دانستيهائي از قرآن

دانستنيهايي از قرآن

تجارتي که کسادي ندارد

بسم الله الرحمن الرحيم

«¨bÎ) tûïÏ%©!$# šcqè=÷Gtƒ |=»tGÏ. «!$# (#qãB$s%r&ur no4qn=¢Á9$# (#qà)xÿRr&ur $£JÏB öNßg»uZø%y—u‘ #uŽÅ  ZpuŠÏRŸxtãur šcqã_ötƒ Zot»pgÏB `©9 u‘qç7s? ،   óOßguŠÏjùuqã‹Ï9 öNèdu‘qã_é& Nèdy‰ƒÌ“tƒur `ÏiB ÿ¾Ï&Î#ôÒsù 4 ¼çm¯RÎ) ֑qàÿxî ֑qà6x© ».

(سوره فاطر- آيه 29و 30)

اشخاصي که کتاب خدا (قرآن) را تلاوت مي کنند، نماز را
بر پا مي دارند و در پنهاني و آشکار از آنچه به آنان روزي داده ايم انفاق مي
نمايند، اميد تجارتي دارند که در آن کسادي نيست؛ تا خداوند پاداش کامل به آنها عطا
فرمايد و از فضلش بر آنان بيفزايد، زيرا او آمرزنده و شکر گزار است.

آنچه از اين آيه مبارکه برمي آيد، اين است که مؤمنان و
افرادي که مي خواهند با خداي خود تجارت کنند، و طرف معامله را خالصانه، خداوند
قرار داده اند، از سه راه مي توانند به اين تجارت سودمند دست يابند:

1-تلاوت قرآن: در آيات زيادي از
قرآن و همچنين روايات معصومين، سفارش به تلاوت و خواندن قرآن و تأکيد بر آن شده
است؛ و هرچند خود تلاوت في حدّ ذاته بسيار سودمند و مفيد است و اجر و پاداش زيادي
بر آن مترتّب است، اما آنچه مايه تجارت پر منفعت براي انسان مؤمن مي شود، اين است
که اکتفا به قرائت قرآن نکند، بلکه آيه هاي قرآن را با دقّت تلاوت کند و در آنها
بيانديشد و به آنها عمل کند که اگر خداي نکرده کسي تالي قرآن باشد ولي به آيات
الهي عمل نکند مضمون همان روايت است که مي فرمايد: «ربِّ تالٍِ للقرآن و القرآن
يلعنه»- اي بسا کسي که قرآن را تلاوت کند و قرآن او را لعن و نفرين نمايد.
بنابراين، تلاوت قرآن بايد همراه با عمل به احکام آن باشد تا انسان مشمول رحمت
الهي و فيض او قرار بگيرد و به تجارت سودمند برسد.

2-بر پاداشتن نماز: نماز ستون دين
است و اولين چيزي است که در روز قيامت از آن سؤال مي شود و اگر خداي نخواسته در
مورد نماز کوتاهي شود، ساير اعمال نيز پذيرفته حق نمي گردد، لذا بر پا داشتن نماز
بسيار مهمّ، بلکه از اهم واجبات و فرايض شرعيّه است. و آنقدر که در قرآن و احاديث
اهل بيت، به نماز اهميت داده شده و بر آن تأکيد گرديده، به هيچ عملي ديگر سفارش
نشده است.

3-انفاق: در اين آيه آمده است که
از آنچه به آنها داده ايم، در پنهاني و آشکارا انفاق مي کنند. هرچند در انفاق آنچه
از اوّل بنظر مي رسد، مسائل مادي و پول است ولي با اين کليت و عموميت که در آيه
ذکر شده است، احتمال اينکه انفاق، مسائل معنوي و روحي را نيز شامل شود، زياد است.
يعني انسان مؤمني که مي خواهد به آن تجارت سودمند دست يابد، از آنچه خداوند به او
عطا فرموده و ارزاني داشته از اموال و دارائي ها و همچنين از علوم و دانش ها بر
ديگران انفاق نمايد تا بندگان خدا از او بهره ببرند، که اين انفاق بقدري مهم و با
ارزش است که خداوند آن را به عنوان دادن وام به خود معرّفي کرده، و زکات و صدقه
دادن به فقيران و مستمندان را به عنوان قرض حسن قلمداد نموده است که انسان به خدا
قرض مي دهد و دو برابر آن را دريافت مي نمايد. و اينکه انفاق هم در پنهاني و هم
آشکار سفارش شده است، شايد به اين علت است که در عَلَن، براي ديگران مايه تشويق شود
و افراد ديگر را به انفاق وادارد و در پنهاني که خلوصش بيشتر و ارزشش والاتر است؛
البته آن طور که در آيه سفارش شده، خوب است مؤمنين توجه داشته باشند که اکتفا به
صدقه سرّ ننمايند، بلکه آشکارا نيز در موارد خود، صدقه بدهند، تا اينکه خداوند ان
شاء الله بر اجر و پاداششان بيفزايد و از فضلش آنقدر به آنها بدهد که در روز
رستاخيز، خرسند و راضي گردند. و چه کسي بهتر از خداوند که طرف معامله مؤمنين متعهد
و با اخلاص قرار گيرد، و منفعت بيشتر به انسان عطا فرمايد و چه سودي بالاتر از
مغفرت و آمرزش الهي و رضايت حضرت حق که غايت آمال عارفان و مخلصان و بندگان درگاه
است.