسلام و غاصب سرزمينهاي آنان منصرف و قرارداد ننگين كمپ ديويد را با
برگرداندن حسني مبارك به جامعه عرب به كرسي نشانند…

من به دولتهاي عربي منطقه هشدار مي­دهم كه با تسليم شدن در مقابل اينگونه
طرحها، علاوه بر قبول اسارت خويش به دست آمريكا و از آن ننگن­تر اسرائيل، دشمني
ملّت و دولت و قواي مسلّح نيرومند ايران را براي هميشه به بار مي­آورد و اگر امروز
به دامن اسلام برنگرديد، فردا دير است… دولت مصر و اردن اگر عرصه داشتند و در
فكر شرف انساني و عربي بودند خود را از اسارت رژيم صهيونيستي اسرائيل رهايي مي­بخشيدند
نه آنكه در شناسائي اسرائيل كوشش مي­كردند و با طرح اسارت بار كمپ ديويد رشته­هاي
اسارت و ذلّت خويش را محكمتر مي­نمودند و آنان 
كه به خيال خام خود براي مقابله با جمهوري اسلامي در بازگرداندن مصر به
جامعه عرب كوشش مي­كنند، سخت در اشتباه هستند و گور خود را با دست خود كه دست
جنايتكار آمريكاست مي­كنند، در صورتي كه پس از پيروزي نهايي كه به خواست خداوند
بيش از چند قدمي به آن نمانده است، اگر از كردار غيراسلامي و غيرعربي خود پشيمان
شده و توبه كنند، در اين صورت اگر دولتمردان ما هم قبول كنند معلوم نيست ملت
ستمديده و عزيز از دست داده ما قبول كند و در صورت عدم قبول ملّت، هيچ يك از
دولتمردان ايران حق و قدرت هيچگونه كاري را در اين زمينه ندارد زيرا در ايران
اسلامي، مردم تصمي گيران نهايي تمامي مسائلند».

(6/3/61)

امّا وابستگي سران خودفروخته حاكم بر كشورهاي مسلمان عرب منطقه به آمريكا مانع
از عدم پيگيري طرح امريكايي بازگرداندن مصر به جامعه عرب و سران كشورهاي اسلامي مي­شد
از همين رو حسني مبارك با عنوان كردن خطر جمهوري اسلامي ايران و حمايت از عراق در
جنگ، سعي در منسي نمودن خطر غده سرطاني اسرائيل غاصب نموده و حمله نظاميان وحشي
آمريكايي به لبنان مظلوم را فرعي جلوه مي­داد. اما ضمن افشاي اين ئوطئه، بار ديگر
خواهان مقاومت مسلمانان در اين زمينه شده و فرمودند:

«دولت مصر با صراحت مي­گويد اين جمهوري اسلامي نبايد باشد و با دولت اسرائيل
براي كوبيدن اسلام متّحد مي­شود. مصر و اسرائيل با هم پيمان مي­بندند كه بر ضد
ايران به كمك عراق بروند، چرا بايد كشورهاي اسلامي به اين وضع باشند كه اسرائيل به
لبنان حمله كند و آنها بي­تفاوت باشند و برخي از آنها با اسرائيل دوستي داشته
باشند؟ ما بايد به راه خودمان ادامه دهيم و مقاومت كنيم».

(16/3/61)

بالاخره طرح آمريكايي بازگرداندن مصر به جرگه اعراب در «كازابلانكا» طي
اجلاسيه كنفرانس به اصطلاح اسلامي به ثمر نشسته و با مصوبه آن كنفرانس انزواي مصر
خاتمه يافته تلقي مي­شود. امام خميني ضمن ابراز انزجار از اين تصميم، مسأله را اين
چنين بيان مي­نمايند:

«كارگزاران سياست آمريكا بايد طرز تفكّر و سياستهاي خود را تغيير دهند و گمان
نكنند اداره كلّ جهان در دست آنهاست و همه كشورها چشم و گوش بسته در اختيار آنان
هستند. بايد توجّه كنند كه قطع رابطه و تحريم اقتصادي و ليستهاي دروغين آنها، دنيا
را بر كشوري نگ نخواهد كرد. چنانچه وارد نمودن مصر را در سازمان كنفرانس به اصطلاح
اسلايم با آن مقدّمات و مؤخّرات و بست و بند نمودن با حسين و حسن و حسني، عقده­هايي
را كه از بيداري ملّتها و پرخاشگري آنها براي اينان حاصل شده است، حل نخواهد نمود.

