علی محور تمام فضیلت ها و حقیقت ها

بمناسبت 13
رجب، ولادت با سعادت مولود کعبه حضرت امیرعلیه السلام

علی محور
تمام فضیلت ها و حقیقت ها

سیزدهم رجب،
فرخخنده ترین و خجسته ترین روز از سال است؛ آن روزی است که، کعبه، خانه خاص خداوند
و عبادتگاه تمام پیامبران و اولیاء و اوصیا و صدیقین و مؤمنین تاریخ، در آن روز از
سال 600 میلادی، یعنی 30 سال پس از ولادت بابرکت راز خلقت آفرینش، پیامبر اطهر(ص)
شکافته شد و از درونش فاطمه بنت اسد، در حالیکه علی را در آغوش گرفته بود، بیرون
آمد و مکه مکرمه روشن و منور گردید. و بدینسان ماه رجب از چنان قداست و شرافتی
برخوردار شد که ماه رمضان و ماه خدا از آن برخوردار است و مرا چه باک اگر ادعا کنم
که ماه رمضان نیز در اثر شهادت علی در آن، رونق و بهای دیگری به خود گرفت و بر
قدرش افزوده شد.

حال چه کسی
را یارای سخن درباره شخصیتی استکه جز خدا و رسولش، کسی او را نشناخت و جز او و
پیامبر کسی خدا را نشناخت و جز خدا و او کسی پیامبر را نشناخت؟

جبران خلیل
جبران، این نویسنده مسیحی لبنانی که شیفته علی است درباره اش می گوید:

«من از این
راز دنیا سر در نمی آورم که چرا برخی از افراد، اززمان خودشان اینقدر جلو می
باشند. به عقیده من علی بن ابیطالب مربوط به آن زمان نبود، به این معنی که آن زمان
مربوط به علی نبود. من بر این باورم که علی بن ابی طالب، نخستین شخصی است از عرب
که همواره در کنار روح کلی عالم است، یعنی در جوار پروردگار متعالاست، و او
جاودانه مردی بود که شبها با روح کلی عالم بسر می برد».

آری! این
ادیب مسیحی، خوب معرفی کرده است علی را. علی کسی است که همیشه با خدا و در کنار
پیامبر خدا بود و برای خدا می زیست، پس جا دارد که خداوند او را در خانه خاص خودش
بدنیا آورد و از نام مقدس خودش، نامگذاریش کند «علی الشتق من العلی».

مولا محمد
طاهر قمی رحمه الله درباره اش چنین سروده:

دلیل رفعت
شأن علی اگر خواهی            به این کلام
دمی گوش خویشتن می دار

چو خواست
مادرش از بهرزادنش جائی      درون انه
خاصشبدادجا جبار

پس آن مطهره
بااحترام داخل شد             در آن مقام
مقدس بزاد مریم وار

برون چو
خواست که آید پس از چهارم روز   نداشتید که
نامش برو «علی» بگذار

فدای نام
چنین زاده ای بود جانم              چنین
امام گزینید یا أولی الأبصار

مادرش فاطمه
بنت اسد می گوید:

پس از سه
روز که مهمان پروردگارم بودم، وقتی می خواستم از کعبه بیرون آیم، ندائی را شنیدم
که می فرمود:

«ای فاطمه!
نام او را علی بگذار، زیرا او علی است و علیّ اعلی می فرماید: من نامش را از نام
خودم گرفتم و با ادب خود تأدیش نمودم و بر دانشهای مخفیم، مطلعش ساختم.

او است که
بت ها را در خانه ام بشکند. و او است که بر فراز خانه ام اذان بگوید و او است که
مرا بسیار تقدیس و تمجید کند. پس خوشا بحال کسی که او را دوست بدارد و از او پیروی
کند و بدابحال کسی که او را دشمن بدارد و از اوامرش سرپیچی نماید».

و چه زیبا
می سراید مرحوم آیة الله غروی اصفهانی:

کعبه چون
گوی سبق از سینه سینا گرفت  پایه برتر از
فراز گنبد مینا گرفت

خانه، بی
سالار و صاحب بود تا میلاد شاه  سر به کیوان
زد چه رب البیت دروی جا گرفت

تا زبرج
کعبه، خورشید حقیقت جلوه کرد     چرخ چارم
سوخت از حسرت دل دنیا گرفت

کعبه شد تا
با مقام لی مع اللهی قرین              از
شرافت همسری تا بزم «اوادنی» گرفت

خاک بطحا
زین عنایت آنچنان شد سربلند   رونق عزو شرف
از مسجد القصی گرفت

خلوت حق شد
زهر دیو ودد ناپاک پاک        درپناه اسم
اعظم، منزل و مأوا گرفت

خیر مقدم ای
همایون طالع برج شرف                ملک
هستی زیب و فرّ ازطلعت غرا گرفت

آری! در این
خجسته روز بود که آفتاب عالم لاهوت، درخشان شد و سراسر گیتی راروشن و منور ساختو
در این پرشرافت روزبود که آیه «والشمس و ضحیها والقمر اذا تلها» تفسیر شد، چرا که
پس از پیدایش آفتاب عالمتاب وجود، آینه تجلی ذات، شمس شموس حقیقت، حضرت ختمی
مرتبت(ص) مقتبس واعی از آن نیر عالم، ماه وجود علی(ع) است که بلافاصله، پس از او
پیدا شد «والقمر اذا تلیها» هر چند پیش از این باهم تسبیح و تمجید خدا میگفتند.

