زيارت امين الله عليه السلام

زيارت امين
الله عليه السلام

قسمت دوم

آيت الله
محمدي گيلاني

زيارت اعتاب
مقدسه انبياء عظام و ائمه وشهداء صلوات الله عليهم، از عاليترينه مظاهر تولي و
تبري است* ام رضا عليه السلام با قامه آن* معتبرترين کتاب در باب زيارت، کامل
الزيارت ابن قولويه قومي «ره» است* اني کتاب از اصول معروفه شيعه است که با توثيق
عام از رجال اسنا آن، مشکل بزرگي حل گرديده است* توثيق عام علي بن ابراهيم از رجال
اسناد روايات تفسيرش از اين قبيل است* استفاده صاحب وسائل از اين اصل.

در مقاله
پيشين بيان شده که تشريع زيارت مراقد مطهر انبياء و ائمه اطهار و صلحاء صلوات الله
عليهم الطاف حکيمانه خداوند متعال است. تذکره فضائل آنان و اظهار عشق و محبت بآنها
و طرد و لعن به دشمنانشان و تبري و  بيزاري
از آنها دو جناح صعود به معالي اخلاق است. و از سنت و سيره عملي تعليم و تربيت
تولي و تبري نسبت به اخلاف و نسل آينده است.

و همين است
مقصود امام رضا عليه السلام در فرماني که به ريّان بن شبيب «ره» داده اند، ريان مي
گويد: «روز اول محرم، خدمت امام رضا عليه السلام رسيدم فرمودند… يابن شبيب اگر
خوشحالت مي کند که خدايتعالي را بدون هيچ گناهي ملاقات کني، زيارت کن حسين را و
اگر خوشحالت مي کند که با ما در بهشت همنشين شوي لعنت کن بر قاتلان حسين…» (نفس
المهموم – ص23)

به زيارت و
بيان فضائل و اظهار عشق و محبت به حسين عليه السلام که تولي است امر فرموده و به
موازات آن لعن بر قاتلان آن حضرت عليه السلام را که تبري است فرمان مي دهد، و زوار
محترن مشاهد مشرفه و عتبات عاليات با اجراء اين دو امر «تولي و تبري» ارزشمندترين
اجر رسالت را اداء مي کنند و اين عمل آنها جميل ترين سيماي مودت في القربي است، و
اطاعتي است از کريمه : »و يقطعون ما امر الله به ان يوصل و يفسدون في الارض اولئک
لهم اللعنه و لهم سوء الدار» (الرعد – 25)

به زيارت و
بيان فضائل و اظهار عشق و محبتع به حسيه عليه السلام که تولي است امر فرموده و به
موازات آن لعن بر قاتلان آن محترم عليه السلام را که تبري است فرمان مي دهد،  زوار محترم مشاهد مشرفه و عتبات عاليات با
اجراء اين دو امر «تولي و تبري» ارزشمندترين اجر رسالت را اداء مي کنند و اين عمل
آنها جميل ترين سيماي مودت في القربي است، و اطاعتي است از کريمه: «و يقطعون ما
امر الله به ان يوصل و يفسدون في الارض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدارس» (الرعد
– 25) زيرا احدي ترديد نمي کند که تجاوز بحريم قربي، از اعظم قطيعات است.

محکمترين
کتاب در نزد شيعه در باب زيارات، کتاب شريف «کامل الزيارات» است که اين امر مهم را
کفايت مي کند و اسناد زيارات منقوله در آن را به معصوم عليه السلام مرتبط مي سازد.

مؤلف اين
کتاب گرانقدر، مولانا الفثسه الاقدم جناب شيخ ابوالقاسم جعفر بن محمد بن قولويه
قمي «ره» است که استاد رئيس رؤساء الفقهاء الاماميه شيخ مفيد «ره» است که اين دو
جناب مزارشان،در پائين پاي مبارک حضرت موسي بن جعفر عليهما السلام است، و وفات ابن
قولويه مذکور 367-368 است.

