رحلت امام عسكري (ع)

بمناسبت وفات امام عسكري (ع)در روز 8 ربيع الاوّل

رحلت امام عسكري (ع)

امام حسن عسكري (ع)در روز جمعه هشتم ربيع الثاني سال 232 هجري قمري در مدينه
منوره، به دنيا آمد و در روز جمعه هشتم ربيع الاوّل سال 260 در سنّ بيست و هشت
سالگي در سامرا وفات يافت.

امام عسكري (ع)بيست يا بيست و سه سال با پدر بزرگوارش زيست كه يكسال آن
تقريباً در دوران حكومت غاصبانه معتز عباسي بوده. و يكسال پس از آن، مهتدي حكومت
كرده سپس نوبت به معتمد عباسي ريده كه پس از حدود پنج سال از حكومتش، امام عسكري (ع)
وفات يافته يا اينكه توسّط مأمورين پليد آن حاكم غاصب عبّاسي، مسموم و به شهادت
رسيده است.

امامت حضرت، پنج سال و هشت ماه بطول انجاميد كه در اين مدّت غالباً حضرت يا
زنداني بوده و يا تحت نظر به سر مي­برده است.

كليني در «كافي» روايت كرده كه وقتي صالح بن وصيف، نگهبان زندان حضرت بود،
روزي عباسيان و صالح بن علي و ساير منحرفين و دشمنان دين، نزد صالح بن وصيف آمدند
و اين صالح بن علي فاسد به آن فاسد ديگر كه مامور زندان بود گفت: تا مي­تواني بر
او سخت بگير و لحظه­اي او را آرام نگذار.

صالح بن وصيف به او گفت: چه مي­توانستم بيش اين انجام دهم كه دو نفر از خشن­ترين
و شديدترين و تندخوترين مردم را بر او گماشتم و آن دو نفر، اكنون از عابدان و
نمازگزاران شده­اند!

او دستور داد، نگهبانان را بياورند. با عصبانيت به آنها گفت: چرا با اين مرد
خوش رفتاري مي­كنيد؟ شما را چه شده است؟

آنها گفتند: ما درباره او چه بگوئيم كه شبها را تا به صبح به عبادت و مناجات
با خداي خود زنده مي­دارد و روزها پيوسته روزه است. هيچ سخني نمي­گويد جز ذكر خدا
و بندگانش و وقتش را هرگز بيهوده تلف نمي­كند و به بطالت نمي­گذارند. هنگامي كه به
ما نگاه مي­كند، از هيبتش، بدنمان مي­لرزد و قدرتمان از بين مي­رود.

عبّاسيان چون چنين بشنيدند، شرمسار شده و از آنجا بيرون رفتند.

القاب آن حضرت: «هادي، صامت، رفيق، زكي، نقي، خالص، سراج و عسكري» است. كتبيه
مباركش: «ابومحمّد» و «ابن الرّضا» است.

نام مادرش «سوسن»« و او را «ام ولد» مي­نامند.

نقش خاتمش: «سبحان من له مقاليد السموات و الأرض».

ستايش او از زبان دشمنش:

احمد بن خاقان، ‌كه از دشمنان معروف امام عسكري (ع)است درباره­اش مي­گويد: در
«سرّ من رأي» نديدم و نشنيدم كسي را كه از حسن بن علي بن محمد (ابن الرضا) افضل و
برتر باشد، چه در وقار و متانت و چه در پاكدامني و عفت و چه در عظمت و بزرگواري.

تمام بني هاشم و اهل بيتش و حتي سلطان، او را بر همه مردم حتي آنان كه از او
مسن­تر بودند، مقدّم مي­دانستند و همچنين فرماندهان سپاه، وزيران، نويسندگان و
عموم مردم براي او احترام و تقدير خاصّي قائل بودند. و من هرگز از بني هاشم يا
فرماندهان يا نويسندگان يا قاضيان يا فقهيان و يا عامه مردم درباره او سئوال
نكردم، جز اينكه ديدم بيشترين احترام را براي او قائل­اند و او را در بالاترين
درجه از مقام و منزلت مي­دانند. من به خدا قسم هيچ دوست و دشمني را نيافتم جز
اينكه درباره او به نيكوئي سخن گفت و او را به عظمت ياد كرد و بر او سلام و درود
فرستاد.

