امام خمينى و انديشه هاى ناب

امام خمينى (ره) و انديشه‏هاى ناب‏
فاطمه وثوقى
«امروز و در آتيه نيز آنچه براى ملت ايران و مسلمانان جهان بايد مطرح باشد و اهميت آنرا در نظر گيرند، خنثى كردن تبليغات تفرقه افكن خانه بر انداز است. توصيه اينجانب به مسلمين و خصوص ايرانيان به ويژه در عصر حاضر آن است كه در مقابل اين توطئه‏ها عكس العمل نشان داده و به انسجام و وحدت خود به هر راه ممكن افزايش دهند و كفار و منافقان را مأيوس نمايند.»(1)
روند انقلاب اسلامى با آگاهى دقيق در ميان ملتهاى مسلمان به ويژه در كشورهاى اسلامى در حال طى كردن و يافتن جايگاه حقيقى خود است و با بر هم زدن معادلات سياسى، فرهنگى و… جهان بر سكوى رهبرى و الگو دهى در سطح بين المللى قدرت و عظمت خود را به نمايش گذارده است. بنابراين شايسته و به جاست كه هر سال در سالگرد وفات معمار كبير انقلاب، گوشه هايى از توصيه‏هاى حكيمانه آن رهبر فرزانه براى همگان يادآورى شود. تا اينكه با الهام گرفتن از دور انديشى و توصيه‏هاى ناب آن امام بزرگوار ياد و نام و حضور معنويش در ميان امت انقلابى و دوستداران حقيقت زنده بماند و چراغ راه آيندگان گردد.
بنابر تعريف و ارزيابى شخصيتهاى برجسته ايرانى و خارجى امام امت بواسطه آثار و عملكرد بى نظيرش هميشه زنده تاريخ است. و از مردان تاريخ ساز جهان بشمار مى‏رود.
در همين راستا مقام معظم رهبرى مدظله العالى فرمودند:
واقعاً امام انسان عجيبى بود. اصلاً پيدايش و وجود اين انسان با آن ابعاد، هيچ قابل تحليل نيست، جز اين كه بگوييم تفضّل الهى بود. خداى متعال، براى اين كه چرخش در تاريخ و در حركت قافله عظيم بشرى به وجود بياورد، دستى بايد از غيب ظاهر مى‏شد ؛ اين دست را ظاهر كرد. اگر كسى در ابعاد و شخصيّت و وجود امام (ره) درست دقت كند، حقيقتاً جز اين، هيچ توجيهى ندارد.(2) ملت ايران بايد بدانند كه حفظ انقلاب و برپانگهداشتن پرچم عزت و شرف و ادامه راه پرافتخارى كه مجاهدات اين ملت شريف در برابر ملت‏هاى جهان، مخصوصاً مسلمانان گشود و به عنوان تنها راه غلبه بر فشار و ظلم قلدران شناخته شد، و تنها باطل السحر توطئه‏هاى دشمنان بر عليه انقلاب و جمهورى اسلامى، همانا حراست از اصول بنيانى انقلاب و پاسدارى از ارزشهاى انقلاب است. اين، آن نقطه روشنى است كه شعار ضديت با سلطه جهانى استكبار را عالمگير ساخته و اركان نظام سلطه جهانى را متزلزل كرده است و همين است كه از اين پس نيز ملت ايران را بر همه توطئه‏هاى دشمنان فايق خواهد ساخت. و اين همان وصيت جاودانى است كه امام راحل عظيم القدر (اعلى اللّه كلمته) در بيانيه‏ها و اخيراً در وصيتنامه خود، همه ما را بدان توصيه فرموده است.