به استقبال انتخابات مجلس شوراي اسلامي

ارزشهاي
اسلام و انقلاب را پاسداري کنيم (24)

به استقبال
انتخابات مجلس شوراي اسلامي حجة الاسلام و المسلمين محمدتقي رهبر

با نزديک
شدن انتخابات مجلس شوراي اسلامي بار ديگر کارگزاران انتخاباتي، کانديداها و مردم
در معرض آزمايش تاريخي ديگري حساس‌تر از گذشته قرار مي‌گيرند. از يک سو جناح بندي‌ها
که هر قدر بخواهيم روي آن سرپوش بگذاريم، قابل کتمان و پنهان داشتن نيست. از سوي
ديگر مسئوليت خطير حفظ اين سنگر مهم اسلام و انقلاب که بفرموده حضرت امام (قدس
سره) در رأس امور مملکتي است و تساهل و تسامح در آن بازي با سرنوشت اسلام، انقلاب
و ميهن اسلامي است. همچنانکه مسئله صلاحيت‌ کانديداها نيز مهمترين رکن در انتخابات
است و معيارهائي که براي تشخيص صلاحيت وجود دارد و هر گروهي بر وفق برداشت و بينش
خود بدان مي‌نگرد و آنچه کمتر مورد توجه است واقع‌نگري است بعبارت روشنتر: آيا
کانديدائي که انتخاب مي‌کنيم و ارائي که به صندوق مي‌ريزيم ميان خود و خدا در جهت
جلب رضاي الهي است يا «ما» و «من‌» ها در آن دخيل و تعيين کننده است.

آيا اگر فرد
صالحي با شايستگي‌هاي لازم، از خط ويژه! ما بيرون باشد حاضريم او را معرفي کنيم و
به او رأي بدهيم و او را از صحنه به در نمي‌کنيم؟

آيا اگر
کانديداي بي‌طرفي به ميدان آمد که مي‌تواند با استقلال شخصيت و نه در چنگ اين گروه
و آن گروه خدمت کند و تنها مصلحت اسلام و انقلاب و کشور را لحاظ مي‌کند، موافقيم
او را به مجلس بفرستيم؟!

اينها و
امثال اينها مسائلي است که در جنجال و جنگهاي انتخاباتي بايد مورد مداقه وجدان
وايمان کارگزاران و تعزيه گردانان اين مسئله مهم حياتي باشد.

استراتژي و
خط مشي در انتخابات

شيوه‌هاي
انتخاباتي اسلامي با شيوه‌هاي انتخاباتي غرب فرق ماهوي دارد در غرب و بطور کلي
جوامع غير اسلامي آنچه هدف اصلي است دستيابي به قدرت است و استفاده‌هاي مستقيم و
غير مستقيم از سنگرهاي استراتژيک دولتي و منصب‌ها و موقعيت‌ها و براي دست يافتن به
اين هدف از هر وسيله‌اي هرچند نامشروع و ضد اخلاق استفاده مي‌شود. رشوه، پول، وعده‌هاي
دروغ، باندبازي، هنر پيشگيو استفاده از هنرپيشه‌هاي زن و مرد با اشکال مختلف آن،‌و
انواع ابزارهاي تبليغاتي با همان شيوه پروپاکانهاي غربي و … امري عادي است.

اما در
اسلام منصب و جاه به خودي خود کمترين ارزشي ندارد و بلکه اگر جاه و مقام در جهت
خدا و خلق نباشد و هواي نفس و رضاي خلق نقش اساسي در آن بازي کند، خلف شرع و موجب سخط
خالق خواهد بود.

علي(ع) در
جبهه جنگ صفين نشسته بودند ونعلين خود را با دست مبارک خويش وصله مي‌زدند، عبدالله
بن عباس نزديک آمد وگفت در چنين موقعيتي خليفه مسلمين و فرمانده قوا نشسته نعلين
خود را وصله مي‌زند؟! حضرت خطاب به ابن عباس فرمود: ابن عباس! اين نعلين چقدر مي‌ارزد؟
پاسخ داد يک يا دو درهم! حضرت فرمود: حکومت و امارت برشما براي من بقدر اين نعلين
کهنه وصله‌دار ارزش ندارد اگر نتوانم داد مظلومي را از ظالمي بستانم.

