بوسنی و هرزگوین, سرزمین اسلامی در قلب اروپا

بوسنی و
هرزگوین, سرزمین اسلامی در قلب اروپا

غلامرضا گلی
زواره

نگاهی به
گذشته تاریخی:

«کنستانتین»
امپراطور روم که در دوران او ممالک زیر سلطه این امپراطوری از اسکاتلند تا
ارمنستان بسط یافته بود, با عجزی که از اداره این قلمرو وسیع پیش آمد, قدرت مذکور
را به دو بخش شرقی و غربی تقسیم نمود. شبه جزیره بالکان(واقع در اروپای شرقی) در
بخش شرقی این امپراطوری و تحت نظر بیزانس(روم شرقی) اداره می گردید, از آن سوی «
اورخان» فرزند عثمان, دومین پادشاه دولت مقتدر عثمانی, برای اولین بار به اروپا پا
نهاد و « مراد اول» سومین خلیفه عثمانیمقدونیه و صربستان را گرفتو امپراطوری روم
شرقی را خراجگذار خود نمود و با تصرف شهر قسطنطنیه(استانبول فعلی که در ترکیه واقع
است) در سال 1453 م توسط « سلطان محمد فاتح», پرونده امپراطوری روم شرقی بسته شد,
و بدین ترتیب در قرون چهادهم و پانزدهم میلادی , سرزمین اسلاوهای جنوبی ( یوگسلاوی
سابق) به تصرف دولت عثمانی در آمدو اسلام در این دوران در شبه جزیره بالکان و در
اروپای شرقی رواج یافت.

ترک ها
مسلمان گرچه صرب ها را در جنگ «کوزوو»(1) شکست سختی دادند و عده ای از
اشراف را از بین بردند ولی بنا به اظهارات پرفسور «نورمن استیون» استاد تاریخ جدید
در دانشگاه آکسفورد, عثمانی ها با مسیحیانی که در خاک آنان می زیستند از مسالمت
برآمدند و به این ترتیب کلیسای ارتدکس پا به عرصه گذاشت. بخش وسیعی از مردم با
علاقه و شوق اسلام را پذیرا شدند که مردم «بوسنی» در این جریان بر دیگر اقوام و
گروه ها سبقت گرفتند, زیرا این گروه پ, قبل از پذیرش اسلام فرهنگ « بوگومیلی»
داشتند که بر اساس آن خدا را دوست می داشتند و به حقیقت هستی , مهر می ورزیدند و
با آمدن اسلام به خاطر ماهیت معنوی و الهی آن , بدان روی آوردند.البته برخی پژوهش
های تاریخی مبین آن است که سابقه نفذ اسلام در منطقه بالکان به سال 220 هجری باز
می گردد و در این زمان 36 فروند کشتی در ساحل شرقی دریای آدریاتیک, پهلو گرفت و
مسلمین به «یوگسلاوی» سابق قدم نهادند و سه شهر « ایسان, کوتور و بودوا» توسط قوای
اسلام فتح شد. پادشاهان آن زمان اروپا که قدرت تحمل چنین فتحی را نداشتند به
تحریکات منفی دست زدند از آن جمله « لودیک دگوای», حاکم کروات را علیه مسلمین
برانگیختند و گرچه د رسال 250 هجری به موفقیت هایی دست یاغتند ولی در سال 254 هجری
قوای مسلمان مواضع خود را پس از پیروزی درخشان , در بخش هایی از بالکان مستحکم
نمودند.

برخی خواسته
اند جنایات اخیر صرب ها را به زمان سلطه عثمانی بر آنان ربط دهند و این طور وانمود
کنند که مشغول انتقام گیری از مسلمانان هستند, اما واقعیت این است که در هنگام
حکمرانی مسلمین بر این نواحی, مردم گرایش های مذهبی آزاد بودند و حتی بنا به گفته
«صفت هالی لویچ» استاد دانشگاه علوم اسلامی « سارایوو» : سلطان محمد فاتح(2),
عهد نامه ای را تنظیم کرد که بر طبق آن هر کسی آزاد است فرهنگ و آیین خود را داشته
باشد. تا اوایل قرن شانزدهم ایالت بوسنی به لحاظ عمران و آبادانی از افتخارات دو
لت عثمانی به شمار می رفت و جمعیت مسلمان متحدی در آن ساکن بودند. آثار اندازه ای
از فرهنگ و تمدن اسلامی در این سرزمین بنا نهاده شده که هم اکنون از افتخرات این
ناحیه می باشد .

