اسلام و تنظيم خانواده

اسلام و تنظيم خانواده

مينا‌هاشمى

 

  مقدمه

 تنظيم خانواده و كنترل رشد
جمعيت در ايران از قبل از پيروزى انقلاب اسلامى، مطرح بوده است. رژيم پهلوى، تنظيم
خانواده را همچون بسيارى مقوله‏هاى ديگر اجتماعى، فرهنگى و سياسى، نقابى براى غارت
و به هدر دادن سرمايه‏هاى ملى قرار داده، راه را براى اسراف و تبذيرهاى بى‏حساب
دست نشاندگانش هموار ساخته بود. در طرف مقابل، علماى دين، به علت شرايط آن روز و
جوّ مبارزه و بعضاً ديدگاههاى فقهى، در آشكار و نهان با تنظيم خانواده به مخالفت
برخاستند.

 با پيروزى انقلاب اسلامى ايران،
تغيير ناگهانى سيستمهاى اجتماعى، اقتصادى، سياسى و فرهنگى جامعه، روند حاكم بر رشد
جمعيت كشور را دستخوش نوسانات عمده‏اى كرد. به طور مشخص از يك سو به دليل كم
اهميّت تلقّى كردن خطر افزايش جمعيّت در مقابل حوادث و دگرگونيهاى سالهاى اوليّه
انقلاب و از سوى ديگر، برخورد عقيدتى – سياسى مسؤولان با مسأله كنترل رشد جمعيت،
درصد سالانه جمعيت به سرعت افزايش يافت و براى دوره‏هاى 1355 – 65 به طور متوسط به
رقم 3/9% در سال، كه رقم بى‏سابقه‏اى در طول سه دهه گذشته بود، رسيد. علاوه بر آن،
سطح بارورى در ايران، بين سالهاى 1355 – 65 يكى از بالاترين سطوح بارورى جهان بود
به طورى كه سطح بارورى كلّى زنان از 139 در هزار به 188 در هزار نزديك شد. اما
محاصره اقتصادى، جنگ تحميلى و ديگر توطئه‏ها و پيامدهاى منفى رشد جمعيت همراه با
آمارهاى هشدار دهنده، موجب طرح مجدد و جدّى كنترل مواليد در سطح مسؤولين و مردم
شد.

 در اين ميان، بحثها و بايد و
نبايدهاى بسيار در سطح مطبوعات و افكار عمومى مطرح شده است. از يك سو، برخى
مسؤولين دست اندركار، سمينارهايى در مدح يك جانبه كنترل مواليد منهاى ديدگاههاى
مقابل برپا مى‏داشتند و از ديگر سو، مخالفان آنچنان پيش مى‏رفتند كه حتى انتقاد
يكى از متخصّصان از برخى شيوه‏هاى ضدّ باردارى را به مخالفت وى با اصل كنترل
مواليد تعميم مى‏دادند.

 به هر حال در اين مختصر برآنيم
تا با نقد و بررسى دلايل مخالفان تنظيم خانواده به ديدگاه صواب نزديك گرديم:

 

 

 دلايل مخالفان كنترل
مواليد

 در بررسى دلايل مخالفان،
معمولاً موارد ذيل از اهميت بيشترى برخوردار است كه از زبان آنان نقل مى‏گردد:

 1- “ما بر اساس باورهاى دينى
خود معتقديم كه خداوند تبارك و تعالى روزى همه انسانهايى را كه حيات بخشيده، تضمين
فرموده است و امكان ندارد كه ذى حياتى بدون روزى، خلق شود. اما سياستهاى غلطِ
انسانها و عدم تحرك، سستى و زبونى، عدم به كارگيرى استعدادهاى سرشار انسانها و عدم
تجهيز آنان براى تأمين نيازمنديهاى خود – كه غالباً نيز ناشى از دورانهاى تسلّط
استعمار بر اين كشورهاست – مشكلات نابرابريهاى امروزى را دامن زده و فقر و گرسنگى
را موجب گرديده است”1 در قرآن كريم مى‏خوانيم:

 “لاتقتلوا أولادكم خشية
املاق نحن نرزقهم و ايّاكم؛ فرزندان خود را از ترس گرسنگى نكشيد ما شما و آنان را
روزى مى‏دهيم.”2

 به عبارت ديگر، پيامدهاى منفى
رشد جمعيت، ناشى از كمبود امكانات نيست بلكه ناشى از استفاده غير صحيح از آنهاست.

