تاجیکستان در چنگال تفاله های الحاد

تاجیکستان

در
چنگال تفاله های الحاد

غلامرضا
گلی زواره

اشاره

به
لحاظ جغرافیای سیاسی، جمهوری های مسلمان نشین واقع در شرق دریای خزر  «آسیای میانه» نام دارند که بخش اعظم آن همان
ماوراء النهر می باشد،ای تقسیم بندی با 
«آسیای مرکزی» که یک منطقه وسیع جغرافیائی است تفاوت دارد، آسیای مرکزی
کوهستانها  فلاتهای مرتفعی را در بر می
گیرد که فلات آناتولی در غرب، فلات ارمنستان در جنوب غربی و جبال پامیر در شرق آن
است که از این مناطق چندین رشته کوه و گره کوهستانی منشعب می شود.[1]
اما آسیای میانه شامل چهار جمهوری تازه استقلال یافته قرقیزستان است که در حوضه
آبریز دو رودخانه بزرگ جیحون و سیحون قرار گرفته است. این منطقه به جز قزاقستان
است کهبین 35 درجه تا 45 درجه عرض شمالی و 5/52 درجه و 80 درجه طول شرقی قرار
گرفته که فاصله شرقی ترین تا غربی ترین نقطه آن 2300 کیلومتر و فاصله شمالی ترین و
جنوبی ترین آن 1800 کیلومتر می باشد. مساحت این چهار جمهوری به حدود 1240000
کیلومتر مربع بالغ می گردد.[2]

در
نیمه نخست قرن اول هجری، اسلام توسط «احنف بن قیس» به منطقه آسیای میانه و قفقاز
راه یافت، در سال 54 هـ ق مسلمانان از آمودریا گذشته و در سال 56 هـ ق بخارا را
فتح نمودند و در سال 134 هـ ق در کرانه های رود طلاس، قوای امپراطوری چینی سلسله
تانک را که برای حفاظت منطقه آسیای میانه آمده بودن درهم شکستند، [3]

 در عهد خلافت امویان و عباسیان این ناحیه صحنه
قیام های پی دپی، علیه خلافت بود، در فاصله بین قرون سوم و ششم هجری ترکمانان و در
پی آن ازبکان به اراضی آسیای مرکزی به تصرف قبایل کوچ نشین ازبک در آمد که در سال
915 هـ ق شا اسماعلیل صفوی آنا را شکست دا، در قرن هیچده میلادی بخارا به تصرف
نادرشاه افشار درآمد، از سده هیجده و نیمه نخست سده نوزده میلادی فعالیت روسیه تزاری
در این اراضی شدت گرفت، در این عصر آسیای مرکزی به چند خان نشین منقسم گردید که
خان نشین های خیوه و بخارا از آن جمله بودند.[4]
تصرف سرزمین های آسیای میانه به دست قوای روس نتوانست از پیشرفت و نفوذ اسلام در
این نفاط بکاهد و در این مدت آسیای میانه با جهان اسلام ارتباطی پیوسته داشت و
برخلاف تنوع نژادی و پیچیدگی قومی مبانی ارزشمند اسلامی در وحدت و تشکل آنان دخالت
قابل توجهی داشت، حتی در سال 1917م باکو و سمرقند بیشتر به سرزمین اسلام انس داشت
تا به مسکو و پطروگراد.[5]
سلطه هفتا ساله نظام مارکسیستی بر مردمان موحد این سامان گرچه اقتدار سیاسی و هویت
فرهنگی آنان را تا حدودی تضعیف نمود اما نتوانست از اعتقادات راستین مسلمانان
آسیای میانه چیزی کم کند و با فروپاشی شوروی در 12 دسامبر 1990م بازگشت به خویشتن
اصیل و همبستگی معنوی بین مردمان این نواحی شکل فزاینده ای به خود گرفت. ذیلاً
گذری داریم به ویژگی های جغرافیائی، فرهنگی وسیاسی جمهوری تاجیکستان که یکی از
جمهوری های آسیای میانه می باشد.

