داستان تونل


(انتفاضه جديد فلسطين)

##ترجمه: مهدى اسدى##

در همان هنگام كه صداى تانك هاى صهيونيستى در جنوب لبنان و جولان اوج مى گرفت, انتفاضه جديد فلسطين نيز در كرانه باخترى, نوار غزه و قدس اوج مى يافت. و اين پاسخى بود به فعاليت هاى روزافزون ناتانياهو در جهت يهودى كردن شهر قدس, كه نيروهاى اشغالگر وى با گشودن تونلى به موازات حرم شريف قدس سعى در محقق ساختن آن داشتند. امرى كه منجر به بروز درگيرىهاى شديدى ميان فلسطينيان و نيروهاى صهيونيست شد. اما آيا اين گام, نخستين نمونه از تخريب مسجدالاقصى و ديگر اماكن دينى بود؟ يا اين كه پيش از اين نيز فعاليت هايى صورت گرفته است؟ اين فعاليت ها كدامند؟ داستان اين تونل كه صهيونيست ها مدعى اند به ديوار ندبه منتهى مى گردد چيست؟
از اواسط سده گذشته نظريه پردازان جنبش صهيونيسم, همواره اعلام كرده اند كه هدف صهيونيسم تصرف قدس و پايه ريزى پايتخت دولت اسرائيل در آن سرزمين است. سكونت در قدس يكى از مهم ترين پايه هاى دعوت صهيونيست ها بود. آنان در برابر يهوديان ساده انديش دنيا همواره يكى از آموزه هاى يهوديت را كه مى گويد: ((گام هاى ما همواره بر درگاه تو اى قدس متوقف مى شده اند… اى قدسى كه تنها مانده اى)) شعار و سرلوحه كار خود قرار مى دادند و بر آن تإكيد مى ورزيدند.

نيمه ديگر رويا
هنگامى كه در سال 1948 جنگ هاى اعراب و اسرائيل به پايان رسيد نيروهاى صهيونيستى توانستند نيمى از روياى خود را اجرا كنند, چرا كه موفق شدند 66/2% از مساحت كل شهر قدس را به تصرف درآورند, اما بخش هاى كهن شهر كه قسمت هاى مقدس در آن قرار داشت همچنان در دست عرب ها به جاى ماند.
پس از آن جنگ 1967 رخ داد تا به صهيونيست ها اين امكان را بدهد كه بر بخش هاى باقى مانده چنگ بيندازند و يهودىسازى اين شهر را به اتمام برسانند. در كنار دست كارى خدمات عمومى, يهودى سازى آموزش و فرهنگ و تربيت و اعلان قدس به عنوان پايتخت رسمى رژيم صهيونيستى, يهوديان همچنين كوشيدند تا فرهنگ هاى اسلامى و مسيحى را در قدس ريشه كن سازند و اماكن مقدس اين دو فرهنگ را تخريب نمايند. اين راه و روش در ويران سازى بعضى از اماكن مقدس مسلمانان و مسيحيان و نيز دگرگون سازى ميراث فرهنگى و چهره تاريخى شهر قدس و از ميان بردن هرگونه ارتباط اين شهر با اسلام و مسيحيت نمود عينى يافت. در اين زمينه مى توان به مثال هاى زير اشاره كرد:
ـ كاوش هاى كنار و زير مسجد الاقصى براى دست يابى به ((هيكل[ ((معبدى] كه صهيونيست ها ادعا مى كنند در اين منطقه قرار دارد. اين كاوش ها در اواخر سال 1967 آغاز شد و تاكنون ادامه يافته است. كاوش هاى مذكور مراحل گوناگونى را پشت سر گذاشت كه منجر به از ميان رفتن و تخريب بسيارى از املاك و زمين هاى اطراف مسجد الاقصى شد.
ـ آتش سوزى مسجدالاقصى در 1969/8/21 كه نيروهاى اشغالگر مسبب آن بودند. همين امر بار ديگر در آغاز سال 1980 توسط ((ميير كاهانا)) خاخام نژادپرست صهيونيست تكرار گرديد.
ـ تعدى به اماكن مقدس اسلامى و مسيحى و كوشش براى اقامه نماز و آيين هاى يهودى ديگر در صحن مسجدالاقصى, دزديدن بعضى از وسايل و اثاث كليساى قيامت, چنگ اندازى بر زمين هاى تابع بعضى از ديرهاى مسيحى در قدس, تعدى بر قبرستان هاى اسلامى, ويران سازى منازل و كوچاندن ساكنين آنها.

