قدرت معنوى و قوت بدنى


قسمت دوم

پرورش با پرهيزگارى
نفس انسان كامل با پرهيزگارى و تزكيه پرورش مى يابد, حضرت على(ع) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنيف مى فرمايد: ((و انما هى نفسى إروضها بالتقوى;(1) و من نفس خود را با پرهيزگارى پرورش مى دهم.))
در افراد مومن كه ارتباط قوى با خداوند دارند قدرت روحى به قدرى فزونى مى يابد كه مى توانند برنامه هايى را كه انجام آنها براى ديگران بسيار سخت و پردغدغه است بدون نگرانى انجام دهند, چنان چه امام اول شيعيان در يكى از حكمت هاى خود درباره علماى راستين فرموده اند:
دانش نور بصيرت و مشاهده حقيقت را بر آنان تابانيده و روح يقين را درك كرده و آن چه را رفاه طلبان رنج زا مى پنداشته اند به آسانى پذيرفته اند و به آن چه جاهلان از آن گريزان بوده اند انس گرفته اند.(2) حضرت على(ع) خطاب به فردى يهودى فرمود: هر كس طبيعتى معتدل داشته باشد مزاجش باصفا مى گردد و در اين صورت اثر نفس در وى قوى مى شود و با تقويت اين بعد به سوى آن چه كه ارتقايش دهد بالا رود و هر كس بدين سو بالا رود به اخلاق نفسانى آراسته گردد, چنين فردى موجودى است انسانى نه حيوانى و به باب ملكى درآيد و چيزى او را از اين حالت برنگرداند.(3)
آرى معيار قدرت معنوى و انسانيت هر فرد اراده مسلط بر نفس اوست, اين حالت انسان را از كشش اميال آزاد مى كند و آنها را در اختيارش قرار مى دهد.
گويند رسول اكرم(ص) در مدينه از محلى عبور مى فرمود, گروهى از جوانان مشغول زور آزمايى بوده و در حال بلند نمودن سنگ بزرگى بودند و چون احتياج به داور داشتند با عبور پيامبر, از آن حضرت خواستند ميانشان داورى نمايد كه كدامشان بهتر سنگ را بلند مى كند, رسول گرامى اسلام قبول فرمود و در پايان كار اظهار داشتند: مى خواهيد بگويم قوىتر از همه چه كسى است؟ گفتند: بفرماييد: فرمود: ((إتحسبون الشده فى حمل الحجاره انما الشده ان يمتلى إحدكم غيظا ثم يغلبه))(4) يعنى: آيا گمان مى كنيد نيرومندى در جا به جا نمودن سنگ است؟ نيرومند حقيقى كسى است كه چون خشم بر او غلبه گردد, بر غضب خويش غالب گردد.))
و در جاى ديگر فرموده اند: ((إشدكم من ملك نفسه عند الغضب;(5) نيرومندترين شما كسى است كه هنگام غضب بر خود تسلط داشته باشد)). و در فرمايش ديگر آن برگزيده پيامبران قوىترين كس را فردى دانسته كه چون به گناهى تمايل يابد از آن اجتناب ورزد.(6) حضرت محمد(ص) فرموده اند: هر كه دوست دارد از همه مردم نيرومندتر باشد, بايد به خداوند توكل كند.(7)
در كتاب اصول كافى, اصبغ بن نباته در ذيل حديثى مى گويد: حضرت على(ع) فرموده است: خداى ـ عزوجل ـ مردم را سه طبقه آفريده و آنها را در سه مرتبه جا داده است و اين همان فرموده قرآن مى باشد كه اصحاب ميمنه و مشإمه و سابقون را معرفى نموده است: در اين روايت بعد از معرفى سابقين درباره اصحاب ميمنه آمده است: به راستى مومنان هستند كه خداوند در آنها چهار روح نهاده است, روح ايمان, قوت, شهوت و بدن, پيوسته بدن اين چهار روح را به كمال رساند و حالاتى بدو پديد آيد (تا پايان روايت).(8)
