گفته ها و نوشته ها حكايتهاى خواندنى

 

 


گفته ها و نوشته ها

 


 

قبول عمل و پذيرش صالح
رسول خدا (ص) در خطبه شعبانيه مى فرمايد: ((انفاسكم فيه تسبيح)) نفس هاى شما در اين ماه خود تسبيح است, هر نفسى كه مى كشيد مثل آن است كه گفته باشيد ((سبوح قدوس)). ((و نومكم فيه عباده)) خوابتان در اين ماه عبادت است. ((و اعمالكم فيه مقبوله)) كارهاى جزيى را كه انجام مى دهيد خدا قبول مى كند. قبولى عمل مقدمه است براى اين كه خداوند خود انسان را قبول فرمايد. لذا در قرآن كريم دو نمونه تعبير دارد:
1ـ اين كه خداوند عمل عده اى را قبول مى كند.
2ـ خدا عده اى را قبول مى كند, نه اين كه فقط عمل آنان قبول شود. چون گروهى عمل صالح دارند و گروهى خود صالح هستند. آنان كه جزء ((الذين آمنوا و عملوا الصالحات)) هستند يعنى كارهاى خوب دارند ولى هنوز به آن مقام نرسيده اند كه ذات و گوهرشان خوب بشود, احيانا ممكن است در معرض خطر باشند, اما دسته دوم, جزء صالحين هستند, مثل ابراهيم خليل كه قرآن در شإنش مى فرمايد: ((و انه فى الاخره لمن الصالحين)) صالح يعنى كسى كه گوهر ذاتش شايسته شده است. اينها را خدا قبول مى كند. يا قرآن راجع به حضرت مريم اين تعبير را دارد ((فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتا حسنا)) خداى كريم, مريم را قبول كرد. پس كارى كنيم كه خداى كريم خود ما را قبول كند.

ماه مبارك, ماه محاسبه
براى گروهى آغاز سال, اول فروردين است. يك نوجوان اول فروردين تلاش مى كند براى خود لباس نو تهيه كند. درخت ها اول سالشان فروردين است كه لباس هاى نو و تازه در بر مى كنند. اول سال كشاورز پاييز است, كه درآمد مزرعه را حساب مى كند. تاجر و صنعتگر, هر كدام فرصت ديگرى را به عنوان اول سال تعيين مى كنند. مرحوم سيد بن طاوس مى گويد: ((اهل سير و سلوك اول سالشان رمضان است[ ((اقبال الاعمال, ص]250 حساب ها را از ماه مبارك تا ماه مبارك بعد بررسى مى كنند كه ماه مبارك گذشته چه درجه اى داشته و امسال در چه درجه اى است. ماه مبارك براى سالكان الى الله ماه محاسبه است. از اين رو امام سجاد سلام الله عليه فرمود: ((ماه رمضان در بين ما اقامت داشت و جاى حمد و ثنا بود, زيرا به همراه خود رحمت آورد. و رفيق بسيار خوبى براى ما بود, ما در همراهى او به نعمت هايى رسيديم. ما ربح و سودى كه در اين ماه برديم, هيچ تاجرى در هيچ گوشه دنيا نبرد, و هيچ كس در سراسر عالم به اندازه ما از اين ماه استفاده نكرده است[.فرازهايى از دعاى 45 صحيفه سجاديه]

بوى دهان روزه دار
از امام صادق(ع) نقل شده كه فرمود: خداوند به حضرت موسى وحى فرستاد كه چرا با من مناجات نمى كنى؟ عرض كرد: خدايا روزه دارم و در حال روزه, دهان خيلى معطر نيست. خداوند فرمود: اى موسى بوى دهان روزه دار پيش من از مشك خوشبوتر است. (روضه المتقين, ج3, ص229)

گرفتن روزه در روز گرم
امام صادق(ع) فرمود: اگر كسى در روز گرمى روزه بگيرد و تشنه شود, خداى سبحان هزار فرشته را موكل مى كند تا چهره او را مسح كنند و تا هنگام افطار به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند(عزوجل) مى فرمايد: ((ما اطيب ريحك و روحك يا ملائكتى اشهدوا انى غفرت له)) عجب معطرى و چه بوى خوشى دارى! فرشتگان من شاهد باشيد كه من او را آمرزيدم.(روضه المتقين, ج3, ص229)

ماه رمضان, ماه دعوت به ميهمانى خدا
مردم در ماه رمضان ميهمان خدايند ((هو شهر دعيتم فيه الى ضيافه الله)) ميهمان بايد كارى كند كه صاحب خانه مى كند. روزه دار, ميهمان خدايى است كه ((يطعم و لا يطعم)) اطعام مى كند ولى خود اطعام نمى شود, پس او هم مى تواند ((يطعم و لا يطعم)) باشد. اگر خداى سبحان مى بخشد و نمى گيرد, انسان هم بايستى در اين ماه خويى پيدا كند كه ببخشد و نگيرد, چون هيچ دستى بهتر از دست بخشنده و هيچ دستى بدتر از دست بگير نيست. اگر كسى تلاش و كوشش كرد كه ديگران در كنار سفره او به بهشت بروند, دست او دست بخشنده است, و اگر كسى تلاش كرد كه به بركت ديگران به بهشت برود, او دست گيرنده دارد.(كافى, ج6, ص294)