مشخصات
جغرافیائی تاجیکستان

جمهوری
تاجیکستان با وسعتی بالغ بر 143100کیلومتر مربع در شمال افغانستان و شرق ازبکستان
واقع است. از سمت شمال با قرقیزستان و از سوی مشرق با ایالت ترکستان شرقی(سین
کیانگ) چین مرز مشترک دارد، حدود 90% تاجیکستان را ارتفاعات سلسله جبال تین شان،
حصار و پامیر پوشانیده و نیمی از اراضی آن در ارتفاع بیش از 3000 متری از دریای
آزاد پر برف و بسیار سرد هستند به گونه ای که در زمستان دمای هوا در این نقاط به
60 درجه زیر صفر می رسد، تابستان های آن گرم و مرطوب است.[6]دروه
وسیع و سرسبز «فرغانه» که به «بهشت آسیا» موسوم استو رودخانه مهم سیحون (سیردریا)
از آن می گذرد، از دیرباز به دلیل برخورداری از منابع آب فراوان و خاک حاصل خیز،
اهمیت زاید الوصفی داشته است که به همین جهت مهمترین کانون های شهری و فرهنگی
آسیای میانه در این ناحیه واقعند، دوشنبه مرکز حکومت تاجیکستان در مجاورت این دره
مهم قرار دادر بواسطه نقش مهم و حیاتی این دره از نقطه نظر اقتصادی و حتی در ترسیم
خطوط مرزی جمهوری های ازبکستان، تاجیکستان، قرقیزستان و حتی قزاقستان سعی شده که
هر یک به نحوی از مزایای این منطقه استراتژيک بهره مند گردند. بدین جهت نقشه سیاسی
جمهوری های یاد شده در این بخش شکل پیچیده ای به خود گرفته و امتداد خاک هر کدام
به صورت پیشفتگی باریکی در داخل دره مزبور،کشیده شده است.

تاجیکستان
دارای4 استان یا ولایت به نام های خجند، کولاب، قوزغان تپه و ولایت خودمختار
بدخشان کوهی می باشد به علاوه 44 ناحیه دیگر و 18 شهر دارد، مرکز حکومت آن شهر
«دوشنبه» است که تا سال 1961م به استالین آباد[!] معروف بود، شهر دوشنبه با 125
کیلومتر مربع در وادی حصار در ارتفاع 900 متری از سطح دریای آزاد واقع شده و از
نقطه نظر تاریخی سابقه آن به سال 1676م باز می گردد ولی از سال 1924م به عنوان
پایتخت جمهوری شوروی سوسیالیستی خود مختار تاجیکستان و از سال 1929م به عنوان
پایتخت جمهوری تاجیکستان شناخته شد، با فروپاشی شوروی، استقلال این جمهوری در 9
سپتامبر 1991م تحقق یافت و مرکز حکومت آن شهر مزبور قلمداد گردید. دوشنبه در سال
1925م در میان انبوه درختان جنگلی تنومند در کناره شرقی رودخانه ای به شیوه ای
مردن بازسازی گردید و با وجود نوساختگی شهوری قدیمی به نظر می رسد، تندیس فردوسی،استوار
و برومند بر کرسی سنگی بلندو فراخی رو به شرق در میدان آزادی که در امتداد میدان
رودکی قرار گرفته، ایستاده است.

تاجیکستان
5300000 نفر سکنه دارد که از این تعدا 8/58% تاجیک، 23% ازبک، 4/10% روس، 1/2%
تاتار، 3/1% قرقیر و 9/% اوکرائین و بقیه ملیت های دیگر هستند، این کشور در سال
1913م حدود 3/1میلیون و در سال 1986م 8/3 میلیون سکنه داشته است.

بزرگترین
گروه قومی این سرزمین تاجیک ها هستند، در افغانستان و دو شهر سمرقند و بخارا که هم
اکنون جزء قلمرو ازبکستا می باشند نیز تاجیک ها سکونت دارند. لفظ تاجیک صورت قدیمی
تر تازیک و از قبیله طی (منسوب ه اعراب) می باشد و ظاهراً اقوام ایرانی آسیای
مرکزی، کشور گشایان مسلمان را بدین عنوان می خواندند و چون این عقیده قبلاً رایج
بود که ایرانی اگر مسلمان شود، عرب می شود، از طرفی غالب مسلمانانی که ترکان از
آنان خبر داشتند مسلمان بودند، لفظ تاجیک در نزد ترکان به معنی ایرانی (در مقابل
فرمانروایان ترک) تلقی گردید، تاجیک ها از اعقاب ساکنین سغد قدیم [7]می
باشند که بر اثر فشار مهاجرین و کشورگشایان به نواحی کنونی تحت قلمرو تاجیکستان
روی آورده اند.[8] زبان
تاجیکی در قرن پانزدهم میلادی در مرغیلان و تا آخر قرن هیجدهم در رو نفوذ خود را
نگمناه داشته است و تا آغاز استیلای استعمار انگلیس بر هند، در این شبه قاره،
متداول بوده و فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع و غیاث اللغات در هندوستان باین زبان
تدلیف شده است.[9]

