سخنان معصومين

سخنان
معصومين

نشانه
محبت الهي

·       
رسول اکرم(ص):

«اذا احب الله عبداً ابتلاه» (بحارالانوار- ج 81- ص 188)

اگر
خداوند بنده اي را دوست بدارد، او را به بلاهائي در دنيا مبتلا سازد.

·       
رسول اکرم(ص):

«علامة حب الله تعالي، حب ذکر الله، و علامة بغض الله تعالي، بغض
ذکر الله عزوجل». (کنز العمال- حديث 1776)

نشانه
محبت خداي متعال، دوست داشتن ذکر خدا است و نشانه بغض خداي متعال، کراهت داشتن از
ذکر خداي عزوجل است.

·       
رسول اکرم(ص):

«اذا احب الله عبداً من امتي، قذف في قلوب أصفيائه و ارواح ملائکته
و سکان عرشه محبته ليحبوه. فذلک المحب حقاً، طوبي له ثم طوبي له و له عندالله
شفاعة يوم القيامة» (مصابح الشريعه- ص 64)

اگر
خداوند بنده اي را از امتم دوست بدارد، در دل اوليايش و جان فرشتگانش وساکنان
عرشش، محبتش را مي‌افکند تا آنها او را دوست بداند و بي گمان او محب واقعي است.
بشارت باد او را، باز هم بشارت باد اورا و همانا او را در روز رستاخيز شفاعتي نزد
پروردگارش است.

·       
اميرالمؤمنين(ع):

«اذا احب الله عبداً حبب اليه الامانة» (غرر الحکم)

اگر
خداوند بنده اي را دوست بدارد، او را دوستدار امانت گرداند.

·       
امير المؤمنين(ع):

«من احب ان يعلم کيف منزلته عندالله فلينظر کيف منزلة الله عنده،
فان کل من خير له امران، امر الدنيا و امر الاخرة فاختار امر الاخرة علي الدنيا
فذلک الذي يحب الله، و من اختار امر الدنيا فذلک الذي لا منزلة لله عنده».
(بحارالانوار- ج 7- ص 25)

هرکه
بخواهد بداند که چه قرب و منزلتي نزد خداوند دارد، پس بايدمنزلت خداوند را در قلب
خود بيازمايد چرا که اگر او را مخير کردند بين دنيا و آخرت، پس او آخرت را بر دنيا
ترجيح داد، بي گمان خداي را دوست مي‌دارد و اگر دنيا را براي خود پذيرفت، او براي
خداوند ارزشي قائل نشده است.

·       
اميرالمؤمنين(ع):

«اذا احب الله عبداً رزقه قلباً سليماً و خلقاً قويماً». (غرر
الحکم)

اگر
خدا بنده اي را دوست بدارد، او را قلبي پاک و اخلاقي و الا عطا مي‌کند.

·       
اميرالمؤمنين(ع):

«اذا اکرم الله عبداً اشغله بمحبته» (غرر الحکم)

اگر
خداوند بنده اي را گرامي بدارد، او را مشغول محبتش خواهد کرد.

·       
امام صادق(ع):

«فيما اوحي الله تعالي الي موسي: کذب من زعم انه يحبني فاذا جنه
الليل نام عني، اليس کل محب يحب خلوة حبيبه؟ ها انا ذا يا ابن عمران، مطلع علي
احبائي؛ اذا جنهم الليل حولت ابصارهم من قلوبهم و مثلت عقوبتي بين اعينهم،
يخاطبوني عن المشاهدة و يکلموني عن الحضور. يا ابن عمران هب لي من قلبک الخشوع و
من بدنک الخضوع و من عينک الدموع في ظلم الليل، و ادعني فانک تجدني قريباً
مجيباً». (امالي صدوق- ص 215)

خداوند
به حضرت موسي وحي کرد که: دروغ مي‌گويد آن کس که ادعا مي‌کند مرا دوست مي‌دارد ولي
وقتي شب او را فرا گرفت، ديدگانش به خواب مي‌رود و مرا رها مي‌کند. مگر نه هر محبي
دوست مي‌داد که با محبوبش، خلوت کند؟ هان اي فرزند عمران! من به حال دوستانم
آگاهم، وقتي سياهي شب آنان را در بر گيرد، به جاي ديده با دل بنگرند و عقوبت من در
جلوي ديدگانشان مجسم گردد، پس مرا چنان خطاب کنند که گوئي مي بينند و با من آنگونه
سخن بگويند که گوئي در حضورم نشسته‌اند.