نگاهي به بحران کشمير (دکتر محمدرضا حافظ نيا)
ديدگاه ژئوپلتيکي همسايگان کشمير:
همانطور که بيان شد همسايگان کشمير را قدرتهاي
جهاني و منطقهاي تشکيل داده و ميدهد، بنابراين هر يک از آنها با در نظر داشتن
منافع خود نسبت به منطقه کشمير نظرگاه ژئوپلتيکي خاصي دارند که به آنها پرداخته ميشود.
ديدگاه چين: کشور چين بدليل تماس مرزي بيشتر
از ساير همسايگان، علاقمند به منطقه است، زيرا اولا امنيت مرزهاي غربي خود را
تأمين ميکند. ثانيا از نفوذ انديشهها و تمايلات تجزيه طلبانه در دو منطقه تبت و
سين کيانگ که هم مستعد اين امرند و هم جزو دور افتادهترين مناطق از مرکزيت سياسي
چين به حساب ميآيند جلوگيري نمايد. ثالثا مانع ارتباط مسلمانان پاکستان و کشمير و
افغانستان با منطقه مسلماننشين سينکيانگ و غرب چين بگردد. بويژه اينکه تحولات
جديد منطقه بعد از فروپاشي شوروي آن را از ديد چين مستعد تنش مينمايد. رابعا چين،
باحضور در منطقه کشمير امکان نفوذ بيشتر و تماس با جنوب آسيا و شمال اقيانوس هند
را پيدا مينمايد. خامسااز آنجائيکه بين چين و هند منازعه و رقابت وجود دارد حضور
آن در منطقه مرتفع کشمير نه تنها مانع از حضور رقيب آن يعني هند و قرار گرفتن در
موقعيت مسلط ميشود بلکه خود ميتواند برتري ژئواستراتژيک خود را حفظ نمايد.
2- پاکستان: کشور پاکستان از حيث تماس مرزي با
منطقه کشمير در رتبه دوم قرار دارد و بدليل وضعيت منحصر بفرد خود نسبت به کشمير
ناچار است به مسائل آن علاقمند باشد زيرا اولا پايتخت يعني اسلام آباد و منطقه
پرجميعت پنجاب با شهرهاي بزرگ مانند لاهور، فيصل آباد، ساهيوال، سيالکوت،
راولپندي، پيشاور، گجرات، گوچوانواله، سرگودها، مولتان، مظفرگر، شيخوپوره و غيره
در مجاورت منطقه کشمير قرار دارد و حضور قدرت رقيب آن در کشمير تهديد جدي براي
سلامت و امنيت ملي آن محسوب ميشود. ثانيا منابع آب پاکستان که حيات و زندگي
اقتصادي حدود 80 درصد از مردم پاکستان و شهرهاي بزرگ ايالات پنجاب و سند به آن
متکي است از منطقه کشمير سرچشمه ميگيرد و ناچار است از حفاظت و امنيت و سلامت
جريان آنها اطمينان خاطر داشته باشد. ثالثا اکثريت مردم منطقه کشمير مسلمان هستند
و با مردم پاکستان تجانس ديني، فرهنگي، قومي، اجتماعي و تاريخي دارند و لذا نمي
تواند نسبت به سرنوشت آنها بيتفاوت باشد زيراتقاضاي ملي در پاکستان حکومت و دولت
را وادار به پرداختن به امور کشمير مينمايد و مردم کشمير نيز متقابلا تمناي ايفاي
چنين نقشي را از ناحيه پاکستان دارند. رابعا پاکستان هم از حيث اقتصادي و هم از
حيث امنيتي ناگزير از داشتن امکان ارتباط با چين و شرق آسيا و نيز اسياي مرکزي ميباشد
و محور ارتباطي راولپندي- کاشغر که از شمال کشمير عبور مينمايد ميتواند به اين
نياز پاکستان پاسخ دهد.
ذکر اين نکته ضرورت دارد که در صورت بروز جنگ
بين هند و پاکستان و وضعيتي که در منطقه عملياتي جنوب آسيا ايجاد ميشود محور
مزبور براي پاکستان اهميت ژئواستراتژيک پيدا ميکند.
3-هند: کشور هند از ضلع جنوبي کشمير با آن
تماس مرزي دارد و بدليل طرز تلقي از موقعيت خود نسبت به کشمير به اين منطقه
علاقمند است. زيرا اولا آنرا مسلط بر منطقه شمالي هند و پايتخت کشور يعني دهلي و
مرکز مذهبي امريتسار ميداند و حضور رقبا يعني چين و پاکستان را بر جامو و کشمير،
تهديدي براي خود تلقي ميکند. ثانيا با حضور در منطقه از دسترسي چين به مرزهاي
شمالي خود جلوگيري مينمايد. ثالثا با کنترل منطقه ميتواند از آن بعنوان اهرم
فشاري بر عليه پاکستان استفاده کند و سياست خارجي آن را منفعل نمايد.
1-
شوروي سابق: اين قدرت
با حضور و نفوذ در کشور افغانستان دسترسي بيشتري به کشمير پيدا ميکرد ولي منافع
چنداني در مقام مقايسه با ساير همسايگان کشمير براي آن متصور نبود زيرا شهرها و
تأسيسات عمدهاي در مجاورت آن نداشت و تنها جمهوري آن در نزديکي و مجاورت کشمير،
تاجيکستان بود، لذا تهديدي از ناحيه کشمير براي آن وجود نداشت مگر حضور چين در
مرزهاي جنوبي ان به عنوان قدرتي که در مرزهاي مشترک با هم در حال منازعه بودند.
علي رغم اين، نميتوا شوروي را بدون علاقه در منطقه کشمير تصور نمود، زيرا اولا
شوروي ميتوانست تهديدات ناشي از حضور چين را در مناطق جنوبي خود کاهش دهد. ثانيا
از آن بعنوان اهرم فشاري بر عليه چين در رابطه با تمايلات تجزيه طلبانه در غرب آن
استفاده کند. ثالثا به عنوان اهرم فشار عليه پاکستان بويژه پس از اشغال افغانستان
از آن بهرهبرداري نمايد چون شوروي در چارچوب بلوکبندي دوران جنگ سرد، پاکستان را
در مقابل خود ميدانست. رابعا کشمير تنها راه ارتباط مستقيم شوروي با هندوستان از
طريق خشکي براي دسترسي به جنوب آسيا بود و هندوستان نيز در دوره جنگ سرد علي رغم
عضويت در جنبش غيرمتعهدها در بلوکبندي سياسي جهان متمايل به شوروي بود و اين امر
ضرورت ارتباط بيشتر و مستقيمتر را مطرح ميکرد.
کشورهاي افغانستان و تاجيکستان: اين
کشورها ارتباط مرزي ضعيفي با منطقه کشمير دارند و در منازعه منطقه کشمير چندان
تعيين کننده نميباشند و از طرفي قادر به گزينش زمينههاي علاقه و تعقيب آن نيستند
ولي آرزوي تأمين امنيت و حفاظت مرزها و نواحي مجاور منطقه کشمير براي آنها قابل
تصور است. ادامه دارد.