 2- “آيا آن حديث پيامبر اسلام(ص)
را فراموش كرده‏ايد كه فرموده‏اند: فرزندان خود را زياد كنيد تا من در روز قيامت
به خاطر زيادى تعداد شما بر امتهاى ديگر افتخار كنم؟”

 آيا تلاش در محدود كردن جمعيّت
مسلمانان، كنار گذاردن سنّت پيامبر(ص) در جهت به اجرا درآوردن فرامين غربيها
نيست؟3 3- “اگرچه ممكن است رشد جمعيت به خودى خود، يك عامل هميشه مثبت نباشد، ولى
فراموش نكنيم كه در محاسبات استراتژيك، جمعيت يكى از اوّلين شاخصهاى توانمندى
كشورها، و پشتوانه اراده ملى است و مى‏تواند استقلال، تماميّت ارضى و حتّى اقتدار
و بقاى كشورها را در دنياى پرتلاطم امروز رقم بزند.”4

 همان كه در جنگ تحميلى موجب شد
تا خيل جوانان ايران، سپاهى نيرومند را بر ضد كفر و تجاوز آرايش دهند.

 4 – “آحاد مردم در دنياى اسلام
– بدون آن كه انقلابى بودن يا نبودن مسلمانان تأثير زيادى در سرنوشت آنان داشته
باشد – امروز در معرض تهاجم قدرتهاى شيطانى و مشخصاً آمريكا قرار گرفته‏اند.” “امروزه
آمريكا هر مسلمانى را در هر گوشه جهان يك خطر بالقوه معرفى مى‏كند و حتى در مورد
افزايش جمعيت مسلمانان در كشورهاى غير انقلابى مسلمان هم به عنوان يك خطر براى
منافعش موضع‏گيرى مى‏كند، دقيقاً به همين دليل است كه نسخه‏هاى ديروز و امروز بانك
جهانى، صندوق بين المللى پول و ابزارهاى ديگرى كه واشنگتن سعى دارد از طريق آنها
سياست خود را در گوشه و كنار جهان اعمال كند، مشخصاً دربرگيرنده همان ديدگاههايى
هستند كه واشنگتن حتى به زور سرنيزه هم قادر به اجراى آنها نيست و حتى توسل به
نسل‏كُشى مسلمانان در قلب اروپا هم نمى‏تواند در حد دلخواه خود از جمعيت مسلمانان
بكاهد…]از اين رو[ آمريكا به عنوان اصلى‏ترين دشمن جهان اسلام سعى دارد كنترل
جمعيت جهان اسلام را به دست خود بگيرد.”5

 5- به فرض قبول آن كه رشد سريع
جمعيت بدون در نظر آوردن ضعفها و كاستيها به بهاى وابستگى بيشتر تمام شود آيا رشد
كمتر جمعيت مى‏تواند مشكل ناتوانى در برطرف نمودن نيازها را مرتفع كند؟ آيا مشكل
همين است و بس و ديگر مشكلى جامعه را تهديد نمى‏كند؟6

 6- “اگر همچنان كه جمعيت بر
خود مى‏افزايد بر تواناييهاى خود نيز بيفزايد اميد مى‏رود كه اداره زندگى انسانها
شكل بهترى به خود بگيرد؛ البته اين نيز صحيح است كه تا زمانى كه جمعيّت جديد به
افراد توانايى تبديل شوند – كه قادر باشند علاوه بر تأمين نيازمنديهاى خود جامعه
را نيز در رفع مشكلاتش كمك كنند – زمانهايى مى‏گذرد و آنان فقط نيازمند هستند و در
آغاز افزايش جمعيت در چنين جامعه‏اى افزايش نيازها خواهد بود اما اگر به مرور به
تواناييهاى آنان افزوده شود به مرور از نيازها كاسته و بر قوّتها افزوده مى‏شود.”7