مردي خدمت
پيامبر اکرم‌(ص) عرض کرد: «انت سيدنا و ذوالطول علينا» شما آقا و ولي نعمت ما
هستيد. پيامبر در پاسخ فرمود: «السيد هوالله لايستهوينکم الشيطان» آقا و سيد خدا
است، گول شيطان را نخوريد. (طبقات ابن سعد- ج 1 ص 311)
امام صادق(ع) فرمود: «من دعا الناس الي نفسه و فيهم من هواعلم منه فهو مبتدع ضال».
(تحف العقول- ص 391)

کسي که مردم
را به سوي خود فرا خواند در حاليکه داناتر از او در ميان آنها است، چنين کسي بدعت‌گذار
و گمراه است.

و نيز امام
صادق(ع) مي‌فرمايد: «من طلب الرياسة هلک» (اصول کافي- ج2- ص 265)

آنکس که در
طلب رياست باشد هلاک مي‌شود.

همه ما از
اين روايات و امثال آن و داستانهاي وارستگي اولياء خدا را خوانده و مي‌دانيم و خوب
پرداخت مي‌کنيم و روي آن تکيه مي‌نمائيم اما در عمل معلوم مي‌شود! و در آزمايش‌ها
سره از ناسره باز شناخته مي‌گردد و وجدان عمومي نيز مي‌فهمد چه کسي راست مي‌گويد و
چه کسي دروغ مي‌گويد، اگر توانستيم هواهاي نفساني را زيرپا بگذاريم و از زنجير
خودي و خط بازي خلاص شويم و براي مصلحت اسلام صميميت و صفا را پيشه کنيم و چنگال
به روي هم نکشيم و صفاي ما الگوي وحدت براي ديگران باشد، آن وقت معلوم مي‌شود که
راست مي‌گوئيم ….

اگر حب شهرت
و مقام ما را از خودمان نگرفت و اسير تجمل و ماشين‌هي مدرن و باد در غبغب انداختن‌ها
و خودبيني‌ها نشديم و انديشه مستضعفان و محرومان درعمل و نه در شعارهاي توخالي ما
را مشغول داشت و قبل از انتخاب و احراز پست و مقام با بعد آن يکسان بوديم و به
وجدان خود دروغ مي‌گويد، اگر توانستيم‌ هواهاي نفساني را زيرپا بگذاريم و از زنجير
خودي و خط بازي خلاص شويم و براي مصلحت اسلام صميميت و صفا را پيشه کنيم و چنگال
به روي هم نکشيم و صفاي ما الگوي وحدت براي ديگران باشد، آن وقت معلوم مي‌شود که
راست مي‌گوئيم …

اگر حب شهرت
و مقام ما را از خودمان نگرفت و اسير تجمل و ماشين‌هاي مدرن و باد در غبغب انداختن‌ها
و خودبيني‌ها نشديم و انديشه مستضعفان و محرومان در عمل و نه درشعارهاي توخالي ما
را مشغول داشت و قبل از انتخاب و احراز پست و مقام با بعد آن يکسان بوديم و به
وجدان خود دروغ نگفتيم و با خدا و با خلق عرضه شعبده نکرديم، آن وقت صحت ادعاهاي
خود را به اثبات رسانده‌ايم والبته افرادي اين چنين هم يافت مي‌شنوند که براي
يافتن آنها چراغ بايد بدست گرفت و دور شهر به گشت و گذار پرداخت.

رهبر عظيم
ما و پيشواي اخلاق و تربيت ما حضرت امام خميني‌(ره) در کتاب ارزشمند و آموزنده خود
«چهل حديث» مي‌فرمايد: [کسي که خود را معرفي مي‌کند به اينکه چراغ هدايت و شمع
محفل انس و راهنماي سعادت و معرف طرق آخرت است اگر  خداي نخواسته عامل به قول خود نباشد در زمره
اهل ريا و نفاق به حساب آيد و ازعلماي سوء و عامل بلاعمل است که جزاي آن بزرگتر و
عذاب آن اليم‌تر است و مثل آنها را در قرآن کريم ذکر فرموده: «بئس مثل القوم الذين
کذبوا بآيات الله والله لايهدي القوم الظالمين». (چهل حديث- ص 131)

گرچه در
بيان حضرت امام سخن از عالمان رفته، اما بحث ما فراتر از اين قشر است، هر کس که
بخواهد عهده‌دار مسئوليتي شود مي‌بايست به اين هشدار حضرت امام توجه کند زيرا
هرآنچه امروزه در جامعه ما مي‌گذرد نه تنها به حساب روحانيت بلکه به حساب اسلام
گذاشته مي‌شود اگر خوب عمل کنيم آبروي اسلام است و اگر بد عمل کنيم به آبروي اسلام
لطمه زده‌ايم.

