سيگار، اين تحفه استعماري!

سيگار، اين تحفه استعماري!

نظر به اينكه اخيراً فعاليتهاي مرموز و گسترده اي در
ترويج و توسعه سيگار از سوي عوامل بيگانه در كشور ما و حتي از طريق نمايشگاه بين
المللي اخير-  و اشاعه آن در ميان نسل جوان
مشاهده مي شود كه حكايت از توطئه حساب شده در كنار ديگر توطئه ها مي كند، لذا
خوانندگان عزيز را به مطالعه اين مقاله فرا مي خوانيم.

زادگاه دخانيات

در سال 1492 ميلادي هنگامي كه كريستف كلمب و همراهانش
از اسپانيا عازم غرب و درياهاي ناشناخته شدند به جزيره اي در ميان آمريكاي شمالي و
جنوبي رسيدند، ديدند بومي هاي ساكن آن جزيره برگ هاي يك گياه عجيب را به روي آتش
ريخته و دود آن را داخل ريه هاي خود مي كنند. اين مردم تصور مي كردند برگ هايي كه
دود مي كنند براي مداواي بيماري ها سودمند است. آنان اين برگ ها را در آئين هاي
قبيله اي نيز دود مي كردند. كريستف كلمب ضمن تماشاي بوميان تصور كرد چيز جادوئي
كشف كرده است! و هنگام مراجعت به اسپانيا، مقداري از برگ ها و دانه هاي آن گياه
عجيب را با خود برد. و بدين گونه دود توتون به اروپا راه يافت و چنانكه ديديم
زادگاه آن، همان سرزميني بود كه بعداً آمريكا ناميده شد.

مردم اروپا اين گياه را «توباكو» ناميدند، زيرا بوميان
آمريكا براي دود كردن آن گياه از نوعي «چپق» به نام تاباكو استفاده مي كردند. اين
چپق به صورت يك لوله تو خالي به شكل (y)
مانند بود كه قسمت دو شاخه آن در بيني جاي مي گرفت و در انتهاي ديگر، برگ هاي
توتون را قرار داده و مي سوزاندند و بدين ترتيب دود توتون را به بيني مي كشيدند و
چنين بود كه برگ هاي توتون بعدها به نام «توباكو» شناخته شد كه آن را بعدها در
ايران «تنباكو» ناميدند…

دخان در كشورهاي اسلامي و ايران

اين است شناسنامه دود و دخان كه در كشورهاي اروپايي و
آمريكايي رواج يافت. اما پيشينه دخانيات در كشورهاي اسلامي و ايران نيز داستان
مفصل دارد كه خلاصه آن را از فرهنگ معين مي آوريم. در اين كتاب آمده است:

«استعمال توتون را فاتحين اسپانيايي آمريكا از بوميان
آن سرزمين آموختند و لفظ سيگار مأخوذ از اسپانيا و اصولاً از نام توتون به زبان
بومي احتمالاً زبان «ماليائي» است. توتون در سال 1605 ميلادي كم و بيش در عثماني و
مصر و هند شناخته شده بود. توتون توسط پرتغالي ها وارد ايران شد. تاريخ ورودش را
بعضي 1590 ميلادي مطابق با 999 هجري نوشته اند. دود، در زمان شاه عباس كبير در
ايران رواج يافت».

بنابراين استعمال دخانيات چيزي است كه ايراني ها قريب
چهار قرن است بدان مبتلا هستند. اين تحفه استعماري با همان نگرش خرافي درمان كردن
دردها، تقريباً امروزه تمام جوامع روي زمين را مبتلا ساخته و معتادان، آن را از
نان شب براي خود ضروري تر مي دانند! در حالي كه چيزي جز نوعي اعتياد زيانبار مانند
ساير مواد مخدر نيست كه شخص معتاد به خيال تسكين اعصاب بدان پناه مي برد. حال سؤال
اين است، با اينكه در مطالعات علمي و تجربي زيان هاي بهداشتي فراواني براي دخانيات
شناخته شده است و در كنار آن زيان هاي مادي و معنوي غيرقابل انكار ديگري است كه
بدان اشاره خواهيم كرد، چرا به مبارزه با اين سمّ زيانبار توجه نمي شود؟