 7- “اين تنها افزايش رشد جمعيت
نيست كه همراه با عواقب اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى است، بلكه كاهش آن در كشورهاى
صنعتى نيز پيامدهاى منفى بسيارى به دنبال دارد.” مشكلاتى مانند رشد منفى جمعيت –
تا جايى كه مثلاً رشد جمعيت ايتاليا تا پايان قرن بيستم به صفر خواهد رسيد –
افزايش نسبت سالخوردگان در جمعيت كل، و مرگ و مير ناشى از كهولت و … .8

 بنابراين با كاهش رشد جمعيت
تنها صورت مشكل تفاوت مى‏كند وگرنه اصل آن، به قوّت خويش باقى است.

 

 نقد دلايل مخالفان:

 1- ايمان و اعتقاد ما به
رزّاقيت خداوند متعال و اين كه در نظام تكوين الهى، هر ذى‏حياتى روزى مقدّر خويش
را مى‏يابد، ارتباطى به ضرورت كنترل رشد جمعيت در برخى جوامع ندارد، زيرا بحث در
واقعيت موجود جهان؛ يعنى ميليونها انسانى است كه حتّى از داشتن قوت لايموت نيز محرومند
بحث از زنان بى‏شمارى است كه به دليل عدم رعايت اصول بهداشتى در تنظيم خانواده و
باردارى در معرض خطرند؛ از كودكانى كه خطرات مختلف روانى، اجتماعى و فيزيكى ناشى
از فقر آنان را احاطه كرده است! به گفته فرزانه‏اى از عالمان شهيد:

 “نه آن قدر به اسباب تكيه كن
كه از مسبب‏الاسباب غافل شوى و قدرت و حكمت او را فراموش كنى و نه آن قدر از اسباب
غفلت كن كه در زندگى، مجارى طبيعى و عادى را – كه همان مسبب‏الاسباب براى زندگى
مقرر كرده است و تو را به تلاش و كوشش در آن واداشته – كنار نهى و همه جا در
انتظار يك حادثه ناگهانى و غير عادى باشى.”

 آرى اگر انسانها از منابع و
ذخاير زمين به نحو عادلانه بهره مى‏بردند، اگر اسراف و تبذير و ظلم و فساد در ميان
نبود، بنا به قانون تكوين همه افراد بشر مى‏بايست از امكانات ضرورى برخوردار
باشند؛ لكن با آشوبى كه بيداد قدرتهاى سلطه طلب در جهان به راه انداخته، بالعيان
مى‏بينيم كه اكثر جمعيّت جهان از حق خويش محرومند و گروهى اندك، روزى آنان را تلف
مى‏كنند.

 البته راه اصلى همان است كه
اسلام نمايانده و آن تجهيز امت اسلامى براى مبارزه‏اى بى‏امان و همه جانبه با
استكبار جهانى است. جهان اسلام همينك بيش از تعداد زياد نفوس، نيازمند جمعيتى
مستقل از قدرتهاى شيطانى، با بالندگى فرهنگى و علمى است. حال كه آمريكا از فرد فرد
مسلمين به عنوان يك دشمن بالقوه مى‏هراسد، چرا راه را براى رسيدن به مرحله‏اى كه
هر مسلمان، دشمن بالفعل او باشد باز نكنيم؟

 2- تمسك به آيه “لاتقتلوا
أولادكم خشية املاق نحن نرزقهم و ايّاكم”9 براى ردّ كنترل مواليد، نابجاست، زيرا
با توجه به شأن نزول و تفسير آيه،10 روشن مى‏گردد كه آيه، ناظر بر حرمت قتل كودكان
از بيم فقر يا در نهايت، سقط جنين عمدى است، كه موضوعاً از بحث تنظيم خانواده
بيرون است، زيرا قتل نفس را منع نموده نه پيش‏گيرى از لقاح يا جايگزينى تخمك لقاح
شده در رحم را.

