فاطمه، نور خدا

«فرا
رسيدن شهادت صديقه كبري فاطمه زهرا(س) را تسليت عرض مي‌كنيم»

فاطمه، نور
خدا

هفتم آبان
امسال مصادف است با سيزدهم جمادي الاولي كه به قولي شهادت حضرت زهرا(س) در اين روز
از سال 11 هجري رخ داده است. در تاريخ وفات حضرت زهرا اختلاف است همچنانكه در جاي
قبر مقدسش اختلاف وجود دارد. بهر حال در اختلاف تاريخ وفات، رازي نهفته است و آن
اينكه حداقل دو بار در سال آن هم در هر بار سه روز به نام «فاطميه»، و گاهي 10 روز
مجالس عزاي آن حضرت برگزار مي‌گردد و سخنرانان و مداحان از فضائل و مناقب
زهراي اطهر (س) سخن مي‌گويند و اين روزها فضاي كشور اسلاميمان به عطر
گل محمدي عطرآگين و روح‌افزا مي‌گردد، و در
تكرار ياد از تنها يادگار پيامبر بزرگ اسلام(ص)، بي گمان فوايد بي شماري نهفته
است، چه اينكه حضرت زهرا نه تنها الگوي براي زنان مسلمان كه بهترين الگوي براي زن
و مرد مسلمان است. او نه تنها برترين زن بر روي زمين كه پس از پدر و همسرش برترين
انسان كامل است.

در روايتي
امام صادق(ع) مي‌فرمايد:

«لفاطمة (س)
تسعة أسماء عندالله عزوجل: فاطمه و الصديقه و المباركه و الطاهرة و الزكيه و
الراضية و المرضية و المحدثة والزهراء… ثم قال: لولا أن اميرالمؤمنين(ع) تزوجها
لما كان لها كفو الي يوم القيامة علي وجه الارض آدم فمن دونه».

حضرت زهرا(س)
نه نام نزد خداي عزوجل دارد: فاطمه، صديقه، مباركه، طاهره، زكيه، راضيه، مرضيه،
محدثه و زهرا.

سپس حضرت
فرمود: اگر نه اين بود كه اميرالمؤمنين(ع) با آن حضرت ازدواج كرد، هر آينه تا روز
قيامت بر روي زمين كسب كفو و همطراز زهرا پيدا نمي‌شد از آدم تا
هر كه پس از او باشد.

اين روايت
دلالت دارد بر اينكه حضرت زهرا مقامش از مقام تمام مردان و زنان بالاتر است.

بالاتر از
اين، درباره صديقه كبري از امام صادق(ع) روايتي نقل شده است كه مقام آن حضرت را به
عرش برين مي‌رساند و نورش
را از نور الهي مستمد مي‌داند. جابر از امام صادق(ع) مي‌پرسد: چرا
فاطمه زهرا را زهرا مي‌نامند؟

حضرت پاسخ مي‌دهد:

«لان الله
عزوجل خلقها من نور عظمته، فلما أَشرقت أضاءت السموات و الارض بنورها و غشيت أبصار
الملائكة و خرت الملائكة ساجدين و قالوا: الهنا و سيدنا ما هذا النور؟ فأوحي الله
اليهم هذا نور من نوري و أسكنته في سمائي، خلقته من عظمتي، أخرجه من صلب نبي من
أنبيائي أفضله علي جميع الانبياء و أخرج من ذلك النور، ائمة يقومون بأمري يهدون
الي حقي و أجعلهم خلفائي في أرضي بعد انقضاء وحيي».

خداوند عزوجل
زهرا را زهرا ناميد زيرا او را از نور عظمتش آفريد؛ پس وقتي درخشان شد، آسمان‌ها و زمين را
با نورش، روشن و منور ساخت و ديدگان فرشتگان از آن نور خيره شده به سجده افتادند و
عرضه داشند: بار خدايا! اي پروردگار و سرور ما! اين ديگر چه نوري است؟ خداوند به
آنان وحي فرمود كه اين نوري از نور خودم است،‌آن را در
آسمانم جايگزين نمودم و از عظمتم آفريدم، سپس آن را از صلب پيامبري از پيامبرانم
كه بر تمام انبيا برتري دارد، بيرون مي‌آورم و از آن نور
اماماني خارج مي‌شوند كه به
امر من قيام مي‌كنند و مردم
را به سوي من فرا مي‌خوانند و آنان را پس از تمام شدن مدت وحيم،
جانشينان خود در زمين قرار دادم.

مرحوم مجلسي
اين روايت جالب و زيبا را در بحار از علل الشرايع نقل كرده است و در مصباح الانوار
نيز مانند همين روايت از امام باقر(ع) نقل شده است.

