موسيقى و پيامدهاى آن

تعيين مرز موسيقى مجاز و غير مجاز، مبتذل و غير مبتذل و به اصطلاح “لهوى” و غير لهوى كار ساده و آسانى نيست بلكه بايد گفت بسيار دشوار و دقيق است و در واقع حركت بر لبه تيغ برنده است. هر چند متأسفانه امروز اصطلاحى رائج شده است كه با آن خيلى از موسيقىها و غناى غير مجاز و مبتذل را (با ذبح غير شرعى) جزء حلالها مي‌دانند و آن “موسيقى اصيل” و غير اصيل است. ويا هرچه اصيل باشد ولو لهوى و مبتذل، حلال است و هرچه غير اصلى باشد قاعدةً بايد حرام باشد!! براى روشن شدن مسئله ناچاريم نكاتى را تذكر دهيم:
ـ1 ما منكر برخى آثار غير منفى و شايد گاهى مثبت برخى آهنگها نيستيم چنان كه از برادر مرحوم علّامه طباطبايى يعنى سيد محمد طباطبائى نقل شده است كه نامبرده «راجع به تأثير و كيفيّت آهنگها و تأثير آن در روح و تأثير لالائى براى كودكان كه آنها را به خواب مىبرد و به طور كلّى از اسرار علم موسيقى و روابط معنوى روح با صداها و طنينهاى وارده در گوش كتابى نوشتند كه تا به حال در دنياى امروز بى نظير و از هر جهت بديع و بى سابقه بوده ولى از ترس استفاده نامشروع از آن،از چاپ آن خوددارى مىكند و آن را از بين مىبرند.»() قسمت دوم
ـ2 نواختن آلات مختص موسيقى كه نوعاً در لهو و لعب به كار مي‌رود به اتفاق همه مراجع حرام است. هرچند در موردى به صورت غيرلهوى از آن استفاده شود، زيرا اين گونه آلات (مختص به لهو) نوعاً براى حرام ساخته شده است.
ولى گوش دادن به آهنگهايى كه از اين نوع آلات (مختصه لهوى) توليد مىشود، در صورتى حرام است كه متناسب با مجالس لهو و خوش گذرانى باشد.()
ـ3 “طرب و لهو” از واژههاى كليدى است در باب غنا و موسيقى. “طرب” به حالت سبك عقلى گفته مىشود كه بر اثر شنيدن آواز يا آهنگ در روح و روان آدمى پديد مي‌آيد و ا و را از حدّ اعتدال خارج مىكند اين امر تنها به حالت شادى اختصاص ندارد، بلكه از آهنگهاى حزن و غم آور نيز به دست مي‌آيد به گونه‌اى كه عنان آدمى از كف عقل گرفته مىشود.
گفتى است كه چه در باب شادى و چه در باب غم، غلبه هواى نفس و تهييج افكار باطل و تحريك شهوات نيز ملاك حصول غنا است. غنا هميشه فرحناك نيست، زيرا گاهى آدم هواپرست از راه غنا و توجه به فقدان معشوق و يا محروميّت از عشق جنسى، دچار هيجانات گشته به اندوه و غم مبتلا مىگردد.()
مقصود از واژه ” لهو” سازگارى و همنوايى آواز و آهنگ نواخته شده با مجالس فساد و خوشگذرانى است، يعنى ممكن است نغمههاى طرب‌انگيز نباشد، ولى از نغمه هايى باشد كه فقط در جلسات فاسقان و هواپرستان رايج باشد. اين آهنگ را لهوى مىگويند و اگر از هر دو مشخصه (طرب و لهو) برخوردار باشد مطرب لهوى گفته مىشود.
تمامى مراجع عظام تقليد (لهوى بودن) را جزء و قيد اصلى موسيقى حرام مي‌دانند ولى در قيد “طرب انگيزى” اختلاف نظر است.