 3- نگرشى واقع بينانه به مسأله
رشد جمعيت مى‏تواند پاسخگوى قسمت اعظم دلايل مخالفان باشد؛ بدين گونه كه: رشد
جمعيتِ زيانبار را مى‏توان به دو گونه مورد ارزيابى قرار داد: مطلق و نسبى؛ توضيح
آن كه:

 طبق جديدترين آمارها، مرگ 13
از نوزادان جهان به دليل زايمانهاى زياد يا نزديك به هم و حامله شدن زنان مسنّ (بالاى
35 سال) و يا بسيار جوان (زير 18 سال) است. هر ساله بيش از نيم ميليون زن در اثر
مشكلات و مسائل باردارى و زايمان جان خود را از دست مى‏دهند و بيش از يك ميليون
كودكِ بى‏مادر از خود بر جاى مى‏گذارند كه با استفاده از دانش امروزى درباره اهميت
تنظيم زايمانها از مرگ بسيارى از آنان مى‏توان جلوگيرى كرد.11 از آنجا كه عاملى
اصلى رشد جمعيت، افزايش تعداد تولدهاست، توجه به بهداشت مادر و كودك در دوران باردارى،
زايمان و شيردهى از اهميتى ويژه برخوردار است و چنانچه رشد جمعيّت، ناشى از
بارداريهاى توأم با عدم رعايت بهداشت باشد – كه خطرات جانى عمده‏اى براى مادر و
كودك در پى دارد – در هر شرايطى مردود و ناپسند است و پيرو حديث مشهور: “لا ضرر و
لا ضرار فى الإسلام فالإسلام يزيد المسلم خيراً و لا يزيده شراً؛12 در اسلام نه
حكم زيانبار است و نه مى‏توان به ديگرى زيان رساند، بنابراين اسلام براى فرد
مسلمان، خير به ارمغان مى‏آورد و شرّى به او نمى‏رساند”،اسلام نه تنها چنين رشد
جمعيت زيانبارى را تجويز نكرده كه مانع هم شده است!

 با توجه به مطالب فوق، روشن
است كه در موارد بسيار، رشد جمعيت، به طور مطلق و از باب ضرر به نفس يا به غير،
منع شرعى دارد. اما جداى از رعايت بهداشت، رشد جمعيت در پاره‏اى از كشورها، نسبت
به برخى شرايط، جدّاً زيانبار است اگرچه نسبت به شرايطى ديگر ممكن است مفيد باشد؛
به عنوان مثال، وضعيّت جمعيّتى كشور خود را مختصراً به تحليل بگذاريم:

 رشد بى‏رويه جمعيت در كشور ما،
اكثراً تابع نوع اول؛ يعنى رشد جمعيت زيانبار به طور مطلق است و آمار مرگ و مير
مادران باردار تا سال 1370 كه 90 در هزار بوده، در مقايسه با كشورهاى پيشرفته
صنعتى – كه تنها يك در هزار است – رقم بالايى را نشان مى‏دهد؛ ليكن صرف نظر از آن
نيز رشد جمعيّت نسبت به شرايط و امكاناتمان مضرّ و بر خلاف مصلحت انقلاب و جامعه
مسلمين تحليل مى‏شود، زيرا:

 جمعيت ايران در 35 سال اخير 3
برابر شده است. هم اكنون در ايران هر 17 ثانيه يك نوزاد متولد مى‏شود و جمعيت
ايران طى 25 سال آينده حدود 120 ميليون نفر پيش بينى مى‏شود.

