حوادث سال اوّل هجرت

درس هایی از
تاريخ تحليلی اسلام

قسمت چهل و
سوّم

حوادث سال
اوّل هجرت ـ 2

حجة الاسلام
رسولی محلاتی

در شماره های
121 الی 124 مطالبی تحت عنوان داستان بنای مسجد مدينه ، تقديم خوانندگان عزيز شد
كه مطالب فوق مربوط به اوّلين حادثه سال اول هجرت بوده و اينك بقيه حوادث سال اوّل
هجرت تقديم می گردد .

2-از كارهای
مهمی كه رسول خدا (ص ) در بدو ورود به شهر مدينه انجام داد ، و در پيشرفت اسلام
بسيار مؤثر بود پيمان های دوستی بود كه آن حضرت ميان ساكنان شهر به طور عموم از يك
سو و مهاجر و انصار [1] به
خصوص از سوی ديگر بست ، و اين پيمان ها در ايجاد الفت و دوستی و اتحاد مردم نقش
مهمی داشت .

و به نظر می
رسد پيمان اول ـ يعنی پيمان ميان عموم ساكنان شهر ـ قبل از پيمان دوم ـ يعنی پيمان
اخوّت ميان مهاجر و انصار ـ بوده است ، چون اهميّت آن بيش از ديگری بود گر چه آن
هم در جای خود بسيار مهمّ و ضروری بوده .

قبلا بايد
دانست كه ساكنان شهر يثرب گروه های زياد و مختلفی بودند كه به طور كلی می توان آن
ها را به دو گروه اصلی تقسيم كرد :

يهود و غير
يهود .

يهوديان نيز
تيره های مختلفی بودند مانند : بنی قريظة ، بنی النضير ، بنی قينقاع.. و غير يهود
، عرب های ديگری بودند كه در آن شهر و حومه̾ آن سكونت داشتند كه آن ها نيز عمدتا
به دو قبيله̾ اوس و خزرج باز می گشتند .

از نظر تاريخ
ظاهرا مسلم است كه يهوديان پيش از اوس و خزرج به يثرب آمده و در آن جا سكونت گزيده
بودند ، و در علّت آمدن يهود به آن سرزمين و سكونت در آن جا داستان هایی نقل شده ـ
و به خصوص قسمت هایی از آن كه به حضرت موسی بن عمران عليه السلام نسبت داده شده و
دستور قتل همه̾ عمالقه̾ ساكنان يثرب و حجاز به وسيله̾ آن حضرت هنگام اعزام بنی
اسرائيل ـ‌ كه به افسانه شبيه تر است تا به تاريخ صحيح .

و در برخی از
روايات آمده كه آن ها وقتی از روی مطالعه كتاب ها و روايات خود دانستند كه سرزمين
حجاز و به خصوص منطقه̾ يثرب محل ظهور پيامبر اسلام است بدانجا هجرت كرده و مسكن
گزيدند ، و در قرآن كريم هم اشاره ای به اين مطلب شده كه اين ها در برخورد هایی كه
با كافران داشتند به آن ها می گفتند به زودی پيغمبری در اين جا ظهور خواهد كرد و
ما از او پيروی خواهيم كرد و به كمك او شما را از بين خواهيم برد … [2]

 

و در جای
ديگر از قرآن كريم آمده كه اين ها پيامبر اسلام را می شناختند همانگونه كه پسران
خود را می شناختند . [3]

و به هر صورت
يهوديان سال های متمادی در يثرب سكونت كرده و خانه و زندگی تشكيل داده بودند كه
قبائل اوس و خزرج و عرب های ديگر بدانجا آمدند .

