مفهوم انتظار و اهميت آن


اشاره
يكى از اعتقادهاى سازنده و نقش آفرينى كه بايد بسيار به آن اهميت داد, مسإله ((انتظار)) است. اين عقيده, تإثير شگرفى در آمادگى و زمينه سازى و استقبال از ظهور دوازدهمين اختر تابان امامت و ولايت, حضرت مهدى(عج) دارد. در اين گفتار برآنيم تا مسإله انتظار را از جنبه هاى گوناگون, بررسى كنيم.

اهميت و پاداش انتظار
در گفتار پيامبر(ص) و امامان معصوم(ع) از انتظار به عنوان يك ارزش بسيار مهم ياد شده است; ارزشى كه به عنوان بهترين عبادت, برترين عمل, همانند ارزش جهاد مجاهدان راه خدا در صف مقدم جبهه ها, همچون پيكار در ركاب رسول خدا(ص) و حضرت قائم (عج) مطرح شده است, به عنوان نمونه:
پيامبر اكرم(ص) فرمود: ((إفضل العباده انتظار الفرج; بهترين عبادت و بندگى خدا, انتظار گشايش امور به دست حضرت مهدى(عج) است.))(1)
نيز فرمود: ((افضل إعمال امتى انتظار الفرج; برترين كارهاى امت من, انتظار فرج ظهور حضرت مهدى(عج) است.))(2)
اميرمومنان على(ع) فرمود: ((المنتظر لامرنا كالمتشحط بدمه فى سبيل الله; پاداش آن كسى كه در انتظار فرا رسيدن امر (و حكومت) ماست, مانند مجاهدى است كه در راه خدا, در نبرد با دشمن, در خون خود غلتيده است.))(3)
امام صادق(ع) فرمود: ((المنتظر للثانى عشر كالشاهر سيفه بين يدى رسول الله يذب عنه; كسى كه در انتظار امام دوازدهم, حضرت مهدى(عج) است, مانند كسى است كه شمشيرش را از نيام بيرون كشيده و در پيشاپيش رسول خدا(ص) با دشمن مى جنگد, و از حريم آن حضرت دفاع مى كند.))(4)
نيز فرمود: ((من مات منتظرا لهذا الامر, كان كمن كان مع القائم فى فسطاطه, لا, بل كان بمنزله الضارب بين يدى رسول الله بالسيف; كسى كه در حال انتظار ظهور قائم (عج) بميرد, مانند كسى است كه در محضر قائم(عج) در خيمه (ستاد مركزى ارتش) آن حضرت است. نه بلكه همانند كسى است كه در ركاب رسول خدا(ص) با شمشير با دشمن مى جنگد.))(5)
اين روايات كه نمونه هايى از ده ها و صدها روايات ديگر در اين باره است حاكى است كه مسإله انتظار, در اسلام بسيار مهم و ارزشمند است, و قطعا نتايج سازنده اى دارد كه تا اين حد تمجيد شده, به طورى كه در رديف جنگيدن با دشمن در ركاب رسول خدا(ص) قرار گرفته است.

مفهوم انتظار
واژه انتظار در گفتار معمول مردم, به معناى اميد بهتر شدن, و تحول از وضع موجود به وضع ديگر است; به عنوان مثال, شخصى خود و يا فرزندش بيمار است, در هنگام احوال پرسى مى گويد: اميد و انتظار آن را دارم كه بهبودى حاصل شود, و يا ديگران به او چنين مى گويند. بنابراين مفهوم ساده انتظار اين است كه: من از وضع موجود ناراضى ام, و اميد آن را دارم كه با تلاش و استفاده از امكانات, اين وضع عوض گردد. روشن است كه چنين انتظارى بدون تلاش و عمل تحقق نمى يابد.
