ولادت
يازدهمين اختر ولايت
حضرت
امام حسن عسکري(ع)
هشتم
ربيع الثاني مصادف است به خجسته روز ولادت با سعادت يازدهمين اختر تابناک امامت و
ولايت، حضرت امام حسن عسکري(ع) که در سال 232 هجري قمري در مدينه منوره، اين اتفاق
مبارک افتاد و زمين و آسمان از رخساره منيرش، روشن و منور شد.
در
تاريخ ولادت امام يازدهم(ع) اختلاف کردهاند، برخي آن را چهارم و برخي دهم ربيع
الثاني ذکر کردهاند ولي اشهر همان روز هشتم است.
شيخ
حر عملي قدس سره به همين اختلاف اشاره کرده و در ارجوزه خود چنين سروده است:
مولده
شهر ربيع الاخر و ذاک في اليوم
الشريف العاشر
في
يوم الاثنين و قيل الرابع و قيل في
الثامن و هم شايع
نام
ناميش: حسن.
کنيهاش:
ابو محمد.
القاب
مبارکش: الزکي، العسکري، ابن الرضا، هادي و سراج.
نقش
خاتمش: «سبحان من له مقاليد السموات و الارض»- منزه باد کسي که کليدهاي آسمانها و
زمين در دست او است.
نام
مادرش: سوسن و يا حديث ميباشد و او را «ام ولد» ميناميدند.
امام
عسکري(ع) 23 سال همراه با پدربزرگوارش امام هادي(ع) زندگي کرد و پس از رحلت پدر،
فقط 6 سال مدت امامتش بود که سرانجام در 29 سالگي در سر من رأي يا سامرا به شهادت
رسيد و در کنار پدرش به خاک سپرده شد.
از
روايات گوناگون چنين به دست ميآيد که بيشتر اوقات عمر شريفش را در زندانهاي بني
العباس و غالباً همراه با شکنجه و اذيت و آزار آنان به سر ميّرده است و حتي حضرت
از بسياري شيعيان هم تقيه مي کرده و خود را از آنان پنهان مينموده است مگر از خواص
شيعيان و شايد به خاطر نگهداري خود آنها را گزند مأمورين پليد بني عباس بوده است.
بهر حال بيشتر تماسهاي حضرت با اصحابش، از راه نامه بوده است که نامه رسانها با
ترفندهاي مخصوص نامههاي حضرت را با شيعيان رد و بدل ميکردند.
عيسي
به صبيح ميگويد: وقتي ما را به زندان افکندند، امام عسکري(ع) رابه زندان آوردند و
مدتي در خدمت حضرت در زندان بوديم و از وجود مقدسش استفاده ميکرديم. روزي از حضرت
پرسيدم: آيا فرزندي داريد؟
حضرت
فرمود: الان فرزند ندارم ولي به زودي خداوند فرزندي به من عطا خواهد کرد که زمين
را پر از عدل وداد مينمايد.
علامه
مجلسي از عاصم کوفي نقل کرده است که ميگويد: بر حضرت عسکري (ع) وارد شدم. حضرت
مرا بر بساطي نشاند که بسياري از پيامبران برآن نشسته بودند و آثار گامهايشان را
به من نشان داد. من دست امام را بوسيدم، سپس بر آن بساط نيز بوسه زدم و عرض کردم:
من
بسيار ناراحتم که نميتوانم شما را ياري دهم و نصرت کنم. ولي در دل خود محبت و
دوستي شما را دارم و همواره از دشمنانتان بيزاري ميجويم و آنان را لعن و نفرين ميکنم.
آيا اين براي من کافي است؟
حضرت
فرمود: پدرم از جدم از رسول خدا(ص) روايت کرده است که هر که ناتوان شده از نصرت ما
اهل بيت ولي در خلوت دشمنانمان را لعن و نفرين کند، خداوند صدايش را به تمام
فرشتگان ابلاغ نمايد. پس هرگاه يکي از شما لعن کند يکي از دشمنان ما را، ملائکه آن
لعن و نفرين را بالا ببرند و لعنت کنند کسي را که لعنت نکند او را. و هرگاه صداي
لعنت شما به فرشتگان برسد، آنها براي شما استغفار کنند و بگويند:
«اللهم
صل علي روح عبدک هذا الذي بذل في نصرة اولياوه جهده، ولو قدر علي اکثر من ذلک
لفعل»- بار الها، روح و روان اين بندهات را شاد کن و بر او درود فرست چرا که او
تمام توان خود را در نصرت اوليايت به کار برد و اگر بيشتر از اين ميتوانست، حتماً
انجام ميداد.