بیش
از 85% مردم تاجیکستان در وادی ها، دامه کوه ها و دشت های بین کوهی زنگی می کنند.
سرزمین تاجیکستان تنها کشور، با گویش فارسی در آسیای مرکزی است که در گذشته جزء
گورنو- بدخشان بوده[10]و
در سال 1870 م شمال آن تحت نفوذ سیاسی روسها درآمده است، در سال 1918م تاجیکستان
بخشی از جمهوری خودمختار ترکستان شوروی گردید و در سال 1924م به عنوان یکی از
جمهوری های پانزده گانه شوروی به این کشور پیوست، با روی کار آمدن بلشویک ها خط
فارسی که مورد استفده مرمان تاجیکی بود به خط کریل که نوی خط لاتین است تبدیل شد و
زبان فارسی را در این خطه تضعیف نمود. در سال 1936م جنبش های اساقلا طلبی باسماچ
ها سرکوب شد و رهبران تاجیک قلع و قمع شدند، این کشور تا سال 1990م بیش از 60 سال
با نظام کنونیستی و تحت تعلیمات الحادی اداره می گردید که در تاریخ مزبور تحولات
سریع که در شوروی سابق بوقوع پیوست، تاجیکستان را به ورطه آشوب و کشتار کشانید.

مسائل
فرهنگی:

86%
مردم تاجیکستان پیرو آئین جاودانی اسلام می باشند که بخش عمده ای از آنان را اهل
سنت تشکیل می دهند و اهل سنت این سامان غالباً پیرو مذهب حنفی هستند.[11]
به همین دلیل رهبران مذهبی این جمهوری به طور سنتی با مراکز اسلامی کشورهای عربی
به ویژه مصر ارتباط داشته اند.

گرایش
دینی گرچه بین عده ای از مردم تاجیکستان نیرومند است اما چندان فراگیر نمی باشد،
زیرا در مدت چند دهه سلطه کمونیستی آموزش علوم دینی به طور رسمی در آن متوقف بوده
و طالبان قادر نبوده اند برای تحصیل یا تکمیل معلومات اسلامی به کشورهای مسلمان
مسافرت کنند، با این حال تظاهرات هفت هفته ای مردم برای سرنگونی رحمان نبی اف- از
اعضای حزب کمونیست شوروی سابق و رئیس پارلمان این کشور از نمونه های بارز بازگشت
به اعتقادات دینی است، اعتراض های مذکور به صورت برگزاری نمازهای جماعت در مساجد و
اماکن عمومی تجلی نمود و معترضین در چادرهایی با مراسم دعا، قرائت قرآن و سخنرانی
مردم را تحت تأثیر احساسات مذهبی و هیجان های اسلامی قرار می دادند، زنان  تحت تأثیر این برنامه های مذهبی به پوشانیدن
اندام و رعایت حجاب ترغیب شدند، [12]
متأسفانه به دلیل توطئه کمونیست ها که با حمایت روسیه و استکبار جهانی توام گردید،
مسلمانان موفق نشدند نظام امور این سرزمین را به دست گیردند.

از
مسائل مهم، در هویت فرهنگی تاجیکستان، زبان فارسی است که در دوران سلطه الحاد
براین کشور، کمونیست ها با فشار زیاد می کوشیدند تا تاجیک ها، این زبان را که موجب
قرابت تاریخی ، فرهنگی و ادبی با ایران می شد فراموش کنند. در راستای چنین هدف
شومی، روس ها آموزش خط فارسی را متوقف نمودند و خط سیریلیک را رواج دادند و با
نفوذ و مهاجرت افراد روسی به این جمهور و راه یافتن در مراکز عملمی، فرهنگی و
اداری زبان ورسی در این کشور حضور بیشتری یافت و تا قبل از استقلال، مردم زبان
فارسی را با خط روسی می نوشتند و این روند هنوز کم و بیش ادامه دارد، حدود یک سال
قبل دولت  در تاجیکستان زبان فارسی را به
عنوان زبان رسمی اعلام نمود و به همه مردم حتی روس ها ده سال فرصت داد تاآن را فرا
گیرند و قرار است تا سال 1994 م خط به فارسی بازگردد، علاقه مردم تاجیکستان به
زبان فارسی به اندازه ای است که اولین جشن سالگرد استقلال خود را با پرده برداری
از پیکره فرودسی آغاز کردند در هنگام نصب آن با هم زمزمه می کردند:

بسی
رنج بردم در این سال سی

                عجم زنده کردم بدین پارسی

مشکل
اصلی بر سر راه زنده شدن این زبان در بین تاجیک ها، کمبود شدید مربّی و نبودن کتاب
های درسی مناسب و آثار ادبی و علمی به زبان فارسی است، [13]
ایران در این زمینه می تواند به تألیف کتبی دست بزند که تا هم مطابق با ذوق مردم
تاجیک باشد ونیز به ارزش های ملی آنان احترام بگذارد و در ضمن محتوای خوب این کتاب
ها علاقه به بینان های عقیدتی  ادبیات
فارسی را در آنان تقویت نماید، اینکه تاجیک ها با مشاهده ایرانی ها دچار هیجانات
شدید و شوق زدگی می شوند از وابستگی آنان به ادب پارسی و فرهنگ ایرانی در گزارش
سفر خود به تاجیکستان می نویسد: «در تمام مدتی که از میان انبوه مردم می گذشتیم،
همه کف می زدند و همراه با گل افشانی و لبخند، پیاپی فریاد می کردند: نوردیده، تاج
سر، خوش آمدید، خوش آمدید».[14]

چاپخانه
های این جمهوری محدود، ضعیف و قدیمی هستند و در جهت نشر آثار فارسی ناتوانند و
لازم است مراکز انتشاراتی ایرانی، مردم تاجیکستان را در جهت غنای فرهنگی یاری
دهند. خصوص آنکه مرمان این مرز و بوم به ایران و انقلاب اسلامی عشق می ورزند و از
سویی کشورهای عرب همچون عربستان سعودی جهت ایجاد جاذبه مشغول ارسال کمک های زیادی
به تاجیکستان می باشند که ارسال قرآن و کمک مالی به امور دینی و اعطای فرش های
مساجد از جمله این کمک هاست.

تاجیکستان
3112 دبستان و دبیرستان با 1330000 دانش آموز دارد، همچنین این جمهوری از وجود 12
دانشگاه با صد هزار دانشجو بهره من است، کتاب های دانشگاهی به زبان روسی در اختیار
دانشجویان قرار گرفته است، آکادمی علوم تاجیکستان با چهار شعبه علمی و 700 نفر با
درجه دکترا و 4500 کارمند علمی- تخصصی مشغول فعالیت است، این دانشگاه با مراکز
علمی و دانشمندان اغلب کشورهای جهان رابطه دارد. اکثریت مردم تاجیکستان باسوادند و
غالباً اهل مطالعه می باشند و بویژه به شعو و متون ادبی علاقه دارند. کتاب «طرز
آموزش خط و زبان فارسی» در طول یک سال سه بار انتشار یافت، سلانه بین 700 تا 800
جلد کتاب در این کشور انتشار می یابد که اکثر آنها در موضوعات علوم انسانی است و
هم اکنون روزنامه های پیوند و سامان به زبان فارسی چاپ می شود،در تاجیکستان 126
مجله و روزنامه وجود دارد که 3 تای آن مربوط به بخش خصوصی و بقیه در انحصار دولت
است، 13 عنوان از این نشریات  سراسری و 10
عنوان هم به صورت هفته نامه می باشد، روزنامه های «جمهوریت»، «راز و نیاز با
مردم»، و روزنامه خصوصی «چراغ روز» بالاترین تیراژ را دارند.[15]

در
وضع فعلی نشریه ای به نام «چشمه» برای کودکان و روزنامه ای به نام «آمو» به خط
فارسی در حال انتشار می باشد. منابع تغذیه و روزنامه ها بیشتر افغانستان و مراکز
فرهنگی کابل و مسکو است و سردبیر روزنامه ها تمایل دارند از مقالات نشریات ایرانی
بهره مند شوند.

