گزارش هاى علمى پژوهشى


طب سوزنى و بهبودى جريان خون در چشم ها
محققان ژاپنى مى گويند اجراى روش طب سوزنى كه طى آن سوزن هاى ظريفى در نقاط خاصى از دست فرو برده مى شود مى تواند جريان خون را به چشم ها افزايش دهد.
محققان در نشست ساليانه انجمن بينايى و چشم پزشكى در فورت لاراديل در فلوريدا اعلام كردند در حالى كه اين تحقيق تنها در مورد شمار اندكى از داوطلبان سالم انجام شده است, مى تواند به معالجه بيمارىهاى متعدد چشمى كه در اثر كمبود جريان خون به بخش هايى از چشم ايجاد مى شود بينجامد.
دكتر كازوهيكو مورى, از بخش چشم پزشكى دانشگاه طب كيوتو, سوزن هاى طب سوزنى را به پشت دست ها در نزديكى انتهاى انگشت شست فرو برد و بعد از يك ليزر اسكن براى اندازه گيرى جريان خون به سرخرگ شبكيه چشم استفاده كرد.
سرخرگ شبكيه يك رگ مهم خونى است كه مواد غذايى را با خود به مركز بينايى چشم مى برد.
در اندازه گيرىهاى انجام شده توسط جريان سنج شبكيه هايدلبرگ حجم, سرعت, و تعداد گلبول هاى خون در جريان خون شبكيه افزايش قابل توجهى يافت.
جريان سنج شبكيه يك دستگاه استاندارد اندازه گيرى آزمايشگاهى است.
گابور هولو, متخصص بيمارى آب سياه چشم از دانشگاه طب سمل ويس در بوداپست مى گويد: تحقيقات طب سوزنى ممكن است به عنوان روشى براى بهبود جريان خون به اين بخش حياتى بينايى مفيد واقع شود.
دانشمندان مى گويند روش هاى مشابهى بر روى مبتلايان به بيمارىهاى چشمى مورد آزمايش قرار مى گيرد تا مشخص شود آيا طب سوزنى سلامت چشم ها را بهبود مى بخشد يا خير.
طب سوزنى بر اساس تحريك سيستم هاى فيزيولوژيكى خاصى بنا نهاده شده است كه يكى از اين سيستم ها قادر به افزايش جريان خون است.

عامل اصلى بروز گردبادها و توفان هاى موسمى
گروهى از پژوهشگران دانشگاه لندن در يك تحقيق جديد كه در نشريه تحقيقات ژئوفيزيكGeophysical research letters به چاپ رسيده است ازدياد دماى اقيانوس ها را از جمله عوامل اصلى بروز گردبادهاى شديد و توفان هاى سهمگين ذكر كرده اند.
گروه محققان دانشگاه لندن با جمع آورى اطلاعات مربوط به دماى اقيانوس ها از سال 1886 تا سال جارى و مقايسه آن با تعداد گردبادهايى كه در هر سال به وقوع پيوسته است به اين نتيجه رسيده اند كه رابطه آمارى بسيار قدرتمندى ميان يك دماى بحرانى و بروز توفان ها و گردبادها وجود دارد.
آمار موجود و شواهد عملى نشان مى دهد هنگامى كه دماى اقيانوس ها از آستانه 27 درجه سانتى گراد بالاتر مى رود زمينه براى بروز گردبادها فراهم مى شود. آب اقيانوس ها در اين دما تبخير مى گردد و به صورت يك توده ابر در مىآيد و تغليظ اين توده بخار آب موجب آزاد شدن مقدار زيادى انرژى مى شود. انرژى آزاد شده توده هاى هواى موجود در ابر را گرم مى كند و سبب مى شود تا ابر همچون بادكنكى كه در آن دميده شده به طبقات بالاتر جو صعود كند.
در اغلب موارد ابرها پس از رسيدن به طبقات بالاتر يا به وسيله باد به اطراف رانده مى شوند و يا آن كه بى حركت در جاى خود باقى مى مانند. اما اگر ابرها در هنگام صعود به طبقات فوقانى جو دچار حركت دورانى شوند و به چرخش درآيند نوعى محور دوران براى توده ابر به وجود مىآيد كه در رإس آن فشار دچار افت مى شود. در اين اثنا تبخير مقادير بيشتر آب از سطح اقيانوس بر حجم اين توده دوار اضافه مى كند. اگر عواملى نظير باد و بروز رعد و برق نيز در كار باشند شكل گيرى گردباد سرعت بيشترى پيدا مى كند.