عجب نيست كه آمريكا و سرسپردگان او براي برگشتن مصر به جرگه اعراب به هر دري
مي­زنند، تأسف­آور عجيب، وضعيت سران اعراب است… با آن همه تشريفات نشستند و
برخاستند و تمام مشكلات اسلام و مسلمين را خلاصه كردند در برگشت مصر معاهد با
اسرائيل به حوزه اعراب.»

(22/11/62)

شايد كسي يا كساني مدّعي شوند كه مصر در زمان حسني مبارك با مصر در زمان سادات
تفاوت داشته و به علّت همين تفاوت بوده است كه اعراب او را به جرگه خويش راه داده
و يا با اين كشور برقرار مي­شود. در پاسخ به اينان جملات امام را يادآور مي­شويم
كه در افشاي مدهيت رژيم كنوني مصر و سران خودفروخته كشورهاي اسلامي كه در كنفرانس
«كازابلانكا» رأي به پايان انزواي مصر دادند، فرموده­اند:

«آن روز مصر را براي قرارداد با صهيونيست خارج كردند و امروز به خاطر تثبيت و
شناسائي اسرائيل برگرداندند.

آن روز مصر را براي پشت كردن به خواست اعراب خارج كردند و امروز آن را به خاطر
بوسيدن دست آمريكا برگرداندند.

آن روز مصر را براي خيانت به آرمان فلسطين خارج كردند و امروز براي امضاي
دستجمعي آن خيانت آن را برگرداندند.

و تأسف آورتر و ننگين­تر آنكه مصر با كمال بي­اعتنايي هيچ شرطي را قبول نكرد و
يكي از مقامات بالاي قاهره گفت: «سران عرب بايد به اشتباه خود اقرار كنند»!… آيا
وقت آن نرسيده كه ملّتهاي اسلامي از جاي خود برخيزند و سردمداران خود را يا در
منقابل شرف اسلام خاضع كند و يا با آنان همچون ايران عمل كنند؟… حكومتها به خود
آيند و از گناه بزرگي كه در كازابلانكا مرتكب شدند  و به شرف اسلام و مسلمانان خصوصاً اعراب تجاوز
كردند و براي خود ننگ تاريخي بجاي گذاشتند، توبه كنند و بازگشت به خدداي قادر قاهر
نمايند كه مبادا آتش قهر او تر و خشك را بسوزاند…».

(22/11/62)

حسني مبارك پس از موفقيّت در پياده كردن مرحله اول طرح آمريكائي شناسايي و
تثبيت اسرائيل يعني بازگشت به جرگه اعراب بود، بلافاصله دولتهاي عربي را در جهت
ضديّت با ايران به اتحاد فراخواند. گرچه نفس بازگرداندن مصر به جامعه عرب، حركتي
در مخالفت و ضديت با ايران اسلامي بود ليكن موضوع در همين مرحله خاتمه نمي­يافت.
امام خميني در اين رابطه فرمودند:

«ابرقدرتها بر ضد اسلام الآن كمر بسته­اند و قدرتهاي پوشالي ديگري هم همينطور.
اينكه دولت مصر دعوت مي­كند اعراب را به اينكه: مجتمع بشويد برخلاف ايران، ايران
را مقصودش هست؟ ايران خطر است؟ ايران براي آنها خطر است يا اسلام؟ اينكه دعوت مي­كند
اعراب را كه مجتمع بشويد يعني دعوت مي­كند كه همه اجتماع كنند برخلاف اسلام،‌ براي
اينكه اسلام را آنها بر ضد منافع خودشان مي­دانند…».