و درباره̾
سكونت عرب های ديگر اوس و خزرج نيز عموم مورخين گفته اند : اينان از قبائل « ازد »
و ساكنان يمن بودند كه چون اطّلاع يافتند « سدّ مآرب » را « سيل عرم » ويران خواهد
كرد و سرزمين های آنان طعمه̾ سيل خواهد گرديد به دستور بزرگ خود « عمروبن عامر »
از يمن كوچ كرده و در حجاز و مناطق ديگر مانند شام سكونت گزيدند . بدين ترتيب كه
قبائل خزاعه در حجاز و قبائل غسّان در شام اقامت كردند . [4]

حاكميّت و
قدرت شهر يثرب در دست يهود بود ولی در اثر طغيان و ستمی كه بر مردم ديگر روا
داشتند عرب ها را به فكر انداخت تا از اعراب غسّان استمداد كرده و طبق برنامه و
طراحی كه به انجام رساندند سران و بزرگان يهود را به قتل رسانده و حاكميت شهر بدست
اوس و خزرج افتاد ـ به شرحی كه در تاريخ ذكر شده ـ . [5]

از آن پس
قدرت و حاكميّت سياسی به دست آنان افتاد و يهوديان به كار زراعت و تجارت و صنعت
مشغول گشتند ، چيزی كه موجب تضعيف قدرت اوس و خزرج شد اختلاف و نزاعی بود كه پس از
چند سال ميان آن ها پديد آمد و موجب جنگ های سختی گرديد ، كه در تاريخ نام اين جنگ
ها به تفصيل ذكر شده مانند جنگ سمير ، جنگ كعب بن عمرو ، جنگ سرارة جنگ حصين بن
اسلت و غيره كه آخرين آن ها جنگ بعاث بود ، و پس از آن به بركت ورود اسلام و ايمان
عموم مردم مدينه جنگ ها پايان پذيرفت ….

يهوديان در
اين جنگ ها گاه بی طرف و گاه به سود يكی از دو طرف وارد جنگ می شدند و گاه هم آتش
افروز معركه بودند … چون سودشان در آتش افروزی بود.

روزی كه رسول
خدا ( ص) به يثرب آمد نخستين كاری را كه پس از بنای مسجد لازم ديد پيمان دوستی و
اتحاد ميان همه گروه ها و قبائل ساكن شهر يثرب بود كه اين كار را به صورت منشور و
قانونی كه شامل رعايت حقوق همه̾ مردم حتی يهوديان بود تدوين كرده و به امضاء آن ها
رساند.

متن اين
منشور و پيمان نامه ـ كه برخی آن را نخستين قانون اساسی مدينه ناميده اند ـ در
سيره̾ ابن هشام آمده ، و به گفته̾ هاشم معروف حسنی با اين كه برخی الفاظ غريبه در
آن بكار رفته و برخی الفاظ تكرار شده و با اسلوب نوشته ها و منشور های رسول خدا
چندان سازگار نيست ، و احتمال دستكاری و تقطيع در آن می رود ولی اصل صدور اين
پيمان نامه و مضمون آن مستبعد نيست ، و دو گفتار مورخين همه جا ديده می شود ، و ما
در اين جا فقط ترجمه̾ آن را به قلم يكی از نويسندگان روز برای شما ذكر می كنيم :

اين نوشته ای
است از محمد پيامبر بين مؤمنان و مسلمانان از قريش و يثرب و هر كه پيرو آنان باشد
و بدان ها بپيوندد و با ايشان جهاد كند. اينان يك امتند جدا از ديگر مردم .  مهاجران از قريش به رسمی‌ كه داشتند خون بها را
ميان خود قسمت می كنند و فديه̾ اسيران خويش را به عدالت و رسمی كه ميان مؤمنان است
می پردازند . بنی عوف به رسمی كه داشتند خون بها را ميان خود قسمت می‌ كنند و هر
طايفه ای فديه̾ اسيران خويش را بر طبق عدالت و معروف بين مؤمنان می پردازند . بنی
ساعده ، بنی حرت ، بنی جشم ، بنی النّجّار ، بنی عمرو بن عوف ، بنی نبيت ، بنی اوس
، هر طايفه ای ديتهای پيشين و فديه̾ اسيران را به عرف و عدالت بين مؤمنان تقسيم می
كنند . مؤمنان ، عيالوار گران و ام را بی آن كه خون بها يا فديه̾ او را بپردازند
وا نمی گذارند .

