چرايى دوستى اهل بيت

مقدمه
براى ذهن پرسشگر دانشجويان و حتّى غير دانشجويان، اين سؤال مطرح است كه ايّام تولد و شهادت پيامبر و امامان همواره در مجالس و رسانهها سخن از محبّت اهل بيت است. اولاً اين محبت چه فايده‌اى دارد؟ ثانياً آنها كه اكنون بين ما نيستند آيا دوست داشتن آنها و دشمنى با دشمنان آنان وظيفه امروز ما هم هست؟
اين نوشتار، در پى پاسخگويى به اين سؤالهاست.
1. چرا بايد اهل بيت را دوست بداريم؟
بقا و پايدارى جهان هستى، وابسته به نيروى جاذبه است. اين نيروى سحرانگيز مىتواند اجسام بسيار بزرگ مثل:كره زمين و خورشيد و اجسام كوچك مثل: پشه و سوزن را نگه دارد. اگر نيروى جاذبه نبود، اتّفاقات وحشتنانكى رخ مي‌داد. جاذبه بين اجسام، تصوّرى بين انسانها هم دارد و بقا و پايدارى بين انسانها هم به همين دوستىهاست كه خداوند به اندازه لازم بين انسانها قرار داده است. پدر و مادر، فرزندشان را دوست دارند و فرزندان هم والدينشان را و مقدار اين دو محبّت، يكسان نيست. اگر فرزندان به اندازه والدين، به آنها محبّت مي‌داشتند، حاضر نمىشدند از خانه پدرى خويش بروند و به زندگى مستقل برسند. در حيوانات و گياهان، دوستى به گونه‌اى ديگر و با اندازه‌اى متفاوت وجود دارد.
بنياد روابط بين انسانها بر همين دوستىهاست، گرچه بعضى از انسانهاى خوش سليقه، در انتخاب دوست، بهترينها را بر مىگزينند و جاذبه اولياى خدا، آنها را به سوى ولى اللّه مىكشاند.
اين محبّت از محبّتها جداست حبّ محبوب خدا حبّ خداست
راه رسيدن به محبّت الهى، از طريق اهل بيت است. در زيارت جامعه آمده است: «من اراد اللّه بدأكم و من وحده قبل عنكم»
در احوالات مرحوم قاضى طباطبايى آمده است كه فرزندانش را توجيه مىكرد كه اشعارى درباره اهل بيت بخوانند تا مانند خون، در گوشت و پوست آنها جريان يابد و با آن بزرگ شوند، خود ايشان نيز گاهى چندين ساعت به تماشاى حرم سيّد الشهداء مي‌ايستاد و هيچ نمىگفت و فقط تماشا مىكرد.
در روايات ما درباره فايده دوستى اهل بيت تعبيرات عجيبى وجود دارد. اساس اسلام، بر دوستى اهل بيت استوار است.() دوستى اهل بيت در هفت جايگاه به كمك انسان مي‌آيد: نزد خدا، هنگام مرگ، نزد قبر، روز محشر، كنار حوض كوثر، به هنگام حساب و پل صراط.() در قيامت از چند چيز سؤال مىشود كه يكى از آنها دوستى اهل بيت است.()
دوستى اهل بيت گناهان انسان را مي‌ريزد، همان گونه كه باد شديد، برگ از درخت مي‌ريزد.() مشابه اين روايات، در كتابهاى اهل سنّت هم آمده است.()
2. آيا دوستى امروزه اهل بيت هم مفيد است؟
شخصى به نام محمّد بن ارقط نقل مىكند كه امام صادق(ع) از من پرسيد :«آيا ساكن كوفه هستى؟». گفتم: بله، فرمود :«آيا قاتلان حسين را مىبينى؟» گفتم: فداى شما شوم! هيچ يك از آنها را نمىبينيم. فرمود :«تو قاتل را كسى مي‌دانى كه يا خود، قاتل باشد و يا قاتل را دوست داشته باشد؟».
پس آن امام مىفرمايد:آيا اين آيه را نشنيده‌اى كه:
«قل قد جاءكم رسلٌ من قبلى بالبيّنات و بالّذى قلت فلم قتلتموهم ان كنتم صادقين؛() (اى پيامبر) بگو: پيش از من، پيامبرانى با معجزهها و آنچه گفتند به سويتان آمدند، اگر راست مىگوييد، پس چرا آنها را كشتيد؟».
امام اضافه كردند با آن كه بين حضرت عيسى و پيامبر اسلام هيچ پيامبرى نيامده بود، ولى باز پيامبر به يهوديان گفت: شما پيامبران بنى اسرائيل را كشتيد. امام صادق(ع) علّت اين بيان را رضايت يهوديان به كشتن پيامبران سابق مي‌داند و لذا اينها را نيز كه رضايت به كشتن پيامبران داشتند، قاتل معرفى مىكند.()
اين روايت نشان مي‌دهد كه امروز هم اگر اهل بيت را دوست داشته باشيم و دشمنان آنان را دشمن بداريم، گويا در زمان آنها بوده‌ايم و همان اثر را دارد.
پس اگر امروز اهل بيت را دوست داشته باشيم، گويا در زمان حضور آنها و در صف دوستدارانشان بوده‌ايم. دوستىها هم فقط در همين دنياست و آثارش در سراى ديگر است. بايد در انتخاب محبوبها دقت كنيم، دوستى در اين دنيا ذخيره‌اى است براى آخرت. عدّه‌اى به چيزهايى دلخوش مىكنند و با آنها محشور مىشوند كه هيچ نفعى براى آنها ندارد.
پيامبر خدا(ص) به امام على(ع) فرمود:
«…يا على لو انّ رجلاً احبّ فى اللّه حجراً لحشره اللّه معه و انّ محبّك و شيعتك و محبّى اولادك الأئمة بعدك يحشرون معك؛() اى على! اگر شخصى سنگى را در راه خدا دوست بدارد، خداوند، او را با آن سنگ محشور مىكند. به درستى كه دوستدار و شيعه تو و اولاد بعد از تو، با خودت محشور مىشوند. 
پىنوشتها:ـــــــــــــــــــــــ
. الكافى، ج 2، ص .107. المحاسن برقى، ج 1، ص .152
. الامالى، الشيخ الصدوق، ص .93. ثواب الأعمال، الشيخ الصدوق، ص .187
. ميزان الاعتدال، الذهبى، ج 1، ص .442. سوره آل عمران، آيه .183
. تفسير العياشى، ج 1، ص .209. بحارالانوار، ج 3، ص .335