انس بن مالک
می گوید: از پیامبر خدا (ص) شنیدم که می فرمود:

«من و علی
برطرف راست عرش تسبیح خدا می گفتیم، پیش از آنکه خداوند آدم را بیافریند به دو
هزار سال. و وقتی که خداوند آدم را خلق کرد، ما را در صلب او قرار داد و همچنان از
اصلاب پاک و ارحام مطهرات منتقل می شدیم تا به صلب عبدالمطلب رسیدیم. سپسما را دو
بخش کرد، نیمی را درصلب عبدالله و نیمی را در صلب ابوطالب قرار داد. و بدینسان
پیامبری و رسالت را در من و وصایت و جانشینی را در علی ایجاد نمود. آنگاه دو نام
از نامهای خودش را برای ما برگزید؛ پس خداوند محمود است و من محمد و خداوند علی
است و این هم علی. و اینچنین بود که من برای نبوت و علی برای جانشینی برگزیده
شدیم.»

پس روا است
اگر تمام قلم ها ناتوان، و لسانها الکن شوند دراینکه توان وصف علی را کنند. این
شخصیت عظیمی که نورش دو هزار سال پیش از حضرت آدم خلق شده بود و با نور محمد(ص)
تسبیح خدا را می گفت، و آنچه پیامبر می دید، او هم می دید، جزاینکه نبی نبود زیرا
نبوت به برادرش و پسرعمویش حضرت محمد بن عبدالله (ص) ختم شده بود، بدینسان خودش را
معرفی می کند:

« … وقد
علمتم موضعی من رسول الله صلی الله علیه وآله باقرابة القریبة والمنزلة الخصیصة.
وضعتی فی حجره و أنا ولدیضمنی إلی صدره و یکنفنی فی فراشه، و یمسنی جسدهو یشمنی
عرفه، وکان یمضغ الشی ثم یلقمنیه، وما وجدلی کذبة فی قول ولاخطلة فی فعل. ولقد قرن
الله به صلی الله علیه و اله من لدن أن کان فطیما، أعظم ملک من ملائکة، یسلک به
طریق المکارم، و محاسن أخلاق العالم، لیله و نهاره. ولقد کنت أتبعه ابتاع الفصیل
أثر أمه، یرفع لی فی کل یوم من أخلاقه علما و یأمرنی بالقتداء به ولقدکان یجاور فی
کل سنة بحراء، فأراه و لایراه غیری، ولم یجمع بیت واحد یومئذ فی الإسلام غیررسول
الله صلی الله علیه وآله و خدیجة و أنا ثالثهما، أری نورالوحی والرسالة، و أشم ریح
النبوة. ولقد سمعت رنة الشیطان حین نزل الوحی علیه صلی الله علیه وآله فقلت یا
رسول الله: ماهذه الربة؟ فقال: هذا الشیطان قد أیس من عبادته. أنک تسمع ما أسمع و
تری ما أری الا أنک لست بنبی، ولکنت لوزیر وانک لعلی خیر».

شما مقام و
منزلت مرا سبب خویشی نزدیک و قرب و مرتبت مخصوص نسبت به رسول خدا(ص) می دانید و
همانا آن حضرت مرا دردامان خود پروراند و مرا آنگاه که کودک بودم، به سینه می
چسباند و در بستر خویش می خواباند. بدنش را به من می مالید و بوی خوش خود را به من
می بویانید و غذا را پس از جویدن و نرم کردن، در دهان من می گذارد. و هرگز از من
دروغی در گفتار و خطائی در کردار نیافت.

