جايگاه مجلس در نظام اسلامي

جايگاه
مجلس در نظام اسلامي

قسمت
بيست و سوم

حجة
الاسلام و المسلمين اسدالله بيات

مسئوليت
نمايندگان مردم

تحليل
منطقي و حقوقي از نمايندگي مجلس شوراي اسلامي با توجه به اختيارات وسيع و گسترده‌اي
که مجلس شوراي اسلامي دارد و اهم آنها را در صفحات گذشته بيان کرديم نشان دهنده
اين است که نمايندگان مجلس شوراي اسلامي داراي وظاف سنگين و مسئوليتهاي بزرگي مي‌باشند
و اين وظايف و مسئوليتها از ناحيه ملت انقلابي و متعهد به اسلام در عهده آنان
گذاشته شده است و نوعي معاهده ميان مردم و نمايندگانشان برقرار شده است بر اين که
مردم به آنان راي داده و مقداري از اختياراتشان را به آن تفويض نموده و از طرف
مردم تصميماتي مناسب با مصالح آنان بگيرند بالطبع از طرف نمايندگان نيز تعهد صورت
گرفته است که از اهداف و آرمانها و ايده‌هاي مردم بصورت اميني عادل و صادق دفاع
نمايند و يک ذره بخاطر بعضي از صلاح انديشيها از مصالح مردم غفلت ننمايند و لذا هم
بايد مصالح مردمي را مدنظر قرار داده و جانب مردم را بر مصالح فردي و شخصي و گروهي
ترجيح دهند و هم بايد اصول ارزش انقلاب و اسلام را که خونهاي مقدس مردم ما در راه
تحقق آنها در اين ميهن اسلامي به زمين ريخته است مورد توجه قرار داده و در ابقاع و
زنده نگهداشتن آنها کمال جديت و تلاش را از خود نشان دهند و با کمال هوشياري و
عبرت گرفتن از خيانتهاي مجالس گذشته به آرمانهاي مردم شريف و عزيز ما در ايران
اسلامي بالخصوص در دوران حکومت ظالمانه رضا خان و محمدرضا خان دقت نمايند و راه‌هاي
نفوذ دشمنان اسلام و قدرتهاي بزرگ جهاني و اذناب آنان به ويژه آمريکاي غارتگر را
مسدود کرده و با تکيه بر اصول محکم اسلام ناب محمد(ص) و وحي آسماني در قانون‌گذاري
و سياست گذاري‌هاي فرهنگي و سياسي و اجتماعي و توليدي و صنعتي زمينه سيادت و
استقلال و خود کفائي کشور را بنحو احسن تأمين و تحصيل نمايند و لحظه به لحظه مردم
را در جريان کارها و مذاکرات خودشان قرار داده و در ارتقاء اطلاعات و آگاهي‌هاي
مردم بکوشند چون هر اندازه مردم در جريان کارها قرار گيرند همان اندازه جلو نفوذ
دشمنان اسلام و انقلاب بسته شده از توطئه‌چيني و تخريب‌باز مي‌مانند و بهمين جهت
نماينده در عين اينکه نماينده يک منطقه بوده و از يک جاي خاص و جغرافياي مخصوص
انتخاب مي‌شود در برابر تمام ملت مسئول بوده و هر حادثه‌اي در هر جاي کشور رخ بدهد
و حق اظهار نظر داشته و مي‌تواند موضوع را پيگيري و تعقيب نمايد.

در
اصل 84 چنين آمده است: هر نماينده در برابر تمام ملت مسئول است و حق دارد در همه
مسايل داخلي و خارجي کشور اظهار نظر نمايد.

و
در اين اظهار نظر بخاطر اينکه در ارتباط با وظايف نمايندگي و مصالح ملت بوده و
براي دفاع از وظيفه وآرمانهاي مردم بوده است نمايندگان آزادند و هيچکس حق ندارد
آنان را تحت تعقيب قرار دهد.