از آن جا كه سرعت باد در ارتفاعات مختلف متفاوت است نوعى تنش طولى در بدنه توده ابر به وجود مىآيد اگر ميزان اين تنش كم باشد توده چرخنده بخار آب حالت عمودى خود را محفوظ نگاه مى دارد و به تدريج بر ميزان انرژى درون خود مى افزايد.
بر عكس اگر ميزان تنش طولى زياد باشد توده دوار ارتفاع خود را از دست مى دهد و در سطح گسترده اى پخش مى شود و خطرى به بار نمىآورد.
اگر توده ابر در حالت قائم به دوران خود ادامه دهد بر ميزان اندازه حركت (مومنتوم) و انرژى دورانى آن به حد قابل ملاحظه اى افزوده مى شود.
اين توده در مراحل شكل گيرى در عين حركت چرخشى نوعى حركت انتقالى به سمت ساحل نيز پيدا مى كند. سرعت اين حركت معمولا در حدود 20 تا 30 كيلومتر در ساعت است و اما در بسيارى از موارد مى تواند تا 70 كيلومتر در ساعت نيز افزايش يابد.
وقتى دماى اقيانوس ها از 27 درجه بالاتر رود بر ميزان اين گونه گردبادها كه از سطح اقيانوس برمى خيزند افزوده مى شود. بسيارى از اين گردبادها در هنگام رسيدن به ساحل توان خود را از دست مى دهند و از بين مى روند.
اما اگر در اثناى حركت گردباد به سمت ساحل ديگر عوامل جوى نيز در خشكى به آن كمك رسانند, گردباد مى تواند به نيروى سهمگينى بدل شود و خسارات زيادى به بار آورد.
آمار جمع آورى شده در قرن اخير نشان مى دهد كه طى سه سال 1933, 1969 و 1995 كه تعداد گردبادها در سطح جهانى بالاتر از حد متوسط سال هاى ديگر بود ميزان دماى اقيانوس ها براى مدتى نسبتا طولانى بالاتر از 27 درجه سانتى گراد باقى مانده بود.
محققان در پاسخ به اين پرسش كه چه رابطه مستقيمى ميان گرم شدن اقيانوس ها و بروز گردبادها وجود دارد به اين نكته توجه كرده اند كه وقوع گردبادها با يك پديده شگفت انگيز جوى موسوم به لايه معكوس كننده دما ارتباط دارد. بر اساس يك قاعده در مطالعات لايه هاى جو هر اندازه كه در لايه جو بالاتر برويم از دماى محيط كاسته مى شود. اما در ارتفاع بين يك تا دو كيلومترى بالاى اقيانوس هاى اطلس و آرام اين قاعده معكوس مى شود و دما به جاى افت دچار افزايش مى شود.
در حالت عادى و دماهاى معمولى وقتى ابرهايى كه از سطح اقيانوس ها بخار شده اند به اين لايه هاى معكوس كننده دما مى رسند و در معرض ازدياد دما قرار مى گيرند دچار پراكندگى و تبخير مى شوند و خطر پيدايش گردباد از بين مى رود.
اما وقتى دماى سطح اقيانوس از 27 درجه سانتى گراد بالاتر باشد ابرهايى كه از سطح اقيانوس ها بخار مى شوند وقتى به لايه معكوس كننده دما مى رسند از دماى بالاترى نسبت به دماى موجود در اين لايه برخوردارند و بنابراين دچار پراكندگى نمـى شوند و بـه ايـن ترتيب احتمـال وقـوع گردباد به ميزان زيادى افزايش مى يابد.
به نوشته تايمز دانشمندان معتقدند در كنار نقش اقيانوس ها بايد به عوامل محيطى ديگرى نظير باران هاى موسمى در آفريقا و جريان آب هاى گرم و سرد در اقيانوس ها نظير جريان آب سرد ((ال نينو)) در اقيانوس آرام توجه كرد و با در نظر گرفتن تإثير مجموع اين عوامل به تصوير روشن ترى از مكانيزم شكل گيرى گردبادها دست يافت.

ارتباط بين فشار خون بالا و نابينايى
به گفته محققان دانشگاه هاروارد در صورت ابتلإ فرد به يك نوع فشار خون بالا احتمال بروز نابينايى مرتبط با بالارفتن سن حدود 50 درصد افزايش مى يابد.
دانشمندان در نشست تحقيقاتى در خصوص بينايى در فورت لاراديل, فلوريدا اعلام كردند: فساد لكه چشم مرتبط با بالارفتن سن, علت اصلى بروز نابينايى در افراد بالاى 60 سال است كه غالبا در افراد مسنى كه داراى فشار خون بالاى دياستوليك, به اصطلاح عدد ((بالا)) در درجه بندى فشار خون هستند بروز مى كند.
