امام خمینی ثابت و استوار

امام خمينی ثابت و
استوار

از آغاز تا پايان

معنويّت

« اسلام ماديّت را
تبع معنويّت می كند ، می خواهد ماديّت را مهار كند ، صورت معنوی به آن بدهد . لشكر
اسلام قبل از اينكه توجّه به مادّيت بكنند ، به معنويّات توجّه می‌ كردند ، روی
معنويّات شمشير می كشيدند ، اشخاص فاسد را جلويش را می گرفتند … اصلا مادّيت
مطرح نيست در اسلام خوب ، زندگی پيغمبر اسلام را ، زندگی كردند ، حكومت هم كه
كردند چه جور حكومت كردند ، چه وضعی داشته حكومتشان . آنی كه اسلام است توجهش به
مادّيت توجّه تبعی است ، همه توجّه معنويّات است « ان الله تعالی ما نظر » در
روايت هست كه ما نظر الی عالم طبيعت يا « الی الجسم منذ خلقه » نظر لطف ، معنويّات
را ميزان گرفته اند » .                                                    
( 2/2/ 1358)

« مردمی می توانند
كشور خودشان را حفظ كنند ، مردمی می توانند مملكت و ملّت خودشان را نجات بدهند كه
معنويّت داشته باشند . اگر معنويّت در كار نباشد و همه مربوط به ماديّت باشد هر جا
آخور بهتر است سر آن آخور می روند و لو اينكه آن آخور را آمريكا برايش درست كند »
.                                                              
( 3/3/1358 )

« انسان اگر چنان چه
آن جهت روحانيّت اسلام را ، آن جهت معنويّت اسلام را حفظ بكند ، يك آدم می‌ شود صد
تا ، يك آدم می شود هزار تا ، مالك اشتر يك نفر نبود ، مالك اشتر يك آدمی بود كه
يك لشكر بود و بيشتر . حضرت امير سلام الله عليه يك نفر نبود همه عالم بود ، همه
چيز بود روی آن جهان معنويّت و واقعيتی كه داشت . انسان مادامی كه توجّهش به همين
ماديّات دنيا و جهات پائين است يك نفر است ، آن هم يك نفر حيوان ما با حيوانات در
اين معنا شركت داريم كه همه می خوريم و می خوابيم ، اين كارهای حيوانی را می كنيم
، آنی كه امتياز می دهد شما را و همه ما را از حيوانات ، آن معانی است كه در انسان
موجود است كه در انسان موجود است ، بالقوه موجود است و بايد بالفعل بشود ، آن خط
الهی و روحانی است كه در انسان موجود است و بايد رشد بدهد » . ‌ ( 3 /3 /1358 )

« آقايان محترم !
خانم های محترمات ! ندای اسلام را لبيك بگويند . اسلام برای تأمين علف نيامده ،
اسلام برای تأمين معنويّات آمده است ، همه اش فرياد از ماديّات نباشد ،‌برخلاف
مسلك اسلام است . معنويّات اگر تحقق پيدا كرد ، ماديّات معنوی می شود و به دنبالش
هست . اسلام ماديّات را به تبع معنويات قبول دارد ، ماديّات را مستقلا قبول ندارد
. اساس ، معنويّات است . يك كشور با معنوياتش كشور است » . ( 8/ 3/ 1358 )

« اين همه مصيبت هائی
كه وارد می‌ شود بر مظلومان ، بر تمام دنيا و اين همه افكار كه خرج می شود برای
اينكه يك چيزی درست كند كه مردم را هلاك كنند ، توپ و تانك و ـ نمی دانم ـ موشك و
امثال ذلك ، اين ها برای اين است كه تربيت معنوی ندارند نه آنهائی كه مسيحی هستند
،‌مسيحی هستند و به تعليمات حضرت مسيح ـ سلام الله عليه ـ عمل می كنند و تربيت
شدند و نه آنهائی كه يهودی هستند به تربيت های حضرت موسی سلام الله عليه تربيت
شدند و نه آنهائی كه مسلمان هستند به تربيت های معنوی اسلام تربيت شدند » .                                                                      
( 28 /6 /1361 )

« اولياء‌خدا آن چيزی
كه پيش شان مهم بود تهذيب نفس بود و دل كندن از غير خدا و توجّه به خدا . تمام
مفاسدی كه در عالم واقع می شود از اين توجّه به خود است در مقابل توجّه به خدا .
تمام كمالاتی كه برای اولياء خدا و انبياء‌خدا حاصل شده است از اين دل كندن از غير
و بستن به اوست » .                                                        
( 21 /3/62 )

«معنويّات اساس اسلام
است . سعی كنيد معنويّات را زياد كنيد و از تشريفات تا آنجا كه مقدور است بكاهيد .
همه اش در فكر درست كردن سالن و ساختمان نباشيد بلكه در فكر معنويّات اسلام باشيد
» .                                                       
( 2 / 6 /1362 )

« برای همه روشن است
كه از اين پس كمونيسم را بايد در موزه های تاريخ سياسی جهان جستجو كرد . چرا كه
ماركسيسم ، جوابگوی هيچ نيازی از نيازهای واقعی انسان نيست ، چرا كه مكتبی است
مادّی ، و با ماديّت نمی توان بشريّت را از بحران عدم اعتقاد به معنويّت كه اساسی
ترين درد جامعه̾ بشری در غرب و شرق است ، به درآورد » .

                                                                                    
( 11 / 10 / 1367 )