پيشينه ها
صهيونيست ها از آغاز روى كار آمدن رژيم اشغالگرشان در سال 1948 به بسيارى از مساجد و بارگاه هاى اسلامى در نقاط گوناگون فلسطين تعدى كرده اند. آن چه كارها را پيچيدگى بيشترى بخشيده استخفاف و خوارشمارى اماكن اسلامى به خصوص مساجد است كه صهيونيست ها همواره بدانها تعدى كرده و مايلند كه آثارى از اين اماكن بر زمين به جاى نگذارند.
در اين زمينه محله ((المغاربه)) قدس كه قبر شيخ ((عيد)) در مدرسه افضليه در آن قرار دارد ويران گرديد. همچنين ضريح شيخ شهاب الدين احمد ثورى در محله ((الثورى)) در قدس تخريب گرديد و به منطقه اى مسكونى تبديل شد. در سال 1969 نيز به قبر ((سيدنا عكاشه)) تعدى گرديد.
علاوه بر حرم ابراهيمى و دست اندازى به قسمت هايى از آن و فاجعه خون آلودى كه سه سال پيش در آن حرم مقدس در حق نمازگزاران انجام دادند, صهيونيست ها مسجد ((بئر السبع)) را به موزه تبديل كردند و نمازگزاران را از اقامه نماز در آن بازداشتند. همچنين مسجد ((الجسر)) را در ((طبريا)) به موزه و مسجد ((السوق)) را در ((صفد)) به نمايشگاه عكس مبدل ساختند. آنها مسجد ((وادى الصليب)) را نيز ويران كرده, بر ويرانه هاى آن گاراژهايى ساختند. شهردار صهيونيست تلآويو, مسجد ((حسن بيك)) را در ((يافا)) به بازارچه اى محلى تغيير داد و مسجد ((الحاره الشماليه)) را در عكا به يك محل يهودى تبديل كرده صهيونيست ها علاوه بر اين ده ها مسجد را در روستاهاى لوبيه, كفربرعم, طور, خربه صوفين, عمواس, صرفند الجوره, يازور, ديرياسين, اقرت, قاقون القبيه, جلمه, سلمه و ابوكبير ويران كرده اند.
در همين زمينه صهيونيست ها ضريح ((شهاب الدين بادار)) را در مدخل روستاى لفتا كه يكى از بارگاه هاى اسلامى به شمار مى رود از ميان برده اند. همچنان كه آرامگاه ((ابى قميص)) را در شهر صفد ويران و در زمين آن ايستگاه هاى اتوبوس تإسيس كرده اند; و نيز ضريح ((على بن عليل)) و بارگاه او را در روستاى الحرم در شمال يافا ويران كرده و آن را به يك فرستنده راديويى مبدل ساخته اند. اشغالگران همچنين بارگاه ((سلمه بن هشام المخزومى)) را در روستاى سلمه تخريب كردند و مقبره ((النخام)) را كه پيكر تعدادى از ياران رسول خدا(ص) را در خود جاى داده است از ميان بردند. در قدس نيز صهيونيست ها به قبرستان تاريخى ((ماملا)) دست درازى كرده, بخش هايى از زمين آن را به پارك عمومى, منازل مسكونى و واحدهاى تجارى تبديل كرده اند. در روستاى قيساريه در نزديكى حيفا آثار باستانى عربى و اسلامى از ميان رفتند يا به ويرانه هايى تبديل شدند. همچنان كه بارگاه هاى پيامبران به دست شويى و سرويس هاى بهداشتى تغيير ماهيت داده شدند.