قدرت عضلانى وجه مشترك انسان و حيوان مى باشد و آن چه در وجود انسان مطرح مى باشد اراده در برابر ميل نفسانى است اگرچه زور و قدرت اعضاى بدن يك نوع كمال است و خود از اراده و اعتماد به نفس و شهامت حكايت دارد, اما اگر فردى بتواند در مقابل اميال و هواهاى خود ايستادگى نمايد به مراتب مقامات افزون ترى را به دست آورده است, سعدى مى گويد:
گرت از دست برآيد دهنى شيرين كن
مردى آن نيست كه مشتى بزنى بر دهنى
آن كه قدرتش به خشم و غضب و حالات عصبى متكى است ولى مى خواهد مردم را اذيت كند ضعيف است و اين رفتارهايش از كاستى روانى و اخلاقيش حكايت مى كند, حضرت امام حسين(ع) مى فرمايد: ((القدره تذهب الحفيظه;(9) يعنى قدرت كينه را از بين مى برد. )) وقتى انسان يك نيروى روانى و قدرتى معنوى در خود احساس مى كند, ديگر در دلش حسادت و عداوت وجود ندارد, حضرت على(ع) حالت روانى منفى ديگرى را كه ((غيبت)) است, منتهاى كوشش يك ناتوان و سست عنصر دانسته است.(10) يك روح مقتدر و قوى به هيچ عنوان از برادرانش غيبت نمى كند.
بر اين اساس در اسلام قوى بودن يك ارزش و كمال انسانى محسوب شده و حتى اين آيين فرد ضعيف را مورد بغض قرار داده است: ((ان الله يبغض المومن الضعيف))(11) اما تعبير قدرت در اسلام به همين توانايى هاى بدنى منحصر نمى شود و قرآن و عترت توانايى هايى در انسان سراغ دارد كه به كشف, تقويت و تحريص آنها پرداخته و ثمراتش در خود فرد و نيز جامعه بسيار مفيد خواهد بود.
امام صادق(ع) فرموده اند: ((ما ضعف بدن عما قويت عليه النيه;(12) وقتى نيت و اراده آدمى قوى باشد بدن دچار ضعف و ناتوانى نخواهد شد.))

ارزش ورزش
هدف از فعاليت هاى بدنى اين است كه فرد از نظر آمادگى جسمانى به حد مطلوب برسد و بتواند كارآيى بدن را تضمين كند و قادر باشد, در كاربرد اعضاى خود تسلط كامل از خويشتن بروز دهد و انواع مهارت ها را كسب كند, توجه به فعاليت هاى جسمانى در شادمانى معنوى و لذات روحانى دخالت دارد و گويند ((عقل سالم در بدن سالم است)), امام خمينى ـ قدس سره ـ فرموده اند:
((… ورزشكارها هميشه اين طور بودند كه يك روح سالمى داشتند از باب اين كه توجه به شهوت نداشتند توجه به لذات نداشتند… شما اگر دقت كنيد در حال جوان ها و طبقات جامعه مى بينيد كه آنهايى كه در عيش و عشرت مى گذرانند حقيقتا عيش و عشرت نيست, بدن ها افسرده, روح ها پژمرده و كسالت سر تا پاى آنها را گرفته است… . ))(13)
هم چنين آن روح قدسى در بياناتى به اين نكته تإكيد فرموده اند كه:
((ورزشكاران علاوه بر ورزش جسمانى وظيفه دارند به پرورش روحانى خود نيز بپردازند, ورزش جسمانى قدرت لازم براى دفاع از ميهن و مقابله با دشمنان را به انسان مى بخشد, اما ورزش روحى اميال نفسانى درون انسان را سركوب و انسان را براى كمال معنوى آماده مى سازد… .))(14)
