زندگي اجتماعي رسول اكرم(ص) سرور كائنات

زندگي اجتماعي رسول اكرم(ص) سرور كائنات

ششم شهريور ماه امسال مصادف با 28 صفر، سالروز رحلت وجود مقدس رسول اكرم (ص) و
بيست و چهارم اين ماه مصادف با 17 ربيع الاوّل، سالروز ولادت مبارك آن حضرت است.
بدين مناسبت، قسمتهائي از زندگي اجتماعي سرور كائنات را، براي تيمّن و تبرّك
يادآور مي­شويم.

با طلوع فجر روز جمعه 17 ماه ربيع الاّول از عام الفيل، در منزل عبدالله بن
عبدالمطلب و آمنه بنت وهب، شيرين­ترين و عظميترين رويداد عالم خلقت رخ داد. در اين
هنگام بود كه نوري از درون اين منزل تاييد كه نه تنها آن خانه را بلكه تمام خانه­هاي
مكّه را روشن ساخت، اين نور وجود محمّد (ص)، راز آفرينش و سرور انبيا و اولياي
الهي بود كه متولّد شده بود.

سرِ سروران تاج ازل نوراوست سپهدار
خيلِ فرستادگان

محمّد كحه شمع ازل نور اوست               قلم،
اوّلين حرف منشور اوست

در گنج هستي به او باز شد            دلش
مخزن گوهر راز شد

خرد، تشنه فيض تعليم او                ترشّح
كش از چشمه ميم او

تن پاكش از ظلمت سايه دور           زمين از فروغ رخش، غرق نور

دريغ امدش سايه از فرش خاك                 از
آن سايه انداخت بر عرش پاك

گذشت از سپهر برين پايه­اش           كه
تا عرش آسايد از سايه­اش

معاشرت پيامبر

ديلمي در ارشاد القلوب روايت كرده كه:

رسول خدا (ص)، لباس خود را وصله مي­زد و كفش خود را مي­دوخت و گوسفندان خود را
مي­دوشيد. با بردگان غذا مي­خورد و بر زمين مي­نشست… بدون اينكه خجالت بكشد،
مايحتاج خانه­اش را از خود از بازار تهيّه مي­كرد و به سوي منزل حمل مي­نمود.

با ثروتمند و فقير، يكسان مصافحه مي­كرد و دست خود را نمي­كشيد تا طرف، دست
خود را بكشد. به هر كس مي­رسيد سلام مي­كرد، چه غني و چه فقير، چه كوچك و چه
بزرگ…

بدون اينكه بخندد، هميشه تبسّمي بر لب داشت و بدون اينكه چهره­اش درهم كشيده
باشد، اندوهگين به نظر مي­رسيد. بدون اينكه از خود ذلّتي نشان دهد، همواره متواضع
بود. بدون اينكه اسراف بورزد، سخاوتمند بود. دل نازك و به همه مسلمانان مهربان
بود.

اخلاص اجتماعي

در مناقب آمده است:

حضرت رسول (ص)، جنازه مؤمنين را تشييع مي­كرد و بيماران را در دورترين نقاط
شهر، عيادت مي­نمود.

با فقرا مي­نشست و با آنان همغذا مي­شد و با دست مبارك خود به آنان غذا مي­داد.
به كساني كه در اخلاق با فضيلت بودند، احترام مي­گذاشت و با اشخاص آبرومند دوست مي­شد
و به آنان نيكي مي­كرد. خويشاوندان خود را در عين اينكه بر ديگران مقدّم نمي­داشت،
صله رحم مي­كرد.

به احدي از مردم جفا نمي­كرد. پوزش عذرخواهان را مي­پذيرفت. در غير اوقاتي كه
قرآن بر او نازل مي­شد و يا موعظه مي­كرد، تبسّمش از ديگر مردم بيشتر بود و گاهي
كه خنده مي­كرد بدون قهقهه بود.

در خوراك و پوشاك، از غلام­ها و كنيزهاي خود برتري نمي­جست. هرگز به كسي فحش
نمي­داد. هيچ وقت به زنان يا به نوكران خود، ناسزا نمي­گفت…

هر كس باري حاجتي نزدش مي­آمد، چه آزاد بود و چه برده، نيازش را برطرف مي­ساخت.
خشن و درشت خود نبود. در بازار صدايش را بلند نمي­كرد. در مقابل بديهاي ديگران،
بدي نمي­كرد بلكه گناه آنان را ناديده مي­گرفت و از آنان مي­گذشت. به هر كسي مي­رسيد،
نخست بر او سلام مي­كرد .

السّلام عيكم

در تفسير قمي روايت شده: چون اصحاب نزد رسول خدا (ص) مي­آمدند، بجاي سلام به
آن حضرت مي­گفتند: صبح به خير و يا شب به خير. و اين جمله، و تحيّت زمان جاهليت
بود. پس خداي متعال اين آيه را نازل فرمود: «واذا جاؤك حيّوك بمالم يحيّك به
الله»- و هنگامي كه پيش تو مي­آيند، درود مي­فرستند بر تو به چيزي كه خداوند به
آن، بر تو درود نفرستاده. سپس آن حضرت فرمود: خداوند بهتر از آن تحيّت، بر ما
كرامت فرموده: «السلام عليكم» كه تحيت و سلام اهل بهشت است.

شيخ ابوالفتوح رازي در تفسير خود روايت كرده كه: وقتي يكي از مسلمانان به آن
حضرت سلام مي­كرد و مي­گفت: «سلام عليك» حضرت در جوابش مي­فرمود: «و عليك السّلام
و رحمة الله» و اگر مي­گفت: «السلام عليك و رحمة الله» حضرت مي­فرمود: «و عليك
السلام و رحمة الله و بركاته».