(23/11/63)

سخن در باب خيانتهاي بارز و آشكار رژيم مصر به اسلام، مسلمانان، فلسطين و
اعراب بسيار فراوان است. آنچه حائز اهميّت است اينكه بنابر رهنمودهاي صريح امام خميني،
مسلمانان و دولتهاي اسلامي بايد «مصر» و «حسني مبارك» را به عنوان رأس هرم توطئه
سازش با اسرائيل و شناسائي و تثبيت رژيم اشغالگر قدس منزوي و مطرود ساخته و به
مقابله با آن برخيزند. خروج مصر از انزوا خواست آمريكا و اسرائيل است و براي
مسلمانان جهان بايد شرم آور باشد. به فرمايش امام:

«واقعاً چقدر بايد رابطه سران كشورهاي اسلامي با صهيونيستها گرم و صميمي شود
تا در كنفرانس سران كشورهاي اسلامي مبارزه صوري و ظاهري هم با اسرائيل از دستور
كار آنان و جلسات آنان خارج شود. اگر اينها يك جو غيرت و حميّت اسلامي و عربي داشتند
حاضر به يك چنين معامله كثيف سياسي و خودفروشي و وطن فروشي نمي­شدند.

آيا اين حركات براي جهان اسلام شرم آور نيست؟ و تماشاچي شدن گناه و جرم نمي­باشد؟
آيا از مسلمانان كسي نيست تا بپا خيزد و اين همه ننگ و عار را تحمّل نكند؟ راستي
ما بايد بنشينيم تا سران كشورهاي اسلامي احساسات يك ميليارد مسلمان را ناديده
بگيرند و صحّه بر آن همه فجايع صهيونيستها بگذارند و دوباره مصر و امثال آن را به
صحنه بياورند؟»

(29//467)

اگر واقعاً خالصانه بخواهيم خط امام را در سياست خارجي جمهوري اسلامي پيگيري
نمائيم مي­بايست اقدامات ديپلماتيك فراگيري براي جلوگيري از خروج مصر از انزوا را
به انجام رسانده و كشورهاي اسلامي را وادار به مقاومت در برابر اين طرح آمريكائي و
صهيونيستي كنيم و در اين مسير از هيچ چيز هراس به دل راه ندهيم و افتخارمان بايد
اين باشد كه دولتهاي آمريكايي و غاصبي چون حسني مبارك مصري و حسين اردني و حسن
مراكشي باشند مگر نه اينكه امام عظيم الشأنمان خميني كبير سلام الله عليه در وصيت
نامه سياسي الهي خويش اين امر را افتخاري براي ملتهاي اسلامي و مستضعفان جهان
دانستند كه:

«ملّتهاي اسلامي و مستضعفان جهان مفتخرند كه دشمنان آنها حسين اردني اين جنايت
پيشه دوره­گرد و حسن و حسني مبارك هم آخوربا اسرائيل جنايتكارند و در راه خدمت به
آمريكا و اسرائيل از هيچ خيانتي به ملّتهاي خود روي گردان نيستند».

(وصيت نامه سياسي الهي امام خميني«س»)