 

  جهان كشورهاى كشورهاى در ايران

  صنعتى حال توسعه

 ميزان‏باردارى              5/2 3/7 1/9 3/3

 سرعت رشد جمعیت     2/7 2/1 ./5 1/7

 ميزان مواليد 26 درهزار 14
درهزار 30 درهزار 36 درهزار

            1335 1345 1355 1365 1370

نمودار رشد جمعيت در ايران

جدول مقايسه‏اى شاخصهاى جمعيتى در جهان،كشورهاى‏صنعتى
و در حال توسعه با ايران

 

در بخش آموزش و با رشد فعلى جمعيت، هر روز به
ساختن 166 كلاس دبستانى نياز داريم و در سال 1370، هزاران نفر از كودكان كشورمان
به مدرسه راه نيافتند. از نظر تغذيه، به دليل كاهش درآمد سرانه، سوء تغذيه بتدريج
در ميان مردم، گسترش مى‏يابد، زيرا براى هر نفر كه به جمعيت افزوده شود، بايد 4000
متر مربع زمين، زير كشت برود و اين در حالى است كه هر ساله هفتاد هزار كيلومتر مربع
از زمينهاى كشاورزى جهان از بين مى‏رود.

 در بخش بهداشت همينك، به ازاى
هر 3400 نفر يك پزشك و به ازاى هر 800 نفر، يك تخت بيمارستانى وجود دارد؛ در حالى
كه استاندارد بين المللى يك پزشك براى هر هزار نفر و يك تخت براى هر 250 نفر است!

 در مورد مسكن هم براى دسترسى
هر خانوار به يك واحد مسكونى در 20 سال آينده، بايد بيش از نيم ميليون واحد مسكونى
ساخته شود و هر نفر كه به جمعيت اضافه شود، 800 متر مربع براى تأمين تسهيلات زندگى
او لازم است.

 با محدوديتهاى داخل كشور، روشن
است كه تأمين امكانات، متناسب با رشد كنونى جمعيت براى ملت ما مقدور نيست و افزايش
بى‏رويه جمعيت حاصلى جز وابستگى به بيگانه و افزايش واردات و نياز ارزى و استخراج
مواد اوليه و عرضه آن به بازارهاى خارجى نخواهد داشت و جز فقر و بدهكارى و بيكارى
و توزيع ناعادلانه ثروت و عقب‏ماندگى نصيبى نخواهد رساند.

 در چنين شرايطى، كنترل مواليد
نه تنها معقول و منطقى، كه اضطرارى است و سردادن آواى ازدياد نسل براى ملت ما و
ديگر ملل اسلامى – در شرايطى نظير شرايط ما يا دشوارتر نه تنها به خير و صلاح
نيست، كه كشاندن آنان به فقر و محروميت بيشتر است. در ارائه نظرات اسلامى نيز بايد
توجه كرد كه دلايل موجود را نمى‏توان به دور از واقعيات زمانى و مكانى بررسى نموده
اساسى براى تصميمات كليدى قرار داد و اين خود، نمود مهمّى از نقش سازنده اجتهاد در
فقه شيعه است.

 در عين حال هستند ملّتهاى
اسلاميى كه در اقليّت بودنشان، موجب اِعمال زورگويى و ظلم و فشار بر آنان است؛
مللى همچون فلسطين، بوسنى و هرزگوين و اقليّتهاى مسلمان در ساير كشورها.

 ازدياد نسل در چنين شرايطى –
البته با رعايت كامل بهداشتِ مادر و كودك – نه تنها مضرّ نيست كه لازم و از وظايف
اين ملّتها محسوب مى‏گردد، زيرا در جهت سربلندى امّت اسلامى و از مصاديق حديث نبوى(ص)
است: “انّى اباهى بكم الامم يوم القيامة حتى بالسقط… .”13

 تأكيد پيامبر (ص) و ائمه اطهار
– عليهم‏السلام – در قرنهاى نخستين ظهور اسلام، بر ازدياد نسل، نيز بر اساس نياز
مبرم حكومت نوپاى اسلامى به تعداد نفرات بيشتر بوده است. در عين حال، با توجّه به
محدود بودن جمعيت قسمتهاى ياد شده امت اسلامى نسبت به كل جمعيت دنيا، ازدياد نسل
آنان تأثير منفى معتنابهى بر معضل انفجار جهانى جمعيت نخواهد داشت.