ورزش از مفيدترين و سالم ترين سرگرمى هايى است كه مى تواند اوقات فراغت جوانان را پر نمايد و با نشاط بخشيدن به آنان, اين نيروهاى ذخيره را براى انجام وظايف فردى و اجتماعى مهيا نمايد. ورزش روحيه شجاعت و توان رزمى انسان را فزونى داده و كمك شايانى در تقويت سلامتى جسمانى و روانى مى نمايد, در ورزش خون بيشترى به اندام ها و نسوج بدن رسيده و در نتيجه شادابى قلب قوى مى گردد و در نتيجه قدرت انقباض آن افزايش مى يابد.(15)
تلاش هاى بدنى و تحرك جسمانى فرد را از ابتلا به بيمارىهايى چون فشار خون, نارسايى كليه و اختلالات قلبى, عروقى و نابسامانى هاى روانى برحذر مى دارد.(16)
كسى كه مشغول فعاليت هاى جسمى, حركتى است, رفته رفته به كنترل روحيه پرداخته و عواطف, عقده ها و انگيزه هاى خويش را اصلاح و تعديل نموده و به تقويت روحيه اعتماد به نفس مى پردازد. از آثار تربيتى بازى اين است كه فرد متوجه ديگران شده و از خودگرايى بيرون آمده و احساسات و تمايلاتش به گروه و اجتماع تعلق مى يابد, بازىهاى هدف دار در اسلام به عنوان سرگرمى بيهوده و توإم با لهو محسوب نمى گردند و در حديثى رسول الله(ص) بهترين سرگرمى را براى مرد باايمان شنا دانسته است. (17) در روايت ديگرى آن حضرت پرورش اسب و تيراندازى با كمان را جزو سرگرمى هاى مومنان برشمرده اند.(18)
در قرآن ذيل داستان يوسف به بازى اشاره شده و فرزندان يعقوب خطاب به پدر مى گويند: ((إرسله معنا غدا يرتع و يكعب و انا له لحافظون;(19) او (يوسف) رابا ما (به محيط بيرون شهر) بفرست تا در چمن و مراتع بگردد و بازى كند و به درستى كه ما او را در مقابل هر خطرى محافظت مى نماييم.))
و در كلام معصومين تإكيد شده كه بگذار تا فرزندت تا هفت سال بازى كند.
پيامبر اكرم(ص) آن دسته از ورزش ها را كه جنبه رزمى داشته اند, مورد توجه و تإييد قرار داده و در مواقعى خود آن حضرت در مسابقاتى چون شتردوانى و اسب سوارى شركت نموده و گاه برنده شده اند.(20) و نيز آن وجود گرامى اسباط خويش ـ حسن(ع) و حسين(ع) ـ را به مسابقه كشتى واداشته و آن گاه به تشويقشان مى پرداخت. (21)
فلسفه تشريع سبق و رمايه (تيراندازى و اسب سوارى) در اسلام ايجاد آمادگى رزمى و تقويت قوه سلحشورى در بين مسلمانان مى باشد و از مضمون روايتى كه از حضرت رسول اكرم(ص) نقل شده برمىآيد كه هيچ مسابقه اى با حالت شرطبندى در اسلام روا نمى باشد جز اسب سوارى و تيراندازى.(22) و از آن سرور عالميان روايت شده كه به فرزندان خود شنا و تيراندازى آموزش دهيد.(23)
چه خوب است ورزشكاران در جهت تقويت حالات روحانى و افزون نمودن كمالات اخلاقى خويش بكوشند و توان بدنى را براى بارور نمودن ارزش هاى دينى و انسانى خود به كار گيرند, فردى اين گونه در جامعه به صورت فرد مجزا از انسان هاى ديگر نيست و ((من)) او تبديل به ((ما)) مى شود و چون دردى و ضايعه اى در محيط پيرامونش پديدار گردد گويى كه اين ناراحتى در جايى از بدن يا روح او پيدا شده است و از اين جهت لحظه اى قرار و آرام ندارد, انديشيدن به سرنوشت انسان هاى محروم و تلاش براى تحقق عدالت اجتماعى و يارى و مددكارى در كارهاى خير از اعمال افرادى است كه قهرمان ميدان ارزش ها هستند و ورزش را وسيله اى مى دانند براى