حال با توجّه به اين مواضع مشخص امام در ارتباط با دولت غاصب مصر و تأكيدات
مقام معظم رهبري مبني بر تداوم راه و خط امام خميني(س) بي­گمان مسئولين سياست
خارجي كشورمان در مورد طرح برقراري رابطه با مصر برخورد جدي خواهند كرد آيا خيانت
و جنايت بزرگ ديگري كه حسني مبارك اخيراً به آن دست زده و با شيطان بزرگ و متحدين
جنايتكارش در حمله به مسلمانان عراق و كويت همكاري صميمانه نموده است و حتي فضاحت
بارتر اينكه باري هرزگي، عياشي و خوشگذراني مزدوران آمريكايي مستقر در حجاز،
هزاران زن مصري را در اختيار آنان قنرار داده است، كافي نيست كه صحّت نظرات امام
در ارتباط با ماهيت اين رژيم بيش از پيش براي ما محرز گردد؟ آيا برقراري رابطه با
رژيمي چون مصر اعتبار و حيثيت جمهوري اسلامي ايران را در بين مسلمانان جهان از بين
نمي­برد؟ بعضي­ها در توجيه اين برقراري ارتباط عنوان مي­كنند كه چن ايران از مصر
ميليونها دلار طلبكار است لذا لازم بود رابطه­اي با آن كشور براي استرداد آنها
برقرار كنيم. در پاسخ به اين مسأله بايد يادآور شويم كه مسأله مبارزه با اسرائيل و
طرد سازشكران با رژيم اشغالگر قدس يكي از اصول انقلاب اسلامي است و مردم ما حاضر
به اهداي دهها برابر اين پولها در جهت كمك به انتفاضه فلسطين و حفظ اصول انقلاب خويش
مي­باشند مردم ما نشان داده­اند كه طاقت تحمّل سختي و مشقّتهاي بسياري را دارند
لكن ضربه به اصول انقلاب را تحمّل نخواهند كرد.

در پايان قسمت ديگري از يكي از آخرين پيام­هاي قبل از رحلت جانگداز امام در
ارتباط با سياست خارجي تذكر داده مي­شود:

«من بار ديگر از مسئولان بالاي نظام جمهوري اسلامي مي­خواهم كه از هيچ كس و از
هيچ چيز جز خداي بزرگ نترسند و كمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد عليه فساد
و فحشاء سرمايه داري غرب و پوچي و تجاوز كمونيزم نكشند كه ما هنوز در قدمهاي اول
مبارزه جهاني خود عليه غرب و شرقيم…

من باز مي­گويم، همه مسئولان نظام و مردم ايران بايد بدانند كه غرب و شرق تا
شما را از هويت اسلاميتان به خيال خام خودشان بيرون نبرند، آرام نخواهند نشست نه
از ارتباط با متجاوزان خشنود شويد و نه از قطع ارتباط با آنان رنجور. هميشه با
بصيرت و با چشماني باز به دشمنان خيره شويد و آنان را آرام نگذاريد، كه اگر آرام
گذاريد لحظه­اي آرامتان  نمي­گذارند»

(2/1/1368)

«والسلام عليكم و رحمة‌ الله»

تخلّف براي احدي مجاز نيست

رسول اكرم«ص»

«ثَلاثَةٌ لِاَحَدٍ فيهِنَّ رُخْصَةٌ: اَلْوَفاءُ لِمُسْْلِمٍ كانَ اَوْ
كافِرٍ، وَبِرُّ الْوالِدَينِ مُسْلِميْنِ كانا اَوْ كافِرَين، وَاَداءُ الاَمانةِ
لِمُسلِمٍ كانَ اَوْ كافِرٍ».

(مجموعه ورّام- ج 2 ص 121)

سه چيز است كه احدي مجاز نيست از آن تخلف و سرپيچي نمايد. اول وفاء بعهد، خواه
صرف پيمان مسلمان باشد يا كافر. دوم نيكي به پدر و مادر، خواه مسلمان باشند يا
غيرمسلمان. سوم اداء امانت، خواه صاحب امانت مسلم باشد يا كافر.

پاسخ به نامه ها

*آذربايجان شرقي- برارد1-2

1- هدايت و ارشاد مردم يك تكليف و وظيفه است ولي اگر موفّق نشديد نبايد نگران
و ناراحت باشيد زيرا شما وظيفه خود را انجام داده­ايد. و هرگزدست از انجام وظيفه
برنداريد و در آن فقط قصد قربت و رضاي الهي را داشته باشيد كه در اين صورت هم عمل
مقدّس و داراي ثواب خواهد بود و هم تحمّل مشكلات آسان خواهد بود.

2- طبعي است كه افراد منحرف و نادان، انسانهاي وارسته و وظيفه شناس را مسخره
مي­كنند همچنان كه انبيا و ائمه و علما را مورد اذيّت و آزار قرار مي­دادند وي اين
كار هرگز موجب سستي وعقب نشيني آنان نبود. دليل آن اين است كه هدف كسب رضاي الهي
بود و آنجا كه هدف بسيار بزرگ باشد هرگونه سختي و ناگواري را بايد تحمّل نمود و
تحملش آسان است.