 4- از آنان كه معتقد به نقش
استراتژيك جمعيتند و به عنوان نمونه مى‏گويند: خيل عظيم جوانان ايران اسلامى در
جنگ تحميلى موجب پيروزى و اقتدار ملّت ايران در برابر رژيم متجاوز عراق شد، بايد
پرسيد: چرا اين اقتدار و نقش استراتژيك را جمعيت فراوان و زير فقر آفريقا و آسياى
جنوب شرقى ندارند؟ چرا جمعيت عظيم جهان گرسنه‏اند و دم برنمى‏آورند و از حقوق خويش
دفاع نمى‏كنند.

 حق آن است كه تحوّل فكرى و
فرهنگى ملت و جوانان ما و ايمان راسخ آنان به خداوند متعال بود كه ايران اسلامى را
بر دشمنانش پيروز ساخت و نه كثرت جمعيت آنها. ازدياد بى‏برنامه جمعيت، نه تنها نقش
تعيين كننده و استراتژيك براى يك كشور ندارد بلكه در آينده آنان را در تأمين
ضرورى‏ترين مايحتاج زندگى دچار مشكل خواهد كرد.

 5- كسى مدّعى نيست كه با كاهش
رشد جمعيّت همه مشكلات مرتفع خواهد شد، لكن مشكلاتى كه از اين ناحيه ايجاد
شده‏اند، از ميان خواهند رفت. البته راست است كه كشورهاى صنعتى نيز در اثر رشد
منفى جمعيت دست به گريبان معضلات ديگرى‏اند ولى اين را نيز بايد اذعان كرد كه
مشكلات بسيارى را از ميان برداشته‏اند.

 6- آمادگى والدين و شرايط محيط
براى تربيت صحيح فرزندان از اساسى‏ترين نكاتى است كه پيش از بچه‏دار شدن بايد مد
نظر قرار گيرد، زكرياى پيامبر(ع) از خداوند مى‏خواهد كه: “خداوندا! نسل پاكيزه‏اى
به من عطا فرما”14 “حنّه”، دختر عمران، آن گاه كه مريم را وضع حمل كرد، از خدا
خواست تا او و خاندانش را از شرّ شيطان، صيانت نمايد.15 و ابراهيم (ع) نيز از
خداوند خواست تا فرزندانش را فرمانبردار خويش (خدا) قرار دهد.16

 سفارشهاى مكرّر اسلام در خصوص
شرايط انتخاب همسر و خواستگارى، ازدواج و باردارى، شيردهى و پس از آن، تربيت
فرزندان، نشانگر آن است كه از نظر اسلام صرف بچه‏دار شدن، پسنديده نيست، بلكه
تربيت آنان بر اساس اخلاق و آداب اسلامى نيز مدّ نظر قرار گرفته، تا راست كردار و
به عبارت زيباى قرآنى “قرة اعين”17 (روشنى ديده) گردند.

 از جانب ديگر، بر اساس تحقيقات
انجام شده، كودكانى كه در خانواده‏هاى بزرگ و پرجمعيت زندگى مى‏كنند، از نظر رشد و
تحوّل هوشى، وضعيت مطلوبى ندارند، زيرا سلامت جسمى و روانى مادر – به خاطر وضع
حملهاى متعدد و كوتاه بودن فاصله‏هاى بين دو زايمان كاسته مى‏شود و نمى‏تواند به
تعليم و تربيت كودكان اهتمام كامل داشته باشد. كنترل كمترى بر فرزندان وجود دارد و
به علت شلوغى خانه، اكثراً كوچه‏هاى اطراف منزل، محيط رشد كودكان قرار مى‏گيرد.

