سخنان معصومين
خشوع در نماز
*رسول اکرم (ص):
«الخشوع زينة الصّلوة»
(بحار الانوار- ج77-
ص131)
خشوع، زينت و زيور نماز است.
*رسول اکرم (ص):
«سئل النبي (ص) ما الخشوع؟ قال:
التواضع في الصلاة و أن يقبل العبد بقلبه کله علي ربه».
(بحار الانوار- ج84-
ص264)
از پيامبر اکرم سؤال شد: خشوع
چيست؟ فرمود: فروتني و خاکساري در نماز و اينکه بنده، با تمام قلبش به سوي خدا
برود.
*رسول اکرم (ص):
«اما ابنتي فاطمة… متي قامت في
محرابها بين يدي ربها، جل جلاله، زهر نورها لملائکة السماء کما يزهر نور الکواکب
لاهل الارض، و يقول الله عزوجل لملائکته: يا ملائکتي انظروا الي امتي فاطمة، سيدة
امائي، قائمة بين يدي، ترتعد فرائضها من خيفتي، و قد اقبلت بقلبها علي عبادتي.
اشهدکم اني قد امنت شيعتها من النار».
(بحار- ج43-
ص172)
و اما دخترم فاطمه… هرگاه در
محرابش، در برابر پرودگراش به نماز مي ايستد، نورش براي فرشتگان آسمان چنان مي
درخشد که مانند ستارگان براي اهل زمين. و خداي عزوجل به فرشتگانش مي فرمايد: اي
فرشتگانم! به کنيزم و سرور کنيزانم فاطمه بنگريد که در برابر من ايستاده و از ترس
من، بدنش مي لرزد و با تمام وجودش به عبادتم برخاسته است، من شما را گواه مي گيرم
که شيعيانش را از دوزخ در امان نگهدارم.
*امير المؤمنين (ع):
«يا کميل! ليس الشأن ان تصلي و
تصوم و تتصدق. الشأن ان تکون الصلاة فعلت بقلب نقي و عمل عندالله مرضي و خشوع
سوي».
(بحار- ج84-
ص230)
اي کميل! مهم نيست که نماز بخواني
و روزه بگيري و صدقه بدهي. مهم اين است که نماز با قلبي پاک انجام پذيرد و مورد
قبول خداوند باشد و با خشوع و خاکساري ادا شود.
*امام صادق (ع):
کان علي اذا قام الي الصلاة فقال:
(وجهت وجهي للذي فطر السموات و الارض) تغير لونه حتي يعرف ذلک في وجهه.
(بحار- ج84-
ص366)
هرگاه امير المؤمنين (ع) براي نماز
مي ايستاد و عرض مي کرد: در برابر خدايي ايستاده ام که آسمان ها و زمين را آفريده
است، رنگ چهره اش بنحوي تغيير مي کرد که از سيماي مبارکش پديدار بود.
*امام صادق (ع):
«کان (السجاد) عليه السلام اذا
حضرت الصلاة اقشعر جلده و اصفر لونه و ارتعد کالسعفة».
(بحار- ج84-
ص247)
هرگاه وقت نماز مي رسيد، پوست بدن
امام زين العابدين (ع) مي لرزيد و رنگ چهره اش زرد مي شد و مانند سعف نخل (برگ
درخت خرما) رعشه بر اندام مبارکش مي افتاد.
*امام صادق (ع):
«قال الله تبارک و تعالي: انما
اقبل الصلاة لمن تواضع لعظمتي، و يکف نفسه عن الشهوات من اجلي، و يقطع نهاره
بذکري، و لا يتعاظم علي خلقي، و يطعم الحئع و يکسو العاري، و يرحم المصاب، و يؤوي
الغريب، فذلک يشرق نوره مثل الشمس…».
(بحار- ج69-
ص391)
خداي تبارک و تعالي مي فرمايد:
همانا نماز کسي را قبول مي کنم که در برابر عظمتم تواضع کند و برايم خاکسار باشد و
به خاطر من از شهوت ها دوري جويد و روزهايش را با ذکر من به شب رساند و بر بندگانم
فخر نفروشد و گرسنه ها را سير کند و برهنه ها را بپوشاند و بر مصيبت ديدگان رحم
کند و بي پناهان را پناه دهد. او است که نورش مانند نور خورشيد مي درخشد.