*قم- گازران- برادر سحم-2/3-1350

1- شركت در مجالس و محافلي كه در آن نوار ترانه و موسيقي مطرب پخش مي­شود جايز
نيست و گناه است هر چند مربوط به عروسيهاي فاميل و نزديكان باشد و هرگونه همكاري
با آنان در اين زمينه گناه است. البته غنا در مجلس عروسي زنانه استثنا شده است.

2- در روايتي از اميرالمؤمنين عليه السلام است كه دل انسان گاهي به معنويت روي
مي­آورد و گاهي پشت مي­كند پس هرگاه در خود احساس خستگي كرديد بر خود فشار نياوريد
و به فرائض و واجبات اكتفا كنيد و هرگاه كه حالو توجهي داشتيد به مستحبات بپردازيد
ولي نبايد اين مطلب را بهانه قرار داد براي تنبلي و ترك نوافل براي هميشه.

3- معمولاً چيزهائي در حافظه انسان بطور مستمر و مداوم باقي مي­ماند كه در
دوران كودكي و نوجواني آن را حفظ مي­كنيدن باشد و امّا مطالب مفصلي كه در سنين
بالا حفظ مي­كنيد فقط در صورت استمرار و مداومت باقي مي­مند.

4- اگر از جهت اقامه جماعت و جهاتي كه در خود مسجد ملاحظه مي­شود فرقي نباشد
مسجدي كه در همسايگي شما است رجحان دارد.

*زاهدان- برادر،ع-ق

جهت چاپ عكس شهيد كافي است يك قطعه عكس سياه سفيد و يك برگ تاييديه بنياد شهيد
ارسال نمائيد.

*اصفهان- برادر مسعود معتمدي فرد

بدون شك عفت كلام در هر گونه سخن گفتن لازم است بخصوص در سخن استاد و معلم در
برابر شاگرداني كه از او در هر چيز ممكن است تقليد كنند و تحت تأثير تربيت او
هستند. ولي اين مربوط به سوء تدبير است نه دخالت استعمارگران.

*بادرود نطنز- برادر، س-الف

1- اگر پدر نماز را عمداً و از روي مخالفت با احكام الهي ترك كند بر پسر
بزرگتر قضاي آن واجب نيست.

2- در رابطه با تشكيل نماز جمعه در شهرستان بايد با دبيرخانه ائمه جمعه مذاكره
نمائيد.

*گچساران-برادر، ف- 333

مقرراتي كه در محيط دانشگاه يا هر نهاد يا اداره ديگري از سوي مسئولين آن محل
وضع مي­شود بر اساس مصالح مخصوص آن جا است و منافاتي با احكام اوليّه اسلام ندارد.
بنابراين مانعي ندارد كه يك امري بر اساس حكم اولي و عمومني شارع مباح باشد و در
يك محيط خاصي از سوي يك مقام مسئول و مجاز كه ولايتي مشروع داشته باشد منع شود.

*خوي-برادر، الف-الف-س-س

1- روزه آن باطل است و قضا دارد، كفّاره واجب نيست.

2- آن آب پاك است و وضو را باطل نمي­كند.

3- نوار يا كتاب يا هر چيز ديگري كه بعنوان عاريه در اختيار شما قرار داده شده
مي­شود اگر بخواهد به ديگري واگذار كنيد بايد از صاحبش اجازه بگريد.

*شهريار-ح-ع-ل

1- علاج آن مشكل يكي از دو چيز است 1- ازدواج 2- صبر و خويشتن داري.