 سوء تغذيه و ابتلا به
بيماريها، سلامت جسمى و روانى كودك را به مخاطره مى‏اندازد. پدر به علت ناكافى
بودن درآمد، ساعتهاى كمى را در خانه مى‏گذراند و فرصتى براى شركت در امر تعليم و
تربيت نمى‏يابد. همچنين طبق بررسيهاى “آميل دوركيم”، جامعه شناس مشهور فرانسوى،
افزايش جنايات با تراكم و افزايش جمعيت نسبت مستقيم دارد.18

 از اين رو پيامبر (ص)
فرموده‏اند: “جهد البلاء كثرة العيال مع قلّة الشى‏ء؛ بلاى خطرناك، داشتن فرزند
زياد با درآمد اندك است.”19

 حضرت على (ع) نيز مى‏فرمايند: “قلّة
العيال أحد اليسارين؛20 كمى اعضاى خانواده يكى از دو عامل خوشبختى است.”

 با عنايت به موارد فوق، آيا در
خانواده‏هاى با فرزند زياد و درآمد محدود، مجالى براى رشد و تربيت فرزندان، مطابق
با آرمانهاى اسلامى، باقى مى‏ماند؟

 

 كرانه

 1- گاه، صاحبان عقايد منحرف و
غربزده با انگيزه‏هاى غير دينى در زمره جلوداران تنظيم خانواده، آنچنان بى‏باك در
اين وادى مى‏تازند كه غربيان نيز توانش را ندارند!

 آنان گاه از رشد منفى جمعيت
قبل از پيروزى انقلاب – كه به طور قطع، آمارها خلاف آن را ثابت مى‏كند – دم زده و
گاه چنين اظهار مى‏دارند: “ما زمانى مى‏توانيم مدعى كاهش رشد يكباره جمعيّت باشيم
كه اميدوار باشيم چند عامل به وقوع پيوندد: اولاً سقط جنين محدوديتى نداشته
باشد… .”21

 قطعاً توجه بيشتر مسؤولان صديق
و مؤمن نظام در سد راه نفوذ چنين افكارى – كه در قضاوتهاى خود نقشى براى عقايد و
باورهاى راستين ملّت ايران قائل نيستند و حتّى آن را مانع مى‏خوانند – موجب اعتماد
بيشتر مردم به اقدامهاى انجام شده براى مبارزه با رشد جمعيت و تنظيم خانواده
مى‏گردد.

 از ديگر سو، استعمارگران هم به
عنوان دلسوزى براى ملل جهان و كشورهاى در حال توسعه، مبارزه با رشد جمعيت را در
صدر برنامه‏هاى خود قرار نداده‏اند بلكه همچون حقوق بشر و دمكراسى و… از تنظيم
خانواده، اهداف سلطه‏جويانه خويش را دنبال مى‏كنند و اين براى ملّتى كه بارها آنان
را آزموده، از بديهيات است، بنابراين بايد مراقب بود تا با طناب سردمداران نظم
نوين جهانى، به چاه آنان گرفتار نگرديم و گرچه سياستهاى جمعيتى خويش را بنا به
وظيفه اسلامى و ميهنى با جدّيت دنبال مى‏كنيم، وحدت شعار با آنان، تصوّر وحدت در
عمل را به دنبال نداشته باشد.

 2- آيا سقط جنين عمدى مى‏تواند
يكى از روشهاى تنظيم خانواده قرار گيرد؟

 پاسخ منفى است زيرا چنين عملى
از باب قتل نفس و احترامى كه جان انسانها (كوچك يا بزرگ) در دين مبين اسلام دارند
منع گرديده و پيامدهاى سختى در دنيا و آخرت براى مرتكبان آن مقرر شده است. ليكن
اگر مصلحتى بالاتر همچون حفظ جان مادر وجود داشته باشد، طبق فتواى مراجع عظام و با
جزئيّاتى كه مجال ذكر آن در اين مقال نيست، جايز خواهد بود!

 به هر حال استفاده صحيح و به
موقع از ساير روشهاى تنظيم خانواده و ارتقاى فرهنگ خانوادها، ما را از تمسّك به
راههاى خلاف قوانين الهى، بى‏نياز خواهد كرد.

