امام خميني
ثابت و استوار از آغاز تا پايان
بعثت،
شريفترين روزهاي دهر
«شرافت زمانها
يا نحوست زمانها به واسطه قضايائي است ک در آنها واقع ميشود. اگر چنانچه شرافت
زمان به واسطه حادثهاي است که در ان زمان واقع ميشود، بايد عرض کنم که روز بعثت
رسول اکرم در سرتاسر دهر«من الازل الي الابد» روزي شريفتر از آن نيست براي اينکه
حادثهاي بزرگتر از اين حادثه اتفاق نيفتاده. حوادث بسيار بزرگ در دنيا اتفاق
افتاده است، بعثت انبياء بزرگ، انبياء اولوال العزم و بسياري از حوادث بسيار بزرگ،
لکن حادثهاي بزرگتر از بعثت رسول کرم نشده است
تصور هم ندارد که بشود زيرا که بزرگتر از رسول اکرم در عالم وجود نيست غير
از ذات مقدس حق تعالي و حادثه اي بزرگتر از بعثت او هم نيست. بعثتي که بعثت رسول
ختمي است و بزرگترين شخصيتهاي عالم امکان و بزرگترين قوانين الهي، و اين حادثه در
يک همچو روزي اتفاق افتاده است و اين روز را بزرگ کرده است و شريف، و همچو روزي
اتفاق افتاده است و اين روز را بزرگ کرده است و شريف، و همچو روزي ما ديگر در ازل
و ابد نداريم و نخواهيم داشت، لهذا تبريک اين روز را بر همه مسلمين و بر همه
مستضعفين جهان عرض ميکنم». (20/3/1359)
«انگيزه
بعثت اين است که ما را از اين طغيانها نجات دهد و ما تزکيه کنيم خودمان را، نفوس
خودمان را مصفا کنيم و نفوس خودمان را از اين ظلمات نجات بدهيم. اگر اين توفيق
براي همگان حاصل شد دنيا يک نوري ميشود نظير نور قرآن و جلوه نور حق. تمام
اخلافاتي که بين بشر هست، اختلافاتي که بين سلاطين هست، اختلافاتي که بين
قدرتمندان هست ريشهاش هما طغياني است که در نفس است». (11/3/1360)
«مسأله مبعث
و ماهيت آن و برکات آن چيزي نيست که بتوان با زبانهاي الکن ما از آن ذکري کرد و
به قدري ابعاد آن زياد است و جهات معنوي و مادي او زياد است که گمان ندارم بتوان
حول و بر او هم صحبت کرد. مسأله بعثت يک تحول علمي- عرفاني در عالم ايجاد کرد که
آن فلسفههاي خشک يوناني را که به دست يونانيها تحقق پيدا کرد بود و ارزش هم داشت
و دارد، لکن مبدل کرد به يک عرفان عيني و يک شهود واقعي براي ارباب شهود. قرآن در
اين بعدش براي کسي تاکنون منکشف نشده است مگر «من خوطب به» و در بعضي ابعادش حتي
براي «من خوطب به» منکشف نشده است فقط براي ذات ذوالجلال جلت عظمته معلوم است».
(21/2/1362)
«از خداوند
تبارک و تعالي خواستارم که ما را قدردان اين روز مبارک قرار دهد … مسأله بعثت،
بعضي از ابعادش براي احدي غير از خود رسول اکرم، حقيقتش حاصل نشده است … ما يک
چيزي از دور ميشنويم و ادراکش را نميتوانيم بکنيم و اعتراف به عجز هم خودش يک
مسأله است. ما از اين ک دستمان از آن قله حقيقت وحي کوتاه است، بايد کوشش کنيم که
تا آن اندازهاي که وسع ما هست، ما ضعفا هست، به اين مطلب نزديک بشويم، و آن مقصدي
که انبيا عموما داشتند و رسول خدا صلي الله عليه وآله خصوصا داشتند، به آن مقصد
نزديک بشويم؛ اين وظيفهاي است از براي بشر که نزديک بشود به آرمان وحي … آرمان
اصلي وحي اين بوده است که براي بشر معرفت ايجاد کند؛ معرفت به حق تعالي در رأس همه
امور اين معنا است». (29/1/1364)
«اين عيد
سعيد را که بايد گفت بزرگترين اعياد اسلامي است، من به همه مسلمين جهان و مستضعفين
جهان تبريک عرض ميکنم. قضيه بعثت، مسألهاي نيست که ما بتوانيم در اطراف او صحبتي
بکنيم؛ ما همين قدر ميدانيم که با بعثت پيغمبر اکرم «ص» انقلاباتي حاصل شد و
چيزهايي در دنيا حاصل شد که قبل از او نبوده است. آن معارفي که به برکت بعثت رسول
اکرم«ص» در عالم پخش شد. کساني که مطلعند که اين معارف چي است و تا آن اندازهاي
که ماها ميتوانيم ادراک بکنيم. ميبينيم که از حد بشريت خارج است، اعجازي است فوق
ادراک بشريت». (8/1/66)