2- اگر از وطن اصلي كه محل تولد و مسكن پدر ومادر انسان است اعراض نشده باشد
نماز در آنجا تمام و روزه صحيح است حتي ارگ قصد ده روز مانده نداشته باشد و اگر
اعراض شده مانند هر شهر ديگر است كه به آنجا مسافرت مي­كند. منظور از اعراض اين
است كه هيچ گاه تا ابد نخواسته باشد آنجا را مسكن خود قرار دهد و امّا در مسكن
جديد اگر قصد ماندن دائم داشه باشد در حكم وطن اصلي است و اگر قصد ماندن دائم
ندارد مانند هر جاي ديگر حكم نماز و روزه بستگي به قصد ماندن دده روز يا گذشتن سي
روز دارد. اين نظر حضرت امام قدّس سره است فتواي ساير مراجع را از دفاتر استفتا
بپرسيد.

3- در ازدواج معيار ديانت و نجابت و حسن اخلاق و سرايط خاصّي است كه انسان بر
اساس ذوق و سليقه خود ملاحظه مي­كند.

4- در مورد خمس آن چه از درآمد باقي 
مانده است و چيزهائي كه عين آنصرف مي­شوند مانند برنج و روغن و سوخت و
امثال آن بايد سر سال محاسبه شود.

*تهران- خواهر، ا-ح

1- كرم به دست و صورت ماليدن ربطي به روزه ندارد و روزه صحيح است.

2- خلطي كه نمي­توانيد بيرون بياوريد و به فضاي دهن نرسيده با پائين بردن آن
روزه باطل نمي­شود.

3- به پاسخ شماره 2 برادر ح ع ل از شهريار درهمين شماره مراجعه كنيد.

4- نيّت در نماز و هر عمل ديگر يك امر قلبي است و آن انگيزه كار است و لازم
نيست آن را به زبان بياوريد يا حتّي به قلب خود اخطار كنيند و اما بالا بردن دستها
هنگام تكبير يك امر مستجبي است و واجب نيست.

5- تا مي­توانيد از ورود به موارد ازدحام كه مستوجب تنه زدن به نامحرم است
اجتناب كنيد.

*قم- خواهر، پ-ص

1- اگر جوراب را خريده­ايد ضامن پول آن هستيد به همان قيمتي كه صاحب مال تعيين
كرده است و اگر بدون رضايت صاحبش برداشته­ايد بايد عين آن را برگردانيد و اگر تلف
شده است مثل و اگر مثل آن نيست قيمتش را بدهيد.

2- غسلهاي مستحبي جاي غسل واجب را نمي­گيرد ولي شك در صحت غسلهاي گذشته اثري
ندارد و وسوسه نكنيد.

3-غسل جنابت از وضو كفايت مي­كند و تا چيزي كه موجب بطان وضو است حادث نشده مي­تواند
با آن نماز بخواند.

*تهران- برادر عباس، ج-ف

زن براي بيرون رفتن از خانه بايد از شوهر اجازه بگيرد و بدون رضايت او جايز
نيست خارج شود و اما ناسزا گفتن، هيچكدام حق ندارد به ديگري ناسزا بگويند. بايد تا
آنجا كه ممكن است با تفاهم مسائل را حل كنند. كانون خانواده بايد جاي صلح و صفا و
محبّت باشد نه دادگاه حقوق و اگر نتوانستيد تفاهم كنند دادگاه مشكل را حل مي­كند و
حدود هر كدام را معيّن مي­نمايد در هيچ شرايطي جاي زد و خورد و دشنام گويي نيست.

*اردبيل- برارد كرم جعفرزاده

1- پولي كه از قماربازان باقي مانده بايد به مالكش برگردانيد. البته برنده
قمار مالك پولي كه شرط شده نمي­شود ولي معناي اين حكم اين است كه پول در ملك
بازنده باقي است نه اين كه ملك عموم باش و هركس بتواند آن را بردارد يا مثلاً در
مصارف عمومي مصرف نمايد بلكه بايد به مالك آن كه بازنده است برگردد.

2- مسلمان شرابخوار نجس نيست گرچه دهان او در وقت خوردن نجس است.

*گيلان- خواهر، ن-و

1- كسي كه نماز نمي­خواهد لازم نيست با او قطع رابطه كنيد و اگر رحم باشد
نبايد قطع رابطه شود بلكه در صورت امكان بايد سعي در هدايت او داشته باشيد و
بهرحال نشستن بر سر سفره او اشكالي ندارد.