 3- راه حل اساسى مشكل رشد
بى‏رويه جمعيت در ايران اسلامى چيست؟

 تنها راهى كه پيش روى ماست
واقع‏بينى و احترام به باورهاى دينى مردم و توجه به علل افزايش جمعيت و انتخاب
راههاى عملى بر مبناى آن است.

 اين موضوع بيش از ديگر مسائل،
وحدت حوزه و دانشگاه را مى‏طلبد تا دانشگاهيان با مطمح نظر قرار دادن فرهنگ غنى
اسلام و ارتباط محكم با حوزه‏هاى علميه، روشهايى را ابداع نمايند كه در عين اطمينان
و اثر مطلوب، مخالف باورهاى دينى ملت ما نباشد و حوزه‏هاى علميه، با كار علمى
فراگير، به يك حركت عظيم دست زده، مشكلات شرعى و اعتقادى مبارزه با رشد جمعيّت و
راههاى آن را پاسخگو باشند و با تبليغ همه جانبه و استفاده از منابر و تريبونهاى
مختلف و مطبوعات و ديگر رسانه‏هاى گروهى، مردم را به اين وظيفه دينى – ملّى فرا
خوانند و از خطراتى كه اسلام و انقلاب و جامعه را تهديد مى‏كند، باخبر سازند و با
تبيين ديدگاههاى اسلامى، حساب دين را از خرافه‏هاى موجود در اذهان – مانند برترى
اولاد پسر بر دختر يا درمان بيماريها به وسيله باردارى و… – جدا نمايند.

 

 پاورقيها:

 1 ) روزنامه جمهورى
اسلامى، شماره 1371/8/12 3888، مقاله “تأملى ضرورى در مسأله جمعيت”، محسن ميرزايى.

 2 ) اسراء )17) آيه 31.

 3 ) همان، شماره 73/6/21
4427، نامه اعتراض آميز ياسين. ت. الجبورى، رئيس جمعيت اسلامى بين المللى
ويرجينيا، خطاب به سفير مصر در واشنگتن.

 4 ) همان، شماره 73/6/14
4421، سرمقاله.

 5 ) همان.

 6 ) همان، شماره 1371/8/12
3888، مقاله “تأملى ضرورى در مسأله جمعيت”، محسن ميرزايى.

 7 ) همان.

 8 ) همان.

 9 ) اسراء )17) آيه31.

 10 ) رك: تفسير الميزان،
ج13، ذيل آيه 31 سوره اسراء، و تفسير نمونه، ج12 ذيل همان آيه.

 11 ) رك: “حقايقى براى
زندگى” تأليف سازمان جهانى بهداشت، يونيسف، يونسكو، صندوق جمعيتهاى متّحد و آموزش
و پرورش جمهورى اسلامى ايران.

 12 ) وسائل الشّيعه (انتشارات
آل البيت)، ج26، باب 1، ص14 – ح32382.

 13 ) همان، ج14، باب17،
انتشارات دار احياء التراث العربى، ص34.

 14 ) آل عمران )3) آيه 38:
قال هب لى من لدنك ذرية طيبه… .

 15 ) همان، آيه36: انى
اعيذها بك و ذريتها من الشيطان… .

 16 ) بقره )2) آيه128:
ربنا اجعلنا مسلمين لك و من ذريتنا امة مسلمة.

 17 ) فرقان )25)
آيه74:ربنا هب لنا من ازواجنا قرة اعين.

 18 ) رك: نشريه “خانواده
پرجمعيت از ديدگاه بهداشت روانى” فرشته گازرپور، مختار اويسى.

 19 ) جامع الصغير، ج1،
ص558، ح3603. از حضرت على(ع) نيز نقل شده است: “جهد البلاء كثرة العيال و قلة المال.”
الجعفريات (چاپ تهران)، ص238.

 20 ) نهج البلاغه، فيض
الاسلام، ص1153.

 21 ) روزنامه سلام،
71/7/7، شماره 39، گزارش “كاهش كمرنگ يا چشمگير رشد جمعيت كداميك؟”