نور وجود
فاطمه كه از نور عظمت الهي آفريده شده بود تا قيام قيامت درخشندگي و روشنائي دارد؛
فقط ديدگان پاك آسمان نشينان را مي‌خواهد تا آن را ببينند و در برابرش سر تعظيم
فرود ‌آورند. و اين
همان نوري است كه وقتي زهرا در محراب عبادت در پيشگاه حضرت ذوالجلال مي‌ايستاد، به
فراز آسمان‌ها بالا مي‌رفت و اهل
آسمان از آن نور روشنائي كسب مي‌كردند چنانكه اهل زمين از ستارگان آسمان
روشنائي فرا مي‌گيرند. و لذا
در اسماء حضرت چنين آمده است كه در آسمان او را «النورية السماويه» مي‌نامند.

در روايت
مفصلي كه ارشاد القلوب از حضرت رسول اكرم(ص) نقل كرده است، پس از بحث از خلقت نور
خود حضرت و اميرالمؤمنين(ع)، سخن از نور فاطمه به ميام مي‌آيد كه حضرت
رسول مي‌فرمايد:

«…. فخلق
نور فاطمة الزهرا يومئذ كالقنديل و علقه في قرط العرش فزهرت السماوات السبع و
الارضون السبع، من اجل ذلك سميت فاطمة بالزهراء. و كانت الملائكة تسبح الله و
تقدسه، فقال الله: و عزتي  جلالي لا جعلن
ثواب تسبيحكم و تقديسكم الي يوم القيامة لمحبي هذه المرأة و أبيها و بعلها و
بنيها».

… و خداوند
در آن روز نور فاطمه زهرا را مانند قنديلي آفريد و در گوشواره عرش آويزان كرد پس
هفت آسمان و هفت زمين را روشن ساخت. از اين روي فاطمه را زهرا ناميدند. و پيوسته
فرشتگان خدا را تسبيح و تقديس مي‌كردند. پس خداوند به آنان فرمود: به عزت و
جلالم سوگند، ثواب تسبيح و تقديستان را تا روز رستاخيز به دوستداران اين زن و پدرش
و همسرش و فرزندانش قرار مي‌دهم.

درباره
فاطمه، اين محبوبه خدا و اين محرم حرم لاهوت و مصباح درخشان مشكات نبوت و محور
مستحكم افلاك امامت؛ اين انسيه حورا و سرچشمه اسرار حقايق و قبله اهل نيايش و مادر
جانشينان خداوند بر روي زمين، چه مي‌توان گفت كه رسول اكرم، سيد و سرور كائنات
درباره‌اش مي‌فرمايد:

«هي بضعة مني
و هي قلبي الذي بين جنبي، فمن آذاها فق آذاني، و من آذاني فقد آذي الله».

–        
فاطمه پاره تن من
است. فاطمه قلب ميان دو پهلوي من است، پس هركه او را اذيت كند، مرا اذيت كرده و هر
كه مرا اذيت كند، خدا را اذيت كرده است.

«يا
فاطمة من صلي عليك غفر الله له و الحقه بي حيث كنت في الجنة»

اي فاطمه! هر
كه بر تو درود بفرستد، خداوند او را مي‌آمرزد و او را با من
در بهشت، ملحق مي‌سازد.

و آنگاه كه
آيه «انما يريدالله…» نازل شده بود، تا هشت ماه حضرت رسول هرگاه به مسجد براي
نماز ظهر مي‌خواست برود،
به در خانه فاطمه مي‌آمد و مي‌فرمود:

«السلام
عليكم اهل البيت و رحمة الله و بركاته الصلاة، انما يريد الله ليذهب عنكم الرجس
أهل البيت و يطهركم تطهيراً».

سلام و درود
و رحمت و بركات خداوند بر شما اهل بيت باد. وقت نماز است. همانا خداوند مي‌خواهد شما
اهل بيت را از هر رجس و پليدي دور سازد و پاك و طاهر نمايد.

«يا فاطمه،
ان الله يغضب لغضبك و يرضي لرضاك».

اي فاطمه!
خداوند از خشم تو به خشم مي‌آيد و از خشنودي تو خشنود مي‌شود.

حال بايد ديد
چرا فاطمه را آنچنان خشمگين كردند كه از آنان روي برگرداند و پس از هر نماز- به
تواتر احاديث فريقين- آنان را نفرين مي‌كرد! همان‌ها كه او را
اذيت كردند، شكنجه‌اش نمودند تا
محسنش سقط شد و بيش از چند صباحي پس از پدر بزرگوارش زنده نبود و سرانجام در سن
جواني به شهادت رسيد و خداوند چه معامله‌اي با آنان خواهد
كرد.

بار خدايا!
ما را توشه‌اي جز ولايت
زهراي اطهر و امامان معصوم (ع) و تبري از دشمنانشان نيست، ما را جزء محبان و
ارادتمندان حضرتش قرار ده و اين تولي را در نامه اعمالمان ثبت فرما. آمين رب
العالمين

به حساب
خويشتن برسيد

حضرت علي(ع):

« من حاسب
نفسه ربح و من غفل عنها خسر» (نهج البلاغه- كلمه 199)

هر كس به
حساب نفس خويش برسد سود مي‌برد و هر كس از اين وظيفه غفلت نمايد زيان مي‌بيند.