عملى نمودن رفتارها و حالات خوب در جامعه. شهيد دكتر مصطفى چمران كه قهرمان ميدان هاى علم, تقوا, اخلاق و رزم و حماسه بود نقل مى كند: شبى در كوچه فقيرى را ديدم كه به شدت از سرما مى لرزيد, در آن زمان برايم ميسر نبود كه برايش كارى انجام دهم و او را از اين وضع اسفناك رهايى دهم, اما آن شب به بستر گرم نرفتم و تا صبح به ياد آن مرد لرزيدم و سرمايى سخت خوردم و مريض شدم و از آن بيمارى خيلى لذت بردم.(24)
خصوصيت ديگر كه يك قهرمان بايد در خود پرورش دهد و به موازات بازسازى جسم آن را سامان دهد, گرامى داشتن روح است. حضرت على(ع) به فرزندش امام حسن مجتبى(ع) مى فرمايد: فرزندم روح خودت را گرامى بدار از هرگونه دنائت و پستى, در مقابل هر كار فرومايه اى تفكر كن كه روح و روان من بالاتر از اين است كه به چنين فرودى بيالايد(25), حيف اين روح شفاف و روان زلال است كه گل و لاى دنيا و شهوات آن را كثيف كند, خود را برتر از اين بدان كه با دروغ, تهمت, غيبت, و مانند آن كوچك شوى و از ارج و قدرت كاسته شود.
دست يافتن به قله كرامت و فتح فرازين ارتفاع بزرگوارى, قدرت معنوى و بدنى انسان را زياد مى كند و چنين فردى اگرچه در جسم و بدن هم كاستى داشته باشد, در نهايت سلامتى روحانى و نشاط ملكوتى به سر مى برد و انديشه و خردش از زلال مكارم سيراب مى گردد و بدين جهت ملالى در خاطرش نيست.

نسيم ورزش و توفان تبليغات كاذب
همان گونه كه اشاره شد, بدن در خدمت روح و روان است و البته هر فعل و انفعالى كه در اندام انسانى صورت مى گيرد بر حالات روانى وى نيز تإثير مى گذارد. ورزش تا زمانى ارزش دارد كه ((روح)) را تقويت كند و در افزايش شور, نشاط و سلامتى مردم موثر باشد, در غير اين صورت اين بازى مشكل آفرين گشته و امكان دارد افراد را به ورطه ديگرى بكشاند كه ارمغان شوم آن فاصله گرفتن از باورهاى عقيدتى, عزت و استقلال فرهنگى سياسى است.
حجم سنگين تبليغات وسيع رسانه ها از جمله صدا و سيما و ايجاد هيجان كاذب در پى گيرى نتايج بازىها و سرايت دادن تمام افراد در اين برنامه ها و اين كه حتى دختران دانشجو و دبيرستانى و سالخوردگان و از كار افتادگان با نگرانى در پى كسب اخبار از برخى بازىها هستند, عوارض سويى به بار دارد, نبايد سرنوشت يك بازى; نظير فوتبال كه در كشورهاى غربى پديد آمده و براساس محيط اجتماعى آنان تكامل يافته با ارزش ها گره بخورد و اين گونه به جامعه القا شود كه راه يافتن به جام جهانى; يعنى دفاع از حيثيت و شرافت. التهابات روانى و ايجاد حزن يا خوف در روح مردم و اشغال ذهن آنان به برد و باخت و اتلاف وقت با ارزش هاى دينى در تباين است. توپ فوتبال گرد است و مسير حركت و سرعت آن به شكلش بستگى دارد و از اين جهت پيروزى اين بازى تا حدودى در گرو شانس هر يك از طرفين است و نتايج غيرقابل پيش بينى در آن ديده مى شود و هر چه باشد يك بازى بيش نيست و سزاوار نيست آن قدر اعصاب و روان و سلامت اخلاقى و روحى مردم را تحريك و تهييج كنيم كه عده اى روانه بيمارستان شوند و يا جان خود را از دست بدهند.