آيات عظام: سيستانى، تبريزى، وحيد و مكارم مىگويند :”مطرب” بودن به هيچ گونه در موسيقى حرام تأثير ندارد و مقوم ماهيّت غنا نيست، ولى ما بقى فقها اظهار مي‌دارند كه موسيقى حرام بايد از دو مشخصه “لهوى” و “طرب انگيزى” برخور دار باشد تا مشمول حرمت قرار گيرد.()
نظر رهبرى
معلم له در ديدار با جوانان در تبيين مرز موسيقى مجاز و غير مجاز چنين مىگويد: «موسيقى اگر انسان را به بى كارگى، ابتذال، بى حالى و واخوردگى از واقعيّتهاى زندگى و امثال اينها بكشاند، اين موسيقى، موسيقى حلال نيست موسيقى حرام است. موسيقى اگر چنان
چه انسان را از معنويت، از خدا و ذكر(خدا) غافل كند اين موسيقى حرام است، موسيقى اگر انسان را به گناه و شهوت‌رانى تشويق كند اين موسيقى حرام است (در غير اين صورت حلال است…)»() در نتيجه مىتوان گفت موسيقى كه لهوى و طرب‌انگيز باشد و انسان را از ياد خدا و قيامت غافل كند و انسان را به بى كارگى و ابتذال و واخوردگى بكشاند حرام است و گرنه مجاز خواهد بود.
موسيقى و هيجان
هيجانات كاذب ضررها و زيانهاى فراوانى بر جسم و جان آدمى مىگذارد. فيزيولوژيستها و روانشناسان معتقدند كه امراضى از قبيل زخم معده و كمبود ويتامينها و رماتيسم و بيماريهاى روانى و اعصاب و سكته و فشار خون…از هيجانات و التهاب سرچشمه مىگيرند به نمونههايى از سخنان آنان در اين زمينه توجّه كنيد.
ـ1 دكتر مونتاكو مؤلف كتاب اختلالات عصبى معده مىنويسد :«آنچه مىخوريد باعث زخم معده نمىشود بلكه آنچه كه شما را مىخورد(هيجان) موجب پيدايش اين زخم مىشود».()
ـ2 دكتر الواريز مىگويد: شدت و ضعف زخمهاى معده بيشتر نسبت مستقيم با شدّت و ضعف درجه هيجانات درونى دارد.()
ـ3 دكتر هارولدبين: آزمايش بيش از 176 نفر نشان مي‌دهد كه گرفتاران بيمارى فشار خون، زخم معده، و مرض قلبى كسانى هستند كه دچار زندگانى پرهيجان و ناراحت كننده‌اى هستند.
ـ4 دكتر “اروارد بودولوسگى” مىگويد: «بيمارى قند مستقيماً از هيجانات عصبى حاصل مىشود كه تعادل شيميايى را بهم مي‌زند.»() و همين طور سكتهها سرطانهاو…عامل اصلى هيجانات و ناراحتى روحى روانى است.
عامل هيجان
موسيقى و ترانه با ارتعاشات و زير و بمهاى عجيب و غريب خود در اعصاب قلب تأثير خطرناكى مىگذارد، بدين ترتيب كه ضربان قلب از حالت عادى خارج شده و بيماريهاى خطرناك توليد مىكند. لذا مىتوان گفت عامل عمده هيجانات روحى انسانهايى كه معتاد به موسيقى و ترانه هستند، همين امر است.
بلكه كليه روانشناسان در اين نظر اتفاق دارند كه موسيقى عامل اصلى هيجانات است و اين موضوع نه تنها بر انسان آثار منفى و مهلك دارد كه بر موجودات ديگر و حيوانات نيز اثر مهلك دارد.() به نمونههايى در اين زمينه توجه كنيد:
ـ1 دكتر «اويزن اسوت مارون» درباره تأثير موسيقى بر ضربان قلب و سكته قلبى مىگويد: هيجان، بزرگترين عامل سكتههاى قلبى است و بيشتر هنرمندان به علّت سكته قلبى درگذشته‌اند.()
به اين نمونه توجه كنيد:
ماريا ليبران زند خواننده معروفه‌اى كه مردم از شنيدن آواز او بيهوش مىشدند در سال 1835 ميلادى كه در سن 27 سالگى هنگامى كه در يكى از تآترها مشغول خواندن بود ناگهان بيهوش مىشود و نقش بر زمين شده و بر اثر سكته ناگهانى در برابر ديدگان تماشاچيان مىميرد.()
ـ2 “لوتر” مىگويد: موسيقى در جريان خون و تنفس اثر مهمى دارد و حتى در بعضى موجب تحولات روحى و هيجانات آنى مىشود.()
ـ3 دكتر روبرت انگليسى متخصص روانشناسى كودك ثابت كرد كه اطفال در رحم، در تحت تأثير موسيقى قرار مىگيرند و اگر مادر حامله، به موسيقى گوش دهد ضربان قلب كودك در رحم زياد مىشود و اين حالت از 6 ماهگى به بعد است.()
