از ميان نامهها
درد دلي با دردشناسان
مسئول محترم ماهنامه پاسدار اسلام- ارگان دفتر تبليغات
اسلامي حوزه عليمه قم
سلام عليكم
از اين كه وقت گرانبهايتان را ميگيرم و مصدع ميشوم پوزش
ميخواهم. ولي چكنم؟ چاره و صلاح اين ديدم كه مصدق اوقات شما گردم و از آنجا كه در
مجله وزين پاسدار اسلام گهگاهي تحت عنوان «انتقادها و پيشنهادها» و «از ميان نامهها»
و عناوين ديگر، مطالبي مفيد كه درد دل امت اسلامي ميباشد درج ميشود ناچار به شما
و مجله شما متوسل ميشوم و درد دل خود را، كه احتمالاً درد دل امت ايثارگر ميباشد
با شما در ميان ميگذارم. باشد كه تيرم به هدف اصابت نمايد و كارساز واقع شود و از
طرفي با اين شكوائيه انجام وظيفه نموده باشم كه قرآن كريم فرموده است: «فانما عليك
البلاغ».
صبح روز جمعه 25/4/72 برابر با 25 محرم مصادف با سالروز
شهادت جانگداز قافله سالار نهضت خونين كربلا حضرت سيد الساجدين(ع) بود، به حرم
مطهر حضرت فاطمه معصومه(س) مشرف شدم. در حالي كه دستههاي عزادار به طرف حرم مطهر
در حركت بودند، متأسفانه در اطراف حرم و مقابل دربهاي ورودي، تعدادي خانمهائي را
ديدم كه با مانتو و بدون چادر و با وضع بسيار زنندهاي!! در حال رفت و آمد ميباشند.
ناگهان به ياد چند مطلب افتادم.
مطلب اول اينكه: قبل از انقلاب اسلامي در اين شهر مقدس و
پايگاه علم و فضيلت از اين افراد خبري نبود و ظاهر امر رعايت ميشد! و كسي به خود
اجازه چنين گستاخي و جسارتي را نميداد كه در اطراف حرم مطهر و حتي در خيابانهاي
اطراف، بدون چادر و با مانتو ظاهر شود.
مگر چه شده است؟! به جز اينكه انقلاب شده و ملت قهرمان
ايران و علاقمندان به مكتب اهل بيت و نهضت عاشورا و سرور آزادگان براي مبارزه با
ظلم و منكرات بهترين عزيزان خود را در اين راه فدا كردند و اين همه معلول و جانباز
و آزاده را پذيرا گشتند و اين همه خانوادههاي محترم حاضر شدند كه همانند اهل بيت
سالار شهيدان، بي سرپرست گردند و جگر گوشگان خود را ايثار نمايند تا نظام مقدس
جمهوري اسلامي استقرار يابد و با هر چه ضد ارزش و ضد دين است مبارزه شود؟!
و از طرفي:
مگر اينجا حرم مطهر و مقدس حضرت فاطمه معصومه(س) دختر موسي
بن جعفر(ع) نيست؟!
مگر اينجا پايگاه علم و فقاهت نيست؟!
مگر اينجا پايگاه تدريس قرآن و احكام نيست؟!
مگر اينجا پايگاه مبارزه با منكرات نيست؟!
مگر اينجا پرورش دهنده روحانيت اصيل و مبارز نيست؟!
مگر اينجا پرورش دهنده شخصيتهاي برجسته علمي و مراجع
گرانقدر تشيع و بالاخره پرورش دهنده امام خميني(ره) بنيانگذار جمهوري اسلامي
نيست؟!
مگر از همين قم مقدس و قيام مردمي آن نبود كه به فرار شاه
خائن و برچيده شدن دودمان پهلوي جنايتكار و سرانجام استقرار نظام مقدس جمهوري
اسلامي منتهي گرديد؟!
مگر در اين چند سال اخير اين همه شهيد و در رأس آنها
عزيزاني همچون مطهريها، بهشتيها، رجائيها، باهنرها، شهداي محراب، شهداي جبهههاي
جنگ در اين راه فدا نگرديدند؟!
مگر در چنين ايامي، امام حسين(ع) بخاطر امر به معروف و نهي
از منكر و اصلاح جامعه و مبارزه با فساد قيام نكرد؟!
مگر خون مقدس سرور آزادگان و يارانش در اين راه ريخته نشد؟!
مگر اهل بيت گرامش مانند چنين ايامي، بخاطر دفاع از آرمان
مقدس سيدالشهداء، اسير نشدند و آن همه مصيبت جانكاه و جانگداز را پذيرا نگرديدند؟!
و بالاخره مگر خداي سبحان براي اينكه جامعه، يك جامعه
اسلامي باشد و از منكرات و آنچه سلامتي جامعه را تهديد ميكند اثري نباشد، اين همه
سرمايهگذاري نكرده و بهترين انسانها را در اين راه فدا ننموده؟!
و مگر دشمنان دين ساكت نشستهاند و ما را به حال خود وا ميگذارند؟!
و در پايان مگر قيام و مبارزه مختص امام حسين(ع) بود و ما
هيچ وظيفهاي نداريم؟! و و…
و مطلب ديگر اينكه: در همان روز جمعه كه از درب ورودي سه
راه موزه وارد حرم مطهر شدم متأسفانه ديدم خانم جواني كه بدون چادر و وضع بسيار
زننده و غير قابل تحملي داشت وارد حرم شد و چادري از يكي از خادمين محترم دريافت
كرد و به سر انداخت و روانه حرم مطهر گرديد كه چادر سر كردن او نيز تماشائي بود!
كه اي كاش چادر به سر نميكرد همو كه با چادر و حجاب بيگانه بود! و…
سئوال و تعجب اينجاست كه آيا به كسي كه به اسلام احترام نميگذارد
و براي حجاب ارزشي قائل نميشود و به مقدسات دهن كجي مينمايد و علناً اشاعه منكر
مينمايد و در يكي از مقدس ترين اماكن با اين وضع زشت و فجيع رفت و آمد مينمايد و
اسلام و انقلاب و ارزشها را زير سئوال مي برد، بايد چادر داد تا با آن وضع وارد
حرم شود؟!
آيا اين كار درست است؟!
خدا را شكر كه در اين روزها تمام رسانهها دو از امر به
معروف و نهي از منكر ميزنند و مشغول فعاليت هستند و ائمه جمعه و ساير مسئولين نيز
سفارش به اجراي احكام و مبارزه با منكرات مينمايند و…
خلاصه درد دلها زياد و روز به روز متأسفانه دشمنان اسلام و
مخالفين انقلاب با حربه جديدي براي مبارزه با آرمان مقدس اسلام ظاهر ميشوند. و
بايد امروز به فكر چاره بود كه فردا دير است!
و بالاخره با خود گفتم كه تو هم، مسلماني و در نظام مقدس
جمهوري اسلامي زندگي ميكني و تو هم، رسالتي داري و بايد گفتنيها را بگوئي، شايد
مؤثر واقع شود كه ناچار به نوشتن اين سطور و درد دل گرديدم كه قرآن فرموده:
«فانما عليك البلاغ». 27/4/72 «قم: ع-م»