تونل
علاوه بر اين اعمال تجاوزكارانه كه صهيونيست ها در نقاط مختلف فلسطين در حق مقدسات اسلامى انجام داده اند, مدتى پيش نيروهاى اشغالگر مدخلى را بر ((جاده رنج)) در قدس گشودند كه ساختمان مسجدالاقصى را در معرض خطر قرار داده است. آنان ادعا مى كنند كه مدخل مذكور به تونلى سياحتى با طول 488 متر كه به موازات ((ديوار ندبه)) كشيده شده است منتهى مى شود.
تونل مذكور كه به ادعاى آنان يك تونل رومى كهن بوده است در نزديكى باروى شهر قدس قرار دارد. علاوه بر خطرى كه اين تونل براى مسجدالاقصى دارد بسيارى از آثار اسلامى و عربى و نيز محله هاى مسكونى اطراف در معرض خطر مستقيم فروريزى و دگرديسى تاريخى قرار دارند.
حفر اين تونل بخشى از يك طرح كهن صهيونيستى براى يهودى كردن شهر قدس بود كه چند ماه پيش به بهانه گذشت سه هزار سال از بناى قدس ـ طبق تقويم عبرى ـ به اتمام رسيد.
صهيونيست ها در آغاز سال 1995 ميلادى پرده از اين طرح برداشته و در آن اشاره كرده اند كه طرح مذكور علاوه بر تونلى كه از دروازه ((اسباط)) آغاز مى گردد, ترميم مناطق جنوبى باروى قدس و به موازات حرم شريف را نيز شامل مى شود. در اين طرح همچنين آمده است كه به جاى دروازه ((المغاربه)) دروازه جديد ((الدباغين)) به دروازه اصلى ورود پيادگان به سمت ديوار ندبه تبديل خواهد شد. در كنار اين دروازه مراكز اطلاع رسانى و بازرسى تإسيس خواهد گرديد. جاده منشعب از اين مراكز به ترتيب به ميدان ((البراق)) و سپس از طريق يك راهروى زيرزمينى به پارك اموى و سپس از طريق يك تونل ويژه به ناحيه سلوان يا به عبارتى شهر داوود و براى وصول به چشمه سلوان منتهى مى شود.
طبق اين طرح از پاركى كه در كناره شرقى دروازه المغاربه قرار دارد تنها يك چهارم آن باقى خواهد ماند و در مناطق به جاى مانده كاوش هايى جهت يافتن پله هاى سنگى منتهى به حرم ابراهيمى انجام وقوس موجود در نزديكى دروازه ((الزاويه)) در جنوب غربى حرم بازسازى خواهد شد. بدين گونه تسلط و كنترل كاملى بر مناطقى كه صهيونيست ها ادعا مى كنند كه هيكل در آن قرار دارد به وجود خواهد آمد. اين جست و جوها طبقات تاريخى چهارگانه اين منطقه را خواهد كاويد. در طبقه بالايى پله هاى منتهى به هيكل وجود دارند. در طبقه زيرين طراحى زيربنايى مشخص خواهد گرديد. در آخرين طبقه كه به گمان اسرائيليان به دوران اول معبد باز مى گردد درى براى ورود به شهر داوود احداث خواهد شد. از اين دروازه جاده هايى در طول باروى شهر و دره ((قرون)) و چشمه ((ام الدرج)) كشيده خواهد شد. همچنان كه سر در ((بيت احيال)) نيز بازسازى خواهد گرديد.
تمام اين كارها بدين هدف صورت مى گيرد تا تاريخى را كه صهيونيست ها قصد دارند از نو بنويسند صورت متقلبانه خود را به طور كامل بگيرد. تا آن چه را كه خود ((حقانيت تاريخى يهود)) مى نامند به نوعى در اين سرزمين مقدس به اثبات برسانند. سرزمينى كه ((مسجدالاقصى)) در آن برافراشته شده است و هر آن چه را در پيرامون آن بنا گرديده همه و همه از هويت كهن و ريشه دار اسلامى نشإت گرفته است.
پاورقي ها: