سخنان معصومان عليهم السلام اوصاف مومن

سخنان معصومان
اوصاف مومن

 

 

رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم: ((ود المومن للمومن فى الله من اعظم شعب الايمان, إلا من إحب فى الله وابغض فى الله واعطى فى الله و منع فى الله فهو من اصفيإ الله.))(1)
دوستى مومن با مومن براى رضاى خدا از بزرگ ترين شاخه هاى ايمان است, هان هر كس دوستى و دشمنى و بخشش و دريغش, همه در راه كسب رضاى خدا باشد از برگزيدگان خداوند است.

رسولخدا صلى الله عليه و آله و سلم: ((اول ما يبشر به المومن ان يقال له ابشر ولى الله برضاه والجنه, قدمت خير مقدم قد غفر الله لمن شيعك واستجاب لمن استغفرلك و قبل من شهدلك.))(2)
نخستين بشارتى كه به مومن داده مى شود اين است: اى ولى خدا! مژده باد بر تو رضوان خدا و بهشت جاويدان, مقدمت گرامى, خداوند تشييع كنندگان تو را بخشيد و كسانى را كه براى تو طلب آمرزش كردند, اجابت فرمود و شهادت كسانى را كه به نفع تو شهادت دادند پذيرفت.

امام على عليه السلام: ((للمومن ثلاث ساعات: فساعه يناجى فيها ربه و ساعه يرم معاشه و ساعه يخلى بين نفسه و بين لذتها فيما يحل و يجمل.))(3)
مومن را سه ساعت است: ساعتى كه در آن با پروردگارش به راز و نياز است, و ساعتى كه در آن زندگانى خود را كارساز است و ساعتى كه با لذت هاى حلال و نيكو دمساز است.

امام باقر عليه السلام: ((ان المومنين اذا التقيا فتصافحا, إقبل الله عزوجل عليهما بوجهه و تساقطت عنهما الذنوب كما يتساقط الورق من الشجر.))
دو مومن (4)هرگاه با يكديگر ديدار كنند و با هم دست دهند, بى ترديد خداوند عزوجل به آن دو توجه كند و گناهان آن دو بريزد بسان ريزش برگ از درخت.

امام باقر عليه السلام: ((المومنون فى تبارهم و تراحمهم و تعاطفهم كمثل الجسد اذا اشتكى تداعى له سائره بالسهر و الحمى.))(5)
مومنان در نيكى كردن و مهربانى و دلسوزى نسبت به يكديگر هم چون يك پيكرند كه اگر عضوى از آن دردمند شود ديگر اعضا در بيدارى و تب و سوز آن درد همدردى مى كنند.

امام باقر عليه السلام: ((ان الله عزوجل اعطى المومن ثلاث خصال: العزه فى الدنيا والفلح فى الاخره و المهابه فى صدور الظالمين, ثم قرإ: ولله العزه و لرسوله و للمومنين.))(6)
خداى بزرگ به مومن سه خصلت ارزانى داشت: عزت و سربلندى در دنيا, رستگارى در آخرت, هيبت در وجود ستمكاران, سپس اين آيه را تلاوت فرمود: عزت مخصوص خداست و پيامبر و مومنان.

امام صادق عليه السلام: ((ان المومن اشد من زبر الحديد, ان الحديد اذا دخل النار لان و ان المومن لو قتل و نشر ثم قتل لم يتغير قلبه.))(7)
مومن از آهن استوارتر است, آهن چون در آتش رود نرم شود ولى مومن را اگر بكشند و زنده كنند و بار ديگر بكشند, در قلبش تغييرى پيدا نمى شود.

امام صادق عليه السلام: ((المومن حليم لايجهل و ان جهل عليه يحلم و لايظلم و ان ظلم عفو و لايبخل و ان بخل عليه صبر.))(8)
مومن بردبارى است كه نادانى نمى ورزد و اگر نسبت به او نادانى روا دارند بردبارى را پيشه خودسازد و ستمگر نيست و هرگاه به او ستم شود (كه قابل گذشت باشد) درمى گذرد. و بخل نورزد و اگر از او دريغ كنند صبر نمايد.

پى نوشت ها:
1) كافى, ج2, ص125.
2) كنز العمال, ج15, ص596.
3) نهج البلاغه, كلمات قصار, 390.
4) كافى, ج2, ص180.
5) بحار, ج74, ص234.
6) خصال, ج1, ص30.
7) بحار, ج80, ص178.
8) كافى, ج2, ص235.