اى كاش اين همه تبليغات هزينه بر و بودجه هاى سنگين و اتلاف فراوان وقت مردم صرف امور زيربنايى مى گرديد, چرا كه اكثريت مدارس كشور ايران بنا به اظهارات وزير آموزش وپرورش در پاييز سال 1376 هـ.ش كتابخانه ندارند و نيز در برخى نقاط دانشآموزان از كلاس مناسب محروم بوده و فضاهاى آموزشى به اندازه نياز واقعى وجود ندارد.
مردم بايد به جاى مشغول شدن در تبليغات ورزشى خود به ميدان كار و تلاش بيايند و ضمن فعاليت, ورزش هم بنمايند تا بدنى چالاك داشته باشند و از خمودى و سستى بيرون آيند, شور و نشاط امت مسلمان بايد به سوى مسايل جهان اسلام و مشكلات اجتماعى و دل سوزى نسبت به محرومان و بينوايان و يتيمان هدايت شود و يك سونگرى در بازىها درست نبوده و جوانب آن بايد از هر لحاظ سنجيده شود.
كم نيستند شاغلانى كه به دلالى, واسطه گرى, مشاغل كاذب و كسب درآمد از راه راحت و احيانا خلاف, مشكوك و حرام روى آورده اند و كارگر به فرزندش توصيه مى كند درس بخوان كه مثل من بدبخت نشوى; يعنى هم چون پدرش فعاليت نكند. در حالى كه امام صادق(ع) پيشواى ششم شيعيان در مزرعه كار مى كند و حضرت على(ع) قنات حفر مى نمايد آن هم در وقتى كه سخت ترين مسووليت; يعنى رهبرى معنوى, سياسى و اجتماعى مردم را عهده دار است.
هزاران نفر معتاد در كشور داريم و بالاتر از آن عده اى از بى كارى رنج مى برند و براى تهيه معاش اهل خانه مشكل دارند, 93% روغن نباتى, 60% شكر مصرفى و بسيارى از محصولات غذايى كشور بايد از نقاط ديگر جهان خريدارى و وارد شود و ايران با خريد 6/5 ميليون تن گندم از خارج بزرگ ترين وارد كننده گندم است(26) و لذا بايد در مقوله توليدات و تلاش حركت هاى تبليغى صورت گيرد و مردم را به عرصه هاى مولد وارد نمود, نبايد امت انقلابى كه احيا كننده ارزش هاى اسلامى هستند و اسوه هاى آنان پيشوايان معصوم و شخصيت هاى معنوى مى باشند آن قدر تحت تبليغات غير واقعى قرار بگيرند كه گروهى كم بهره از فضايل را سرمشق زندگى جوانان خود قرار دهند, چنين برنامه اى غير منطقى بوده و خلاف شإن يك امت است و پوچ گرى و سقوط به گودال عقب افتادگى فرهنگى ارمغان آن است.
يكى از مهم ترين مقاصد حكومت اسلامى ايجاد استقلال در زمينه هاى فرهنگى, سياسى و اقتصاد مى باشد و بايد با ايجاد امكانات و پرهيز از برخى برنامه ها, هرگونه سلطه اجانب را بر مسلمين قطع كرد.
فقهاى بزرگ با استفاده از آيه ((و لن يجعل الله للكافرين على المومنين سبيلا))(27) قاعده نفى سبيل را استنباط كرده اند و معنى و مفهوم آن اين است كه هر رابطه اى كه موجب شود غير مسلمان بر مسلمين استيلا يابد باطل و حرام است. نبايد تلاشمان اين باشد كه خودمان را به كشورهايى كه با ارزش هاى ما در ستيزند, نزديك كنيم و براى كم كردن فاصله با آنان از فضايل و ارزش ها دست برداريم و اسم آن را دفاع از شرافت بناميم.