(3) و حضرت آية اللّه العظمى مكارم شيرازى دام عزه شخصيت برجسته امام عزيز را اينگونه ارزيابى مى‏فرمايد: «چگونه مى‏توان باور كرد مردى كه مايه اين همه شور و حركت و صاحب آن همه قدرت و عظمت بود اكنون در ميان ما نيست (اما) هركجا قدم مى‏گذاريم، به هر ارگانى مراجعه مى‏كنيم، در هر اجتماعى وارد مى‏شويم و به هر نماز جمعه‏اى سر مى‏زنيم، حضور او را لمس مى‏كنيم. چگونه مى‏توان كسى را كه آثار وجودى‏اش صحنه‏هاى اجتماعى را پر كرده و در هر جا گام مى‏نهيم با آثار تازه‏اى از او روبه رو مى‏شويم و كران تا كران عالم هنوز از او سخن مى‏گويند در صف مردگان دانست»(4) بنابر يك تعريف و تعبير ديگر از يكى از خواهران طلبه خارجى جاذبه‏هاى معنوى امام بود كه مردم را شيفته خود مى‏كرد و سبب ماندگارى نام و ياد ايشان شده است: «ترا چون شمع روشنى ديديم كه راه مسافرين شب تاريك را روشنى مى‏بخشيد و تو را دريايى ديديم پاك و زلال پس در اعماق وجودت فرو رفتيم…ترا مردى استوار و ثابت قدم يافتيم چون كوه كه طوفانها لرزشى بر اندام او وارد نمى‏كرد…»(5)
آنچه در نوشتار حاضر در پيش روى شما قرار دارد نگاه عالمانه به توصيه‏هاى حكيمانه و پدرانه رهبر كبير انقلاب اسلامى است كه در قالب وصيتنامه الهى توشه راه آينده انقلاب اسلامى است. همانگونه كه انبياء الهى جهت پايدارى و ثبات جامعه دين و هدايت نسل آينده امت خود دستورات لازم را از جانب خداوند حكيم در ميان امت به يادگار مى‏گذارند، امام راحل نيز با پيروى از مكتب انبياء و ائمه طاهرين عليهم السلام با دورانديشى ويژه خويش توصيه‏هاى خردمندانه و ارزشمندى را جهت استحكام پايه‏هاى انقلاب اسلامى و تداوم راه انقلاب و رهنمود افراد و گروه‏هاى مخالف نظام، به يادگار گذاشته‏اند. سخن به حق گفته‏ايم اگر ادعا كنيم كه آنچه سبب ماندگارى نام امام راحل شده است پيوند ايشان با انوار الهى بود و سخنانشان برگرفته از حقايق مسلم آسمانى بود. آنجا كه قرآن كريم مى‏فرمايد: «يا ايّها الّذين آمنوا اتّقوا اللّه و قولوا قولاً سديداً، يصلح لكم اعمالكم و يغفرلكم ذنوبكم و من يطع اللّه و رسوله فقد فاز فوزاً عظيماً»(6) هان اى كسانى كه ايمان آورديد از خدا پروا گيريد و سخنى استوار بگوييد تا كارهايتان را برايتان به اصلاح آرد و از گناهانتان درگذرد ما و هركه از خدا و پيامبرش فرمان برد به يقين كامياب گردد كاميابى بزرگ.