و همانا پدرم عبيدالله بن خاقان مي­گفت: اگر خلافت از دست بني عباس بيرون رود،
هيچ كس جز ابن الرضا سزاوار آن نيست چرا كه در پارسائي، پاكدامني، پرهيزكاري، جهاد
با نفس، زهد، عبادت و خداخواهيش و ساير اخلاق نيكويش، بر همه برتري و رجحان دارد.

عبادت و پارسائي:

يكي از خدمتگزاران حضرت به نام «شاكري» درباره­اش مي­گويد:

«هر گاه امام عسكري وارد خيابان مي­شد، هر چند سروصداي مردم كوچه و بازار زياد
بود، ولي با آمدن حضرت، تمام سروصداها خاموش مي­شد و مردم و حتي حيوانات نيز كنار
مي­رفتند تا راه را بر حضرتش بگشايند و به آرامي در ميان انبوه جمعيت، حركت
كنند…

امام عسكري وقتي به محراب نماز مي­ايستاد، بقدري سجده­اش را طولاني مي­كرد كه
من گاهي به خواب مي­رفتم و از خواب برمي­خاستم، هنوز حضرت را در حال سجده و راز و
نياز با پرودگارش مي­يافتم».

سفارش حضرت:

امام عسكري سلام الله عليه در نامه­اي كه به ابن بابويه قومي((ع)) نوشته، چنين
آمده است:

«… وعليك بالصبر و  انتظار الفرج،
فان النبي (ص) قال: أفضل أعمال أمتي انتظار الفرج، ولاتزال شعيتنا في حزن حتي يظهر
ولدي الذي بشر به النبي (ص): «يملأ الأرض قسطاً وعدلاً كما ملئت ظلماً وجوراً»
فاصبر يا شيخي يا ابالحسن عليّ. أ أمر جميع شيعتي بالصبر فانّ الارض للّه يورثها
من يشاء من عباده و العاقبة للمتقين، و السّلام عليك وعلي جميع شيعتنا و رحمة الله
و بركاته و (ص)».

بر تو باد به صبر و انتظار فرج كه همانا رسول خدا (ص) فرمود: برترين اعمال
امّت من،‌ انتظار فرج است. و همانا شيعيان، در حزن و اندوه بسر مي­برند تا وقتي كه
خداوند فرزندم را ظاهر سازد؛ همو كه پيامبر (ص) به او بشارت داده و فرموده: «زمين
را پر از عدل و داد مي­كند پس از آن پر از ظلم و ستم شده باشد». پس اي شيخ من اي
ابوالحسن علي، صبر كن و جميع شيعيانم را به صبر امر كن چرا كه زمين مال خدا است و
آن را به هر يك از بندگانش كه بخواهد مي­بخشد و همانا عاقبت به نفع شيعيانمان و
رحمت و بركات پروردگار و درود خدا بر محمد و آلش.

فرا رسيدن سالروز وفات آن امام مفترض الطاعه را به عموم مسلمين و شيعيان جهان
بويژه به مقام والاي فرزند گراميش، حضرت حجة بن الحسن سلام الله عليه و عجل الله فرجه
و به ملّت فداكار ايران مخصوصاً مقام معظم رهبري و تمام پويندگان راه امامان عليهم
سلام الله تسليت عرض نموده، توفيق همگان را در تبعيت و پيروي خالصانه از آن امام
همام و فرزند دلبندش ولي الله اعظم ارواحنا فداه و ساير امامان معصوم عليهم
السلام،‌ از درگاه ايزد منان خواهانيم.