سيگار اعتياد جهان شمولي است كه بخشي عظيم از سرمايه
هاي مادي ملت ها را، دود هوا مي كند و آثار منفي ديگري را بر سلامت جسم و جان باقي
مي گذارد و امروز كمپاني هاي بزرگ و كارخانه هاي عظيم و مؤسسات اداري بسياري را به
تهيه و تدارك و پخش و استعمال و تبليغات آن مشغول داشته و سرمايه هاي كلاني را
عايد سوداگران دود مي كند.

اگر امكانات كشاورزي و آب و زمين و كارگر و بعد از آن
كارخانه هاي توليد و نيروهاي گوناگون كار كه براي تهيه و توزيع دخانيات، استخدام
مي شود و سرمايه هايي كه هدر مي رود و در كنار آن ضايعاتي كه به بار مي آورد مورد
بررسي قرار گيرد، سر از ارقام نجومي بيرون خواهد آورد كه مطالعات و تحقيقات به
بخشي از اين زيان هاي مالي و جاني پرداخته و قرباني هايي كه سيگار همه ساله مي
گيرد، به محاسبه نهاده و ليست بيماري هاي ناشي از دود سيگار در نوشته هاي بسياري
آمده است… كه به عنوان نمونه به نقل مواردي در اين مختصر مي توان پرداخت.

زيان هاي بهداشتي

در اين زمينه، گزارشات بسيار است كه به مواردي اشاره
مي كنيم:

بر اساس نظر اداره بهداشت عمومي سيگار ايالات متحده،
حدود 350 هزار نفر بر اثر سيگار كشيدن با ابتلا به سرطان ريه، بيماري قلبي، آمفيزم
يا ساير بيماري زودرس مي ميرند.

طبق نظريه انجمن سرطان آمريكا، سيگار اولين مسبب سرطان
ريه است، هر سال صدهزار نفر سيگاري بر اثر اين بيماري مي ميرند.

به گفته كارشناسان آمفيزم، بيماري ناشي از پيدايش هوا
يا گاز به طور غيرعادي در بافت هاي بدن باعث تورم غيرعادي و نابودي انساج ريوي مي
گردد و سالانه 30 هزار نفر را مي كشد. سيگار ميزان هواي تنفسي را كاهش مي دهد و
مانع از انجام كار عادي ريه مي شود و بالاخره شش ها به وسيله آمفيزم فلج مي شود و
خاصيت ارتجاعي خود را از دست مي دهد.

(ترك كن-  ص 36-
31 چارلزاف وتران-  ترجمه كيومرث دانشگر)

در گزارش ديگري مي خوانيم، «هيروش ناكاچيما» مدير كل
سازمان جهاني بهداشت اعلام كرد حدود دو ميليون و 600 هزار نفر در جهان از بيماري
مربوط به استعمال دخانيات مي ميرند كه از اين رقم 500 هزار نفر مربوط به اروپا
است.

                                                                                                          
(كيهان-  20/1/69)

طبق نظر كارشناسان، اتلاف نفوس در اثر دخانيات در سطح
جهان به 5/2 ميليون نفر در سال رسيده كه حدود 47 هزار نفر از اين رقم در ايران مي
باشد…

دود دست دوم

همچنين مطالعات پزشكي نشان داده كه دود سيگار روي
افراد غير سيگاري كه در مجاورت آنها سيگار دود مي شود را بايد جدي گرفت. مؤسسه
حفاظت از محيط زيست آمريكا با گزارش 600 صفحه اي، نتايج تحقيقات دامنه داري را
پيرامون اين موضوع در واشنگتن انتشار داد كه در آن گزارش آمده است:

در آمريكا تقريباً 2500 تا 3300 نفر در اثر استنشاق
دود سيگار ديگران كه به دود دست دوم موسوم است، به سرطان ريه دچار شده و جان خود
را از دست داده اند. خطر اين دود براي كودكان نيز بسيار بالا بوده و اثرات عميق و
غيرقابل جبراني را روي سلول هاي ظريف ريه هاي اين كودكان برجاي مي نهد…

به طور خلاصه تأثير سيگار در ايجاد بيماري هاي زنان،
حنجره، مري، ريه، لوزالمعده، معده و اثني عشر، برنشيت، سكته قلبي، سرطان ريه و
مثانه، بيماري هاي عروقي، تأثير روي جنين زنان آبستن، امروزه در مطالعات پزشكي
مورد تأكيد قرار گرفته است. از اين رو برخي، سيگار كشيدن را انتحار تدريجي ناميده
اند.