2- گوش دادن به ترانه و موسيقي مطرب گناه است ولي موجب بطلان عبادات نمي­شود.

3- وضو گرفتن با آب گرم اشكال ندارد.

4- سرگرميهايي كه قمار نيست و در آن شرط بندي هم نشده است اشكال ندارد.

5- توبه انسان را از گناه پاك مي­كند ولي به شرط اينكه توبه جدّي باشد و انسان
واقعاً پشيمان باشد و به راه راست و صحيح برگردد و گذشته را جبران كند.

6- لازم نيست قرآن با تجويد خوانده شود بلكه به هر صورت خواندن آن مفيد است.

7- سرنوشت همه چيز به دست خدا است در عين حال انسان در كارهايش مختار و آزاد
است.

8- هرگونه عملي كه در عرف توهين به قرآن يا ساير مقدّسات به حساب آيد گناه
است.

9- دوستتان بايد قيمت آن گردنبند را به هر وسيله كه ممكن است به صاحبش برساند
و لازم نيست او بداند از كجا و چه دليل رسيده است.

*رفسنجان- برادر، ع-1-3-4-3

آنكار نه فقط گناه است بلكه جنايت است و ممكن است كه نتيجه برعكس دهد سعي كنيد
با تفاهم مشكل را حلّ كنيد و به خصوص با دخالت بزرگان فاميل.

*كرمان- خواهر مرضيه-ش-48

شما اشتباه مي­كنيد و آن داستانها در مورد شما صدق نمي­كند اگر در مورد ايشان
تحقيق كرديد و مناسب بود بپذيريد.

*بخش كشاورز-برارد حقير- خ-س- 32

1- از نظر مصلحت انديشي بايد خودتان بيشتر در امر ازدواج دقّت كنيد ولي از نظر
شرعي ازدواج با فرد مورد نظر هيچ اشكالي ندارد.

2- پخش كنندگان موادمخدر دشمنان جامعه و عوامل دستهاي مزبور استعمارند دادن
اطلاعات درباره آنها به مراكز انتظامي وظيفه ديني وملّي تك تك افراد جامعه است. و
همچنين ساير افرادي كه مي­خواهند به نحوي به نظام مقدّس اسلامي لطمه­اي بزنند يا
امنيّت جامعه را به خطر بياندازند.

3- ما دليل آن برخورد را نمي­دانيم و نمي­توانيم دخالت كنيم به نظر ما بهتر
است شما از اين مورد صرف نظر كنيد و در جاي ديگر مشغول كار و خدمت به جامعه باشيد
شايد صلاح دين و دنياي شما در همين باشد. مهم اين است كه در هر نهاد يا اداره يا
هر شغل ديگري هستيد براي رضاي خدا و خدمت به جامعه اسلامي كار كنيد.

*رضوانشهر- برارد،ع-ي

1- علائمي كه براي مني در رساله ذكر شده در صورت شك است اگر از اثري كه بر
لباس مانده يقين پيدا شود نيازي به علامات نيست.

2- فرشي كه يك جاي غير مشخص آن نجس است اگر با رطوبت با جائي از آن برخورد شود
موجب نجاست نيست.

*گناباد- برادر حسين-س-ل-ي 21201

گوسفندي را كه نذر كرده­ايد بايد در همان راه مصرف شود و جايز نيست آن را
بفروشيد هر چند ضعيف و لاغر شده باشد.

*اصفهان – برادر، س-ش- 200

به دليل همين غريزه است كه اسلام ازدواج را بسيار با اهميت تلقي كرده و آن را
نگهدارنده نصف دين انسان دانسته است و بهرحال اگر امكانات فراهم نيست بايد صبر و
تحمل را پيشه كنيد و سعي در كنترل خويش داشته باشيد خداوند چنين خواسته كه بشر با
حفظ همه غرائز و تمايلات و با وجود دسيسه­هاي شياطين انس و جن بر نفس خويش مسلّط
باشد و آن را مهار كند و در چنين شرايطي است كه انسان ساخته مي­شود و تكامل مي­يابد.

