مسووليت همسايگان مساجد


پايگاه توحيد

مسجد, بناى مقدس و شكوهمندى است كه از صدر اسلام تاكنون پايگاه پايدار و
استوار توحيد و تقوا بوده و از گذشته, جايگاه خضوع و خشوع و سجود عبادالله در
مقابل معبود خويش به شمار مى رفته است, علاوه بر آن از دير باز, كانونى جهت
فراگيرى علوم قرآنى, فرهنگ اهل بيت و مركز وعظ و ارشاد و محل تشكل و انسجام
مردم عليه حكام جور و ستم و نيز محل ملاقات مومنين با يكديگر و آگاهى يافتن از
حال هم و استوارى پيوندهاى مودت و الفت دل ها و نيز پايگاه مهمى براى امربه
معروف و نهى از منكر و كنترل و اصلاح اخلاق و رفتار مردم به شمار مى رفته است.

در فرهنگ روايى ما در خصوص حفظ حرمت مسجد و تشويق مردم به حضور دراين مكان
معنوى و انس انسان ها با آن مسايل مهم و مباحث معتنابهى را طرح كرده اند كه بر
مسلمين لازم است آن را رعايت كرده تا از اين رهگذر خشنودى پروردگار, پيامبر
اكرم(ص) و اهل بيت(عليهم السلام) او را جلب كنند. در اين ميان افرادى كه در
همسايگى مسجد سكونت دارند, نسبت به ديگران وظايف سنگين ترى را عهده دار خواهند
بود و ضرورى مى نمايد نهايت توان خويش را براى عمران كمى و كيفى مسجد به كار
گرفته و از هرگونه رفتارى كه كم توجهى و بى اعتنايى آنان را نسبت به اين خانه
عبادت بروز دهد اجتناب و احتراز ورزند. در روايتى از رسول اكرم(ص) نقل شده كه
افرادى كه به مسجد انس و علاقه دارند, جزو هفت نفرى هستند كه در سايه رحمت
پروردگار قرار مى گيرند(1) و نيز از آن وجود گرامى روايت شده كه فرموده اند:
هركس همسايه مسجد باشد و بتواند به مسجد برود, ولى سه روز متوالى در اين مكان
فرائض عبادى (نماز) خويش را به جاى نياورد, لعنت خداوند و فرشتگان بر او باد!
در ادامه اين حديث تإكيد شده كه اگر چنين فردى بيمار شد به عيادتش نرويد و اگر
از دنياى فانى به سراى باقى كوچ نمود, در مراسم تشييع جنازه او حضور نيابيد.
عبدالله بن سنان از حضرت امام صادق(ع) نقل كرده كه شنيدم آن حضرت مى فرمودند
گروهى از مردم در زمان رسول اكرم(ص) از رفتن به مسجد براى اداى فريضه نماز
بى توجهى نشان داده و در اين امر سستى مى ورزيدند. حضرت محمد(ص) فرمود: امكان
دارد در مورد آنان كه از رفتن به مسجد جهت اقامه نماز امتناع مى كنند, امر نمايم
كه هيزمى در مقابل منزلشان قرار داده تا با شعله هاى سوزان آن خانه هايشان طعمه
حريق گردد.

در كتاب فقه الصادق(ع) و نيز ((تهذيب)) شيخ طوسى از طلحه بن زيد نقل شده كه
ششمين فروغ امامت فرموده اند: اميرمومنان(ع) فرمود:
همسايه مسجدى كه براى اداى نمازهاى واجب در مسجد حضور نيابد در حالتى كه
فراغتى دارد و از سلامتى هم برخوردار است, نمازش كامل نخواهد بود, البته نه آن كه
نمازش باطل باشد, بلكه آن آثارى را كه نماز مقبول درگاه حق بايد داشته باشد
فاقد است.(2)

امام صادق(ع) فرمودند: در تورات نوشته است: خداوند مى فرمايد, و خانه هاى من در
روى زمين مساجد هستند خوشا به حال كسى كه خودش را در منزل پاكيزه نموده و سپس
مرا در خانه ام زيارت كند و بر خداست كه از زاير خويش احترام نمايد.(3)

فقها به استناد اين روايات و سفارش هاى موكد رسول اكرم(ص) و ائمه شيعه, نماز
خواندن در مسجد را براى همسايه اش مستحب موكد دانسته و ترك نماز در مسجد توسط
همسايه آن را مكروه قلمداد نموده اند.