در سال 1699م
بین عثمانی و اتریش جنگی شدید در گرفت که منجر به شکست دولت عثمانی و مستقر شدت
اتریشی ها در بوسنی گردید. در زمان حاکمیت قوای اتریشی و مجاری برای بر هم زدن
تشکل مسلمین, به طور گسترده ای, اقوام مسیحی کروات و صرب را در این سرزمین اسلامی
اسکان دادند و موحدین تحت فشارهای شدید, تبعیض و محکومیت قرار گرفته و بسیاری از
آنان به جرم مسلمان بودن به طرز فجیعی به قتل رسیدند؛ با این حال, اهالی بوسنی در
حفظ فرهنگ خود, استوار و ثابت قدم ماندند.

 در سال1878 م که اتریشی ها به طور کامل در بوسنی
استقرار یافته بودند به مدت چهار ماه جنگی را با نیرو های مسلمان ترتیب داده و پس
از آن به طور اجباری, سنت های مردم را دگرگون نمودند؛ لباس ها تغییر یافت, الگوهای
غربی به جای سنن اسلامی روج گردید خط عربی را حذف و به جای آن خط لاتین را انتشار
دادند. در این دوران, بر اثر فشارهای شدید, 
تعدادی از مسلمانان به تدریج به ترکیه مهاجرت نمودند که رقم مهاجرین به
پنجاه درصد سکنه بوسنی بالغ گردید و موجب تضعیف مسلمانان ساکن در بوسنی شد. اکنون
چهار میلیون مسلمان بوسنی اصیل در ترکیه زندگی می کنندکه از بقای این مهاجرت وسیع
هستند.

در سال 1804
میلادی شخصی به نا « کاراژرژ» که یک شورشی صربی بود قیام نمود و به قتل عام
مسلمانان پرداخت اما با هجوم قوای عثمانی به اتریش گریخت.

در سال1829
میلادی روسیه تزاری بر حسب پیمان« آدریا نویل» سلطان عثمانی را وادار نمود که خود
مختاری «صربستان» را به رسمیت بشناسد ولی تسلط عثمانیان بر نواحی دیگر بالکان تا
زمان فرا رسیدن جنگ اول جهانی ادامه یافت. مسلمانان در طی قرن نوزدهم از سوی دول
اتریش, صربستان و مونته نگرو(3) مورد آزار شدید قرار گرفتند و در سال
1854 میلادی صرب ها به انگیزه صربستان بزرگ , اعلام کردند: «صربستان بزرگ باید
خالی از مسلمان به وجود آید.» و در تعقیب این مقصد , سه بار سرزمین بوسنی –
هرزگوین را مورد تجاوز قرار دادند. بار اول پس از خروج عثمانی, بار دوم پس از
دومین جنگ جهانی و بار سوم پس از انتخابات 29 فوریه 1992 میلادی که طی آن اکثریت
مردم بوسنی به استقلال این سرزمین رای مثبت داده بودند.

در سال1862
میلادی دولت عثمانی بار دیگر توانست حاکمیت خود را بر مونته نگرو و هرزگوین اعمال
نماید ولی در سال 1878 با تشکیل کنگره برلین , صربستان و مونته نگرو از قلمرو
عثمانی جدا شد و بوسنی هرزگوین تحت اداره اتریش و هنگری «مجارستان» قرار گرفت و
گروه کثیری از مسلمین بوسنی قتل عام شدند و عده ای هم به لحاظ فشار زیاد به آیین
مسحیت روی آوردند.

بعد از جنگ
اول و در سال 1917 میلادی نمایندگان نواحی صربستان, کرواسی, اسلونیا و مونته نگرو
با عهدنامه ای که توسط صرب ها و کروات ها تنظیم یافته بود, اتحادیه یوگوسلاوی را
که از اسلاوهای جنوبی تشکیل می یافت, به وجو آوردند, و یوگسلاوی سابق برای اولین
بار در سال 1918 میلادی در صحنه سیاسی جهان ظاهر شد و در این جریان  بوسنی – هرزگوین با وجود مستقل و ملیتی مجزا ,
زیر سیتره اقوام صرب و کروات قرا گرفت که از همان آغاز, در جهت مخدوش نمودن هویت و
برهم زدن مرزهای آن برآمدند. در همین زمان عده ای دیگر از مسلمانان بوسنیایی به
ترکیه عزیمت نمودند.