پايدارى در حق
امام باقر(ع) مى فرمايد: چون لحظه وفات پدرم زين العابدين (ع) در رسيد فرمود: تو را توصيه مى كنم به آن چه پدرم در آخرين لحظات عمر سفارش كرد پدرم گفت: كه پدرش اميرالمومنين نيز در آخرين لحظات عمر خويش در ضمن سفارشهايش فرمود: فرزندم بر حق پايدار باش اگرچه تلخ و مرارت بار باشد.(كافى ج2, ص91)

تقدير خير
روزى يونس نقاش بر حضرت هادى (ع) وارد شد با حال لرزان گفت سرور من خيال دارم فرار كنم شما به اهل بيت من نيكى كنيد چرا كه موسى ابن بقا (از سران ترك بوده) نگين باارزشى به من داد تا بر آن نقش زنم در حال كار, نگين به دو نيم شد, حال او يا مرا هزار تازيانه مى زند يا مى كشد. حضرت فرمود به منزلت برو كه فردا جز خير نخواهى ديد. فردا صبح خندان بازگشت و به حضرت عرض كرد: فرستاده اى آمد و به من گفت نگين را دو قسمت كن چرا كه كنيزكان بر سر آن خصومت مى كنند.(اثبات الهدى, ج6, ص228)

سجده بر شيشه
حسن بن مصعب گويد: در نامه اى از امام على نقى پرسش نمودم درباره مسإله سجده بر شيشه زيرا گمان مى كردم كه شيشه از زمين است و مى توان بر آن سجده كرد, پس از جانب حضرت جواب آمد بر شيشه سجده نكن زيرا اگرچه از زمين است استحاله شده و آن از ريگ و نمك است و بر شوره زار سجده نمى توان كرد.(اثبات الوسيله, ص433)

موجب گمراهى
چون جعفر كذاب برادر امام حسن عسكرى, متولد شد يكى از دوستان امام هادى به ايشان عرضه داشت: شما را از مقدم اين مولود خشنود نمى بينم. امام فرمود: امر او را سبك شمار كه به زودى جمعيت زيادى را گمراه مى كند.(اثبات الهدى, ج6, ص220)

شيعه پرهيزگار
ابوبصير گويد خدمت امام صادق (ع) رسيدم از ابوحمزه ثمالى پرسيد گفتم حالش خوب بود فرمود: سلامش برسان, و بگو فلان روز خواهى مرد. گفتم او مردى خوش مجلس و از شيعيان شماست فرمود: آنچه نزد ماست براى او بهتر است شيعه ما وقتى كه از خدا بترسد و از گناه بپرهيزد در بهشت در درجه ما خواهد بود. من برگشتم و ابوحمزه در همان ساعت و همان روز از دنيا رفت.(كشف الغمه, ج2, ص190)

بزرگترين گناه
شخصى در مسجدالحرام از امام صادق(ع) پرسيد كه چه كسى گناهش از تمام مردم عظيم تر است؟
امام فرمودند: آن كس كه عرفه و مزدلفه را درك كند و سعى صفا و مروه نمايدو طواف خانه خدا و نماز پشت مقام را انجام دهد و باز پيش خود فكر كند و گمان برد كه خداوند او را نيامرزيده است. اين شخص گناهش از همه مردم بزرگتر مى باشد. (وسائل, ج8, ص66)

خدمت به مردم
ابن سيرين گويد: هم نشينى داشتم كه پس از مرگش او را در خواب ديدم در حالى كه دو ساق او طلا بود از او علتش را پرسيدم گفت به سبب تميز كردن كوچه و برطرف كردن موانع از گذرگاه مردم.(آيات بينات, علامه شوشترى)

فرزند نيكو
اسمإ بنت عميس همسر ابوبكر در خواب ديد سر و ريش ابوبكر به حنا رنگين گشته و جامه هاى سفيد در بر دارد. پس رسول خدا فرمود: تعبير آن اين است كه اسمإ از او پسرى به دنيا مىآورد كه او را محمد مى نامد و خداوند او را بلاى جان كافران و منافقان مى گرداند.(آيات بينات, علامه شوشترى)

مشت خاك
مرد صالحى را پس از مرگش در خواب ديده به او گفتند: خداوند با تو چه كار كرد؟ گفت: با من حساب نمود و كفه حسناتم سبك شد در اين موقع كيسه اى روى آن گذاشتند و سنگين گرديد. پرسيدم اين كيسه چيست؟ گفتند مشت خاكى است كه بر قبر مسلمانى ريخته اى و به همان مقدار حسناتم سنگين شد.(انوار النعمانيه)

پاره تن رسول خدا
ام فضل همسر عباس به رسول خدا عرضه داشت يا رسول الله در خواب ديدم گويا عضوى از اعضاى بدن شما در خانه ام مى باشد رسول خدا به او فرمود: خواب خوبى ديدى فاطمه پسرى به دنيا مىآورد و تو او را شير مى دهى, پس حسين(ع) متولد شد و ام فضل از او كفالت و نگهدارى نمود.(آيات بينات, علامه شوشترى)

ثواب اولاد
داود بن هند گويد: خواب ديدم قيامت برپا شده و ميزان را نزديك من آوردند ثوابهايم را در يك كفه و گناهانم را در كفه ديگر نهادند, پس گناهانم سنگينى كرد, اندوه شديدى به من دست داد. تا اين كه پارچه سفيدى آورده در كنار حسناتم نهادند, پس سنگين شد. گفتند: مى دانى اين چيست؟ گفتم: نه. گفتند: اين سقطى است كه متعلق به تو بوده است.(مسكن الفواد)