زيان هاي مادي

در اينجا به زيان هاي مادي و اتلاف سرمايه هاي انساني
نيز بايد توجه داشت. بطور قطع مي توان گفت:

ميلياردها ثروت ملي و شخصي در كشورهاي جهان روزانه
بصورت دود در مي آيد… بعنوان مثال در كشور ما بر اساس برآوردي كه شده است مصرف
سالانه سيگار به چهل ميليارد نخ مي رسد كه 13 ميليارد توليد داخلي و 17 ميليارد
واردات خارجي و ده ميليارد به صورت قاچاق تهيه مي شود كه اگر بطور متوسط هر نخ سيگار
را پنجاه ريال حساب كنيم سالانه 200 ميليارد تومان در كشور ما بابت سيگار پرداخت
مي شود (معادل بودجه آموزش و پرورش) و نزديك به دو برابر مصرف نان يك ساله مردم
كشورمان، و بر اينها بايد افزود، امكانات كشاورزي و نيروهاي انساني كه بر اساس
برآوردي كه شده است 6 ميليون هكتار از زمين هاي مرغوب كشاورزي جهان را كشت دخانيات
به خود اختصاص مي دهد…

بطور خلاصه: بنا به تحقيقات بهداشت جهاني سالانه مبلغي
معادل 100 ميليارد دلار بابت مصرف سيگار پرداخت مي شود (معادل دوبرابر بودجه
ايران).

مبارزه با دخانيات در كشورهاي بزرگ

با توجه بدانچه اشاره شد، كشورهاي بزرگ جهان فعاليتهاي
پيگيري را در راه مبارزه با سيگار آغاز كرده اند. به قرار آنچه در گزارشات آمده در
آمريكا طي ده سال اخير، رقم معتادان به سيگار را از 90 ميليون نفر به 45 ميليون
تقليل داده است و براي اين كار از تمهيدات مختلف، چون دادن جوائز به اطباء جهت
معالجه معتادان و توصيه به ترك سيگار استفاده شده است و در انگليس يازده ميليون از
رقم معتادان به سيگار تقليل داده اند.

ترويج سيگار در جهان سوم

با اين حال كشورهاي استعماري توليدات خود را هرچه
بيشتر از گذشته به كشورهاي جهان سوم صادر مي كنند و بدين منظور هر ترفندي را بكار
مي برند، با ارزان كردن سيگار در اين شكورها و دادن جايزه به فروشندگان كه نمونه
هاي آن را در كشور خودمان مي بينيم، حتي بابت قوطي هاي خالي سيگارهاي خارجي كه به
بطور وفور وجود دارد، مبلغي مي پردازند و اخيراً سيگار خارجي را از سيگار داخلي
ارزان تر عرضه مي كنند و همانگونه كه مي بينيم صدها هزار انسان كار و كشاورزي خود
را رها كرده و در گوشه و كنار شهر و بيش از همه جا در تهران به سيگار فروشي
پرداخته اند.

دقيقاً اين نقشه استعماري است كه سابقه چهارصد ساله
دارد و اخيراً در كنار ديگر توطئه ها، توسعه آن در كشور ما تشديد شده است. براي
درك اين مطلب كه ترويج و توسعه سيگار در جهان سوم در طرح هاي شيطاني استعماري چه
جايگاهي دارد كافي است بدانيم كه يك شركت كارخانه سيگار سازي انگليسي بنام «فيليپ
موريس»، مارگارت تاچر نخست وزير سابق انگليس را به لحاظ شهرتي كه دارد، جهت
تبليغات سيگار و ترويج و بالا بردن مصشرف آن در كشورهاي جهان سوم با يك ميليون
دلار استخدام كرد، كه با سفر به اروپاي شرقي و خاورميانه و تبليغ مصرف سيگار و
جلوگيري از تصويب قوانين منع آگهي هاي تجارتي مصرف سيگار فعاليت كند، ضمن اينكه
نامبرده خود سيگاري نيست!