بنابراين, انتظار يعنى آينده نگرى, و تلاش براى دگرگونى وضع موجود, و تحول آن به آينده ايدهآل و برتر. وقتى كه معناى انتظار در اين گونه امور ساده, چنين باشد, قطعا انتظار ظهور حضرت مهدى(عج) و تحقق حكومت جهانى او, و اجراى آرمان هاى مقدسش, در سراسر جهان و در ابعاد گوناگون, معناى عظيم و ژرفى خواهد داشت, چنين انتظارى به معناى آماده باش كامل و زمينه سازى سياسى, فرهنگى, علمى, اخلاقى, اقتصادى و اجتماعى عميق در سراسر جهان است. آرى, انتظارى كه مناسب انقلاب جهانى و برقرارى صلح و عدالت حقيقى در همه جا, به رهبرى خورشيد ولايت, اميد همه پيامبران و امامان(ع) و مستضعفان جهان, حضرت مهدى(عج) باشد, قطعا نياز به برنامه ريزى حساب شده و وسيع دارد.
اين كه در روايات مذكور, انتظار به عنوان بهترين عمل و عبادت ياد شده, و ارزش آن همچون جنگيدن با دشمن در ركاب پيامبر اكرم(ص) قرار گرفتن در ستاد مركزى ارتش حضرت مهدى(عج) تبيين شده, به روشنى بيانگر آن است كه انتظار به معناى حضور پى گير و فعال در صحنه هاى دفاع از انقلاب و ارزش ها, و حركت هاى توحيدى و انقلابى است, نه انتظار ذهنى, و گوشه نشينى و همواره به ياد ذهنى امام زمان(عج) بودن.
به عبارت روشن تر, انتظار بر دو گونه است: انتظار غير مسوولانه و انتظار مسوولانه; يعنى انتظار مخرب و اسارت بار و انتظار سازنده و حركت آفرين. انتظار غير مسوولانه و مخرب آن است كه سطحى و موقت باشد, و تنها به دعا و جشن و شب شعر و سخنرانى اكتفا شود, ولى انتظار سازنده و مسوولانه آن است كه حركت بخش و سازنده باشد و موجب تحول و آماده سازى معنوى فرهنگى شده, و باعث ترقى و تعالى در همه ارزش ها در ابعاد مختلف الهى و انسانى شود, چرا كه هر انقلابى وقتى به پيروزى مى رسد, كه براى به ثمر رسيدن آن در ابعاد گوناگون, زمينه سازى شده باشد; مثلا انقلاب اسلامى ايران به رهبرى قائد بزرگ حضرت امام خمينى ـ قدس سره ـ به سادگى به پيروزى نرسيد, بلكه حضرت امام براى آن زحمت ها كشيد, سال ها در زندان و تبعيد به سر برد و به مردم آگاهى بخشيد و ياران او نيز چنين كردند, تا پس از اين زمينه سازىها, انقلاب به پيروزى رسيد.
با توجه به اين كه اين انقلاب تنها در نقطه اى از جهان رخ داد, ولى انقلاب جهانى حضرت مهدى(عج) كه مربوط به سراسر جهان است, و از جهات مختلف عميق تر خواهد بود, قطعا نياز به زمينه سازىها و آمادگى هاى بيشتر دارد.
امام صادق(ع) در گفتارى فرمود: ((ليعدن إحدكم لخروج القائم ولو سهما; قطعا بايد هر يك از شما براى قيام قائم(عج) ـ هرچند با تهيه كردن يك تير اسلحه ـ آماده گردد.))(6)
شخصى از امام باقر(ع) پرسيد: مردم مى گويند: ((وقتى كه حضرت مهدى(عج) قيام كرد, كارها به طور طبيعى به پيش مى رود, و به اندازه شاخ حجامت, خون ريزى نمى شود. )) امام باقر(ع) فرمود: ((كلا والذى نفسى بيده لو استقامت لاحد عفوا لاستقامت لرسول الله حين ادميت رباعيته, و شج فى وجهه كلا والذى نفسى بيده حتى نمسح نحن و انتم العرق والعلق; سوگند به خدا چنين نيست, اگر چنين چيزى ممكن بود, در مورد پيامبر اسلام(ص) انجام مى شد, با اين كه دندان هاى او را (بر اثر ضربه در جنگ احد) خون فراگرفت, و پيشانيش شكافته شد, سوگند به خدا قيام قائم(عج) پا برجا نخواهد شد مگر اين كه ما و شما در ميدانها عرق بريزيم و خون غليظ ريخته شود.))(7)
نيز روايت شده: مفضل بن عمر يكى از شاگردان برجسته امام صادق(ع) به آن حضرت عرض كرد: ((اميدوارم كه قيام قائم(عج) به راحتى انجام شود.)) امام صادق(ع) فرمود: ((لا يكون ذلك حتى تمسحوا العرق والعلق; چنين نخواهد بود تا عرق بريزيد و خون غليظ ريخته شود.))(8)
نگاهى به شرايط انتظار
با توجه به اهميت انتظار, و معناى عميق و گسترده آن, تحقق كامل آن به شرطهاى متعددى بستگى دارد; به عنوان مثال: زودتر از وقت به مسجد رفتن, و نشستن به انتظار نماز, پاداش بسيار دارد, تا آن جا كه رسول خدا(ص) فرمود: ((انتظار الصلاه بعد الصلاه تغسل الخطايا; انتظار كشيدن براى نماز, بعد از نماز قبل, خطاها و گناهان را مى شويد.))(9)
ولى همين انتظار شرايطى دارد, هرگاه كسى به بعضى از آن شرايط مانند وضو, پاكى بدن و لباس, قناعت كند, اما در اداى خمس و زكات و… كاهلى نمايد و با لباس غصبى در انتظار نماز بنشيند و نمازش را با همان لباس بخواند, هرگز پاداش انتظار نماز را ندارد, و نمازش نيز باطل است. در مسإله انتظار ظهور حضرت قائم آل محمد(ص) نيز بايد شرايط آن را شناخت, و به آن عمل كرد, تا حقيقت انتظار حاصل شود, وگرنه چنان انتظارى كامل نيست و پاداش انتظار حقيقى را نخواهد داشت.
گفتنى است كه در روايات متعددى, انتظار به عنوان بهترين و محبوب ترين عمل, معرفى شده است(10) بنابراين انتظار تنها يك امر ذهنى نيست, بايد آثار آن در عمل ديده شود, در غير اين صورت, عملى در كار نيست تا بهترين عمل باشد.
محدث بزرگ كلينى نقل مى كند: جمعى از شاگردان و اصحاب امام صادق(ع) در محضر آن حضرت گرد هم آمده بودند, و از انتظار و ظهور و خروج امام قائم(عج) سخن مى گفتند, امام صادق(ع) سخن آنها را مى شنيد, به آنها رو كرد و فرمود:
((فى اى شىء انتم؟ هيهات هيهات! لا والله لايكون ما تمدون اليه اعينكم حتى تغربلوا, لا والله لايكون ما تمدون اليه اعينكم حتى تمحصوا, لا والله لايكون ما تمدون اليه اعينكم حتى تميزوا; كجاييد شما؟ هيهات, هيهات! نه به خدا سوگند, آن چه به سوى آن چشم مى كشيد تحقق نيابد, تا غربال شويد, نه به خدا سوگند آن چه به سويش چشم دوخته ايد, نمىآيد تا بررسى و زير و رو شويد, نه به خدا سوگند آن چه به سويش چشم مى كشيد واقع نشود تا (طرفداران حق و باطل) از هم جدا شويد.))(11)
اين سخن امام صادق(ع) به روشنى بيانگر آن است كه منتظران ظهور حضرت قائم(عج) بايد به موازين و برنامه هاى اسلام, در تمام فراز و نشيب ها عمل كنند, و در همه كوران ها و آزمايش ها, استوارى و خلوص خود را حفظ نمايند, و رو در روى باطل گرايان قرار گيرند, نه اين كه در صف آنها و داخل آنها باشند, آرى آنها بايد هيچ گاه نهى از منكر و مبارزه با مجرمان و مخالفان معاند را از ياد نبرند و… .

نگاهى به وظايف منتظران
ترديدى نيست كه براى تحقق و تكميل انتظار با آن مفهوم عميق و وسيعى كه گفتيم به شناخت دستور العمل ها و برنامه ها و وظايف و انجام آنها نياز است, به گفته فلاسفه هر چيزى داراى چهار وجود است: ذهنى, لفظى, خطى و عينى و حقيقى. پرواضح است كه وجود ذهنى و لفظى و خطى, كارساز و تحول بخش نخواهد بود, آن چه كه تحول آفرين است, وجود عينى و حقيقى است, مثلا اگر كسى تشنه است و آب مى خواهد, وجود ذهنى و خطى و لفظى آب, تشنگى او را برطرف نمى سازد, بلكه وجود عينى آب است كه با نوشيدنش رفع تشنگى مى شود, در مسإله انتظار نيز بايد به سراغ وجود عينى آن رفت, به گفته مولانا:
نام فروردين نيارد گل به باغ
شب نگردد روشن از اسم چراغ
اسم گفتى رو مسمى را بجوى
ماه در بالا است نى در آب جوى
هيچ اسمى بى مسمى ديده اى؟
يازگاف ولام گل, گل چيده اى
تا قيامت عارف ار مى مى كند
تا ننوشد باده مستى كى كند؟
شناخت وظايف و مسووليت ها, و انجام آن ما را به وجود عينى انتظار مى رساند و انتظار ما را تكميل خواهد كرد. بر همين اساس هنگامى كه حضرت مهدى(عج) پس از ظهور در مكه, خطبه مى خواند, در فرازى از خطبه اش چنين مى فرمايد: ((نإمركم ان لا تشركوا به شيئا, و ان تحافظوا على طاعته و طاعه رسوله, نإمركم ان تحيوا ما احيا القرآن و تميتوا ما امات; به شما امر مى كنم كه هيچ چيز را همتاى خدا قرار ندهيد, و در اطاعت خدا و رسولش, مراقبت نماييد زندگى و مرگتان بر اساس قرآن باشد.))(12)
امام باقر(ع) به جابر جعفى فرمود: ((ما تنال و لايتنا الا بالعمل والورع; به ولايت و دوستى ما جز از راه عمل و پرهيز نمى توانى برسى.))(13)
امام صادق(ع) در پاسخ معلى بن خنيس كه از حقوق و وظايف مسلمانان نسبت به همديگر پرسيده بود, فرمود: هفت حق واجب است كه اگر كسى يكى از آنها را تباه كند, از ولايت و اطاعت خداوند خارج است و آن هفت حق عبارتند از:
1ـ براى برادر مسلمانت آن چه را براى خود دوست مى دارى, دوست بدارى,
2ـ برادر مسلمانت را خشمگين نكنى, بلكه خوشنود سازى,
3ـ با جان و مال و دست و زبان و پا, او را يارى كنى,
4ـ چشم و راهنماى او باشى,
5ـ تو سير و سيراب نباشى و او گرسنه و تشنه, تو پوشيده نباشى و او برهنه,
6ـ اگر داراى خدمتكار هستى, و برادر مسلمانت خدمتكارى ندارد, تو خدمتكارت را براى يارى او بفرستى,
7ـ حامى او در انجام مسووليت هايش باشى, دعوتش را اجابت كنى, در بيمارى از او عيادت كنى, كنار جنازه اش حاضر شوى, اگر دانستى او نيازى دارد, در تإمين نياز او بكوشى, و اين وظيفه را تإخير نيندازى تا وقتى كه او نيازش را اظهار كند, آن گاه امام صادق(ع) فرمود: ((فاذا فعلت ذلك, وصلت ولايتك بولايته و ولايته بولايتك; هرگاه چنين كردى, دوستى خود را به دوستى او, و دوستى او را به دوستى خود, پيوند داده اى.))(14)
امام باقر(ع) در پاسخ شخصى كه از وقت فرج پرسيده بود فرمود: ((هيهات هيهات! لا تكون فرجنا حتى تغربلوا ثم تغربلوا ثم تغربلوا, حتى يذهب الكدر و يبقى الصفو; هيهات هيهات, فرج و ظهور ما فرا نرسد تا غربال شويد, باز غربال شويد, باز غربال شويد, تا اين كه كدورت ها و شائبه ها نابود شود, و صفا و صميميت جايگزين آنها گردد.))(15)
عالم ربانى و زاهد صمدانى مرحوم سيد ابوالقاسم دهكردى, با استفاده از روايات, دوازده وظيفه و نشانه براى تحقق انتظار فرج ذكر كرده است, در وظيفه دوازدهم مى گويد: از نشانه هاى انتظار, مهيا بودن براى ورود محبوب است, و مهيا بودن با چند خصلت, به دست مىآيد: 1ـ عزم حقيقى بر يارى و پيروى حضرت قائم(عج) 2ـ داشتن صفات نيك اخلاقى, و پرهيز از هرگونه آلودگى اخلاقى.