مرحوم آيه الله سيدمحمدكاظم يزدى در كتاب ((عروه الوثقى)) مى گويد: براى همسايه
مسجد مكروه است كه بدون عذرى; مانند باران, نماز را در غير آن مسجد اقامه كند.
(4) و در رساله هاى عمليه مى خوانيم: ((مستحب است نمازهاى واجب خصوصا نمازهاى
يوميه را به جماعت برگزار كنند و در نماز صبح, مغرب و عشا خصوصا براى همسايه
مسجد و كسى كه صداى اذان مسجد را مى شنود بيشتر سفارش شده است)).

طبق برخى از روايات منقول از اهل بيت ـ عليهم السلام ـ همسايه مسجد تا چهل
خانه از هر جانب مى باشد. در روايت ديگرى كسانى كه صداى اذان را (به طور طبيعى)
مى شنوند, به عنوان همسايگان مسجد معرفى شده اند.(5)

معاويه بن عمار مى گويد: به امام صادق(ع) عرض كردم: فدايت شوم حدود همسايگى
چقدر است؟ فرمود: از هر طرف چهل خانه.(6) و رسول اكرم (ص) فرموده اند: ((حد
الجوار اربعون دارا)).(7)

در اغلب روستاها و شهرهاى كوچك طبق مضامين اين روايات تمامى اهالى منطقه با
مسجد همسايه حساب مى شوند, خصوصا اگر مسجد در مركز شهر باشد و يا اين كه شهرها
داراى چندين محله بوده و دركانون آن محلات مسجدى باشد, مردمان آن ديار به طور
كامل همسايه مسجد محسوب شده و لازم است نماز خود را در مسجد محل اقامه كنند و با
اين كار مستحبى موكد را عملى نمايند.

در بحث وقف اين مسإله مطرح است كه اگر كسى چيزى را وقف بر عنوان همسايگان
بنمايد در اين صورت درآمد حاصله از وقف به چه كسانى تعلق مى گيرد, در كتاب شرايع
در اين مورد سه محور بررسى شده است, نخست در مشخص نمودن همسايه بايد به عرف
مراجعه شود و براساس نظر دوم همسايه هر كس صاحبان خانه هايى اند كه تا فاصله چهل
ذراع از هر طرف واقع شده و اندازه هر ذراع از آرنج دست تا سرانگشت وسط دست
مى باشد.(8) نظر ديگرى, چهل خانه از هر طرف را همسايه مى داند, آن گاه محقق حلى
اين نظر را مردود دانسته و صاحب جواهر آن را از نوادر دانسته و رواياتى را كه
همسايه را چهل خانه از هر طرف معين كرد. حمل بر تقيه نموده است. وى مى افزايد: از
آن جا كه لفظ همسايه كلمه اى ((عرفى)) است و شرع مقدس هم در اين زمينه واژه خاصى
ندارد, براى دست يافتن به معناى آن بايد به عرف مراجعه كرد, وى در خصوص احاديثى
كه حد همسايه را چهل ذراع معين كرده گويد: شايد بتوان گفت منظور معصوم(ع) از
اين بيان, همان معناى عرفى و رايج بين مردم است و براين اساس نظر نخست و ثانى
در باب معين نمودن حد همسايه با يكديگر مغاير نخواهد بود. علامه حلى, محقق كركى
(محقق ثانى), شهيدثانى و تنى چند از فقهاى متإخر ملاك در تعيين همسايه را
مراجعه به عرف تلقى نموده اند.(9)