ورود در مجلس

در كافي از امام صادق (ع)روايت كرده كه فرمود: رسول خدا (ص) هر وقت وارد مجلسي
مي­شد، در نزديك­ترين جاي به محل ورود خود، مي­نشست.

در روايت ديگري آمده است كه: رسول خدا هرگز پاي خود را بين اصحاب دراز نكرد. و
اگر مردي با آن حضرت، مصافحه مي­كرد، حضرت دست خود را از دست طرف نمي­كشيد تا
اينكه او خود دستش را بكشد و چون مردم اين معني را مي­فهميدند،‌ وقتي با آن حضرت
مصافحه مي­كردند، فوراً دست خود را از دست او مي­كشيدند.

از حضرت عبدالعظيم نقل شده كه: رسول خدا هرگز چهارزانو، مانند متكبران نمي­نشست.

سخن گفتن

در مكارم طي روايتي طولاني آمده است:

حضرت وقتي كسي را صدا مي­زد، سه بار تكرار مي­كرد. ولي در كلام خود تكرار
نداشت و اگر اجازه دخول مي­گرفت سه بار تكرار مي­نمود. كلامش روشن بود بطوري كه هر
شنونده­اي آن را مي­فهميد و چون سخن مي­گفت، سفيدي دندان­هايش برق مي­زد.

در كتاب اخلاقِ ابوالقاسم كوفي كه از امام صادق (ع)نقل شده كه فرمود: مومني
نيست جز اينكه از مزاح بهره­اي داشته باشد و همانا رسول خدا (ص) مزاح مي­فرمود و
جز مطالب حق چيزي نمي­گفت.

اميرالمؤمنين (ع)مي­فرمايد: نشد كسي با آن حضرت صحبت كند، و او قبل از طرف
سكوت نمايد… چيزي از آن حضرت درخواست نشد كه در جواب بگويد: نه. و هرگز حاجت
سائلي را رد نكرد: چنانكه براي او ميسّر بود، حاجتش را روا مي­كرد و اگر نمي­توانست،
با زباني نرم و شرين، او را راضي مي­ساخت.

امام حسين سلام الله عليه از پدرش اميرالمؤمنين (ع)مي­پرسد: روش رسول خدا
درباره همنشينان خود چطور بود؟

حضرت فرمود:

رسول خدا (ص) دائماً خوش رو و خوش خوي و نرم بود. خشن و درشت خو و سبكسر و
فحاش و عيب جو نبود و كسي را زياد مدح نمي­كرد و از چيزي كه به آن رغبت نداشت،
غفلت مي­ورزيد، بگونه­اي كه مردم از او مأيوس نمي­شدند.

حضرت فرمود:

رسول خدا (ص) دائماً خوش رو و خوش خوي و نرم بود. خشن و درشت خو و سبكسر و
فحاش  و عيب جو نبود و كسي را زياد مدح نمي­كرد
و از چيزي كه به آن رغبت نداشت، غفلت مي­ورزيد، بگونه­اي كه مردم از او مأيوس نمي­شدند.

حضرت رسول، خود را از سه چيز دور مي­داشت: جدال و پرحرفي و گفتن مطالب بيهوده.
و نسبت به مردم نيز از سه چيز پرهيز مي­كرد:

هرگز كسي را سرزنش نمي­كرد و از او عيب نمي­گرفت و لغزش و عيبهاي مردم را
جستجو نمي­كرد.

سخن نمي­گفت مگر در جائي كه اميد ثواب در آن مي­داشت.

هنگام سخن گفت، چنان حاضران را به خود، جذب مي­كرد كه از احدي نفس شنيده نمي­شد
و چون ساكت مي­شد، آنان سخن مي­گفتند. و در حضور آن حضرت، روي مطلبي نزاع نمي­كردند.
و اگر يكي از آنان صحبت مي­كرد، همه ساكت مي­شدند تا سخنش پايان بايد. و تكلمشان
در محضر رسول خدا به نوبت بود.

اهل مجلس از چيزي كه به خنده مي­افتادند وي نيز مي­خنديد و از آنچه تعجب مي­كردند،
تعجب مي­كرد.

بر اسائه ادب شخص غريب در پرسش و گفتار، تحمّل مي­كرد، تا جائي كه اصحاب درصدد
جلب شخص مزاحم برمي­آمدند، مي­گفت: وقتي صاحبان حاجت را ديدند، آنان را كمك و ياري
كنيد.

پيامبر هرگز ثناي كسي را نمي­پذيرفت مگر اينكه ثنايش به عنوان تشكر از آن حضرت
باشد. و كلام احدي را قطع نمي­كرد مگر آنكه از حدّ مشروع تجاوز كند كه در آن صورت
با نهي و يا برخاستن، كلام او را قطع مي­نمود.

فرا رسيدن روز 28 صفر را به عموم مسلمانان بويژه به ساحت پاك مقام ارجمند
فرزند رسول خدا، ولي الله الاعظم ارواحنا له الفداء، مقام معظم رهبري و ملّت عزيز
ايران، تسليت عرض نموده و فرا رسيدن روز باسعادت ولادت آن حضرت، اين عيد بزرگ
اسلامي را به همگان تبريك و تهنيت عرض مي­نمائيم. به اميد اينكه توشه­اي از روش
معاشرت و اخلاق بزرگ آن حضرت برداريم و در زندگي روزمرّه خود ان شاءالله اعمال
كنيم. «ولكم في رسول الله اسوةٌ حسنة» و به اميد موفقيت همگان در پيروي خالصانه از
سرور كائنات، خاتم الانبيا (ص).