دانستنى هايى از قرآن؛ راز بعثت پيامبران

 

 

دانستنى هايى از قرآن
راز بعثت پيامبران

 


 

 

((و لقد بعثنا فى كل امه رسولا إن اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت, فمنهم من هدى الله و منهم من حقت عليه الضلاله فسيروا فى الارض فانظروا كيف كان عاقبه المكذبين)).(سوره نحل, آيه36)
ما در ميان هر امتى پيامبرى را برانگيختيم كه (اى مردم) خداى را بپرستيد و از طاغوت و طغيانگرى دورى كنيد. برخى را خداوند مورد لطف قرار داده و هدايت كرد و برخى در گمراهى فرو رفتند (پس آنان را رها كرد) بنابراين در سرزمين هاى آنان بگرديد و بنگريد سرانجام تكذيب كنندگان چه گونه بود؟
((لقد بعثنا فى كل امه رسولا)) : در ميان هر امتى رسول و فرستاده اى را فرستاديم. معلوم مى شود بعثت انبيا اختصاص به امتى ويژه ندارد, بلكه اين يك سنت الهى است كه در ميان تمام اقوام و امتها جريان داشته و برقرار بوده است و علتش هم نياز مردم به رسول است كه احكام خدا را تبيين و تشريح نمايد و خداوند هم ـ بى گمان ـ بر نياز مردم واقف است, لذا بعثت را تعميم داده تا هيچ قومى در روز رستاخيز بهانه اى نداشته باشند و حجت بر تمام مردم تمام شود.
((إن اعبدوا الله واجتنبوا الطاغوت)) : علت و انگيزه بعثت در اين دو جمله كوتاه نهفته است: 1ـ اعبدوا الله 2ـ اجتنبوا الطاغوت. حقيقت بعثت پيامبر چيزى جز اين نيست كه مردم به بندگى و پرستش خدا روى آورند و از آن چه طاغوت است و غير خدايى است دورى جويند.
طاغوت مصدر است و معنايش تجاوز و تعدى از حد بودن حق مى باشد. اسم مصدر آن ((طغوى)) است. راغب در مفردات اللغه اش مى گويد: ((الطاغوت عباره عن كل متعد و كل معبود من دون الله)) طاغوت عبارت از هر متجاوز و معبودى غير از خدا است. اين كلمه هم در مفرد به كار مى رود و هم در جمع. در مفرد مثل همين آيه و در جمع مانند آيه سوره بقره كه در آن مى فرمايد: ((إولياوهم الطاغوت)) كه در اين جا طاغوت به صورت جمع آمده است. برخى طاغوت را شيطان خوانده اند, ولى اختصاص به شيطان ندارد بلكه تمامى شياطين انسى را نيز در بر مى گيرد.
((فمنهم من هدى الله)): گروهى را خداوند مورد لطف خود قرار داده و هدايت كرد. بديهى است كه منظور از هدايت در اين جا, بيان دليل و ارشاد نيست چرا كه بيان دليل و ارشاد, عمومى است و اختصاص به اهل ايمان ندارد.
((و منهم من حقت عليه الضلاله)) : و گروهى از دعوت پيامبران اعراض كرده و روى برگرداندند, پس خداوند آنها را در گمراهى رها كرد و خوارشان ساخت. معلوم مى شود ايمان به پيامبر يا انكار او نيز اختصاص به يك امت ندارد بلكه در ميان تمام امت ها و ملت ها وجود داشته است.
آنان كه ضلالت بر آنها ثابت و لازم شده است, معنايش اين نيست كه خداوند به عنوان مجازات, انسان ها را به گمراهى مبتلا مى نمايد زيرا در جاى ديگر مى فرمايد: ((فان الله لايهدى من يضل)) پس معلوم مى شود قبلا ضلالتى بوده است كه خداوند آن را تثبيت كرده و به خود نسبت داده است. اين ضلالت را خود انسان با اختيار خود به وسيله اعمال و كردار ناشايسته اش براى خويش ايجاد مى كند. وگرنه نسبت دادن آن ضلالت به خداوند درست نيست. خدا كسى را در ضلالت رها مى سازد كه خود مستوجب و مستحق آن است. ببينيد در آيه اى مى فرمايد: ((فلما زاغوا ازاغ الله قلوبهم)) وقتى آنها منحرف شدند, خدا قلوبشان را به انحراف واداشت يا مى فرمايد: ((والله لايهدى القوم الظالمين)) خداوند آنان را كه ظلم و تعدى به خويشتن يا به ديگران كردند, هدايت نمى كند. البته نخستين ظلم, ظلم به خويش است; كسى كه در گناه غوطه ور شد, پيش از آن كه به ديگران ستم كند به خود ستم روا داشته و به خود تجاوز نموده است. تجاوز از قانون الهى, ظلم به خويشتن است و اگر كسى به خود رحم نكرد, نبايد منتظر رحمت از خداى رحمان باشد.
((فسيروا فى الارض)) اين التفات از غيبت به خطاب براى اين است كه سخن تإثير بيشترى داشته باشد و حجت بر مردم تمام شود.
در سرزمين هاى آنان كه تكذيب رسالت و انبياى الهى كردند سير كنيد تا اگر سخن مرا كه رسول خدايم باور نمى كنيد, خود با ديدگان خويش ويرانى ها و خرابى هاى آنان را تماشا كنيد و ببينيد كه چگونه گرفتار عذاب و عقوبت شدند. و از اين ويرانى ها عبرت بگيريد تا سرنوشت شما مانند سرنوشت آنان نشود.
مطلب جالبى علامه طباطبايى در اين زمينه دارند كه خلاصه اش را عرض مى كنيم: ((رسالت و دعوت پيامبر از باب اراده تكوينى نيست كه وقتى مى گويد: بت ها را عبادت نكنيد, مشركين مجبور به آن شوند و بگويند دعوت, آسمانى نيست و اين مرد در ادعاى نبوتش دروغ مى گويد بلكه دعوت نبوى هم مانند ساير دعوت ها عادى است. خداوند هم به خاطر آن اشخاصى را مبعوث مى كند تا شما را به عبادت خدا و دورى از طاغوت ها دعوت كنند, و حقيقت اين دعوت انذار و تبشير است. دليل بر اين معنى هم آثارى است كه از امت هاى گذشته باقى مانده و از نزول عذاب حكايت دارد. ))
امام باقر عليه السلام در تفسير اين آيه مى فرمايد: ((ما بعث الله نبيا قط الا بولايتنا والبرائه من عدونا…; خداوند هيچ پيامبرى را نفرستاده جز با ولايت ما و تبرى جستن از دشمنانمان.))
به اميد اين كه خداوند ولايت ائمه معصومين عليهم السلام و برائت از دشمنانشان را به ما مرحمت فرمايد و ما را در ولايتمان پابرجا و مستحكم سازد, ((ربنا لا تزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك رحمه انك إنت الوهاب)).