اهتمام به عمران و تطهير

همسايگان مسجد بايد ضمن اهتمام ورزيدن به عمران و آبادانى مسجد در فعاليت هاى
خود انگيزه اى پاك و الهى داشته و تلاش خود را براى احياى خانه توحيد خالص كنند و
در پى شهرت هاى فناپذير و انگيزه هاى به تحليل رونده نروند. همسايگان بايد در
اخلاق, رفتار و برخوردهاى اجتماعى نيز حرمت مسجد را مراعات كنند و آن را پايگاه
تربيت دينى و پرورش حالات فطرى و روحى تلقى بنمايند. كوتاهى در حفظ و استحكام
مسجد و تسامح در امور اين مكان ارجمند, توسط همسايگان, زمينه هاى تخريب آن را
پديد آورده و خداى ناكرده اين افراد مشمول سخنى از قرآن مى شوند كه مى فرمايد:
((وكيست ستمكارتر از آن كه مردم را از ذكر نام خدا در مساجد منع كند و در خرابى
آن بكوشد, چنين گروهى نبايد در مساجد مسلمين حضور يابند جز آن كه بر خود (به
خاطر اعمال سوء) خائف باشند, ذلت در دنيا نصيبشان مى شود و در آخرت عذابى بسيار
سخت دارند)).


از حضرت على(ع)(10) نقل شده كه آن امام فرموده اند: ((مسجد در مورد خرابى خود
به پيشگاه خداوند متعال گله مى كند و از آبادكنندگانش وقتى از آن دور شوند و سپس
به سويش آيند شادمان مى گردد, همان گونه كه يكى از شماها وقتى مدتى از فردى دور
بوده ايد و حال به طرف شماآيد خوشحال مى شويد)).(11)

بيهقى سبزوارى مى گويد از قول بزرگى نقل شده كه ثواب تطهير مسجد بسيار است و
فضيلت آن بى شمار بوده و آيه ((…ان طهرا بيتى للطائفين والعاكفين و الركع
السجود))(12) بر اين معنا دلالت دارد. رسول خدا(ص) فرمود كسى كه مسجدى را جاروب
كند, چون فردى است كه با پيامبرخدا(ص) در چهارصد غزوه شركت كرده و چهارصد حج
انجام داده و چهارصد بنده, آزاد نموده و چهارصد روز, روزه گرفته اند. در پايان
اين روايت, بيهقى مى افزايد: چون ثواب تطهير مسجد چنين باشد, اجر تعمير آن نيز
اين گونه است.(13) بنابراين همسايگان مسجد نبايد خودشان را از چنين پاداش هاى
معنوى محروم كنند و نسبت به پاكيزه نگه داشتن خانه خدا و آبادانى مراكز عبادى و
مصلا ى مومنين دقت و اهتمام ويژه داشته باشند و اين گونه نباشد كه در نظافت و
عمران خانه هاى خود مصر گردند, ولى از تعمير و تطهير مساجد غافل گردند.

ابوذر غفارى روايت كرده كه رسول اكرم(ص) فرمود: ((كسى كه مسجدى را جاروب
نموده و يا آن را خوشبو گرداند, در روز قيامت, نامه عملش را به دست راست وى
دهند و از قبر در حالى خارج مى شود كه به بوى معطر مشك غليظ آغشته مى باشد)) و در
حديث ديگرى آمده: ((جاروب نمودن و دوركردن گرد و غبار از مسجد موجب مى شود
خداوند, انسان را از گناهانش پاك گرداند)).(14)