از
آثار ارزشمندی که تاجیک ها به تدوین آن اقدام نموده اند، دائره المعارف تاجیکستان
در 8 جلد است، در مؤسسه شرق شناسی و ایران شناسی حدود 11 هزار نسخه خطی وجود دارد
که تمامی آنها به خط فارسی است.

از
لحظ فرهنگی، تاجیکستان چون جزیره ای فارسی زبان در بین جمهوری های ترک زبان و
ماتریالیست های چین و روسیه محصور شده که با مهد تمدن فرهنگ اسلامی یعنی ایران
کمتر رابطه دارد و احداث خط آهنی بین ایران و تاجیکستان تا حدودی این جمهوری را از
انزوای فرهنگی بیرون می آورد. به دلیل سلطه چندین ساله الحاد بر این مرز و بوم بین
زنان،بی بند و باری مشاهده می شود. در حال حاضر دو کانال تلویزیونی به طور تمام
وقت در طول شبانه روز از مسکو برنامه های توام با فساد غربی را در این جمهوری پخش
می نماید، تبلیغات رسانه های غربی بویژه رادیو آمریکا و رادیو بی بی سی نیز شبهاتی
را در اذهان مسلمانان تاجیکستان در خصوص مسائل جهان اسلام و اندیشه های مذهبی و
انقلاب شکوهمند اسلامی ایجاد می کند.

نظری
به تحولات سیاسی تاجیکستان

با
فروپاشی شوروی، استقلال تاجیکستان در نهم سپتامبر 1991م تحقق یافت و نهضت مردم که
بر بنیانی عقیدتی استوار بود منجز به روی کار آمدن اپوزیسیون متشکل از حزب نهضت
اسلامی، دموکرات ها، سازمان رستاخیز و بدخشان گردید و حدود 3/1 کابینه در بدو
استقلال از این احزاب بودند، نظام حکومتی ان تا چندی قبل مصالحه ملی و رئیس جمهوری
کفیل وحدت ملی نام داشت، حزب نهضت اسلامی که همزمان با انقلاب اسلامی ایران دراین
کشور بوجود آمده یکی از قوی ترین گرو های سیاسی به شمار می رود، خطبای مساجد تحت
سرپرستی اداره تأمینات (رهبر مذهبی مسلمانان) فعالیت می کنند، در سال های اخیر،
1500 مسجد در تاجیکستان تأسیس شده که 150 واحد آن مسحد جامع است.[16]
با این وجود، گرایش کمونیستی هنوز قوی ترین گرایش سیاسی در این سرزمین می باشد.
حضور ارتش روسیه با نامی جدید و نفوذ روس ها در مشاغل کلیدی و حمایت استکبار جهانی
و صهیونیسم ، موقع سیاسی و چالش های بی ثباتی کنونی تاجیکستان را تشدید نموده و به
مسلمانان این کشور اجازه نمی دهد نظام سیاسی پایداری را که منطبق با ارزشهای
اسلامی است جانشین رژیم فروهیخته قلبلی کنند. سیاست همسان سازی اقلیت ها با روس و
نابود کردن ویژگی های قومی و مذهبی، موجب مهاجرت تعداد زیادی از روس ها به
تاجیکستان شد که به دلیل بهره مندی از تخصص، مشاغل کلیدی و حساس را در دست گرفتند
ازسویی نظام کمونیستی، سرمایه گذاری عمرانی و اجتماعی را در جمهوری هایی نظیر
تاجیکستان کاهش داد به نحوی که در آمد سرانه دراین  نقاط خیلی پائین تر از مناطق اروپائی و بالتیک
بود ولی با وجود آنکه شیوه حکومت مبنی بر فشار، بر تاجیکستان سایه افکنده بود
مسلمانان نه تنها از میان نرفتند بلکه عمدتاً مؤمن باقی ماندند و به تدریج اهمیت
سیاسی افزونتری یافتند و در دهه 1970م روس ها تحت فشار مردم مهاجرت نموده و جمعیت
مسلمانان افزایش یافت.[17]

رفتار
روس ها مبنی بر ایجاد وابستگی جمهوری ها به روسیه بعد از فروپاشی شوروری، شکل
دیگری بخود گرفته که نمونه بارز آن حمایت آنان از خیانتکاران کمونیسم در تاجیکستان
می باشد هم اکنون تفاله های الحاد با حمایت ارتش مسلح به سلاح های مردن روسی، بیش
از صد هزار نفر مسلمانه تاجیکی را شهید کرده و حدود یک میلیون نفر را آواره نموده
است.