ـ4 دكتر «گورلداواين» پس از مطالعات زياد به اين نتيجه رسيد كه ساز و آواز، علّت اساسى فشار خون بشمار مي‌رود.()
5 ـ دكتر پاول مقدارى از گلبولهاى سفيد و قرمز خون را در يك لوله بلورى جاى داد، و سپس آنرا در ميان حوضچه‌اى پر از آب قرار داد و بوسيله برق امواجى در آب ايجاد كرد كه آهنگهاى ترس آورى از آن برمىخاست. در طول دو دقيقه يك نيم از گلبولها جان سپرده و نيمه ديگر در آستانه مرگ قرار گرفته بودند.()
دو نمونه واقعى
ـ1 خبرگزارى رويتر مىنويسد :«50000 نفر از جوانان در “ملبورن” جمع شدند و بعد از گوش دادن به يك كنسرت موسيقى چنان به هيجان آمدند كه بدون جهت به جان هم افتادند و همديگر را زخمى و مصدوم نمودند كه با مداخله پليس غائله خاتمه مىيابد، امّا نتيجه اين هيجانات، مجروح شدن جمع زياد، از پادرآمدن چند نفر بر اثر ضرب چاقو، و مورد تجاوز قرار گرفتن تعدادى از دختران بود.»()
ـ2 در باغ وحش گلدسكو، يك اركستر اسكاتلندى برنامه موسيقى براى حيوانات اجراء كرد در پايان برنامه سه شير فرار كردند و يكى از آنها دستش شكست، زرافهها از شدّت هيجان غذا نخوردند و طوطيهاى
سخنگو با حالت غضب به نوازندگان فحش مي‌دادند.()
در نتيجه مىتوان گفت موسيقى يكى از قويترين عامل هيجانات در انسان است، و اين هيجانات آنى زيانها و ضررهاى فراوانى دارد از جمله مىتوان به زخم معده، فشار خون، بيماريهاى قند و ديابت، سكتههاى قلبى و خشونتهاى آنى…اشاره كرد.
موسيقى و خيالپردازى
عقل آدمى مانند هر چيز ديگر بر اثر تمرين علمى و انديشيدن خردمندانه، تمرين رياضيات و استدلالهاى عقلى قابل ازدياد و تقويت است.
امام صادق(ع) فرمود :«خداوند متعال عقل را از چهار چيز آفريده است. 1ـ دانش 2ـ قدرت 3ـ نور 4ـ خواستن. با امر الهى پس عقل را قائم به علم (و دانش) قرار داد…»()
على(ع) فرمود: «العقل غريزة تزيد بالعلم و التّجارُب؛() عقل غريزه‌اى است كه با دانش و تجربه‌اندوزى فزونى مىيابد.»
و امام صادق(ع) فرمود: «كثرة النّظر فى العلم يفتح العقل؛() زيادنگاه كردن در دانش (و فراگيرى آن) عقل را باز مىكند (و توسعه مي‌دهد).»
و امورى عقل را تضعيف و يا نابود مىكند:
1ـ شهوت و هوس
على (ع) فرمود: «ذهاب العقل بين الهوى و الشّهوة؛() نابودى عقل بين هوا (هاى نفسانى) و شهوت (و تمايلات) است.»
2ـ خيالپردازىها و آرزوها
على(ع) فرمود: «كثرة الامانىّ من فساد العقل؛() آرزوهاى (خيال پردازنده) زياد از عامل فاسد كننده عقل است.»
و در جاى ديگر فرمود: «اعلموا انّ الامل يُسهى العقل؛() بدانيد آرزوها عقل را به فراموشى مىسپارد.»
و توجّه داشته باشيد وقتى عقل نابود شد همه چيز را انسان از دست داده است. پيامبراكرم(ص) 1400 سال جلوتر فرمود: «انّما يدرك الخير كلّه بالعقل و لادين لمن لاعقل له؛() همانا خوبى به تمامى آن با عقل قابل درك (و رسيدن) است و كسى كه عقل نداشته باشد دين (هم) ندارد.»
موسيقى و غنا و آهنگهاى مصنوعى ساخت بشر يكى از مهمترين كار كردش خيالپردازى، تحريك شهوت، پرواز كردن در عالم آرزوهاى نشدنى و عالم بى نهايت خيال كه به شدّت عقل و خرد را تضعيف مىكند.
هنر موسيقى در اين است كه ما را خواسته يا ناخواسته به سفر در دنياى ذهنى و خيالى فرا مىخواند و به فضايى مىبرد كه براى آن آفريده نشده است. سرانجام نيز ما را سرگردان و لبريز از احساساتى كه به طور مصنوعى تحريك شده است رها مىكند. ما مىمانيم و انبوهى از احساسات تخليه نشده، نه مىتوان از آن دنياى خيالى، دل كند و به زندگى واقعى روى آورد و نه واقعيت پيرامون خود را فراموش كرد و با تكرار اين حالت و اعتياد به موسيقى جز تخدير روح و روان، چيزى بدست نمي‌آيد.