همزمان
با  جنگ جهانی دوم صرب ها تعدی خود را نسبت
به مسلمانان افزایش دادند و در صدد محو و اجراج آنان بودند و شدید ترین آسیب ها در
این موقع متوجه موحدین بوسنی گردید. گروهی از صرب های افراطی که در «چتینگ ها»
معروف اند 300000 مسلمان را به شهادت رسانیدند و بسیاری را به مناره های مسجد
آویختند حتی در شهر « زاگرب»(4) چهار بسته مرکز ایالت کرواسی مسجدی را
خراب و مفتی مسلمانان را مقابل مسجد به دار زدند, و به نشانه هتک حجاب , پوست صورت
زنان را کندند, سر کودکان را با کوبیدن به صخره ها متلاشی نمودند, زنان و
سالخوردگان را در آب جوش انداخته و اسکلت آنان را در معابر قرار دادند, عده زیادی
را به طور دسته جمعی در گودال های معادن فرو افکندند, بسیاری از مساجد و مراکز
مذهبی که از مواریث فرهنگی و ارزشمند بودند تخریب و یا طعمه حریق واقع شدند.

همزمان با
این سرکوبی ها , رژیم سوسیالیستی در جوامع مذهبی رسوخ نمود و با تحمیل افرادی به
جوامع مذکور به مسخ فرهنگی و تحقیر ارزش های مسلمانان پرداخت. مارشال تیتو که به
سال 1946م در راس قدرت یوگسلاوی قرار گرفت, در آغاز با مسلمین از راه خشونت و فشار
شدید وارد شد و دستور قتل عام آنان را داد که در این جریان هزاران مسلمانان کشته و
تعداد زیادی مسجد به ویرانه مبدل گشت. پس از چندی تیتو از حرکات تهاجمی خود علیه
مسلمین نادم شد و درباره آنان گفت:

« مسلمانان
یوگسلاوی ملیت مستقلی دارند که باید کلیه حقوق آنان را محترم بشماریم و ان ها را
به رسمیت بشناسیم». سپس مسلمانان در کادر مرکزی دولت فدرال راه یافته و در سطح
سفیر و رئیس کمسیون های مجلس و حتی وزیر نفوذ سیاسی داشتند. همچنین وضع فرهنگی –
آموزشی مسلمانان بهبود یافته و جامعه آنان با خصوصیت پایدار و یکپارچگی با آزادی
کامل به فرائض دینی می پرداختند و تماس آنان با جهان اسلام فزاینده بود و دولت
برای روحانیون و تشکیلات مذهبی مسلمان ها تسهیلات ویژه رفاهی و خدماتی قائل گردید.

اما
«میلوشویچ» رئیس جمهور فعلی صربستان به نوعی آپارتاید عقیده دارد و برای ملت بوسنی
حقی قائل نیست. وی در زمان تیتو به کمونیسم تظاهر نمود ولی بعد, حالت فاشیستی و
نوعی ناسیونالیسم نژاد پرستانه به خود گرفت که با این باور, تصمیم به پاکسازی
نژادی گرفت و فاجعه خونین و ماجرای غمبار بوسنی و هرزگوین را به وجود آورد. و صرب
های تحت حمایت ارتش وی در مخالفت با استقلال این جمهوری,جنگی تمام عیار را برعلیه
موحدین مظلوم بوسنی به راه انداخته اند.

مشخصات
جغرافیایی سرزمین مسلمان نشین بوسنی –هرزگوین

بوسنی
هرزگوین با مساحتی برابر51129 کیلومتر مربع وسعت در مرکز شبه جزیره بالکان و غرب
صربستان واقع است(5). این کشور از شمال و غرب با کرواسی و از جنوب شرقی
با مونته نگرو مرز مشترک دارد, بخشی از ساحل دریای آدریاتیک در جنوب این کشور واقع
است و موجب ارتباط آن با آب های آزاد جهان می شود. چهره طبیعی آن را ارتفاعاتی چون
کوه های آلپ دیناری تشکیل می دهد و جلگه های آن در سواحل جنوبی و در طرفین رودخانه
ها واقع اند. رود دانوب و برخی از انشعابات آن و هم چنین دو رودخانه « تیسا» و «
ساوا » در این ناحیه جریان دارند که در مسیر آن ها سدهای مهمی ایجاد شده و با
تولید برق آبی, برق صربستان و مونته نگرو از این طریق تامین می شود. جنگل نیز
قسمتی از این سرزمین را می پوشاند. آب و هوای آن در ناحیه ساحل جنوبی مدیترانه ای
ولی در نواحی دیگر کوهستانی است که تابستان معتدل و زمستانی نسبتا سرد دارد. ذخائر
ارزشمندی چون معادن ذغال سنگ , نفت , گاز, مس, کرم, منگنز, و بوکسیت در بوسنی و
هرزگوین وجود دارد.