و به تحقیق
روزی که پیامبر از شیر گرفته شد، خداوند بزرگترین و عظیمترینفرته خود را با او
قرین و همراه کرد که او را به راه مکارم اخلاق جهان سیر دهد درشب و روز، و من نیز
همواره به دنبال او بودم و همچون بچه شتری که به دنبال مادرش می باشد، از او تبعیت
و پیروی می کردم و هر روز برای من در اخلاق خود، نشانه و علامتی می افراشت و پیروی
آن را به من دستور می داد. و هر ساله در غار حراء، برای عبادت اقامت می گزید که
تنها من او را می دیدم و غیر از من کسی او را نمی دید، و آن روز، اسلام در خانه ای
جمع نشده بود جزخانه رسول خدا(ص) و خدیجه که من سومی آن دو بودم که نور وحی و
رسالت را می دیدم و بوی نبوت و پیامبری را استشمام می نمودم. وبه راستی که صدای
ناله شیطان را هنگامی که وحی بر پیامبر(ص) نازل شد، شنیدم و به پیامبر عرض کردم:
این صدا چیست؟ فرمود: این شیطان است که از پرستیده شدن خودش ناامید گشته. و همانا
تو ای علی، می شنوی آنچه را من می شنوم و می بینی آنچه را من می بینم جزآنکه تو
پیامبر نیستی ولی تو وزیر و یار و جانشین من می باشیو تو برخیرخواهی بود.

علی همیشه
با پیامبرو همراه او در سختی ها، محنت ها شدت ها و ناگواریهای روزگار بود و تنها
یار و یاورش بود که در شب هجرت ایثار و از خودگذشتگی را به اوج خود رساند و جان
عزیزش را در معرض شمشیرهای برهنه مشرکان قرار داد تا پیامبر سالم بماند و آنجا بود
که خداوند این آیه را نازل فرمود: «و من الناس من یشری نفسه ابتغاء مرضات الله» و
از مردمان است، کسی که جان خویش را برای بدست آوردن رضای خدا، می فروشد و در طبق
اخلاص می گذارد.

پس چه
جایسخن گفتن درباره کسی است که با پیامبر، نور واحدی تشکیل داد و حضرت رسول او را
وصی و جانشین خود معرفی کرد و درباره اش می فرمود:

«علی برادر
من در دنیا و اخرت است».

«علی از من
است و من از علی ام».

»علی برادر
من و وصی من و خلیفه من بعد از من است! پسسخنانش را گوش دهید و اطاعتش کنید».

«هر که می
خواهد مانند من زندگی کند و مانند من بمیرد و در بهشت جاویدانی که پروردگارم وعده
ام کرده، ساکن شود، پس باید ولایت علی بن ابی طالب را داشته باشد چرا که او هرگز
شما را از راه هدایت بیرون نمی آورد و هرگز شما را در گمراهی وارد نمی سازد».

«علی با حق
است و حق با علی است، همراه او می چرخد»

یعنی علی
همیشه نقطه مرکزی و محور است، و تمام حقیقت ها، فضیلت ها، کرامت ها و شرافت ها
گرداگرد وجودش می چرخند. علی در مرکز است و تمام اخلاق پسندیده الهی و تمام
کردارهای نیک دور او در حرکت و چرخش اند. علی محور است و عبادت، ورع، تقوا، زهد،
شجاعت، شهامت، محبت، بردباری، بخشندگی، مهربانی، پایداری، استقامت، علم، خشوع،
ایمان و جوانمردی، اطراف او در حرکت اند و می چرخند، پس اگر کسی بخواهد به هر یک
از این فضائل و کمالات الهی دست یابد، باید ولای علی را با دل و جان پذیرا گردد که
اگر لحظه ای ولایت علی از انسان دور شد، نبایشها و عبادتهایش جز غضب و دشمنی
خداوند، بهره ای برای او نخواهد در برداشت، چه هیچ کس از صراط رد نمی شود و نمی
گذرد، مگر در صورتی که جواز و پاسپورت به امضای علی داشته باشد. و ما امیدورایم که
گذرنامه های آخرتی ما به امضای مبارکش برسد تا در بهشت جاویدان خداوند، مهمان علی
باشیم.

پایان بخش
مقال، روایتی را از پیامبر اکرم (ص) درباره علی (ع) نقل می کنیم که صدوق علیه
الرحمه در خصالش آورده است:

«یا علی!
خدای تبارک و تعالی به من درباره تو هفت خصلت عطا فرموده است: تو نخستین کسی هستی
که قبرش شکافته می شود و همزمان با من سر از گور برآوری. و تو نخستین کسی هستی که
بهمراه من سرپل صراط بایستی و پس از آنکه من جامه بهشتی بپوشم، تو نخستین کسی هستی
که جامه بر تن کنی و پس از زنده شدن من، نخستین فردی باشی که زنده گردی و نخستین
کسی باشی که با من در علیین جایگزین شوی و نخستین کسی باشی که با من از باده بی
دردی بهشتی که با مشک سرمهر شده است، بنوشی».

فرا رسیدن
این روز بزرگ و این  عید خجسته را به مقام
والای فرزند اطهرش ولی الله الاعظم اواحنا فداه، مقام معظم رهبری، ملت بزرگ ایران
وتمام شیعیان جهان تبریک و تهنیت عرض می کنیم.