«سهل بن سعد ساعدى» مى‏گويد: هرگز نشد كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلّم) يكبار بر اين منبر بنشيند و آيه «يا ايّها الذين آمنوا اتقوا اللّه…. را تلاوت نفرمايد.»(7) همان گونه كه ذكر شد از آنجا كه سخنان حكيمانه امام امت برگرفته از قرآن و عترت بود موجب ماندگارى و اثر بخش گرديد خود آن بزرگوار در ابتداء وصيتنامه تاريخى خود ابتدا سخن از وديعه الهى سخن به ميان آورده و امت انقلابى ايران را به پيوند محكم و دائمى و تمسّك به قرآن و عترت توصيه كرده‏اند و آنرا از افتخارات مسلمانان شمردند: «ما مفتخريم و ملت عزيز سرتا پا متعهد به اسلام و قرآن مفتخر است كه پيرو مذهبى است كه مى‏خواهد حقايق قرآنى كه سراسر آن از وحدت بين مسلمين بلكه بشريت دم مى‏زند.از مقبره‏ها و گورستانها نجات داده و به عنوان بزرگترين نسخه نجات دهنده بشر از جميع قيود كه بر پاى و دست و قلب او پيچيده است و او را به سوى فنا ونيستى و بردگى و بندگى طاغوتيان مى‏كشاند، نجات دهد. ما مفتخريم كه پيرو مذهبى هستيم كه رسولخدا(ص) مؤسس آن به امر خداوند تعالى بوده و اميرالمؤمنين على بن ابى طالب اين بنده رها شده از تمام قيود، مأمور رها كردن بشر از تمام اغلال و بردگى‏هاست.»(8) امام راحل همان گونه كه قرآن كريم را مايه نجات مسلمانان مى‏دانند خودشان با تمسّك به قرآن كريم حركت پيامبر گونه خود را از سال 1342 آغاز كرده و به يارى خداوند در سال 1357 به سرانجام رساندند و در اين حركت مهم منتظر همراهى و يا تشويق ديگران نماندند كه اين حركت نيز برگرفته از قرآن كريم بود آنجا كه مى‏فرمايد: «قل انّما اعظم بواحدةٍ ان تقوموا للّه مثنى و فرادى ثم تتفكّروا ما بصاحبكم من جنّةٍ ان هو الّا نذير لكم بين يدى عذابٍ شديدٍ»(9) اى رسول ما، بگو به امت كه من به يك سخن شما را پند مى‏دهم (كه اگر بشنويد البته هدايت يابيد) و آن سخن اين است كه شما خالص براى خدا دو نفر دو نفر باهم يا هر يك تنها در امر دينتان قيام كنيد و درباره من عقل و فكرت به كار بنديد تا به خوبى دريابيد كه صاحب شما امت رسول خدا را جنون نيست (و صاحب عقل كامل است و اين نسبت از جهل و غرض است) او رسول خداست و از عذاب سخت روز قيامت كه شما را در پيش است مى‏ترساند.» هر آنچه امام امت در طول عمر با بركتشان انجام دادند همه طبق دستورات قرآنى و براى خدا بود. و همين سبب ماندگار نام، ياد و انديشه‏هاى ناب ايشان
گرديد و اگر ايشان قدرتهاى استعمارى غرب و شرق را خوار و حقير كردند و به آمريكا لقب شيطان دادند، آن نيز از قدرت كلام الهى بود. كه مى‏فرمايد: «ولاتهنوا ولاتحزنوا و انتم الاعلون ان كنتم مؤمنين»(10) شما مسلمانان نه هرگز در كار دين سستى كنيد و نه از فوت غنيمت و متاع دنيا اندوهناك باشيد زيرا شما فاتح فيروزمندترين مردم و بلند مرتبه‏ترين ملل دنيا هستيد اگر در ايمان ثابت و استوار باشيد.» امام خمينى(ره) ثابت كردند كه اگر طبق دستور قرآن عمل شود پيروزى قطعى است. جاى تأسف است كه عدّه‏اى به هر دليل نمى‏خواهند حقيقت را بپذيرند. به ويژه در عصر حاضر كه فلسفه بسيارى از آيات و روايات براى مردم روشن گرديده است چگونه عدّه‏اى با غرض ورزى يا از روى جهالت (مدرن) مى‏خواهند شواهد شفاف و مستدل قرآنى را ناديده بگيرند. و در صدد اشكال تراشى و اظهار سخنان بى پايه و بى منطق گردند؟
آيا مى‏توان به اينگونه افراد نام انسان دانشمند، فهيم، فرهيخته، متمدن نهاد؟!