اصل
86 چنين است: نمايندگان مجلس در مقام ايفاي وظائف نمايندگي در اظهار نظر و رأي خود
کاملا آزادند و نمي‌توان آنها را به سبب نظراتي که در مجلس اظهار کرده‌اند يا
آرائي که در مقام ايفاي وظايف نمايندگي خود داده‌اند تعقيب و يا توقيف کرد.

و
در اصل 69 درباره علني بودن مذاکرات چنين آمده است:مذاکرات مجلس شوراي اسلامي بايد
علندي باشد و گزارش کامل آن از طريق راديو و روزنامه رسمي براي اطلاع عموم منتشر
شود. در شرائط اضطراري، در صورتيکه رعايت امنيت کشور ايجاب کند، به تقاضاي رئيس
جمهور يا يکي از وزراء يا ده نفر از نمايندگان، جلسه غير علني تشکيل مي‌شود.
مصوبات جلسه غير علني در صورتي معتبر است که با حضور شوراي نگهبان به تصويب سه
چهارم مجموع نمايندگان برسد. گزارش و مصوبات اين جلسات بايد پس از برطرف شدن شرايط
اضطراري براي اطلاع عموم منتشر گردد.

حضرت
امام(س) درباره اهميت نمايندگي و مسئوليت سنگين آنان در حراست و حفاظت از مصالح
مردم و مرزهاي اعتقادي و آرماني مردم مسلمان و انقلابي ايران اسلامي چنين مي‌فرمايد:

«اکنون
که با عنايت پروردگار و همت ملت عظيم الشأن سرنوشت کشور به دست مردم افتاد و وکلا
از خود مردم و با انتخاب خودشان بدون دخالت دولت و خان‌هاي ولايات به مجلس شوراي
اسلامي را يافتند و اميد است که با تعهد آنان به اسلام و مصالح کشور جلوگيري از هر
انحراف بشود.

وصيت
اينجانب به ملت در حال و آتيه آن است که با اراده مصمم خود تعهد خود به احکام
اسلام و مصالح کشور در هر دوره از انتخابات وکلاي داراي تعهد به اسلام و جمهوري
اسلامي که غالبا بين متوسطين جامعه و محرومين مي‌باشند و غير منحرف از صراط مستقيم
به سوي غرب يا شرق و بدون گرايش به مکتبهاي انحرافي و اشخاص تحصل کرده و مطلع بر
مسائل روز و سياستهاي اسلامي به مجلس بفرستند و به جامعه محترم روحانيت خصوصا
مراجع معظم وصيت مي‌کنم که خود را در مسائل جامعه خصوصا مثل انتخاب رئيس جمهور و
وکلاي مجلس کنار نکشند و بي‌تفاوت نباشند. همه ديدي و نسل آتيه خواهد شنيد که دست
سياست بازان پيرو شرق و غرب، روحانيون را که اساس مشروطيت را با زحمات و رنج‌ها
بنيان گذاشتند از صحنه خارج کردند و روحانيون نيز بازي سياست بازان را خورده و
دخالت در امور کشور و مسلمين را خارج از مقام خود انگاشتند و صحنه را به دست غرب
زدگان سپردند و به سر مشروطيت و قانون اساسي و کشور و اسلام آن آوردند که جبرانش
احتياج به زمان طولاني دارد».