مؤلف بزرگوار
از امام المحدثين جناب کليني «ره» روايت مي کند و والد ارجمند ايشان محمد بن
قولويه «ره» است که در مزار شيخان قم مدفون است و او از اخيار اصحاب سعد بن
عبدالله اشعري قمي است. هيچ کس از باب کتب رجال شيعه در وثاقت صاحب کامل الزيارات،
تأمل نکرده است، جناب شيخ الطائفه  «ره» در
فهترست او را به وثاقت ستود ه و نجاشي «ره» او را به «من ثقات اصحابنا و اجلائهم
في الحديث و الفقه» توصيف نموده است و همچنين علامه حلي «ره» در خلاصه و ديگر
رؤساء مذهب شيعه.

کافي است در
مدح کتاب کامل الزيارت، تعبير شيخ الاسلام مجلسي مولانا محمد باقر در کتاب بحار
الانوار  «کتاب کامل الزياره من الاصول
المعروفه و اخذ منه الشيخ في التهذيب و غيره من المحدثين». (ج1-ص27)

يکي از برکات
اين کتاب اين است که رحال اسناد آن، يکجا مورد توثيق مؤلف واقع شده است که حجت بر
توثيق کثيري از آنان فقط توثيق جناب ايشان است که در آغاز کتاب مي فرمايد:

«در اين کتاب
از غير ائمه اطهار عليهم السلام روايت نکرديم و مي دانيم که احاطه بر همه روايات
وارده در اين باب ميسومان نيست. ولي آنچه از روايات در اين باره از ناحيه ثقات
اصحاب ما رسيده است، روايت کرديم».

اين تعبير
جناب ايشان به عنوان «توثيق عام» مورد قبول اساطين مذهب واقع گرديد و رجال واقع در
سلسله اسناد کتاب مذکور بوثاقت شناخته شدند اگرچه در رواياتي غير روايات کامل
الزيارات باشند.

توضيح آنکه
وثاقت راوي بشهادت ثقه ثابت مي شود در اين جهت فرقي نيست که ثفه به وثاقت شخص معين
و مخصوصي شهادت دهد، يا در ضمن توثيق جماعتي شهادت دهد و هيچ فرقي در ثبوت وثاقت،
به توثيق ثقه، بين دلالت مطابقي و دلالت تضمني نيست که توثيق رجال اسناد کتاب کامل
الزيارات بدينگونه واقع شده اسد، و بر اين اساس است که اساطين مذهب به وثاقت همه
رجال و مشايخ علي بن ابراهيم قمي «ره» که در اسناد روايات منتهي به ائمه اطهار
عليهم السلام در کتاب تفسيرش واقع شده اند، حکم مي کنند، زيرا علي بن ابراهيم در
مقدمه تفسيرش بنحو عام توثيقشان کرده و فرموده:

«و نحن
ذاکرون و مجزون بما ينتهي الينا من مشايخنا و ثقاتنا عن الذين فرض الله طاعتهم»
اين عبارت، بروشني دلالت مي کند که آنچه در تفسيرش روايت فرموده اند از ثقات اصحاب
ما مي باشد.

و ظاهراً
صاحب وسائل الشيعه «ره» نيز از همين اصل بهره برداري کرده اند، آنجا که در مقدمه
ششم،شهادت جماعتي از اساطين مذهب را بر صحت کتابهائي که قبلا از آنها نامبرده است،
نقل نموده، مي فرمايد:

«وقد شهد علي
بن ابراهيم ايضاً بثبوت احاديث تفسير و انها مرويه عن الثقات عن الائمه عليهم
السلام و کذلک جعفربن محمد بن قولويه فانه صرح بما هو ابلغ بما هو ابلغ من ذلک في
اول مزاره». (ج2- ص68)

مرادشان اين
است که همانطور که توثيق عام علي بن ابراهيم و ابن قولويه عليهما الرحمه وسيله
ثبوت وثاقت رجال اسناد کتابهاي آنان در نزد رؤساء و اسطين مذهب گرديده و با اين
توثيق عام از يک فرد به افراد کثيري محکوم به وثاقت مي شوند و بر آنان اعتماد مي
نمايند، بطريق اولي توثيق عام اساطين و فقهاء عظام و شهادت آنان برصحت کتابهاي نامبرده
بايد چنين باشد.