اين گروه به اصطلاح روشنفكر چگونه ادعاى روشنفكرى و… دارند در حاليكه فكرشان بقدرى تاريك و بى فروغ است كه حتى فرداى خود را نمى‏توانند مشاهده كنند و با سوء استفاده از رأفت اسلامى و آزادى قلم و بيان به دشمنى با هم وطنان خود برمى‏خيزند و جاده صاف كن اجانب مى‏گردند. و به‏سان يهوديان و كفار صدر اسلام در صدد ضربه زدن به اسلام عالم گير هستند حال آنكه اسلام عزيز با تمام قدرت و عظمت در حال در نورديدن مرزهاى جغرافى و عقيدتى و پيش تازى به سوى افق‏هاى دور دست مى‏باشد و مسلمان شدن گروه كثيرى در كشورهاى غربى شاهد اين ادعاست. امام امت اين گروه را اينگونه مورد خطاب قرار داده‏اند: «گاهى ناشيانه و با صراحت به اينكه احكام اسلام كه هزار و چهارصد سال قبل وضع شده است نمى‏تواند در عصر حاضر كشورها را اداره كند يا آنكه اسلام يك دين ارتجاعى است و با هر نوآورى و مظاهر تمدن مخالف است…»(11) (را عنوان كرده و به اسلام مى‏تازند) اين گونه افراد چشمان بصيرتشان به روى حقايق بسته شده و اگر نه خورشيد نورانى و طلوع فجر را جز كوردلان همگان مشاهده مى‏نمايند و از حرارت و نورانيت آن بهره‏مند مى‏گردند. اينكه ملت مسلمان ايران در سايه پيروى از دستورات الهى در برابر طاغوت مسلح به انواع سلاح‏ها و پشتيانى ابرقدرتها، توانستند حاكميت دين را در ايران مستقر نمايند. كار صاحبان بصيرت بود. امام امت در فرازى از وصيتنامه‏شان چنين مى‏فرمايند: «اگر نبود دست تواناى خداوند (واعتصموا بحبل اللّه جميعاً و لا تفرّقوا…)(12) همگى به رشته دين خدا چنگ زده و به راه‏هاى متفرق نرويد… (كه مردم به ريسمان الهى چنگ زدند تا توانستند متحد و منسجم بر عليه طاغوت قيام كنند) امكان نداشت يك جمعيت سى و شش ميليون با آن تبليغات ضد اسلامى و ضد روحانى خصوص در اين صد سال اخير و با آن تفرقه افكنى‏هاى بى حساب قلم داران و… همه و همه براى كشيدن نسل جوان فعال به فساد و بى تفاوتى بدست شاه فاسد و پدر بى فرهنگش(بود ملت بتوانند بر آنها پيروز گردند) بنابراين شك نبايد كرد كه انقلاب اسلامى ايران از همه انقلابها جداست… .»
اسلام و حكومت اسلامى پديده الهى است كه با بكار بستن آن سعادت فرزندان خود را در دنيا و آخرت به بالاترين وجه تأمين مى‏كند و قدرت آن را دارد كه قلم سرخ بر ستمگرى‏ها و چپاولگريها و فساد و تجاوزها بكشد و انسانها را به كمال مطلوب خود برساند.»(13) طبق آينده نگرى امام راحل زمزمه‏هايى كه امروز در حال نواخته شدن است و قلم‏هاى ناتوان از قبول حقيقت و چهره‏هاى عنود خجالت زده كه دست به دست هم داده و در صدد تضعيف قرآن و عترت برآمده‏اند، كارى از پيش نخواهند برد. چرا كه خداوند پشتوانه اين ملت و اين انقلاب اسلامى است و قرآن كريم مويّد آن: «كنتم خير امّةٍ اخرجت للناس تأمرون بالمعروف و تنهون عن المنكر…»(14) شما مسلمانان، نيكوترين امتى هستيد كه بر آن قيام كردند كه (براى اصلاح بشر) مردم را به نيكوكارى وادار كنند و از بدكارى باز دارند و ايمان بخدا آورند….