صنایع فولاد,
شیمیایی, سیمان, نساجی, اسلحه سازی و الکتریکی در آن استقرار یافته و اکثریت نیروی
کار در بخش صنایع فعالیت دارند, حدود 30% شاغلین کشاورزند و محصولاتی چون گندم –
سیب زمینی, چغندر قند و انگور در این کشور بدست می آید.

بوسنی
هرزگوین 5/4 میلیون سکنه دارد که 44% آن را مسلمانان, 32% صرب و 18% بقیه را کروات
تشکیل می دهند و صرب ها در جنایات و تهاجمات وحشیانه اخیر در صدد بر هم زدن این
ترکیب جمعیتی هستند تا مسلمانان بر اثر کشتارها و مهاجرت های اجباری و ترک سرزمین
خود به اقلیت برسند.

بوسنی از
نژادهای بومی اروپا بوده و کلمه هرزگوین از ریشه آلمانی گرفته شده و به معنای دوک
نشین است. با نفوذ عثمانی ها به این ناحیه, آنان با اسلاوهایی رو به رو شدند که از
سویی کلیسای ارتدکس طرد شده بودند و « بوگ میل » نامیده می شدند, این گروه با
عثمانی ها علیه کلیسای ارتدوکس متحد شده و بعد اسلام آوردند. بوسنی تا سال 1878 م
تحت سلطه عثمانی بود و بعد از آن با آن که به طور رسمی در دست اتریش و مجارستان
قرار گرفت از سنت و فرهنگ اسلامی آن چیزی کاسته نشد.

کروات ها (6)
که بخشی از مردمان ساکن بوسنی هستند بنا به عقیده پروفسور « استیون » از
نژاد آریایی بوده و اساسا کروات از واژه کرد گرفته شده است, این قوم از فلات ایران
به ناحیه بالکان کوچ کرده و در هنگام سقوط امپراطوری روم در بالکان برای خود
قلمروی تاسیس نمودند. در قرن نوزدهم با حمایت غرب, با صرب ها مقابله کرده و به
احیای ملیت کرواتی همت گماردند.کروات ها در طی چند ماه نبرد خونین با قوای صرب بر
سر استقلال کرواسی( محل استقرار کروات ها) به تفاهم رسیده و هنوز چندین هزار نیروی
سازمان ملل در مرزهای آن مراقب آتش بس و صلح هستند.

گروه قومی
دیگر که ساکن بوسنی هرزگوین می باشند, صربها هستند که در سال 1389م در نبردی به
نام پرنده سیاه از مسلمانان شکست خوردند. اینان در قرن نوزدهم ترک های عثمانی را
از خاک خود بیرون رانده و به کشتار شدید مسلمین پرداختند, 66% سکنه صربستان(
ایالتی که در شرق بوسنی واقع است) از این نژاد اند. و اکنون می کوشند تا صربستان
بزرگ را به وجود آورند, بوسنی هرزگوین به دلیل دسترس به دریای آزاد, منابع و ذخائر
فراوان و قرار گرفتن در مرکز بالکان از موقع استراتژیکی خوبی برخوردار بوده و لذا
برای صرب ها اهمیت فراوانی دارد و آنان از اینکه چنین ناحیه سوق الجیشی تحت قلمرو
مسلمین است سخت متوحش گشته و برای رفع نگرانی خود اکنون به این جنایات مخوف دست می
زنند.