بنابراين آيا تأسف آور نيست كه در نمايشگاه اخير بين
المللي تهران، غرفه اي بنام وينستون آمريكائي و غرفه اي بنام روتمن انگليس دائر
گردد؟! و مسئولين نمايشگاه نظاره گر باشند!! و اين تنها انتقاد به عملكرد و سياست
اين نمايشگاه نيست كه در اين مدت اعتراضات شديد از سوي دلسوزان اين انقلاب و اعلام
خطر صدور ضد ارزشهاي غربي از اين طريق به كشور اسلامي ما فراوان بود و شرح اين
هجران و اين خون جگر را به مجالي ديگر موكول مي كنيم.

در هر حال بر اساس گزارش روزنامه كيهان، رئيس سازمان
محيط زيست با انتقاد شديد از حضور شركت هاي عمده سيگار آمريكا و انگليس در اين
نمايشگاه گفت: 20 تا 50 درصد سرطان هاي ريه و مثانه مربوط به دخانيات است و علاوه
بر مضرات اقتصادي تأثيرات مخربي روي جنين و نوزادان مي گذارد. در حال حاضر مبارزه
با دخانيات در آمريكا و اروپا رائج شده و جرائمي براي استعمال دخانيات در اماكن
عمومي اعمال مي شود. وي با اشاره به تبليغات شركت هاي چند مليتي توليد سيگار گفت:
اين شركت ها سالانه 4 تا 5 ميليارد دلار صرف تبليغات مي كنند تا كالاي توليدي خود
را نه در آمريكا و اروپا بلكه بيشتر در كشورهاي جهان سوم به فروش رسانند.

(كيهان-  20/7/71)

در اينجا دو نكته را يادآور مي شويم:

1- با توجه بدانچه به اشاره از نظر گذشت وقت آن رسيده
است كه دولت و ملت و عقلاي قوم دست در دست هم نهاده و به مبارزه با اين آفت انساني
بپردازند و به اتلاف نيروهاي انساني و مادي بيش از اين مجال ندهند.

بررسي حكم شرعي دخانيات

2- مسئله دخانيات «شرب التتن» كه رزوي در ميان اكثر
فقهاي اسلام به عنوان بي ضرر بودن يك عمل مباح تلقي مي شد امروزه كه با مطالعات
علمي، زيان هاي آن محرز گرديده و توطئه استعماري بودن آن قابل انكار نيست، تجديد
نظر جدي را مي طلبد و جا دارد كه در مسائل مستحدثه مورد بحث و مشورت فقيهان قرار
گيرد.

با توجه به اينكه سيگار، «اسراف» و «اتلاف مال است» كه
از آن نهي شده و آثار زيانباري دارد كه تشخيص و گواهي كارشناسان در آن معتبر است و
امروز به زيان هاي قطعي آن تأكيد مي ورزند. و با توج به اينكه استعمال دخانيات،
كمك به نقشه هاي استعماري در آلوده كردن نسل ها بويژه جوانان است و نكته هاي ديگري
كه مي توان بر شمرد آيا احتمال و شبهه حرمت را نمي توان جدّي تلقي كرد؟

لذا هستند فقيهاني از شيعه و سني كه در اين خصوص تصريح
به حرمت كرده اند.