کساني
که اهل مطالعه بوده و با تاريخ مشروطيت مقداري آشنائي دارند بخوبي مي‌دانند اگر
رهبري و مقاومت روحانيت معظم نبود، اگر مردم انقلابي و مسلمان ايران اعتمادي به
آنان نداشتند و اگر حمايت و هدايت عالمان بزرگ[1]
اسلامي تهيه و تنظيم گرديده بود به عنوان متمم به قانون اساساي الحاق مي‌گرديد و
با تلاش آنان مشروطيت تحقق پيدا کرد و فرمان تشکيل مجلس شوراي ملي از طرف مظفر
الدين شاهص ادر گرديد و ملت ايران با رهبري علماء بزرگ مانند سيد محمد طباطبائي و
بهبماني و ديگران از علماء تبريز و کرمان و جاهاي ديگر پيروز شدند و اساس مشروطيت
را بناء نهادند اما ايادي مرموز و وابسته به خارج بالخصوص وابستگان به انگليس
بتدريج شروع کردند مشروطيت را از درون تهي کردند و علماء را مورد بي‌مهري قرار
دادند و همان نظام استبداد را در قالب مشروطيت به خورد مردم دادند و نه از مشروطيت
خبري شد و نه از قانون اساسي و نه از متمم آن بالخصوص در دوران رضا خان و محمدرضا
خان که در واقع مردم اصلا بحساب نمي‌امدند و انتخابات مفهوم درست و حقيقي نداشت و
با هياهو در ايام انتخابات افرادي را با تطميع و تهديد به خيابانها ميريختند و
هرکس را مي‌خواستند از صندوقها نام وي را در مي‌آوردند و عمدتا خانها و فلان ادوله‌ها
و زراندوزان وس رمايه‌دارن گردن کلفت اسمشان از صندوقها بيرون مي‌آمد و لذا اکثر
آنان بجاي اينکه از منافع مردم و مصالح ملي دفاع و حمايت نمايند از منافع شرق و
غرب و استعمارگران خارجي دفاع مي‌کردند و در واقع مجلس شوراي ملي براي توجيه
غارتگريها و سلطه‌جوئي چپاولگري استعمارگري خارجي بود و اگر مشروطه‌خواهان در آخر
در صحنه حاضر بودند و علماء راستين و مبارز بصورت مستمر در کنار مردم و نظام
مشروطه مي‌ماندند و جلو نفوذ غرب‌زدگان را مي‌گرفتند و با انتخابات آزاد نمايندگان
واقعي مردم و آشنا به مسائل زمان راه به مجلس پيدا مي‌کردند به سر مشروطه و ملت و
ايران اسلامي و قانون اساسي نمي‌آمد آنچه کهآمد و باين زوديها نيز قابل ترميم و
جبران نمي‌باشد و بهمين جهت ملت انقلابي و نمايندگان واقعي مردم مسلمان و انقلابي
و علماء و روحانيون حاضر در صحنه و مقاوم و مبارز بايد مواظب اوضاع بوده و با
هوشياري و دفت کامل جريانات انحرافي و خزنده نشأت گرفته از وابستگي‌هاي فکري و کج‌انديشي
و تهجر و گرايش به اسلام آمريکائي وس رمايه‌دار يرا زير نظر داشته با برخورد اصلي
و دقيق و حساب شده جلو آنها را گرفته و عرصه را براي آنان تنگ کرده و نگذارند آنان
موذيانه و بصورت غير مرئي و يا مرئي و آشکار مسير انقلاب و اصولي ارزشي انقلابي و
بطور خلاصه خط امام(س) را که همان اسلام ناب محمدي(ص) است منحرف سازند و به سر
انقلاب اسلامي بياورند آن را که نبايد بياورند.

در
اينجا کلام امام(س) را با دفت از نظرمان مي‌گذرانيم:

«اکنون
که بحمدالله تعالي موانع رفع گرديده و فضاي آزاد براي دخالت همه طبقات پيش آمده
است، هيچ عذري باقي نمانده و از گناهان بزرگ نابخشودني، مسامحه در امر مسلمين است.
هرکس به مقدار توانش و حيطه نفوذش لازم است در خدمت اسلام و ميهن باشد و با جديت
از نفوذ و وابستگان به دو قطب استعمارگر و غرب يا شرق‌زدگان و منحرفان از مکتب
بزرگ اسلام جلوگيري نمايند و بدانند که مخالفين اسلام و کشورهاي اسلامي که همان
ابر قدرتان چپاولگر بين‌المللي هستند با تدريج و ظرافت در کشور ما و کشورهاي
اسلامي ديگر رخنه و با دست افراد خود ملتها، 
کشورها را به دام استثمار مي‌کشانند. بايد با هوشياري مراقب باشيد و با
احساس اولين قدم نفوذي به مقابله برخيزيد و به آنان مهلت ندهيد. خدايتان يار و
نگهدار باشد و از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در اين عصر و عصرهاي آينده مي‌خواهم
که اگر خداي نخواسته عناصر منحرفي با دسيسه و بازي سياسي وکالت خود را به مردم
تحميل نمودند، مجلس اعتبارنامه آنان را رد کنند و نگذارند حتي يک عنصر خرابکار
وابسته به مجلس راه يابد و به اقتليتهاي مذهبي رسمي وصيت مي‌کنم که از دوره‌هاي
رژيم پهلوي عبرت بگيرند و وکلاي خود را از اشخاص متعهد به مذهب خود و جمهوري
اسلامي و غير وابسته بقدرتهاي جهان خوار و بدون گرايش به مکتبهاي الحادي و انحرافي
و التقاطي انتخاب نمايند. و از همه نمايندگان خواستارم که با کمال حسن نيت و
برادري با هم مجلسان خود رفتار و همه کوشا باشند که قوانين خداي نخواسته از اسلام
منحرف نباشد و همه به اسلام و احکام آسماني آن وفادار باشيد تا بسعادت دنيا و آخرت
نايل آييد».

آري
معمار اصلي و بوجود آورنده انقلاب اسلامي نگراني عميق خود را نسبت بآينده آن ابراز
و شديدا در فکر کنترل و سلامت و ادامه صحيح و کامل انقلاب اسلامي ميباشد و نهادها
و ارگانهاي ذيربط به انقلاب را مورد خطاب و توجه قرار داده و با توجه به نقش هر
کدام از آنها تمهيدات و پيش‌بيني‌هاي لازم و ضروري را بعمل اورده و آنها را از اين
موضوع مطلع فرموده و تحذير ميفرمايد مبادا در اثر غفلت و نفوذ افراد ليبرال و
ناسالم و منحرف و سازش کار و التقاطي و وابسته بيکي از قدرتهاي شيطاني جهاني از ما
بيگانگان از طريق آن زمينه‌هائي را فراهم نمايند و بتدريج شرايط را براي حضور
دوباره غارتگران بين‌المللي در ميدان سياسي و فرهنگي و اقتصادي کشور اسلامي ما
فراهم نمايند و مردم را با تزريق فرهنگ ابتذال و غير اسلامي از هويت اسلامي
انقلابي خودشان دور ساخته و از ماهيت خودشان بيگانه سازند و به سر امت اسلام و
قرآن همان را بياورند که بناء نبود آن بيايد و لذا ميفرمايد يکي از مهمترين و
تعيين کننده ترين نهادها مجلس شوراي اسلامي است و نمايندگان مجلس با توجه باينکه
داراي پشتوانه محکم و قوي مردمي هستند و از امکانات فراوان برنامه‌ريزي و قانون‌گذاري
برخوردارند و سياست‌گذاري کلي و کلان نظام در دست آها است و ميتوانند در خيلي از
مسائل و جريانات فعالانه شرکت کرده و نقش خويش را ايفاء نمايند. بايد مواظبت کنند
افراد ناصالح و وابسته به اين نهاد مقدس و مهم راه پيدا نکنند تا زمينه انحراف و
وابستگي بديگران و کشورهاي سلطه طلب و سلطه‌جو را فراهم ننمايند و بلکه الي الأبد
راههاي نفوذ اجانب را بيان کشور اسلامي و سراسر دنيا اسلام و جهان سوم مسدود
نمايند و ملتي مستقل و متکي بر اراده نشئت گرفته از معرفت و آگاهي و ايمان به
ارزشهاي الهي و انساني بوجود آورند تا مصداق حقيقي و کامل«کانهم بنيان مرصوص» در
مقابل بحرانها و حوادث گوناگون ايستادگي کرده و در مقابل مطامع و خواسته‌هاي
نامشروع دشمنان خدا به زانو درنيايند.