هويت معنوى

افرادى كه در همسايگى مسجد اسكان دارند و ساكنان محلاتى كه هويت فرهنگى خود را
مديون اين گونه اماكن مقدس مى دانند, بايد در اخلاق و رفتار خويش احتياط افزون ترى
به خرج داده و از ارتكاب اعمالى كه حرمت مسجد را تنزل مى دهد اجتناب كنند. در
مناطق سنتى و شهرهاى تاريخى ايران, خصوصا نقاط مركزى و كويرى, مسجد جامع در
وحدت و انسجام بخشيدن به محلا ت, نقش ويژه و تعيين كننده اى دارد و نام آن محلات
با عنوان مسجد گره خورده و حتى در مسائل ارتباطى, پيوند عاطفى و همزيستى و
معاشرت مردم مسجد تإثير بارز خود را نشان داده است, همسايگان مسجد از سر صدق و
اخلاص و با نيتى خوش و انگيزه هايى عالى از نان و آب خويش مايه گذاشته و بر شكوه
معمارى و عزت و عظمت مسجد افزوده اند و بر خويشتن روا نداشته اند كه ساختمان هاى
خود را مجلل تر از مسجد يا مرتفع تر از آن قرار دهند.
براى آنان از گذشته هاى دور, خانه جايى براى زيستن و رستن از تنهايى است, ولى
مسجد مكان خلوت كردن با خدا و درد دل نمودن با پرواپيشگان و ابراز علاقه به
انبيا و اولياست. به همين دليل اين اماكن مقدس در تسكين روحى و آرامش روانى
افراد دخالت دارد و حتى افراد را به اين باور مى رساند كه بركت زندگى, افزايش
رزق و روزى و رهايى از بلاهاى ارضى و سماوى در گرو توجه به اين مكان ها و اهتمام
در عمران آنهاست, قرن هاست كه مساجد به محلات مسكونى طراوت و صفا بخشيده و چون رگ
حياتى و قلب تپنده شهر, نقش تعيين كننده اى را عهده دار بوده و در كنترل رفتار
انسان ها با هم و جلوگيرى از خلاف ها و گسترش نيكى ها موثر بوده و مى باشند. اصولا
ساختمان مسجد در بين افراد محل, آن چنان حال و هواى معنوى ايجاد مى كند كه هر
كسى تصور مى نمايد صفاى روحانى مسجد چون چشمه اى جوشان در كوى و برزن هاى محل جارى
است و زندگى فردى و اجتماعى آنان با مسجد گره خورده است.

معماران اين مساجد در واقعيتى معنوى كه ابداع مى كنند از باطن قرآن الهام
مى گيرند, حتى سيماى ظاهرى اين بناها به گونه اى است كه از طريق راز و رمز و
تمثيل با هيبتى خاص, اسما و صفات خداوند را كه قرآن مطرح نموده جلوه گر مى نمايند.
مناره ها ابهت و جلال و گنبد و ايوان ها جمال الهى را يادآور مى شوند, كتيبه نويسان
به امداد معماران آمده و پرتوهاى روحانى را با نوشتن آيات قرآن بر نقاطى خاص از
مسجد به نمايش مى گذارند. جلوه هاى قدسى و حسن و جمال الهى چنان در مسجد مجسم شده
كه ناظر آن به عنوان نمازگزارى معتقد با مشاهده اين مجموعه به سوى توحيد سير
مى كند و از ظواهر دنيايى فراتر مى رود. در واقع جلوه هاى هنرى مسجد نوعى آموزش
پنهانى و به ظاهر خاموش است كه به شيوه اى واقعى بر آموزش نظرى عقايد دينى و
باورهاى مومنين صحه مى گذارد.



چند يادآورى به متوليان مساجد

همان گونه كه همسايگان مساجد نسبت به اين گونه مكان هاى مذهبى و پايگاه هاى
اعتقادى وظايفى را عهده دار خواهند بود و كوتاهى در اين امور از نقصان در ايمان
آنان حكايت دارد, متوليان و دست اندركاران برنامه هاى تبليغى و فرهنگى بايد حقوق
همسايگان مسجد را مراعات نموده و موجبات آزار و اذيت آنان را فراهم نسازند; از
جمله مستحبات مسجد, هم سطح بودن مناره با ديوار و سقف مسجد مى باشد, چرا كه
مناره يا گلدسته از اين جهت احداث گرديده كه موذن برفراز آن رفته و اذان بگويد
و طبيعى است مناره هاى مرتفع برخانه هاى افراد همسايه مسجد مشرف گرديده و احتمال
دارد آسايش آنان را مخدوش كند, گرچه در سال هاى اخير ديگر اذان از طريق بلندگو
پخش مى شود, ولى پخش برنامه هاى متعدد تبليغى از طريق بلندگو امكان دارد براى
همسايگان خسته كننده باشد.

