امام خمینی ثابت و استوار

امام خميني ثابت و استوار از آغاز تا پايان

 

غدير فرخنده روز ولايت

«من عيد سعيد را به همه مسلمين و بر ملت شريف ايران، به شما
آقايان تبريك عرض مي‌كنم، عيدي كه در آن امامت ثبت شد و پيغمبر اسلام امام را براي
امامت امت ثبت كرد، چه شخصي را، چه شخصيتي را. شخصيت اين مرد بزرگ كه امام امت شد،
شخصيتي است كه در اسلام و قبل از اسلام و بعدها هم كسي مثل او نمي‌تواند سراغ
داشته باشد».

(18/8/58)

«ما در اين روز، اين روز مبارك كه از اعياد بزرگ اسلام و بر
حسب نفوس ما بالاترين عيد است و نكته‌اش هم اين است كه اين ادامه نبوت است، ادامه
آن معنويت رسول الله است، ادامه آن حكوت الهي است، از اين جهت از همه اعياد بالاتر
است و ما در اين روز سعيد يكي از چيزهايي كه وارد شده است اين است كه
بخوانيم«الحمد لله الذي جعلنا من المتمسكين بولاية اميرالمؤمنين و اهل بيته».

«تمسك به ولايت اميرالمؤمنين در روزي كه ولايت به همان
معناي واقعي خودش بوده است، نه تمسك به محبت اميرالمؤمنين، تمسك به محبت اصلا معنا
هم ندارد، تمسك به مقام ولايت آن بزرگوار به اينكه گرچه ما و بشر نمي‌تواند به
تمام معنا آن عدالت اجتماعي و عدالت حقيقي را كه حضرت امير قدرت بر پياده كردنش
داشت، نمي‌توانيم ماها و هيچ كس قدرت نداريم كه پياده كنيم لكن اگر آن الگو پيدا
شده بود و حالا هم ما بايد به يك مقدار كمي كه قدرت داريم تمسك كنيم».

(4/7/62)

«مسأله غدير، مسأله‌اي نيست كه به نفسه براي حضرت امير يك
مسأله‌اي پيش بياورد، حضرت امير مسأله غدي را ايجاد كرده است. آن وجود شريف كه
منبع همه جهات بوده است، موجب اين شده است كه غدير پيش بيايد. غدير براي ايشان
ارزش ندارد، آن كه ارزش دارد خود حضرت است كه دنبال آن ارزش، غدير آمده است. خداي
تبارك و تعالي كه ملاحظه فرموده است كه در بشر بعد از رسول الله كسي نيست كه
بتواند عدالت را به آن طوري كه بايد انجام بدهد، آن طوري كه دلخواه است انجام
بدهد، مأمور مي‌كند رسول الله را كه اين شخص را كه قدرت اين معنا را دارد كه عدالت
را به تمام معنا در جامعه ايجاد كند و يك حكومت الهي داشته باشد، اين را نصب كن.
نصب حضرت امير به خلافت اين طور نيست كه از مقامات معنوي حضرت باشد، مقامات معنوي
حضرت و مقامات جامع او اين است كه غدير پيدا بشود و اين كه در روايات ما و از آن
زمان تا حالا اين غدير را آن قدر از آن تجليل كرده‌اند، نه از باب اين كه حكومت يك
مسأله‌اي است، حكومت آن است كه حضرت امير به ابن عباس مي‌گويد كه«به قدر اين كفش
بي‌قيمت هم پيش من نيست»، آن كه هست اقامه عدل است. آن چيزي كه حضرت امير سلام
الله عليه و اولاد او مي‌توانستند در صورتي كه فرصت به آنها بدهند، اقامه عدل را
به آن طوري كه خداي تبارك و تعالي رضا دارد انجام بدهند، اينها هستند لكن فصت
نيافتند. زنده نگه داشتند اين عيد نه براي اين است كه چراغاني بشود و قصيده خواني
بشود و مداحي بشود، اينها خوب است، اما مسأله اين نيست. مسأله اين است كه به ما
ياد بدهند كه چطور بايد تبعيت كنيم، به ما ياد بدهند كه غدير منحصر به آن زمان
نيست، غدير در همه اعصار بايد باشد و روشي كه حضرت امير در اين حكومت پيش گرفته
است بايد روش ملت‌ها و دست اندركاران باشد. قضيه غدير، قضيه جعل حكومت است، اين
است كه قابل نصب است والا مقامات معنوي قابل نصب نيست، يك چيزي نيست كه با نصب اين
مقام پيدا بشود، لكن آن مقامات معنوي كه بوده است و آن جامعيتي كه براي آن بزرگوار
بوده است، اسباب اين شده است كه او را به حكومت نصب كنند. و لهذا مي‌بينيم كه در
عرض صوم و صلوة و امثال اينها مي‌آورد و ولايت مجري اينهاست. ولايتي كه در حديث
غدير است به معناي حكومت است، نه به معناي مقام معنوي».

(2/6/65)