سخنان معصومان عليهم السلام امام زمان ، فاتح پيروز

 

 


سخنان معصومان عليهم السلام
( امام زمان , فاتح پيروز )

 


 

رسول خدا صلى الله عليه وآله :
<المهدى من وُلدى الذى يفتح الله به مشارق الارض و مغاربها, ذاك الّذى يغيب عن أوليائه غيبة لايثبت على القول بامامته الاّ من امتحن الله قلبه للايمان >.(1
مهدى از فرزندان من است ; همو كه خداوند بر دستش شرق و غرب گيتى را فتح مى كند; او كه از ياران و پيروانشان چنان پنهان مى شود وغيبتى طولانى مى كند كه كسى بر امامتش پايدار نمى ماند جز آن كه خداوند قلبش را براى ايمان , آزمايش كرده است (و از آزمايش سربلندبيرون آمده است ).

رسول خدا صلى الله عليه وآله :
<طوبى لمن ادرك قائم اهل بيتى و هو مقتدٍ به قبل قيامه , يتولّى وليّه و يتبرّأ من عدوّه و يتولّى الاءئمة الهادية من قبله , اولئك رفقايى و ذوو ودّى و مودّتى و أكرم أمتى على ّ>.(2
خوشا به حال كسى كه به حضور قائم از اهل بيت من برسد و حال آنكه پيش از قيام او نيز, پيرو او باشد, آن كه با دوست او دوست و با دشمن او دشمن و با رهبران قبل از او دوست , اينان دوستان و رفقاى منند…

رسول خدا صلى الله عليه وآله :
<يخرج أناس من المشرق فيوطّئون للمهدى سلطانه >.(3
مردمى از مشرق قيام مى كنند و زمينهء حكومت مهدى (عج ) را فراهم مى سازند.

امام على عليه السلام :
<اذا خرج القائم ينتقم من اهل الفتوى بما لايعلمون , فتعساً لهم و لاتباعهم >.(4
زمانى كه قائم ظهور كند از عالمانى كه ندانسته فتوا مى دهند انتقام مى گيرد, اينان و پيروانشان را نگونسازى باد.

امام سجاد عليه السلام :
<انّ اهل زمان غيبته , القائلون بامامته , المنتظرون لظهوره افضل اهل كلّ زمان , لانّ اللّه تعالى ذكره اعطاهم من العقول والافهام والمعرفة ماصارت به الغيبة عندهم بمنزلة المشاهدة… اولئك المخلصون حقّاً>.(5
به درستى كه مردمان زمان غيبت مهدى (ع ) كه امامتش را باور دارند و منتظر ظهور اويند, از مردمان همهء زمانها برترند, زيرا خدا چنان عقلهاو فهم ها و شناخت آنان را قوّت بخشيده است كه غيبت نزد آنان همچون ديدن باشد… آنان به حق اخلاص ورزانند.

امام باقر عليه السلام :
<كانّى بقومٍ قد خرجوا بالمشرق , يطلبون الحق فلايعطونه , ثمّ يطلبونه فلايعطونه , فاذا رأوذلك وضعوا سيوفهم على عواتقهم فيعطون ما سألوا,فلايقبلونه حتى يقوموا, و لايدفعونها الاّ الى صاحبكم , قتلاهم شهداء اما انّى لو ادركت ذلك لابقيت نفسى لهذا الامر>.(6
گويا مى بينم مردمى را از مشرق , كه در طلب حق قيام كرده اند, ولى جحاكمان ج به آنها پاسخى نمى دهند, پس از مدّتى دوباره قيام مى كنند, اين باز نيز به آنان پاسخى داده نمى شود. ولى اين بار كه اوضاع را چنين ديدند شمشيرهاى خود را بر شانه هايشان مى نهند. در اين هنگام آنچه رامى خواهند به آنان مى دهند اما نمى پذيرند و دست به قيام مى زنند جحكومت را ساقط و حكومت اسلامى تشكيل مى دهندج اينان , اين حكومت را جز به صاحب شما جحضرت مهدى (عج )ج تسليم نمى كنند. كشتگان اين قيام همه شهيدند. اگر من آن زمان را درك كنم , خود را براى خدمت مهدى (ع ) نگه مى دارم .

امام صادق عليه السلام :
<يُعزّ اللّه به الاسلام بعد ذلّه , و يحييه بعد موته … و يدعوا الى الله بالسّيف , فمن أبى قتل و من نازعه خُذل . يُظهر من الدين ما هو عليه الدين فى نفسه , ما لو كان رسول اللّه صلى الله عليه و آله يحكم به . يرفع المذاهب من الارض فلايبقى الاّ الدّين الخالص >.(7
خداوند اسلام را پس از ذلت به وسيلهء او عزت مى بخشد و پس از مرگ به واسطهء او زنده مى كند… او با شمشير برّانش مردم را به سوى خدافرا مى خواند, پس اگر كسى نپذيرفت كشته شده و اگر كسى با او نزاع كرد, خوار مى گردد. او دين را چنان كه هست و همان گونه كه رسول خد ا(ص ) با آن داورى مى كرد, آشكار مى سازد. تمام مذاهب و آئين ها را از روى زمين برمى دارد كه چيزى جز دين ناب نماند.

امام صادق عليه السلام :
<ليعدّن احدكُم لخروج القائم ولو سهماً, فانّ اللّه اذا علم ذلك من نيّته رجوتُ لان يُنسىٌ فى عمره حتّى يدركه و يكون من اعوانه وانصاره >.(8
بايد هر يك از شما براى خروج قائم اسلحه آماده كند. چون وقتى خداوند ببيند كسى به نيّت يارى مهدى اسلحه تهيّه كرده اميد مى رود خداوندعمر او را دراز كند, تا ظهور را درك كند و از ياوران مهدى باشد.

امام صادق عليه السلام :
<من مات منكم و هو منتظر لهذا الامر كمن هو مع القائم فى فسطاطه , قال : ثمّ مكث هنيئةً ثمّ قال : لا بل كمن قارع بسيفه , ثمّ قال : لا واللّه الاّ كمن استشهد مع رسول اللّه >.(9
آن كس كه در حال انتظار باشد و بميرد همچون كسى است كه قائم را ياورى كرده باشد, پس از لحظه اى درنگ فرمود: نه , بلكه بسان كسى است كه با آن حضرت شمشير زند. و سپس فرمود: نه , به خدا سوگند همچون كسى است كه در ركاب رسولخدا(ص ) شهيد شده باشد.

امام صادق عليه السلام :
<من عرف امامه ثمّ مات قبل ان يقوم صاحب هذا الامر, كان بمنزلة من كان قاعداً فى عسكره >.(1
هر كس امام خود را بشناسد و پيش از قيام او بميرد, مانند كسى است كه در گروه سربازانش نشسته باشد.

پى نوشت ها:
1 الزام الناصب , ص 127
2 بحارالانوار, ج 52 ص 130
3 همان , ج 51 ص 87
4 يوم الخلاص , ص 342
5 كمال الدين صدوق , ج 1 ص 320
6 بحارالانوار, ج 52 ص 234
7 الزام الناصب , ص 179
8 بحارالانوار, ج 52 ص 366
9 مكيال المكارم , ترجمه حايرى , ج 2 ص 210
1 بحارالانوار, ج 52 ص 141