متوليان مساجد بايد صداى بلندگوها و ساير وسايل صوتى را به گونه اى تنظيم كنند
كه آرامش همسايگان مسجد را مختل نسازد و نيز بيماران را در مشقت قرار ندهد.
برنامه هاى مذهبى و تبليغى مسجد بايد به گونه اى باشد كه رغبت مردم را براى انجام
فرايض دينى در مسجد رو به فزونى ببرد. متإسفانه بايد اذعان داشت اغلب مجالس
ترحيم و سوگوارى براى اشخاص و برنامه هاى غمناك در مساجد اجرا مى شود و از
برنامه هاى نشاطآور و سرور آفرين در اين مكان مبارك كمتر خبرى هست, در حالى كه
مى توان برنامه هاى اسلامى را به گونه اى جالب و پرجاذبه اجرا نمود كه جامعه و به
ويژه نسل جوان با شوق و شعف به اين اماكن روى آورد و تصور توإم با لذت معنوى و
ابتهاج روحانى از برنامه هاى مسجد داشته باشد. البته اين تلاش هيچ گونه منافاتى
با ملاحظات شرعى و رعايت كامل موازين دينى ندارد.

شيوه نادرست برخى مبلغان و متوليان مسجد, سبب گرديده كه برخى افراد از
همسايگى با مسجد اكراه دارند و مى خواهند در جايى سكونت داشته باشند كه از سر و
صداهاى ناشى از اجراى غير صحيح برنامه هاى فرهنگى مسجد دور باشند. پرواضح است
اگر امنيت و آرامش همسايگان ملحوظ گردد و برنامه هاى تبليغى مساجد با نشاط و
متنوع باشد, طبيعى است كه هر مسلمانى نه تنها همسايگى با مسجد را افتخارى معنوى
مى داند, بلكه مى كوشد در اين تلاش ها مشاركت داشته باشد و در حد توان نسبت به
تقويت و گسترش فعاليت هاى فرهنگى مسجد اهتمام ورزيده و آن را فضل و امتيازى براى
خويش تلقى نمايد.

حضرت امام خمينى ـ قدس سره ـ در كنار سفارش هاى وافى و تإكيدهاى مكررى كه
نسبت به برپايى شعائر دينى و حفظ رونق و فعال بودن محافل دينى و مساجد
داشته اند, برحسب مقتضيات و به مناسبت هايى مسلمين را به رعايت موازين شرعى و
احتراز از اذيت ديگران در هنگام مراسم مذهبى توجه مى داده اند. ذيلا گزيده اى از
سخنان اين روح قدسى و عبد صالح خداوند از نظر خوانندگان مى گذرد:

((…گاهى مى شود كه كارهايى به ظاهر اسلامى, لكن با بى توجهى و خلاف اسلام واقع
مى شود,… فى المثل اشخاصى مى خواهند خدمت بكنند… لكن گاهى در كيفيت عمل طورى
مى شود كه معصيت مى شود… كارهايى انجام مى دهند كه با موازين اسلامى درست در
نمىآيد… مثل اين كه نصف شب ها شروع مى كنند به فرياد و شعار دادن و دعا خواندن و
تكبيرگفتن در صورتى كه همسايه ها هستند و ناراحت مى شوند, مريض ها هستند, معلولين
هستند… و اين ها رنج مى برند و شما يك چيزى را كه مى خواهيد عبادت باشد معصيت
كبيره مى شود… .