آنگاه
از سوي حق تعالي ندا ميرسد که اي ملائکهام! من دعاي شما را در حق اين بندهام
استجابت کردم و بر روح او و روح ابرار صلوات فرستادم و او را از مصطفين و
برگزيدگان قرار دادم.
امام
عسکري(ع) در يکي از نامههاي طولانيش که به اسحاق بن اسماعيل نوشته و مطالب مهمي را
در آن يادآور شده است و نسبت به برخي اعمال شيعيان به شدت گله کرده است درباره
خودشان چنين ميفرمايد:
«…
مابه حمد خدا و لطف او، اهل بيتي هستيم که نسبت به شيعيانمان بسيار مهربانيم و از
پيوستگي نعمتها و الطاف الهي بر آنان و احسانش بر آنها، خرسند و مسرور ميشويم و
به هر نعمتي که خداوند به آنان عطا ميفرمايد، سپاس و شکر ميگوئيم. و همانا
خداوند حق را بر شما و کساني که مانند شما، هستند تمام کرده و تکميل نموده و آنان
را نيز مانند شما رحم کرده و به همان هدايتي که شما را راهنمائي کرده، هدايت نموده
است.
خداي
را حمد وسپاس به هر مقدار که سپاسگزاران تا ابدالدهر او را حمد گويند، از آن همه
نعمت که بر تو ارزاني داشت و تو را از هلاکت رهانيد و همان راه سختي که در پيش است
بر تو هموار نمود. به خدا قسم راهي بس دشوار و سخت در پيش است که امرش مشکل و
پيمودنش سخت و بلايش بزرگ و عذابش طولاني است و همواره ذکرش در تمام کتابهاي
آسماني از آغاز تا کنون آمده است… و شما غافليد از بازگشت به سوي او.
پس
دور باد کسي که از اطاعت خدايش امتناع ورزد و نصيحتهاي اوليايش را ناشنيده بگيرد.
و همانا خداي عزوجل شما را امر کرده است که او را اطاعت کنيد و پيامبرش را اطاعت
نمائيد و همچنين شما را امر فرموده است به اطاعت اولي الامر عليهم السلام. پس خدا
کندک ه اين کوتاهيتان را در اطاعت از ولي امرتان بر شما ببخشايد.
هان!
چقدر اسنان نسبت به پروردگار کريم و گراميش، مغرور است. من از خدا ميخواهم که
دعايم را در مورد شما به استجابت برساند و امورتان را به دست من اصلاح فرمايد زيرا
خود فرموده است:
«يوم
ندعو کل اناس بامامهم»- روزي که هر ملتي را با امام و پيشوايشان، محشور ميکنيم.
و
فرموده است: «و کذلک جعلناکم امة وسطاً لتکونوا شهداء علي الناس و يکون الرسول
عليکم شهيداً»- ما شما را امتي ميانهرو قرار داديم تا گواه بر مردم باشيد و
پيامبر بر شما گواه باشد.
و
فرموده است: «کنتم خير امة اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنکر»- شما
بهترين امتها بوديد چراکه امر به کارهاي خير و نيکوکاري ميکنيد و از منکرات و
بديها آنان را باز ميداريد…
ضمن
فرا رسيدن عيد مبارک ولادت آن امام همام، از خداي بزرگ ملتمسانه استدعا ميکنيم ما
را جزء مواليان و پيروان راستينشان قرار دهد و قلب آزردهشان را از ما امت گنهکار،
راضي و خشنود گرداند و در ظهور فرزند عزيزش تعجيل فرمايد تا هر چه زودتر از ظالمان
و ستمگران به امامان و امتشان انتقام بگيرد. آمين رب العالمين