اين حالت مَثَل كسى است كه براى فرار از واقعيّت و به جاى سازگارى با آن، در دنياى خودخواهى و اوهام فرو مي‌رود و به موادّ مخدر پناه مىبرد. پس غرق شدن در دنياى موسيقى همراه است با انحراف از واقعيت و تضعيف عقل و فرورفتن در عالم خيال و رؤياهاى ناممكن.()
دوموسه مىگويد: موسيقى ما را به سير در عالمى كه هنوز براى انسان مجهول است رهبرى مىكند.()
هوگو نويسنده معروف مىگويد: علّت اينكه ما از موسيقى خوشمان مي‌آيد اين است كه در عالم خيالات و رؤياها فرو مي‌رويم.()
شامنور مىگويد: موسيقى گنگترين صداى روى زمين است.()
موسور وسكى مىگويد: براى ما نه موسيقى لازم است (و) نه سنگتراشى و نقاشى…ما احتياج به افكار زنده و بيدار داريم.
سرانجام اين خيال پردازيها جز بيچارگى و فلاكت چيزى نخواهد بود، به اين خاطره توجه كنيد:
«ريشاردواگنر» موسيقى دان مىگويد: تندرست نيستم. دستگاه اعضايم از ضعف روز افزون مرا آسوده نمىگذارد. زندگى سراسر پندار آميزم كه از عمل كافى بىبهره
است مرا به اندازه‌اى خسته كرده كه جز با وقفههاى طولانى نمىتوانم كار كنم و بيشتر بر اثر رنجى دردناك و پايدار كارم را قطع مىكنم. خيلى نگرانم و تنها هستم و بيشتر دلم مىخواهد بميرم.()

پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ
. مهر تابان يادنامه علامه طباطبايى، سيد محمد حسين حسينى تهرانى، انتشارات باقرالعلوم، ص .25
. احكام موسيقى، ص 40 رـ ك: مكاسب المحرمه، امام خمينى(ره)، ج1 باب الغناء.
. المكاسب، شيخ انصارى، چاپ قديم، ص 36 ـ 37، احكام موسيقى ص .41
. احكام موسيقى، ص 41، ر.ك: امام استفتاءات، دفتر انتشارات اسلامى، قم، اول، 1372، ج 2، س 27؛ تبريزى، استفتاءات جديد، سرور قم، اول، 1378، س 1047 و 1050، صراط النجاة، ج 1، س 1001.
. مجلّه صباح، شماره 2 و 3، ص .153
. آيين زندگى، ويل كارنگى، به نقل از ساز و آواز، ص 62.
. همان، ص 63.
. بساز و آواز، ص .64
. ر.ك: ساز و آواز، ص 65، موسيقى از نظر دين و دانش.
. مجله صباح، شماره 2 و 3، 1381، ص 152، موسيقى از ديدگاه اسلام، محمد اسماعيل نورى، انتشارات آزادى، بى تا، ص .140
. ساز و آواز، ص .45
. كتاب شعر و موسيقى، به نقل از ساز و آواز، ص .81
. همان، ص .80
. ساز و آواز، ص 79.
. همان، ص .78
. كيهان يوميّه، شماره 6265، ساز و آواز، ص .64
. اطلاعات شماره 11539 به نقل از ساز و آواز، ص .65
. منتخب ميزان الحكمه، ج 1، ص 357.
. همان، ص 359، ح .4405
. همان، ص 359، ح .4408
. همان، ص 360، ح .4421
. همان، ص 361، ح .4431
. همان، ص 361، ح .4439
. همان، ص 358، ح .4381
. ر.ك: تعليم و تربيت، مرتضى مطهرى، تهران، انتشارات الزهراء، 1366 چاپ دهم، ص 44 ـ 45، انسان، غذا، موسيقى احمد شرفخانى، قم انتشارات مشهور، 1380، ج 1، ص 60 ـ ؛65 مجله صباح، شماره 2 و 3، 1381، ش ص 151.
. ساز و آواز، سيد مرتضى علم الهدى، قم، پيام اسلام، ،1352 ص .82
. همان، ص .83
. همان.
. سخنان بزرگان، نقل از ساز و آواز، ص .84
. همان.