*ساوه- برادر، ع-ر- ج 758

1- آن آب پاك است و غسل ندارد.

2- لباس شهرت به نظر حضرت امام بنابر احتياط واجب حرام است و ظاهراً منظور
لباسي است كه انسان را در ميان جامعه انگشت نما كند.

*ميانه- برادر، ج-خ

1- رساله حضرت امام قدّس سره و آية الله العظمي اراكي اختلاف دارد و شما كه
مقلّد ايشان هستيد نمي­توانيد از رساله حضرت امام استفاده كنيد اگر مسأله­اي براي
شما پيش آمد كه در رساله نبود مي­توانيد از دفتر استفتاي ايشان به آدرس قم- دفتر
استفتاي حضرت آية الهل العظمي اراكي يا به وسيله تلفن 35020 كسب تلكيف نمائيد.

2- موسيقي و آواز مطرب حرام است حتّي اگر مضمون شعر آن مطلبمفيدي باشد معيار
نوع صدا است.

*كردستان- برادر، ج-ن

1- تقليد در صورتي محقق مي­شود كه طبق فتواي مجتهدي عمل كرده باشد با استناد
به فتواي او اگر شما در حال حيات امام قدُّس سره 
با استناد به فتواي ايشان عمل كرده­ايد مي­توانيد اكنون بر اساس تقليد از
يك مجتهد زنده در مسأله بقا بر تقليد ميّت بر تقليد حضرت امام باقي باشد.

2- اعمال گذشته اگر مطابق با فتواي مجتهدي كه مي­توان از او تقليد كرد باشد
صحيح است.

3- مراجع تقليد را بايد بر اساس معرفي دو نفر عادل كه اهل اطلاع باشند و
بتوانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند مشخص نمود.

*برادر، س-ج- امير

معيار در حرمت افعال انسان ضرر داشتن آن نيست بلكه معيار نهي شارع است و طبق
ادله فقهي استمنا حرام است حتي اگر هيچ ضرري نداشته باشد و حتي اگر مفيد هم باشد.

*اراك- خواهر، ن-ط

1- هيچ گناهكاري لازم نيست خود را به دادگاه معرّفي كند تا حد جاري شود يا خود
براي خود مجازاتي اجرا نمايد بلكه نبايد چنين كاري صورت بگيرد و توبه واقعي به درگاه
خداوند كافي است.

2- اشكال ندارد.

*تهران- برادر،م- پيرصومي

پاسخ نياز به توضيح بيشتر دارد بايد آدرس بدهيد يا با تلفن 24803 تماس بگيريد.

*سمنان- برادر، ج- الف

1- غسل واجب است.

2- فقط لباسي كه آلوده شده بايد شسته يا تعويض شود.

3- حرام نيست.

*تهران- خواهر، ز-ط

سعي كنيد با تفاهم و تبادل محبّت و تحمّل بعضي ناملايمات محيط خانه را آكنده
از صفا و صميمّت كنيد و زمينه تندخوي همسرتان را فراهم نسازيد. اگر ايشان بيش از
حد خشن است شما مي­توانيد با نرمش بيشتر مانع تشنّج باشيد.

*يزد- برادر شهاب- 2618

شما در اختيار همسري ديگر براي بچه دار شدن آزاديد و اگر نياز به اجازه دادگاه
باشد با اظهار اين مطلب حتماً موافقت خواهد شد.

تشكّر و قدرداني

*تهران- خواهر خجسته جوهرچي

*ساري- برارد محمد رضا هرويّه

*باختران- برادر فاضلي راد.

ضمن تشكر از همكاري و عنايت شما به اطلاع مي­رساند به حساب وجوه اهدائي شما
تعدادي از كتابخانه­هاي مناطق بسيار محروم و مواردي از اين قبيل را كه نياز مبرم
به كمكهاي فرهنگي دارند مشترك نموده و براي شما عزيزان توفيق خدمتگزاري و موفقيّت
مسئلت مي­نمائيم.