امام صادق
(ع) مي‌فرمايد: «اذا رايتم العالم محبا لدنياه فاتهموه علي دينکم».

اگر خداي
نخواسته عالم دوستدار دنيا با هر چهره وعنواني شد، متهم است و جامعه از او نمي‌شنود
و به او اعتماد نمي‌کند. آنچه مي‌تواند براي ما اعتبار و براي نظام آبرو و براي
خدا موجب رضايت و براي امت مايه افتخار و براي دشمن عامل يأس و نوميدي باشد عبارت
است از وارستگي و زهد در دنيا و گول مقام و عنوان و بوق و سروصدا و تجمل و تشريفات
را نخوردن. و اين يک اصل است براي نظام ما و مسئوليت پذيران ما، همانگونه که حضرت
امام اسوه و الگو براي ماست درباره اخلاق انتخاباتي به مناسبت انتخابات مجلس خبرگان
فرمودند:

«ولازم است
مطلبي را که گاهي شنيده مي‌شود که براي تبليغات انتخاباتي بعضي از کانديداها خداي
نخواسته بعضي ديگر را تضعيف يا توهين مي کنند، در رابطه با آن تذکر دهم که امروز
اين نحو مخالفتها خصوصا از چنين کانديداهائي، براي اسلام و جمهوري اسلامي فاجعه‌آميز
است. اگر فرضا کسي در ديگري مناقشه دارد، ابراز آن و اظهار در بين مردم هيچ مجوزي
ندارد و حيثيت و آبروي مؤمن در اسلام از بالاترين و والاترين مقام برخوردار است و
هتک مؤمن، چه رسد به مؤمن عالم، از بزرگترين گناهان است و موجب سلب عدالت است.»
(صحيفه نور- ج 17 ص 103)

اخلاق
انتخاباتي

پيام و
الگوئي که حضرت امام براي انتخاب و رقابتهاي انتخاباتي مي‌دهند براي هميشه است
البته رقابت سالم و بحث و مناظره معقول و مشروع در مسائل مبتلا به طبيعي است اما
خرد کردن ديگران و انگ‌زدنها و اتهامات و جوسازي عليه ديگران، با اصول مکتب و
استراتژي تبليغاتي ما سازگار نيست و در انتخابات مجلس شوراي اسلامي و هر نوع
انتخابات ديگر به فرموده امام از بزرگترين گناهان و مجوزي ندارد.

بنابراين از
هم اکنون بايد اين اصل را الگوي عمل و ملاک فعاليتهاي انتخابتي قرار داد و آنان که
صالح‌تر از خود را سراغ دارند (و مي‌تواند به خود بقبولانند که صالح‌تر از آنان هم
يافت مي‌شود) ديگران را مقدم بدارند گرچه اين کار مجاهده مي‌طلبد و بايد پا روي
نفس اماره نهاد. زيرا همانگونه که امام صادق‌(ع) فرمود: «کسي که مردم را به سوي
خود فرا خواند در حالي که بهتر از او بديهي است که خط و ربط هرگز ملاک صلاحيت
نيست، همچنانکه معيارهاي ياد شده به دعوي و لاف و گزاف قابل اثبات نيست بلکه در
عمل و تجربه بايد به اثبات رسيده باشد. برخوردها و سوابق و عملکردها مي‌تواند
گواهي دهد، حمايت و همدردي با پابرهنگان را در عمل بايد نشان داد و با سند و نه در
گفتار، وبالاخره آنانکه در اسلام و انقلاب ذوب شده‌اند و فرصت طلبي آلوده‌شان
نکرده و خط امام وحمايت از محرومان را عملا و نه در دعوي و گزافه گوئي و شعار، به
نمايش گذاشته‌اند، شايستگي براي پذيرش مسئوليت حساس نمايندگي دارند و وجدان عمومي
نيز در تشخيص به خطا نمي‌رود، اگر جار و جنحال‌هاي تبليغاتي وجوسازي‌ها بگذارد.
ادامه دارد