امام
و شوراي نگهبان

شما
ميدانيد رابطه مجلس شوراي اسلامي با شوراي نگهبان مانند رابطه دو قوه مستقل و حتي
غير مستقل نميباشد طوريکه شوراي نگهبان در مقابل مجلس شوراي اسلامي يک نهادي
جداگانه و غير وابسته و تصميم گيرنده مؤثر محسوب گردد نه اينطور نميباشد بلکه طوري
با هم مرتبط و پيوسته بهم ميباشند مجلس شوراي اسلامي بدون شوراي نگهبان قانونيت
ندارد مگر در موارديکه در خود قانون اساسي تصرحي بآن شده است و آن موارد هم خيلي
کم هست و شوراي نگهبان نيز بدون مجلس شوراي اسلامي تحقق خارجي نخواهد يافت و اثر
وجودي و قانوني هم نخواهد داشت زيرا که اگرچه شش نفر از آنان را مقام ولايت و
رهبري منصوب مينمايد ليکن شش نفر ديگر آنان را مجلس شوراي اسلامي بايد انتخاب
نمايد بنابراين هر دوي اين دو نهاد آنقدر با هم مرتبط و متصل هستند که در واقع قوه
مقننه عبارت است از مجلس شوراي اسلامي همراه با شوراي نگهبان و اين مجموعه بعنوان
قوه مقننه ناميده ميشوند و نقش اساسي شوراي نگهبان در قانون اساسي و ديدگاه حضرت امام
نقش بسيار حساس و تعيين کننده است علاوه بر اينکه نظارت بر انتخابات مجلس شوراي
اسلامي و مجلس خبرگان و رياست جمهوري و و.. را بعهده دارند و تفسير قانون اساسي با
آن ميکانيزمي که در قانون اساسي پيش‌بيني کرده است به عهده آنان است.

تشخيص
مغايرت مصوبات قانوني و عدم مغايرت آنها با شريعت اسلام و قانون اساسي نيز به عهده
آنها است و لذا بايد اعضاء شوراي نگهبان داراي اوصاف و ويژگيهائي باشند تا بتوانند
اين مسئوليت سنگين و بزرگي را که به عهده آنان قرار داده شده است بنحو احسن و
شايسته انجام دهند و در عين اينکه نگذارند کوچکترين انحراف و اعوجاجي از صراط
مستقيم فقه اسلامي بوجود آيد متوجه شرايط خاص زماني و مکاني و اوضاع و احوال جهاني
هم باشند تا مبادا در اثر بي‌توجهي بآنها و حوادث واقعه و شرايط طاري زماني و
مکاني و بي‌اعتنائي بمصالح جامعه، احکام اسلامي از عهده حل مشکلات و معضلات
اجتماعي و سياسي و اقتصادي برنيايد و ضعف و ناتواني دستگاههاي دست اندر کار و
اجرائي و قضائي و قانون‌گذاري بحساب اسلام و احکام نوراني اسلام و قرآن گذاشته شود
العياذ بالله در اين دنياي نامردمي که راهي براي نجات و رهائي بشر از اغلال و
زنجيرهاي اسارت بردگي جز عبوديت الهي و اسلام عزيز وجود ندارد قضاوت عمومي اين شود
که اسلام از حل مسال روزه مره عاجز و ناتوان بوده و براي اداره جامعه کافي نميباشد
بنابراين با توجه به سخنان بلند حضرت امام(س) و اصول قانون اساسي مسايل و موضوعات
مختلف که در ارتباط با جايگاه و وظايف و اوصاف شوراي نگهبان ميباشد بترتيب مورد
بررسي قرار ميگيرد.

ادامه
دارد

 



[1]– علاقمندان مي‌توانند در کتاب نقش روحانيت پيش رو در جنبش
مشروطيت از صفحه 334- 356 و کتاب تاريخ مشروطيت ايران جلد 1- صفحه 125 و فصل سوم
کتاب تقي‌زاده را مطالعه نمايند.