پس
از آن که نیروهای هوادار کمونیست به رهبری امامعلی رحمان اف بر دوشنبه مرکز
تاجیکستان مسلط شدند و از طریق پارلمان با کودتایی دولت ائتلافی را ساقط نمودند و
کابینه جدیدی روی کا آوردند. نبرد نابرابری بین مسلمانان و این افراد بوقوع پیوست،
مخالفان مسلمان گرچه در آغاز متحمل ضربات سنگینی شدند ولی پس از مدت کوتاهی تجدید
سازمان یافته و دست به نبردهای شدیدی علیه کمونیست های طرفدار دولت زدند، بسیاری
از تاجیک ها که به افغانستان پناهنده شدند خانواده را در آنجا اسکان داده و خود
مسلح بازگشتند.[18] و
اما از هنگامی که مسکو به حمایت آشکار کمونیست ها پرداختهف مسلمانان رقم عمده ای
از نیرو های خود را در جنگ های خونین و پرتلفاتی در مصاف با کمونیست ها از دست
داده اند و با وجود آن که طرفداران الحاد 10% جمعیت تاجیکستان را تشکیل می دهند
چون از حمایت نظامی روس ها برخوردارند و قدرت سیاسی وسیعی را در اختیار گرفته اند،
اقتدار سیاسی مسلمانان را به تحلیل برده اند.

اقلیت
روس ساکن در تاجیکستان اعم از نیروهای سیاسی و قوای نظامی به صورت اهرم اجرائی
تأمین مقاصد روسیه می کوشد کانون های بحران را تشدید کند و نیاز به حمایت عملی
روسیه را به عنوان تنها راه بازگشت ثبات و امنیت در این جمهور به وجود آورد و رشته
های وابستگی به مسکو را همچنان مستدام نگاه دارند. هویت تثبیت نشده سیاسی و تنش
های فرهنگی و مذهبی و مشکلات اجتماعی، اقتصادی زیمه مناسبی است تا از طریق آن روس
ها به کارشکنی و تعمیق هرچه افزونتر ناگواری های این جمهوری و حتی سایر جمهوری های
آسیای میانه بپردازند. روزنامه «ایزوستیا» طی مقاله ای ضمن اشاره به کشتار نیروهای
مسلمان و ملی تاجیکستان از سوی کمونیست ها می نویسد:«روس ها به هر نحو ممکن به
نیروهای باقی مانده کمونیسم در تاجیکستان برای به دست گرفتن قدرت کمک کردند و حتی
از مساعدت در کشتار نیروهای  مسلمان و ملی
نیز کوتاهی نکردند».[19]این
در حالی است که وزارت دفاع روسیه برای سربازانی که به تاجیکستان اعزام شوند،
امتیاز ویژه ای در نظر گرفته است و رادیو مسکو اعتراف می نماید که: «هم اکنون
افغانستان دوم در طول مرزهای تاجیکستان و افغانستان پدیدار شده است و نظامیان روسی
در سراسر خاک تاجیکستان به ویژه مرزهای آن با افغانستان حضور دارند» از سوی دیگر
عبدالله بخاری یکی از رهبران مسلمان تاجیکستان رژیم روسیه و ازبکستان را به توطئه
برای ضربه زدن به مسلمانان در جمهوری های آسیای میانه متهم نمود، روزنامه عربی
«الحیاه» در شماره مورخه 19 ژانویه 1993م به نقل از وی نوشت: «سلاح های اسرائیلی،
زیر پوشش کمک های انسانی به دست کمونیست های منطقه رسیده است و شرکت های اسرائیلی
شروع به تأسیس نمایندگی های خود در بخارا و سمرقند کرده اند، با این هدف که
بتوانند از اورانیوم زیادی که در این منطقه و بویژه در تاجیکستان وجود دارد
استفاده کنند».[20] محمد
شریف همت زاده رهبر حزب نهضت اسلامی تاجیکستان در مصاحبه ای با مجله «العالم» که
در لندن انتشار می یابد اظهار داشت: «نمایندگان کمونیست طی اجتماعی رئیس پارلمان
را به اتهام داشتن اندیشه های اسلامی برکنار کردند و با کنار گذاشتن دولت کابینه
جدیدی روی کار آوردند و دولت آشتی نتوانست کاری از پیش ببرد زیرا ارتش روسیه با سی
هزار نیروی مجهز به مدرنترین سلاح ها، در شهر حضور داشت و این تعداد علاوه بر
نیروی بود که از مرزهای مشترک حفاظت می کرد، در جنگ داخلی ارتش روسیه، با تمامی
روش ها کمک کمونیست ها شتافت»