از مرحوم شيخ حرّ عاملي نقل شده كه طي رساله اي مفصّل
درباره دخانيات دلائلي بر حرمت استعمال دخانيات آورده است و آن را مصداق خبائث
دانسته كه در قرآن تصريح به حرمت آن دارد. «و يحرم عليهم الخبائث» و «نزعه شيطاني
بودن» يعني نوعي هوس و بيهودگي و بعلاوه «ضرر و زيان بدني» و «اتلاف مالي» كه
نواهي كلي درباره آنها وجود دارد، از سوي ديگر دخانيات از مبدعات كفار است و آنها
مصرف آن را دامن مي زنند و از اين قبيل…

داستان تنباكو و تحريم آن در عهد ميرزاي شيرازي و خنثي
كردن نقشه انگليسي ها نيز مي تواند يك سند قاطع از احكام ثانوي نيز باشد كه همه فقها
آن را در شرايط خود تأييد فرموده اند.

اين است كه به گفته مرحوم شهيد مطهري در كتاب اصول
فقه:

«اگر طب تشخيص دهد كه فلان چيز مثلاً سيگار ضرر قطعي
دارد و مثلا قلب يا اعصاب را خراب مي كند و موجب كوتاهي عمر مي شود و يا توليد
سرطان مي كند، استعمال آن حرام است»، «اگر ثابت شود كه سيگار سرطان زاست يك مجتهد
به حكم عقل حكم مي كند كه سيگار شرعاً حرام است. متكلمين و اصوليون، تلازم عقل و
شرع را قاعده ملازمه مي نامند. مي گويند: «كلما حكم به العقل حكم به الشرع…»

(صفحات 40و115)

بي تناسب نيست يادآور شويم كه در كنفرانس مبارزه با
استعمال دخانيات كه در مصر تشكيل شد علماي سنّي مذهب سيگار كشيدن را به دليل آثار
زيانبار آن بر سلامت انسان همانند شرابخواري و استعمال مواد مخدر حرام دانسته
اند…

ديدگاه هاي ديگري نيز در اين زمينه وجود دارد. حال با
توجه به آنچه از نظر گذشت آيا نبايد در مسئله دخانيات از نظر شرعي تجديد نظر كرد!
و آيا به صرف عادت و سيره جاريه مي توان از كنار اين مسئله به سادگي گذشت؟!

اگر در گذشته تخصص ها به اين نتيجه نرسيده بودند كه
دخانيات آثار نامطلوبي ببار مي آورد و حكم به اباحه مي شد، امروزه وضع عوض شده و
از سراسر جهان اعتراف به زيانبار بودن دود بگوش مي رسد و كارشناسان بهداشت و درمان
كه تشخيص اين موضوع در مسئوليت آنها است بطور قطع و با ارائه آمار مستند، زيان هاي
دخانيات را گوشزد كرده اند و اگر موضوع از نظر كارشناسان تا بدينجا تمام باشد،
هنگام تصميم و اظهار نظر از سوي كارشناسان اسلامي است.

اميد مي رود صاحب نظران، اين مسئله مهم حياتي را با
نگرش جديد و بررسي ابعاد مالي بهداشتي، اخلاقي و سياسي مسئله، مورد مداقه قرار
داده و تكليف مكلفان را روشن فرمايند…

اما پيش از آنكه حكم مسئله بدان صورت از ديدگاه فقهي
مطرح و قطعي ارائه گردد، اين مسئوليت متوجه كارگزاران امور و نهاد قانونگذاري و
قضائي و اجرائي و طراحان و برنامه ريزان كشور است كه با اين مسئله برخورد جدي
داشته باشند و براي ترك كنندگان امتيازاتي قائل شوند و معتادان به سيگار را توجيه
كنند و معتادان نيز با اندكي تأمل و انديشيدن حكم عقل را بر انگيزه هاي نفساني
مقدم دارند و سلامتي و سرمايه مالي و بدني خود را طعمه اين آتش استعماري ننمايند.

« از اين نكته نيز غفلت نورزيم كه زيانهاي ناشي از دود
بايد هشداري به شهرداري باشد كه اگر از ماشين هاي دودزاي خود كه فضاي شهر را آلوده
مي كند، كم كند و به حل مشكل از اين طريق اقدام نمايد، بسي ارزشمندتر خواهد بود تا
گلكاري و پارك سازي در هر كوچه و پس كوچه تهران».

«ان في ذلك لذكري لمن كان له قلب»