«لن يضّروكم الّا اذى و ان يقاتلوكم الادبار ثمّ لاينصرون»(15) هرگز (جهودان دشمنان اسلام) آسيب و زيان سخت به شما نتوانند رسانيد مگر آنكه از نكوهش و ياوه سرايى شما را اندكى بيازارند و اگر به كارزار شما آيند، از جنگ خواهند گريخت و از اين پس هيچ وقت منصور نخواهند بود.
عترت در انديشه امام امت‏
يكى ديگر از افتخارات و پشوانه‏هاى انقلاب اسلامى از ديدگاه امام امت و باورهاى مردم ايمان به وجود مقدس ائمه اطهار عليهم السلام مى‏باشد. در اين راستا مى‏فرمايند: «ما مفتخريم كه باقرالعلوم بالاترين شخصيت تاريخ است. و كسى جز خداى متعال و رسول(ص) و ائمه معصومين(ع) مقام او را درك نكرده و نتواند درك كرد، از ماست و ما مفتخريم كه مذهب ما جعفرى است كه فقه ما كه دريايى بى پايان است يكى از آثار اوست. ما مفتخريم كه ائمه معصومين ما صلوت اللّه و سلامه عليهم در راه تعالى دين اسلام و در راه پياده كردن قرآن كريم كه تشكيل حكومت عدل يكى از ابعاد آن است، در حبس و تبعيد بسر برده و عاقبت در راه براندازى حكومتهاى جائرانه و طاغوتيان زمان خود شهيد شدند و ما مفتخريم كه مى‏خواهيم مقاصد قرآن و سنت را پياده كنيم. و اقشار مختلفه ملت ما در اين راه بزرگ سرنوشت ساز، سر از پا نشناخته جان، مال و عزيزان خود را نثار راه خدا مى‏كنند.»(16) در عصرى كه پيشرفت علم و تمدن بطور چشمگير خود را مديون اديان الهى و به ويژه دين مبين اسلام مى‏داند «جابربن حيان» را پدر علم شيمى مى‏خواند كه وى يكى از شاگردان با لياقت مكتب «جعفر بن محمد» عليه السلام است. گروهى گمنام با جدا كردن راه خود از مكتب جعفرى به كوته فكرى خود صحه گذارده و خود را رسوا كرده‏اند. «نيكسون» رئيس جمهور اسبق آمريكا معتقد است: اروپا پاى خود را بر دوش اسلام گذاشته و خود را بالا كشيده است. امام بزرگوار در توصيه ماندگار خودشان خطاب به افراد بهانه جو…فرمودند: «اين جانب به جوانان چه دختران و چه پسرانى كه مورد بهره بردارى منافقان و منحرفان فرصت طلب و سودجو واقع شده‏اند، وصيت مى‏نمايم كه بى طرفانه و با فكر آزاد به قضاوت بنشينند و به تبليغات آنانكه مى‏خواهند جمهورى اسلامى ساقط شود و كيفيت عمل آنان و رفتارشان با توده‏هاى محروم و گروه‏ها و دولتى‏ها كه از آنان پشتيبانى كرده و مى‏كنند، و اخلاق و رفتارشان در بين خود و هوادارانشان و تغيير موضع هايشان در پيش آمدهاى مختلف را با دقت و بدون هواى نفس بررسى كنيد، و مطالعه كنيد، حالات آنانكه در جمهورى اسلامى بدست منافقان و… منحرفان شهيد شدند ارزيابى كنيد بين آنان و دشمنانشان، نوارهاى اين شهيدان تا حدى در دست، و نوارهاى مخالفان (هم) شايد در دست شما باشد ببينيد كدام دسته طرفدار محرومان و مظلومان جامعه هستند.»(17)
ايشان در فراز ديگر وصيتنامه با صراحت به جوانان مى‏فرمايند: «به مجرد آنكه فرد يا افرادى را ديدند كه با گفتار و رفتار خود درصدد است بذر نفاق بين آنان افكند او را ارشاد و نصيحت كنند و اگر تأثير نكرد از او روگردان شوند و او رابه انزوا بكشانند و نگذارند توطئه ريشه دواند كه سرچشمه را به آسانى مى‏توان گرفت و مخصوصاً در اساتيد كسى پيدا شد كه مى‏خواهد انحراف ايجاد كند او را ارشاد و اگر نشد از خود و كلاس خود طرد كنند.»