آيينه شو جمال پرى طلعتان طلب
جاروب كن تو خانه و پس ميهمان طلب
3ـ مواظبت در انجام واجبات و مستحبات, و ترك كارهاى حرام و مكروه 4ـ آماده كردن امكانات نظامى 5ـ مرابطه و مرزدارى 6ـ مواظبت بر تلاوت عهدنامه بزرگ و كوچك (كه در زادالمعاد ذكر شده است).(16)
كوتاه سخن آن كه: پايه و اساس تحقق انتظار, وظيفه شناسى, و انجام وظيفه است, و چنين خصلتى وقتى به دست مىآيد كه انسان در برابر نفس سركش ايستادگى كند, تا آن را به مرحله ((نفس مطمئنه)) برساند, اميرمومنان على(ع) در شمارش خصال پرهيزكاران, گفتارى دارد, از جمله مى فرمايد: ((ان استصعبت عليه نفسه فى ما تكره لم يوتها سولها فى ما تحب; هرگاه نفس او در انجام وظايفى كه خوش ندارد, سركشى كند (و به راه گناه برود) او هم از آن چه نفس دوست دارد, محرومش مى سازد.))(17)
و از اين طريق نفس سركش را مجازات مى كند, و نيز فرمود: ((اذا صعبت عليك نفسك فاصعب لها تذل لك; هنگامى كه نفس تو سخت گيرد (و در برابر اطاعت فرمان حق, به آسانى تسليم نگردد) تو هم بر او سخت بگير (و خواسته هايش را بر او دريغ دار) تا در برابر تو تسليم گردد.))(18)

پاورقي ها:پانوشت ها: 1 ) شيخ صدوق, كمال الدين, طبق نقل علامه مجلسى, بحارالانوار, ج52, ص125. 2 ) همان, ص128. 3 ) شيخ صدوق, خصال, طبق نقل علامه مجلسى, بحارالانوار, ج52, ص123. 4 )مجلسى, بحارالانوار, ج52, ص125. 5 ) همان, ص146. 6 ) محدث نعمانى, غيبه النعمانى, ص172. 7 ) همان, مطابق نقل علامه مجلسى, بحارالانوار, ج52, ص358. 8 ) همان. 9 ) مجلسى, بحارالانوار, ج88, ص18. 10 ) همان, ج52, ص123, 128. 11 ) محمد بن يعقوب كلينى, اصول كافى, ج1, ص197. 12 ) محقق قزوينى, الامام المهدى من المهد الى الظهور, ص515. 13 ) محمد بن يعقوب كلينى, اصول كافى, ج2, ص74. 14 ) همان, ص169. 15 ) شيخ حر عاملى, اثباه الهداه, ج7, ص24. 16 ) سيد ابوالقاسم دهكردى, نورالابصار فى فضيله الانتظار, ص67. 17 ) نهج البلاغه, خطبه 193 (خطبه متقين). 18 ) علامه آمدى, غرر الحكم, طبق نقل ميزان الحكمه, (چاپ جديد) ج4, ص3323.