دكتر عامد آجانى استاد دانشكده پزشكى دانشگاه هاروارد در بوستون و همكارانش اطلاعات به دست آمده از تحقيق پزشكان را كه بر روى بيش از 22 هزار مرد انجام گرفت مورد بررسى قرار دادند. اين محققان دريافتند افرادى كه فشار دياستوليك آنها بالاى درجه 90 بود استعداد بيشترى براى ابتلا به بيمارىamd داشتند.
محققان معتقدند فساد عضلانى در اثر رشد بيش از حد رگ هاى خونى چشم بروز مى كند و سرانجام منجر به بروز خون ريزى و از بين رفتن مركز بينايى مى شود. در حدود 1/7 ميليون نفر بالاى سن 65 سال در آمريكا مبتلا بهamd هستند. زنان بيش از مردان به اين بيمارى مبتلا مى شوند.
آجانى مى گويد: فشار خون در صورتى زياد تلقى مى شود كه فشار دياستوليك بالاتر از 90 و فشار سيستوليك 140 يا بالاتر از آن باشد.
فشار خون بالا هم چنين با بيمارىهاى قلبى و سكته مرتبط است.
اين محقق ارتباط ضعيف ترى بينamd و فشار سيستوليك يافته است (در حدود 19 درصد افزايش خطرO O.(

آلودگى هاى محيط زيست و ناهنجار اجتماعى
آلوده كننده هاى شيميايى محيط زيست مى توانند نقش مهمى در بروز رفتارهاى خشونت آميز در افراد ايفا كنند.
يك كارشناس علوم سياسى در امريكا اعتقاد دارد مواد مسموم شيميايى مانند برخى فلزات داخل آب, مكانيسم كنترل عصبى را كه در افراد رفتارهاى خشونتآميز را كنترل مى كند, برهم مى زنند.
((راجر ماسترز)) از كالج ((دارتموس)) همپشاير مى گويد: عوامل روانى, اجتماعى و اقتصادى بر رفتار افراد تإثير دارند. اما همه رفتارهاى غير عادى را نمى توان با اين عوامل توجيه كرد.
آمار موجود در مورد آلودگى هاى محيط زيست مى تواند شيوع رفتارهاى غير اجتماعى را توجيه نمايد.
وى در تحقيقات خود به بررسى آمار جرايم كه توسط سازمان اف بى آى گردآورى شده و هم چنين اطلاعات جمع آورى شده در مورد آلودگى شيميايى محيط زيست در مناطق مختلف پرداخته است. آژانس محافظت محيط زيست اين اطلاعات را جمع آورى مى كند.
اين محقق امريكايى پس از در نظر گرفتن متغيرهاى ديگر مانند حجم جمعيت, عوامل اقتصادى و اجتماعى متوجه شده است آلودگى هاى محيط زيست تإثيرى مستقل بر رفتارهاى ضد اجتماعى و خشونتآميز بود.
بر اساس اين تحقيقات در مناطقى كه ميزان آلودگى سرب و منگنز زياد است, آمار متوسط جرايم سه برابر ميزان متوسط آن در كل كشور است.
((ماسترز)) مى گويد: قرار گرفتن در مقابل آلودگى هاى شيميايى محيطى باعث مى شود تعادل شيميايى مغز بر هم بخورد و مكانيسم كنترل رفتارهاى خشونت آميز و ضد اجتماعى مختل گردد.
وى تإكيد مى كند آزمايش هاى انجام شده در محيط كشت آزمايشگاهى نشان مى دهد سرب باعث اختلال فعاليت سلول هاى ((گليال)) مى شود. اين گروه سلول نقش تميز كردن بافت عصبى از مواد شيميايى ناخواسته را بر عهده دارند. به نوشته شماره اخير مجله علمى نيوساينتيست, در افرادى كه از كمبود كلسيم رنج مى برند, منگنز باعث مى شود جذب پيام رسان هاى شيميايى ((سرتونين)) و ((دوپامين)) در بخش هايى از مغز مختل شود.
اين پيام رسان هاى شيميايى در كنترل رفتارهاى خشونتآميز تإثير دارند.
برخى از محققان ضمن با اهميت خواندن نظريه جنجال برانگيز ((ماسترز)) نياز به تحقيقات بيشتر در اين زمينه را لازم مى دانند.
((اليسترهى)) از دانشگاه ليدز انگلستان مى گويد: اين نظريه جالب است, اما بايد توجه داشت كه نمى توان با قاطعيت گفت افرادى كه در مناطق آلوده زندگى مى كنند, تمام اين آلودگى هاى شيميايى را جذب مى كنند.
پاورقي ها: