دانستنى هايى از قرآن؛ حزب الله رستگار است

 

 


دانستنى هايى از قرآن
حزب الله رستگار است

 


 

((لا تجد قوما يومنون بالله و اليوم الاخر يوادون من حاد الله و رسوله و لو كانوا آبإهم او ابنإهم او اخوانهم او عشيرتهم, اولئك كتب فى قلوبهم الايمان و ايدهم بروح منه و يدخلهم جنات تجرى من تحتها الانهار خالدين فيها, رضى الله عنهم و رضوا عنه اولئك حزب الله الا ان حزب الله هم المفلحون)).(مجادله -آيه 22)
(اى رسول) هرگز گروهى را كه به خدا و روز جزا ايمان دارند نخواهى يافت كه دوستى و مودت كنند با دشمنان خدا و رسولش هرچند ايشان پدرانشان يا فرزندانشان يا برادرانشان يا خويشاوندانشان باشند. آن گروه اند كه خدا نور ايمان را بر قلوبشان نگاشته و با روحى از خود تإييدشان كرده است و آنان را به بهشتهاى جاويدان درآورده كه از زير آنها جويها جارى است. خدا از آنان خشنود و آنان از خدا خشنودند. آنها سپاه و حزب خدايند و همانا حزب الله رستگارانند.

يكى ازسنتهاى تخلف ناپذير الهى اين است : كسى كه به خدا و روز قيامت ايمان و باور دارد,ممكن نيست دوستى و سازش با دشمنان كينه توز خدا و رسولش كند. روشن است كه سرسخت ترين و لجوجترين دشمنان خدا و پيامبرش, يهوديان و مشركانند كه يهوديها در دوران حكومت رسول الله صلى الله عليه و آله همواره خيانت مى كردند و با حضرت كارزار مى نمودند و غدر, صفت بارز آنان در تمام ادوار و زمانها حساب مى شد و اكنون نيز ـ در دوران معاصرـ پيوسته شاهد خيانتها و جنايتهاى يهوديان پليد هستيم كه هرچند ـ به صورت ظاهر ـ عهد و پيمان مى بندند به عهد خود هرگز وفا نمى كنند, از سوئى دست محبت دروغين دراز مى كنند و با دست ديگر – در همان آن – بر روى مسلمانان بى دفاع گلوله مى زنند و نه تنها مردان سلحشور را در ميدان نبرد سنگ و تفنگ به شهادت مى رسانند كه زنان و كودكان خردسال بى گناه و معصوم را در كوچه و بازار و خانه هاى امن خود به خاك و خون مى كشند و خانه ها را بر سر صاحبانشان بى رحمانه ويران مى كنند و كودكان پناه برده به آغوش پدران و مادران را به قتل مى رسانند.
زهى سنگدلى و بى رحمى كه حتى در دوران مغول و هيتلر هم ديده نمى شد !
آرى ! دوستى با خدا منافات دارد با اعلام همبستگى و ولايت با دشمنان قسم خورده خدا از يهود و نصارى و مشركان هرچند آن دشمنان نزديكترين انسانها – چه از نظر خويشاوندى و چه از نظر رفاقت و دوستى – به انسان باشند.
و اينكه خداوند نزديكترين خويشان را ذكر كرده براى اينكه هيچ مجالى به همبستگى و پيوستگى با دشمنان خدا ندهد و هرچند محبت پدر يا فرزند از قلب به آسانى نرود ولى انسان متعهد و با ايمان بايد تمام دوستى و دشمنيش براى خدا و در راه خدا باشد. و هرچند در مورد صله رحم تإكيد زيادى شده ولى مهربانى چيزى است و محبت چيز ديگر. پس اگر انسان موظف است كه براى خدا قلبش را از مودت و محبت پدر يا برادر خالى كند چه رسد به اينكه طرف مقابل يهودى و صهيونيست باشد.
راستى چگونه ممكن است يك مسلمان, آن هم مسلمانى كه خويشان و نزديكانش را دروطن خود كشته اند و خانه و كاشانه اش را ويران كرده اند و وطنش را بيش از نيم قرن اشغال نموده اند, به همان قاتلان و غاصبان, دست محبت و صميميت دراز كند و اى كاش اين خائنان به ملت و هدف خويش به همين بسنده مى كردند كه حتى ذلت و خوارى را هم مى پذيرند و آن همه مردانگى و بزرگمنشى مردان و زنان سلحشور خود را فراموش مى كنند و تن به ذلت مى دهند. چرا مردانگى رخت بر بسته و چه شده است كه معروف, منكر و منكر, معروف شده است ؟! چه شده كه ارزشهاى اسلامى و انسانى از ميان رفته است ؟!
در اينجا است كه حزب الله چون درى شهوار درميان سنگلاخهاى بى ارزش مى درخشد و خودنمائى مى كند.
راستى صفات و منش هاى حزب الله – كه در اين آيه شريفه بيان شده – همه در مورد جوانان حزب الله لبنان ( فرزندان با وفاى خمينى بزرگ) مطابقت دارد كه اميد است خدا آنان را مدد و يارى دهد تا بتوانند مانند گذشته عزت و افتخار بيافرينند و نام اسلام را برافرازند.
خداوند با قلم غيب بر قلوبشان ايمان را نگاشته و با دميدن روح خود در آنان تاييدشان كرده است. و از آيه نيز استفاده مى شود كه در مومنين متعهد بجز روح بشرى كه در هر انسانى – چه مومن و چه كافر – يافت مى شود روح ديگرى نيز وجود دارد كه همان روح الهى است و از آن حياتى ديگر ناشى مى شود و اين حيات است كه به انسان مومن قدرتى فزونتر مى بخشد.
در آيه اى ديگر مى فرمايد: ((يا ايها الذين آمنوا اتقوا الله يوتكم كفلين من رحمته و يجعل لكم نورا تمشون به)) – اى مومنان! تقوا را پيشه خود سازيد تا خداوند دو بهره و دو نصيب از رحمتش به شما عطا فرمايد و نورى برايتان بيافريند كه همواره با آن نور حركت كنيد.
اين نور ايمان, والاترين و ارزنده ترين موهبت الهى است كه به صف شكنان حزب الله ارزانى بخشيده است تا در اين دنيا پى در پى افتخار و عزت آفرينند و در آن جهان وعده شيرين جنات و بهشتهاى جاويدان داده است كه نهرها و جويها در زيرآن روان است. و بالاتر آنكه هم آنان از خدا راضى و هم خدا از آنان راضى و خشنود است و چه نعمتى بالاتر از رضايت الهى مى توان پنداشت (و رضوان من الله اكبر) و بى گمان چنين مردان بزرگى بايد رستگار و پيروز باشند چه به پيروزى ظاهرى دست يابند و چه در راه هدف بلند خويش به شهادت كه احدى الحسنيين است برسند.
مباركتان باد حزب الله عزيز اين همه وعده هاى شيرين خداوندى كه هرگز تخلف و شكست در آن راه نيابد ((و لن يخلف الله وعده)) و خداوند به وعده اى كه داده است هرگز تخلف نمى كند. پس باز هم به پيش تا رستگاريتان محقق گردد. والسلام.