رسالت ها و مسووليت هاى رئيس جمهور




سردبير

وظايف و مسووليت ها
براساس قانون اساسى جمهورى اسلامى ايران, پس از مقام معظم رهبرى, رئيس جمهور, عالى ترين مقام رسمى كشور است و مسووليت اجراى قانون اساسى و رياست قوه مجريه را, جز در امورى كه مستقيما به رهبرى مربوط مى شود, بر عهده دارد.(1) وزيران توسط رئيس جمهور تعيين و براى گرفتن رإى اعتماد به مجلس معرفى مى شوند.(2) اعمال قوه مجريه نيز جز در امورى كه بر عهده رهبرى گذارده شده, از طريق رئيس جمهور و وزراست,(3) رئيس جمهور, رئيس شوراى امنيت ملى است(4) و مسووليت امور برنامه و بودجه و امور ادارى و استخدامى كشور را مستقيما بر عهده دارد.(5) امضاى عهدنامه ها, مقاوله نامه ها, موافقت نامه ها و قراردادهاى دولت ايران با ساير دولت ها و هم چنين امضاى پيمان هاى مربوط به اتحاديه هاى بين المللى پس از تصويب مجلس شوراى اسلامى با رئيس جمهور يا نماينده قانونى اوست.(6) رئيس جمهور استوارنامه هاى سفيران را امضا مى كند و استوارنامه هاى سفيران كشورهاى ديگر را مى پذيرد(7) و اعطاى نشان هاى دولتى نيز با اوست.(8)
بنابراين با توجه به اهميت و گستردگى مسووليت ها و اختيارات رئيس جمهورى, كسى مى تواند از عهده اين مهم برآيد كه علاوه بر داشتن شرايط اصل يكصد و پانزدهم قانون اساسى (يعنى ايرانى الاصل, تابع ايران, مدير و مدبر, داراى حسن سابقه و امانت و تقوا و مومن و معتقد به مبانى جمهورى اسلامى ايران و مذهب رسمى كشور) تصوير و شناخت درست و كاملى از جهان امروز داشته باشد, نقاط قوت و ضعف كشور و سياست ها و برنامه هاى اجرا شده و اصول سياست هاى جهانى و روش هاى حاكم بر روابط بين الملل را با فراست دريابد و متناسب با هر يك از موارد ياد شده, داراى مواضع اصولى و برنامه ريزى سازمان يافته باشد.

برنامه ها و اهداف
رئيس جمهور آينده بايد با صراحت, ديدگاه ها و برنامه هاى سياسى, اقتصادى, فرهنگى و اجتماعى خود را توضيح دهد تا مردم بتوانند با شناخت كافى از تجربه, دانش و كارآيى او در برنامه ريزى و مهار بحران, به انتخاب صحيح نايل شوند.
امروزه هيچ شخص يا جريانى در جمهورى اسلامى نيست كه فى المثل عدالت اجتماعى, دفاع از محرومان و مستضعفان و ارزش هاى اسلام و انقلاب را جزو اهداف خود معرفى نكند يا لااقل در گفتار, عدم پاىبندى خود را نسبت به آنها اعلام كند, از اين رو بيان كليات و در ضرورت پاسداشت آنها داد سخن دادن معضلى را از ميان برنمى دارد, زيرا واقعيت اين است كه گروه هاى موجود, تفاسير و برداشت هاى مختلفى از اين موارد دارند و همين اختلاف برداشت ها, سبب پيدايش اين گروه ها و دسته بندىها شده است; مثلا برخى, اجراى عدالت اجتماعى را تنها از مسير توسعه و تعديل, عملى مى پندارند و پاره اى ديگر, عدالت اجتماعى را معيار ارزيابى و سنجش سياست هاى مذكور مى دانند. گروه اول, حذف يارانه را عين عدالت اجتماعى مى شمارند و دسته دوم برخلاف عدالت اجتماعى و… .
بنابراين بايسته است, رئيس جمهور آينده, از نظر اقتصادى در قبال برنامه اول و دوم توسعه; به ويژه سياست تعديل, نقاط قوت و ضعف آن, اظهار نظر كند. مردم بايد بدانند آيا او روند كنونى را تنها راه توسعه و بازسازى كشور مى داند يا معتقد به تعديل و غربال آن است يا اين كه اصولا به اين برنامه ها اعتقادى ندارد و به هر حال انتخاب كنندگان بايد از راهكارهاى عملى منتخب خود براى اجراى عدالت اجتماعى, فقرزدايى و گسترش و توسعه فرهنگ اسلامى آگاه گردند.
هيچ قانونى يا شريعتى, رئيس جمهور را ملزم نمى كند كه همه سياست ها و برنامه هاى پيشين را تإييد يا رد كند, بل به اعتبار قدرتى كه از طريق قانون كسب مى كند, قادر است در عرصه هاى گوناگون, دگرگونى پديد آورد. از اين رو بايد ديدگاه هاى خويش را پيش از انتخاب, با صراحت بيان كند و اعلام دارد كه فى المثل روند خصوصى سازى را چگونه ارزيابى مى كند و برداشت وى از قانون اساسى درباره جايگاه هر يك از سه بخش دولتى, تعاونى و خصوصى كدام است؟ در قبال سياست هايى چون پيوستن كشور به سازمان ((گات)) يا تعرفه و تجارت جهانى, چه موضعى دارد؟ برنامه هاى عملى او براى تحول در نظام مالياتى, ساختار ادارى, برنامه ريزى و بودجه كشور و توازن ميان درآمد و هزينه حقوق بگيران دولت چيست؟ و آيا اساسا اعتقادى به وجود گرانى در كشور دارد يا اين مقدار را زاييده شرايط اقتصادى كشور مى داند و آن را طبيعى قلمداد مى كند؟
از نظر سياسى بايد مشخص كند كه در سياست خارجى به چه اولويت هايى معتقد است; در رابطه سياسى با كشورهاى جهان سوم و كشورهاى اسلامى قايل به توازن است يا ترجيح و اصولا تا چه ميزان به سياست تقويت رابطه با اروپا معتقد است و در صورت نظر مثبت داشتن, چه روش هايى در قبال توطئه هاى شيطنتآميزى چون ماجراى سلمان رشدى و دادگاه ميكونوس (وقاحت دادستانى برلين) در پيش خواهد گرفت؟ راهكارها و راهبردهاى او براى گسترش و تقويت ام القراى جهان اسلام چيست و اصولا چه تلقى و تفسيرى از صدور انقلاب دارد؟ آيا تجديد رابطه با نهضت هاى آزادى بخش, جايى در سياست خارجى دولت وى دارد يا خير؟ تئورى تشكيل هسته هاى حزب الله در سراسر عالم (پيشنهادى حضرت امام خمينى ـقدس سرهـ) را در شرايط كنونى جهانى تا چه حد ضرورى و مفيد مى داند؟
برنامه هاى او در سياست داخلى چيست؟ ميزان پاى بندى و اعتقاد وى به مشاركت سياسى مردم و نوع اين مشاركت, تشكيل شوراها و تشكل هاى سياسى و احزاب در چه حدى است؟ چه برداشتى از آزادىهاى عمومى و حقوق اساسى دارد و براى سياست گريزى نسل جوان چه برنامه هايى ارائه مى كند؟
ديدگاه ها و روش هاى فرهنگى و اجتماعى او كدام اند مثلا تهاجم فرهنگى را چگونه ارزيابى مى كند و برنامه هاى ايشان در اين باره چيست؟ مقولاتى چون فرهنگ جهاد و شهادت, ايثار, بسيج و حزب الله, چه جايگاهى در قاموس سياسى وى دارند ؟ با اينترنت و بزرگ راه هاى اطلاعاتى كامپيوترى چه نوع برخوردى در دولت وى خواهد شد؟ سياست گذارىهاى كلان او درباره فرهنگ عمومى و آموزش هاى همگانى و دگرگونى در نظام آموزشى كشور چيست؟
چه ديدگاهى درباره هنر دارد و در مثل درباره مباحثى چون شركت در جشنواره هاى جهانى فيلم و سينما, مميزى و نظارت بر فيلم و كتاب و ده ها مقوله از اين قبيل, چه نگرشى دارد؟
استفاده از نيروهاى بيگانه و سرمايه گذارى خارجى را در كشور چگونه مى بيند و نسبت به صدور نيروى كار به كشورهاى خارجى چه برداشتى دارد؟ در باب پديده هايى چون ورزش قهرمانى يا ورزش همگانى, ورزش بانوان, جايگاه فرهنگ سراها, اسلامى كردن دانشگاه ها, ازدواج جوانان, مسإله بى كارى و اشتغال, حقوق زنان و ده ها مسإله مهم ديگر چگونه مى انديشد و چه راه حل هايى ارائه مى كند؟