ثمره
آتش جنگ داخلی تاجیکستان که روسیه در برافروختن آن دخالت عمده ای دارد وجود هزارن
پناهنده است که در شرایط بسیار سختی به سر می برند و تقاضای کمک های اضطراری نموده
اند و از ماه مه 1992م نیز حداقل صدهزار نفر مسلمان را به شهادت رسانیده اند،
نواحی جنوبی این جمهوری در جریان نبرد مذکور تخریب شده و در نواحی کوهستانی شرقی
موحدین در محاصره قوای کمونیسم و روسی هستند. امام علی رحمن اوف، رئیس پارلمان که
وظایف ریاست کشور را عهده دار است در سخنان خود تأکید نمود «اصول گرایان اسلامی
دراین کشور جایی نخواهند داشت» و از سویی به منظور قلوب مسلمین اضافه کرد: «مردم
تاجیکستان مسلمان واقعی هستند و هیچ دولتی قادر نخواهد بود اسلام را از قلب و روح
آنان خارج کند»، سنگگ صفراوف رهبر جبهه خلق که نیروی اصلی نظامی و جنگنده را در
تاجیکستان تشکیل داده است و از دولت فعلی حمایت می کند نیز جهت موجه جلوه دادن خود
در نزد مسلمین از آنان خواست در ماه مبارک رمضان از حونریزی دست بردارند. ایران از
طریق سیاسی و بین المللی در تلاش است تا به جنگ خونین تاجیکستان خاتمه دهد و
تاکنون کمک های دارویی و بهداشتی فروانی به آورگان این کشور نموده است.

سیمای
اقتصادی تاجیکستان

تاجیکستان
فقیرترین کشور در شوروی سابق با کمترین در آمد سرانه است ، وضع اقتصادی آن بسیار
اسف بار می باشد و واحد پول آن که همان روبل است به شده تنزل نموده و به دلیل عدم
آشنایی تاجیک ها به امر تجارتف در حال حاضر یهودیان و بهائیان در این بخش فعال شده
اند، اساس اقتصاد آن بر کشاوزی و محصولات دامی استوار می باشد و محصول پنبه در آن بوفور
یافت می شود، گندم و جو و کنجد در زمین های دامنه کوهها، برنج در جنوب غربی و وادی
زرافشان، سبزیجات و صیفی جات تقریباً در تمام نقاط و سیب زمینی در نواحی کوهستانی
شرقی به دست می اید، باغ های تاجیکستان در شمال و جنوب غربی واقع شده اند و
محصولات آنان انار، سیب، خرمالو، مرکبات و انگور است، ذخائر غنی آهن، سرب، روی،
مس، قلع، نقره، اورانیوم، ذغال سنگ در این کشور وجود دارد، نفت و گاز طبیعی از
ذخائر سرشار این سرزمین است. در سال 1987م تاجیکستان 300000 تن نفت خام اتخراج می
نمود که اکنون به حدود 3/1 تقلیل یافته است، صنایع شیمیائی، پتروشیمی، قالی بافی،
جوراب بافی، پوشاک و نساجی و مواد غذایی در آن استقرار یافته و از شهرت خوبی در
آسیای مرکزی برخوردارند، رودخانه های فراوان تاجیکستان در تولید برق آبی نقش عمده
ای به عهده دارند، این جمهوری از تولید کنندگان مهم کتان در آسیای میانه به حساب
می آید و ایستگاه هواشناسی آن در جهان کم نظیر است. کمبودهای شدید، تورم طافت فرسا
و گرانی سرسام آور در وضع کنونی، اقتصاد تاجیکستان را به شدت تهدید می نماید.

 



[1] – دائره المعارف جغرافیایی جهان- جلد اول آسیا، ترجمه دکتر جعفر
جاوید فر، بخش اول.