اگر در سحر فرض بكنيد يك عده اى بخواهند دعاى وحدت بخوانند, خوب مى شود در داخل
منزل خودشان در داخل آن محلى كه هستند… خودشان بخوانند, براى خدا مى خواهند
بخوانند و بلندگو اگر دارند… در داخل بگذارند كه صدا بيرون نيايد, گاهى
اشخاصى مىآيند و شكايت مى كنند كه تمام آرامش ما را بعضى از اين گروه ها به هم
مى زنند و حتى ما خواب نداريم, شما مى خواهيد يك كار عبادى بكنيد, مى خواهيد تظاهر
كنيد, مى خواهيد چه بكنيد؟ تبليغ كنيد, دعا بخوانيد شما, دعا بين خودتان و
خداست, فرضا بخواهيد يك اجتماعى باشد كه در آن دعا خوانده بشود, اين جا نبايد
بلندگوهاى بزرگ را… بيرون بگذارند و تمام افرادى كه در اين محله هستند يا
محله هاى دور هستند رنج ببرند از اين كار, اينها معصيت كبيره است كه الان كه
متوجه شديد, ديگر عذر نداريد, اذيت مسلم و آزار مومنين از بزرگ ترين گناهان
كبيره است…))(15)

از حضرت آيه الله العظمى گلپايگانى پرسيده اند: صبح ها كه مردم خوابند, اذان
گفتن با بلندگو چه صورت دارد؟ آيا مردم آزارى هست يا نه؟ ايشان پاسخ داده اند:
اذان گفتن هرچند موجب بيدارشدن ديگران شود جايز است. مگر يقين كند كه موجب مرض
يا شدت مرض كسى شود.(16)

در استفتايى از حضرت آيه الله العظمى اراكى پرسيده اند: آيا بلند كردن صداى
اذان از مسجد مخصوصا اذان صبح در صورتى كه همسايگان مسجد اعتراض مى كنند و اظهار
مى كنند صداى اذان موجب اذيت و آزار آنها مى شود, جايز است يا نه؟

ايشان در جواب خاطر نشان ساخته اند: اذان شعار اسلام است و ملازمه غالبى دارد با
بيدارشدن همسايگان مسجد, ولى در صورت استلزام ضرر, احوط آن است كه صداى آن را
طورى تنظيم كنند كه حتى الامكان موجب اضرار به همسايگان نشود.(17)


پاورقي ها:پى نوشت ها:
1 ) كنز العرفان, ج 1, ص 108.
2 ) اين روايت در بحارالانوار علامه مجلسى, ج83, ص354 و نيز قرب الاسناد آمده است.
3 ) سفينه البحار, ج1, ص600.
4 )عروه الوثقى باحواشى حضرت امام خمينى(قدس سره),ص211.
5 ) بحارالانوار, ج83, ص380.
6 ) آداب معاشرت از ديدگاه معصومين, شيخ حر عاملى, ترجمه محمدعلى فارابى و
يعسوب عباسى على اكبر ص 103و104.
7 ) نهج الفصاحه, ص 284, مجمع البيان, ج2, ص45, احيإ علوم الدين غزالى, ج2,
ص212.
8 ) قاموس المحيط, فيروز آبادى,ج 3 ص 22.
9 ) نك: جواهرالكلام, ج28, ص41ـ;44 عروه الوثقى, ج2, ص223ـ225.
10 ) سوره بقره, آيه 114.
11 ) سفينه البحار, ج1, ص600.
12 ) سوره بقره, آيه 125.
13 ) مسجد پايگاه توحيد و تقوا, ابوالقاسم رزاقى, ص 148 ـ 149 به نقل از
الرساله العليه, ص 62.
14 ) مإخذ پيشين, ص 150 ـ 149.
15 ) صحيفه نور, ج16, ص244 ـ 243.
16 ) مجمع المسائل, آيه الله العظمى گلپايگانى, ج1, ص162, سوال 138.
17 ) رساله توضيح المسايل آيه الله العظمى اراكى, ص602, بخش پاسخ به استفتاها.