هيچ مؤمنی با
مولای مؤمنی پيمان نمی بندد مگر با رخصت او .

مؤمنان
پرهيزگار عليه كسی از آنان كه ستم كند يا خواهان ستم يا گناه يا فسادی بين مسلمانان
باشد ، همدست خواهند بود ، هر چند كه اين ستمكار يا متجاوز فرزند يكی ازايشان باشد
. هيچ مؤمنی مؤمن ديگر را به خون كافری نبايد بكشد ، وكافری را عليه مؤمنی نبايد
ياری كند .

عهدی كه برای
خدا بسته می شود يكی است و پست ترين مسلمانان اگر كسی را در پناه خود آورد همه آن
را می پذيرند . مؤمنان جدا از ديگر مردم ولی با يكديگرند . هر كه از يهوديان پيرو
ما باشد بی آن كه بدو ستمی رود يا كسی عليه او ياری شود از مواسات و ياری ما
برخوردار خواهد بود. آشتی مؤمنان يكی است يكی كه آشتی كرد همه آن را می پذيرند و
هنگام جنگ در راه خدا نمی شود با يكی از مؤمنين آشتی كرد و با ديگری نه ، بلكه
بايد آشتی بر اساس عدالب بين همه رعايت شود . جنگجويانی كه همراه ما جنگ كنند هر
دسته از آنان جانشين دسته̾ ديگر خواهد شد .

مؤمنان در
خون هایر كه از آنان در راه خدا ريخته می شود بعضی ديگر را باز می دارد يكی جای
ديگری را می گيرد  .مؤمنان پرهيزگار بر
راست ترين و استوار ترين راه قرار خواهند داشت . هيچ مشتركی مالی يا انسانی از آن
قريش را در پناه خود نخواهد گرفت و ميان او و مؤمنی حائل نخواهد شد . هر كه مؤمنی
را بدون گناهی بكشد و اين قتل ثابت گردد بايد در مقابل كشتن او قصاص شود ، مگر اين
كه اوليای مقتول رضايت دهند . مؤمنان همه بر ضدّ اين قاتل خواهند بود و جز قيام
عليه او بر آنان روا نيست . هر مؤمنی كه بدين پيمان نامه گردن نهد و به خدا و روز
بازپسين ايمان داشته باشد نبايد كسی را كه بدعتی پديد آورده (مرتكب كاری زشت شده)
ياری كند ، يا او را پناه دهد . كسی كه چنين كسی را ياری كند يا او را پناه دهد
لعنت خدا و غضب او تا روز قيامت بر وی باد ! از چنين كسی در مقابل كردار زشتی كه
مرتكب شده مالی و ما معادلی گرفته نخواهد شد (بلكه بايد كيفری را كه مستحق آن است
بيند ) . شما مسلمانان هرگاه در چيزی اختلاف پيدا كرديد بازگشت آن به خدا و داوری
محمّد است . به يهوديان كه با مسلمانان در كارزار شركت كنند انفاق خواهد شد .
يهوديان بنی عوف امتّی هستند متحد با مؤمنان ، يهود پيرو دين خود و مسلمانان پيرو
دين خود خواهند بود . خود می دانند و بندگانشان ، مگر كسی كه ستم كند يا مرتكب
گناهی شود كه در اين صورت ، خود و كسان خود را هلاك كرده است . يهود بنی النجار (
در حقوق اجتماعی ) مانند يهود بنی عوف خواهند بود . يهوديان بنی حرث و بنی ساعده و
يهوديان بنی جشم و يهوديان بنی اوس و يهوديان بنی ثعلبه مانند يهوديان بنی عوفند .
جز كسی كه ستم كند و مرتكب گناهی شود كه در اين صورت جز خود و اهل خود را هلاك
نكرده است … جفنه تيره ای است از بنی ثعلبه و در حقوق مانند آن ها ست . بنی
شطيبه در حقوق اجتماعی مانند يهوديان بنی‌ عوف اند و وفای به عهد مانع از پيمان شكنی
خواهد بود . [6] موالی
ثعلبه مانند خود آنان هستند . كسان يهود نيز مانند آنان هستند ( از حقوق ابن پيمان
بهره مند خواهند بود ) و جز با اجازت محمد ( ص) كسی از آنان را نبايد از اين پيمان
بيرون كرد . هيچ كس را به كيفر جراحت وارد كردن نبايد از اين پيمان بيرون كرد .
هيچ كس را به كيفر جراحت وارد كردن نبايد بازداشت كرد . كسی كه به ناگاه ديگری را
بكشد خود و كسان خود را به كشتن داده است ، مگر آن كه ستمديده ای باشد . خدايا كسی
است كه وفای به عهد كند. نفقه̾ يهوديان بر يهوديان و نفقه̾ مسلمانان بر مسلمانان
است . آنان بايد با كسی كه با امضا كنندگان اين پيمان می جنگند بجنگند و به آنان
كه بدان گردن نهاده اند خيرخواه و ياور باشند . وفای به عهد مانع پيمان شكنی است
.كسی كه جانب هم سوگند را رعايت نكند گناهی نكرده مگر آن كه آن هم سوگند مظلوم
باشد .

به يهوديان
مادام كه همراه مسملمانان با دشمن بجنگند انفاق خواهد شد . [7]

درون يثرب
برای امضا كنندگان اين پيمان حرم شمرده می شود ( كسی نمی تواند در آن جا به كسی
آسيبی برساند ) . حق همسايه ای كه زيانی نرساند يا گناهی نداشته باشد مانند خود
انسان است .

به پردگی (
حرم ) كسی پناه داده نمی شود مگر با اجازه̾ آن كس .

هر گونه خلاف
كه بين حاضران در اين پيمان باشد و بيم آن برود كه به فسادی گرايد داوری آن به خدا
و پيغمبر واگذار می شود . خدا با آن چه در اين پيمان نامه به پرهيزگاری و تقوی
نزديك تر است خواهد بود . به قريش و كسانی كه قريش را ياری كنند پناه داده نخواهد
شد . با كسانی كه ناگهان به يثرب بتازند بايد بجنگند و اگر آشتی خواهند با آنان
آشتی خواهد شد و اگر چنين كاری كردند پذيرفتن آشتی بر ذمه̾ مؤمنان است ، مگر با
كسی كه با دين به پيكار برخيزد . هر كس از حاضران در اين پيمان نامه از جانب قوم
خود نيز نسبت به پيمان تعهد دارد . يهوديان اوس و موالی آنان از حقوقی كه در اين
پيمان است برخوردار خواهند بود . با كسی كه بدين پيمان وفادار باشد به نيكویی
رفتار خواهد شد . خدا با كسی است كه بدين پيمان نامه وفادار بماند . اين پيمان
نامه از ستمكار و گناه كار پشتيبانی نمی كند . هر كس از يثرب بيرون رود و يا در آن
بماند در امان است ، مگر آن كه ستمكار يا گناهكار باشد . خدا پناه نيكوكار و
پرهيزگار است و محمد رسول الله .

                                                                                  
ادامه دارد



1-                 
مهاجر به مسلمانی گفته می شد كه پيش از
رسول خدا و يا به همراه آن حضرت و يا پس از آن كه به مدينه هجرت كرده بودند ( اگر
چه واژه معنای وسيع تری داشت ) . و انصار به مردم شهر يثرب گفته می شد كه به رسول
خدا (ص) ايمان آورده و مسلمان شده بودند كه آن ها عموما از دو قبيله معروف اوس و
خزرج بودند .