مقصود ما از
اطاعه کلام درباره کتاب کامل الزيارات و جلالت مؤلف آن، اين است که «زيارت امين
الله» را جناب ابن قولويه در کتاب مذکور با سند از امام صادق عليه السلام روايت
کرده و تقريبا مطابق همين متن در بحار اانوار از فرحه الغري سيد غياث الدين بن
طاوس حلي ره نقل نموده که راوي آن جابربن يزيد جعفي از امام باقر عليه السلام که
طبق اين روايت امام باقر عليه السلام ميفرمايد:

«کان أبي علي
بن الحسين عليه السلام قد اتخذ منزله من بعد مقتل ابيه الحسين بن  علي عليه السلام بيتاً من شعر و اقام بالباديه
فلبت بها  عذه سنين کراهيه لمخالطه الناس و
ملابستهم و کان يصير من الباديه بمقامه بها الي العراق زائرا لابيه و جده عليهما
السلام… فخرج سلام الله عليه متوجها الي العراق لزياره اميرالمؤمنين صلوات الله
عليه و انا معه و ليس معنا ذو روح الا الناقتين فلما انتهي الي النجف من بلاد
الکوفه صار الي مکان منه فبکي حتي اخضلت لحيه بدموعه و قال…». (ج100- ص267)

«پدرم امام
زين العابدين عليه السلام بعد از شهادت پدرش امام حسين عليه السلام، بيتي از مو
يعني خيمه موئي در بيرون شهر فراهم آورده بود که براي اقامه ماتم آنجا تشريف مي
بردند و از اختلاط و آگاهي مردم بر اين امر کراهت شديد داشت و گاهي از همانجا براي
زيارت پدرش حسين و جدش اميرالمؤمنين عليهما السلام به عراق سفر مي کردند، در يک
سفري که براي زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام متوجه عراق شد، من همراهش بودم و
همراه ما صاحب روحي نبوده مگر دو ناقه چون از بلاد کوفه منتهي به نجف
گرديدند،  در مکاني از آن، قرار گرفتند و
آنچنان گريستند که محاسن شريفش از اشکهاي ديدگانش خيس گرديد و فرمودند…».

و برادر امام
باقر عليه السلام عمربن علي بن الحسين مي گويد:

«لما قتل
الحسين بن علي عليهما السلام لبسن نساء بني هاشم السواد و المسوح و کن لا يشتکين
من حر و لا برد و کان علي بن الحسين عليهما السلام يعمل لهن الطعام للماتم». (جامع
احاديث الشيعه آيه الله العظمي البروجردي –ج –ص360)

يعني: «چون
امام حسين عليه السلام شهيد شد، زنان بني هاشم جامه هاي سياه و پلاس پوشيدند و
سرما و گرما برايشان يکسان بود و امام زين العابدني عليه السلام طعام آنها را در
اين ماتم فراهم مي کرد».

لازم بدانستن
است که اين عزاداري فاطميات و هاشيمات بسيار شديد و سالها بدارزا کشيد: في تهذيب
الشيه ره عن مولانا الصادق عليه السلام قال: «لقد شققن الجيوب و لطمن الخدود
الفاطميات علي الحسين بن علي عليه السلام و علي مثله تشق الجيوب و تلطم الحدود».
(ج8 –ص 325 و بلاذ الاخبار ج14 –ص 112)

و ابن نما
عليه الرحمه از امام صادق «ع» روايت کرده:

قال: «ما
اکتحلت هاشيمه و لا اختضبت و لا ر أي في دار هاشمي و خان خمس حجج حتي قتل عبيدالله
بن زياد لعنه الله تعالي».

يعني:
عزاداري هاشيمات و فاطميات بدينگونه بود که گريبانهاي خويش را چاک مي زدند و بر
گونه هاي خود سيلي مي زدند و در شهاد حسين و چنين عزاداري براي مثل حسين عليه
السلام شايسته و بايسته است. و تا پنجسال سرمه و خضاب استعمال نکردند و طبخ طعامي
نداشتند تا آنکه عبدالله بن زيا را کشتند».

و در همه اين
مدت امام زين العابدين عليه السلام در عين رسيدگي باين عزاداران، کرارا راه طولتني
و خطرناک بين مدينه و عراق را با  شتر طي
مي نمود و بزيارت جد و پدرش مشرف مي گرديد و بدينوسيله تولي و تبربري را تعليم مي
دادند.

ادامه دارد