دانستيهائي از قرآن

دانستنيهائي
از قرآن

حقيقت تقوا

«يا ايها
الذين آمنوا اتقوا الله حق تقاته و لا تموتن الا و انتم مسلمون». (سوره آل عمران-
آيه 102)

اي مؤمنان!
تقواي الهي داشته باشيد چنانكه شايسته تقوا است و هرگز نميريد جز اينكه مسلمان
باشيد.

تقواي الهي
داشته باشيد به اين معني است كه در تمام امور، اطاعت كنيد تا اينكه از عذاب و خشم
الهي رهائي يابيد. تقوا بمعناي پرهيزكاري است و تقواي از خدا بمعناي اين است كه
ملكه‌اي در درون
انسان پديد آيد كه او را از گناهان باز دارد، و اين حالت، مطلبي استثنائي و غير
ممكن نيست چرا كه اگر انسان واقعاً از عذاب خدا بترسد، قطعاً كاري كه مستوجب آن
عذاب است هر چند كم، انجام نمي‌دهد و در تمام حالات پيوسته به ياد خدا است.
در اينجا خداوند مؤمنين را وادار به تقواي شايسته و حقيقي مي‌كند. يعني
فقط لقلقه لسان نباشد يا اينكه اطاعت در اموري دون اموري ديگر نباشد، بلكه انسان
در تمام حالات تقواي الهي داشته باشد، و آنچنان كه از آيات و روايات استفاده مي‌شود، تقواي
واقعي محقق نمي‌شود جز با
تحقق چهار خصلت:

1-   
اطاعت اوامر و
دستورهاي خدا كه در اطاعت بي چون و چرا از احكام شرع مقدس اسلام محقق مي‌گردد.

2-   
باز داشتن نفس از هر
گناه و نافرماني و تمرد و معصيت.

3-   
شكر و سپاس خداوند بر
نعمت‌ها.

4-   
صبر و بردباري در
بلاها و آزمايش‌هاي الهي.

در هر صورت
تقواي واقعي و شايسته به اين معني است كه انسان عبوديت محض را دارا باشد و بدون
ارتكاب گناه، در تمام حالات- چه در سراء و چه در ضراء- اوامر الهي را با جان و دل
پذيرا بوده و اطاعت كند و از ياد خدا آني غفلت نورزد. اين بالاترين و والاترين
مقام انساني است كه بايد ما همواره تلاش كنيم خود را به آن مرحله بالا- به اندازه
توانمان- برسانيم و از خود خداوند استمداد بطلبيم كه ما را در اين راه ياري بخشد.
«اهدنا الصراط المستقيم». اين همان صراط راستين تقوا است، تقواي واقعي و حقيقي كه
اگر انسان در آن مسير قرار گرفت، همراه با راستگويان خواهد شد و «كونوا مع
الصادقين» و خداوند از او راضي و خشنود خواهد شد.

پر واضح است
كه اينچنين اطاعت محضي كه هيچ گناه در آن راه نداشته باشد، ويژه واحدي از مردم است
و ويژه اولياي مخلص خدا است ولي بهر حال هر كس بايد به اندازه توانش، تقوا داشته
باشد كه در هر حال اگر مرگ فرا رسد، او در حال ايمان و تسليم در برابر حضرت حق
باشد. در آيه 16 سوره تغابن آمده است:

«فاتقوالله
ما استطعتم»- تا انازه‌اي كه مي‌توانيد تقوا
داشته باشيد.

ولي اگر كسي
بخواهد به درجات والاي اوليا و برگزيدگان خدا برسد، بايد حق تقوا را ادا كند و
تقواي شايسته‌اي داشته
باشد.

در آخرين
فراز از آيه مي‌فرمايد: «و
لا تموتن الا و انتم مسلمون»- و هرگز از دنيا نرويد جز در حالي كه مسلمان هستيد.
بهرحال، مرگ اختياري نيست و هيچ كس نمي‌داند چه وقت اجلش فرا
مي‌رسد. در
روايتي آمده است كه حضرت رسول(ص)- به اين مضمون- فرمود: من يقين ندارم كه اگر پلك
چشمم باز شد، وقت كنم كه آن را بر هم بگذارم. يعني اگر مرگ فرا رسد، هيچ مهلتي به
انسان نمي‌دهد! پس بايد
كاري كنيم كه در هر حال آماده مردن باشيم.

گفته‌اند: يكي از
علما كه در حال نوشتن بود، از او سئوال شد: اگر الان به تو خبر بدهند تا سه روز
ديگر از دنيا مي‌روي، چه كار
مي‌كني؟

فرمود: همين
كاري كه الان دارم انجام مي‌دهم. يعني انسان بايد تمام تكاليف و واجباتش
را انجام داده باشد و جز تكليف و وظيفه، به كاري دست نزند تا اگر مرگش فرا رسيد،
مستوجب بخشش و غفران الهي باشد. «رضي الله عنهم و رضوا عنه» هم خداوند از آنها
راضي و هم آنها از خدا راضي‌اند. اين هم پاداش كساني است كه تقواي الهي
داشته و در حال ايمان و اسلام از دنيا رفته‌اند.