با استقلال
دو جمهوری کرواسی(7) و اسلوونی(8) از دولت فدرال, مردم
بوسنی هرزگوین تصمیم گرفتند استقلال خود را به آرا عمومی ارجاع دهند و سر انجام در
دهم و یازدهم اسفند ماه 1370 شمسی اکثریت مردم, برای تشکیل کشوری مستقل رای مثبت
دادند. بعد از این انتخابات 20 منطقه ورودی بوسنی توسط صرب ها مسدود شد و درگیری
خونین آغاز شد و سارایووا به یک مرکز کاملا جنگی تبدیل گشت و صرب ها در شهرهای مهم
به قتل و غارت و ویرانی اماکن مذهبی و خانه های مسکونی پرداخته که در این جریان تا
کنون بیش از 5/1 میلیون نفر آواره شده و 200000 نفر مفقود گردیده اند و متجاوز از
10000 نفر که غالبا زن و کودک بوده اند به طرز فجیعی کشته شده اند. بسیاری در
زندان ها وضع وخیمی دارند و زندانیان از شدت سختی و رنج به مردگان متحرک شبیه اند.
مهندس « لویانوویچ » که به تازگی از زندان صرب ها آزاد شده بود گفت که: در حضور وی
210 اسیر مسلمان و کروات را که سرهایشان با چکش متلاشی شده بود برابر سگ های گرسنه
انداختند. جنایات صرب ها بسیار فجیع است آنان دست های مردان را بسته و سر را می
برند, با قطعات شیشه چشم را از حدقه بیرون می آورند, کودکان را در مقابل چشمان پدر
و مادر قطعه قطعه کرده و طعمه حیوانات وحشی قرار می دهند, خون اسرا را تا سر حد
مرگ می کشند.

بنا به گفته
« هریس اسلاذزچ » در معادن سنگ آهن توماشیکا 5000 نفر زنده زنده در آتش سوختند و
در ناحیه بانیولودکا, گور دسته جمعی 3500 مسلمان بوسنی کشف شد. دو انگشت به علامت
صلیب قطع می شود و بر سینه و بازوان زنان نقش صلیب کشیده و به دختران و زنان نجاوز
می کنند. بنا به گفته سلیموفسکی(9) از سال 1844م تاکنون چهارمین بار که
صرب ها دست به چنین جنایاتی می زنند, آنان ائمه جماعات را کشته و ت کنون 650 مسجد
را که بین 400 تا 500 سال قدمت دارند تخریب نموده اند.

آنان که در
داخل بوسنی – هرزگوین سکونت دارند در حالتی از ناگواری به سر می برند, و با کمبود
مواد غذایی و دارویی مواجه اند و صرب ها از امداد رسانی به مردمان جنگ زده این
سرزمین جلوگیری می نمایند.

شورای امنیت
سازمان ملل هم به جای آن که از شدت این فاجعه بکاهد, مسلمانان بوسنی را تحریم
تسلیحاتی نموده و قطعنامه 770 آن مبنی بر متوسل شدن به قدرت نظامی برای امداد
رسانی به مردم بوسنی هنوز اجرا نشده است. سازمان کنفرانس اسلامی کوشید تا قبل از
تصویب این قطعنامه لغو تحریم تسلیحاتی بوسنی را در قطعنامه بگنجاند که تلاش آن به
جایی نرسید و با وجود آن که دولت های اسلامی و به ویژه جمهوری اسلامی ایران می
کوشند جهان را به منظور متوقف کردن صرب ها از حملات خود و عقب نشینی از
بوسنی-هرزگوین متقاعد کنند, هنوز به موفقیتی دست نیافته اند و حملات درد منشانه
صرب ها همچنان ادامه دارد و مردم مسلمان بوسنی در محاق ستم آنان به صورت گروهی
مظلوم و بی پناه در آمده اند. جامعه بین المللی و غرب نیز در مقابل آن سکوت کرده
اند در حالی که در جنگ صرب ها علیه علیه کروات ها در جریان استقلال کرواسی دنیا
شاهد تحرک گسترده ای از سوی جامعه جهانی 
به ویژه 12 کشور عضو جامعه اروپا برای توقف درگیری ها بود, اما علی رغم
درخواست های مکرر مقامات بوسنی هرزگوین مبنی بر اعزام نیرو, جهت مقابله با صرب ها,
از این کار طفره می روند زیرا وجود یک نظام اسلامی در اروپا برای غرب غیر قابل
تحمل است(10) و از سویی بوسنی هرزگوین برای آنان منافع حیاتی ندارد.
اروپا و امریکا در مناقشات خلیج فارس برای ثبات موقتی و بدست آوردن نفت ارزان و
حفظ منافع خود حاضر شدند نیم میلیون سرباز به خلیج فارس روانه کنند, برخورد تبعیض
گونه منادیان حقوق بشر و مدافعان انسانیت! با این سرزمین, کوس رسوایی این طرفداران
منشور حقوق بشر را پیش از پیش بر ملاء می کند. آلمان در حالی که آوارگان کرواتی را
بدون ویزا به داخل کشور خود راه می دهد, پیشاپیش آوارگان بوسنی را به اتریش
بازگردانیده است. کنفرانس بین المللی لندن نیز برخوردقاطعی در مقابل صرب ها انجام
نداد و مسئله تجاوز به یک سرزمین اسلامی را به جنگ داخلی میان گروه های ملی تعبیر
نموده که این بزرگترین امتیاز برای صربستان محسوب می شود.