همكاران و مديران
تجربه هيجده ساله انقلاب اسلامى بايد همه را متقاعد كرده باشد كه بدون بهره جستن و به كارگيرى نيروها و امكانات همه گروه هاى وفادار به انقلاب و رهبرى معظم آن به مثابه عبور از كمركش كوه مشكلات, بسى نفس گير و بيرون از توان يك گروه و جريان ـ گرچه توانا و كارآمد ـ است بنابراين رئيس جمهور آينده بايد ضمن برخوردارى از كادرى نيك انديش, سخت كوش, توانمند و اهل طرح و برنامه, با سينه اى فراخناك, بسان شمعى فروزان, چهره هاى برجسته تعهد و تخصص را گرد وجود خويش جمع آورد و با نگرشى فرا جناحى به سامان دهى و رتق و فتق امور بپردازد.
رئيس جمهور آينده بايد بداند گرچه چشم انداز آينده انقلاب اسلامى, نويدبخش و پراميد است, لكن در شرايط كنونى در محاصره توطئه هاى دشمنان است و به كشتيى مى ماند كه دستخوش طغيان سيل فتنه و موج بلاست و رئيس جمهور با دلى دريايى بايد به اين عرصه قدم گذارد و به جنگ امواج بشتابد و اگر تصورى غير از اين دارد, همان به كه اين جبه را به ديگرى وانهد! افزون بر آن, بلاهايى چون نظام فاسد ادارى, بيداد پديده شوم و نكبت بار ارتشا و پارتى بازى و باند محورى, شكاف عميق طبقاتى و رنگ باختن بسيارى از ارزش ها, اگر بيش از سيل فتنه دشمن غدار نباشد, به يقين كمتر نيست, از اين رو رئيس جمهور آينده, بى شك بايد به خانه تكانى گسترده اى مبادرت ورزد و شعارهاى عدالت خواهانه نخستين انقلاب اسلامى را به عمل درآورد تا دوست و دشمن پرتوى از درخشندگى حكومت اسلامى را پرفروغ تر از پيش به نظاره بنشينند; اليس الصبح بقريب. والسلام

پاورقي ها:پانوشت ها: 1 ) اصل يكصد و سيزدهم قانون اساسى. 2 ) اصل يكصد و سى و سوم. 3 ) اصل شصتم. 4 ) اصل يكصد و هفتاد و ششم. 5 ) اصل يكصد و بيست و ششم. 6 ) اصل يكصد و بيست و پنجم. 7 ) اصل يكصد و بيست و هشتم. 8 ) اصل يكصد و بيست و نهم.