ورزش نبايد بار سنگينى را از لحاظ هزينه ها بر دوش دولت و ملت تحميل نمايد خصوصا در حالى كه مردم براى تإمين احتياجات اساسى خود مشكل دارند و تهاجم يا به تعبير مقام معظم رهبرى حضرت آيه الله العظمى خامنه اى شبيخون فرهنگى چنگال خبيث خود را به سوى جوانان نشانه رفته است و نيز وقتى مصلحان جامعه مى كوشند معروف و بر و خير و احسان در جامعه ترويج يابد, نبايد چنين هيجان هاى زودگذر و بى اساس را چون توفانى سهمگين به وجود آورد كه اقيانوس آنان را به تلاطم وادارد و خداى ناكرده برخى رفتارهاى خلاف را بعضى به منظور بروز شادمانى در پيروزىهاى ورزشى از خود بروز دهند. برد و باخت در بازى از نظر شرعى اشكال دارد و نيز در اين پديده نبايد اجازه داد اخلاق مردم مخدوش گردد و عصبيت هاى قومى و ناحيه اى و ملى جانشين ارزش هاى دينى گردند, در هر برنامه اى خصوصا بازىها بايد مرز بين تفريح سالم با كارهاى بيهوده و لغو مشخص گردد و از اتلاف وقت مردم اجتناب نموده و زمينه هاى انجام كارهاى خلاف شئون انسانى را نبايد به وجود آورد; به عنوان مثال نگريستن مردم به بدن نيمه لخت گروهى جوان براى ساعت هاى متوالى خود گرداب گناه را فراهم مى سازد.

پاورقي ها:پى نوشت ها: 1 ) نهج البلاغه, نامه 45, ص317. 2 ) همان مإخذ, حكمت 147. 3 ) خوشآيند زندگى خويشاوند مرگ, از نگارنده, ص38 به نقل از معرفت نفس, حسن زاده آملى, ج3, ص472. 4 ) نهج الفصاحه, ص6, حديث شماره 28. 5 ) همان مإخذ, ص60, حديث شماره 306. 6 ) گفتارهاى معنوى, شهيد مطهرى, ص264. 7 ) نهج الفصاحه, ص581, حديث شماره 2819. 8 ) اصول كافى, كتاب الايمان والكفر, باب الكبائر, حديث شانزدهم. 9 ) بلاغه الحسين(ع), ص89. 10 ) نهج البلاغه, حكمت 461. 11 ) كافى, ج5, ص59. 12 ) وسائل الشيعه, شيخ حر عاملى, ج اول, باب استحباب نيه الخير. 13 ) از سخنان امام امت در ديدار با وزنه برداران در تاريخ 1358/2/23. 14 ) گزيده اى از سخنان امام خمينى ـ قدس سره ـ مندرج در آغاز روش تدريس تربيت بدنى در مدارس, دكتر محمد نبوى, محمود ذكاتى. 15 ) اولين دانشگاه و آخرين پيامبر, شهيد دكتر سيد رضا پاك نژاد, ج14, ص149 ـ 150. 16 ) نك: نقش فعاليت هاى جسمانى در پيش گيرى و درمان بيمارىها, سازمان بهداشت جهانى, ترجمه دكتر فيروز مددى و… (چاپ سازمان تربيت بدنى در سال 1369). 17 ) ميزان الحكمه, رى شهرى, ج8, ص534. 18 ) وسائل الشيعه, ج13, ص347. 19 ) سوره يوسف, آيه12. 20 ) ورزش در اسلام, حسين صبورى, ص77. 21 ) همان مإخذ, ص77, به نقل از بحارالانوار, ج103, ص189. 22 ) متن اين روايت در كتاب اللمعه الدمشقيه آمده است. 23 ) راهنماى تدريس معلمان تربيت بدنى در دبستان, ترجمه و تإليف شمسى نيلگون, ص21. 24 ) ياد ياس, برنامه سيماى جمهورى اسلامى درباره شهيد چمران, شبكه اول, ساعت ;15 76/7/19. 25 ) نك: نهج البلاغه, نامه 31. 26 ) روزنامه جمهورى اسلامى, شماره ;5351 1376/9/1. 27 ) سوره نسإ, آيه 141.