در کنفرانس
«لیسبون» ( مرکز پرتقال) , جامعه اروپا در آغاز, تقسیم بوسنی را میان مسلمین, صرب
ها و کروات ها پیشنهاد نمود که چون به منزله تجزیه بوسنی بود از سوی مسلمانان با
آن مخالفت شد, بعد پیشنهاد شد که سه منطقه خود مختار مسلمانان, صرب ها و کروات ها
بر اساس تفاوت های قومی و زبانی مردم در بوسنی هرزگوین به وجود آید که صرب ها با
آن مخالفت ورزیده و در یک اقدام افراطی, قانون اساسی خاصی را برای این جمهوری
تصویب نمودند که بر اساس 75% بوسنی هرزگوین را جمهوری صرب بوسنی هرزگوین تشکیل می
دهد در حالی که صرب ها 32% سکنه این کشور را تشکیل می دهند.

فرهنگ و سنن
مردم بوسنی و هرزگوین

تعداد
مسلمانان جمهوری های تازه استقلال یافته بالکان به 8 میلیون نفر بالغ می گردد که
سنی مذهب و پیرو مکتب حنفی هستند و از نظر قومی 50% از نژاد بوسنی می باشند. دومین
گروه قومی مسلمین, آلبانیانی ها هستند که اغلب در ایلت «کوزوو» سکونت دارند. ترک
های مسلمان و کولی ها چند گروه کوچک نژادی مسلمین می باشند. در نواحی مورد بحث,
متجاوز از 4000 مسجد و 1000 بنای مذهبی و دو کتابخانه علوم اسلامی وجود دارد.
دانشگاه الهیات اسلامی به سال 1977م در بوسنی هرزگوین تاسیس شد و علاوه بر
دبیرستان مذهبی پسران در سال 1978م دبیرستان مذهبی ویژه دختران شروع به فعالیت
نمود. جامعه مسلمین متجاوز از 25 نشریه با 150000 تیراژ دارد, تا کنون مسلمین
چندین بار قرآن را به چاپ رسانیده و صدها هزار نسخه آن را به فروش رسانیده اند.
چاپ کتب مذهبی با تیراژی تا 100000 نسخه انجام می گیرد و از نشریات معروف مسلمین
«گلاسینک» ( به معنی قاصد) را می توان برشمرد که تیراژآن به 8000 نسخه بالغ می
گردد. نشریه « پروپورد» (preporod) هر 15 روز با تیراژ 30000 نسخه منتشر می
شود. مجله اندیشه اسلامی با عنوان «اسلامیسکامیسائو (islamskomiso)
با 8000 نسخه در اختیار مردم قرار می گیرد, زم زم (zem-zem)
و تکویم (takvim)
از دیگر نشریات مسلمین می باشد.

در سال 1919م
مسلمانان به رهبری «محمد سباهو» حزب اسلامی را در این جمهوری بنیاد نهادند. سازمان
مسلمانان جوان در سال 1941م با ابتکار نیروهای جوان بوسنی هرزگوین شروع به کار
نمود و از اهداف اصلی آن مبارزه علیه حرکت های ضد اسلامی و اقامه دستورات اسلامی
است. در بخشی از بیانیه اسلامی این سازمان آمده که:

« هدف ما
اسلامی نمودن کارهای مسلمین است, شعار ما ایمان و مبارزه و جهاد می باشد زیرا
اسلام همه چیز است, اسلام صرفا دین عبادی نیست بلکه نظامی است که می تواند در
جهان, منزلت و پایگاهی مهم داشته باشد».

امروز اسلام
در بوسنی احیا شده و مردم مسلمان برای بازگشت به هویت اسلامی خویش در تلاشند,
رزمندگان بوسنی در به در به دنبال تسبیح می گردند و با پارچه سبز و پیشانی بندی که
بر پسب «لا اله الا الله محمد رسول الله» دارد می کوشند, به نحوی هویت اسلامی خود
را بروز دهند.

جامعه مسلمین
تشکلی است که در راس آن «رئیس العلما» قرار دارد که محل استقرار آن در شهر
«سارایوو» مرکز حکومت جمهوری بوسنی هرزگوین می باشد. در «سارایوو» تعدادی مسجد
وجود دارد که غیر از کاربرد عبادی, مسلمانان در این مراکز با وجود آتش جنگ و خطر
حمله صرب ها به مسائل سیاسی و اجتماعی خود می پردازند. یکی از مدارس مهم این شهر,
مرکزی است که در سال 943 هجری (1537م) توسط سرباز عثمانی غازی هسرفیک بنیان گذاری
شد در این مدرسه تفسیر قرآن, فقه, اصول و حکمت تدریس می شود و هزینه آن از طریق
خودیاری مسلمین تامین می گردد. مجله البعث الاسلامی و چند نشریه دیگر از انتشارات
این مدرسه است. کتابخانه غازی خسروبیک که در همین سال در سارایوو افتتاح شده از
مهمترین و ارزشمندترین گنجینه های اسلامی به شمار می رود. چندی قبل مسلمانان در
ساریوو خبرگزاری «مینا» را تاسیس نموده تا از این طریق اطلاعات و اخبار خود را در
اختیار جهانیان به ویژه سرزمین های اسلامی قرار دهند.

زبان و خط
مردم بوسنی, «بوسات چیتسا» است که خط و شیوه متابت /ان عربی ولی گویش بوسنی دارد
مردم بوسنی اخلاق خوبی داشته و بسیار مهمان نوازند و به انقلاب اسلامی ایران علاقه
مند هستند.

ایران و
بوسنی هرزگوین

بازرگانان
مسلمان ایرانی ضمن مهاجرت به این سرزمین در نشر آیین اسلام کوشیدند, زبان فارسی در
آن رواج دارد و حتی نویسندگان و شعرایی در این منطقه وجود داشته اند که آثار منظوم
و منثوری به یادگار گذاشته اند. ترجمه مکرر از رباعیات خیام و گلستان سعدی به زبان
های محلی و وجود منابع متعددی در خصوص فرهنگ و تمدن ایرانی در کتابخانه غازی
خسروبیک و مدرسه علوم دینی علاء الدین ثانویه در ناحیه کوزوو دلایل بارزی از نفوذ
فرهنگ ایرانی در این سرزمین می باشد. «یعقوب سلیموسکی» رئیس العلمای بوسنی عقیده
دارد که اجدادش خراسانی بوده اند. وی اضافه می کند که مسلمانان بوسنی شاعران پارسی
گوی در گذشته داشته اند. فرهنگ مسلمانان با ادبیات ایرانی پیوند دارد و آنان برای
شعرای اهل عرفان ایرانی چون مولوی و حافظاحترام خاصی قائل اند. انقلاب اسلامی,
مسلمانان بوسنی را از حالت رخوت و جمودی بیرون آورده و بنا به گفته« مصطفی سریچ»
استاد دانشگاه ساریوو:«توجه بیستر به دین و مذهب در نواحی مسلمان نشین به خاطر
اثرات انقلاب اسلامی می باشد». مساجد, بازارها و تکیه های ساریوو هر بیننده ای را
به یاد اماکن اسلامی و تاریخی اصفهان می اندازد.

جمهوری اسلامی ایران تجاوز صرب ها را به بوسنی
هرزگوین محکوم کرده و از روزها آغازین این نبرد, صدور نفت را به صربستن و مونته
نگرو قطع نمود و با تلاش ایران کشورهای اسلامی در استانبول گرد آمده و خواستار
اعمال تحریم های شدیدی علیه دولت فدرال شدند. همچنین جمهوری اسلامی چندین بار
مخالفت خود را با جایگزین نمودن صربستان و مونته نگرو به جای یوگسلاوی سابق اعلام
نموده است و در راستای اهداف بشر دوستانه و کمک به مردم بوسنی تا کنون در چند نوبت
کمک های اهدایی خود را به مردم مظلوم این سازمان تحویل داده است.