لازم بذكر است افرادى كه به مقام الهى ائمه طاهرين (ع) جسارت مى‏كنند به جاى اطاعت چشم و گوش بسته از ديگران، قدرى پيرامون گفته‏ها و خواسته‏هايشان تأمّل نموده و پاى مباحث و مناظره‏هاى علمى مستدل كارشناسان بنشينند. در اين صورت اگر اهل عناد نباشند حتماً در افكار و رفتار خود تجديد نظر خواهند كرد.
اينگونه افراد اگر اهل علم و آگاهى بوده باشند مى‏بايست از تاريخ هم آگاهى لازم را داشته باشند كه در اين صورت خواهند ديد مخالفان اديان و ائمه معصومين در گذشته افراد بسيار قدرتمندتر از آنها بوده اما نتوانسته‏اند كارى از پيش ببرند و خود به دست تاريخ به فراموشى سپرده شده‏اند. اما انوار الهى همچنان در حال درخشش و گسترش است.
امروز چهره الهى و نورانى ائمه طاهرين از مرزهاى اسلامى فراتر رفته و در ميان ملل و اقوام مختلف جايگاه خود را به نمايش گذارده‏اند و نمونه بارزش رهبر هند «گاندى» است كه به ملت خود توصيه كرده است كه در زندگى خودشان از على (ع) غافل نباشند و آزادگى امام حسين(ع) را سرلوحه راه خود قرار بدهند. به بركت اسلام و قرآن و رهبرى ولايت مدارش، كشور ايران در عرصه بين الملل يكى از وزنه‏هاى سياست گذارى و الگو دهى است بنابراين كسانى كه با نظام جمهورى اسلامى مخالفت مى‏نمايند فرصت سوزى كرده و بر عليه خود دست به كار شده‏اند.
امام راحل و دغدغه امنيت اجتماعى‏
از ديگر آرزوها و دغدغه‏هاى امام راحل آسايش و امنيت اجتماعى ملت مسلمان به ويژه مردم مسلمان ايران مى‏باشد. و اين آرزو در سايه اجراى فريضه مهم امر به معروف و نهى از منكر برآورده شدنى است. ايشان به دستور قرآن كريم به تنهايى امر به معروف را آغاز كرده و از سال 1342 در پى تحقق آن رنجها و مصائب را بر خود هموار كردند. در اين راستا از تنهايى خود و قدرت طاغوت نهراسيدند و به يارى خداوند بزرگ با حمايت ملت مسلمان سرانجام ثمره شيرين تلاش خود را چشيدند بنابراين براى زمان بعد از حيات خودشان نيز به مردم مسلمان توصيه كردند كه براى احقاق حق و عدالت بكوشند: «و اما حكومت حق براى نفع مستضعفان و جلوگيرى از ظلم و جور و اقامه عدالت اجتماعى همان است كه سليمان بن داود و پيامبر عظيم الشأن و اوصياء بزرگوارش براى آن كوشش مى‏كردند. از بزرگترين واجبات و اقامه آن از والاترين عبادات است.»
با توجه به هشيارى و دقت نظر امام عزيز در مورد اجراى فريضه امر به معروف و نهى از منكر كه به طور طبيعى باب ميل عدّه‏اى نخواهد بود بنابراين با توسّل به بهانه‏هاى گوناگون از جمله مطرح كردن نظريه‏هاى روان شناسان غرب و شرق به قصد سنگ اندازى مانع بر سر راه اجراى امر به معروف و نهى از منكر قرار خواهند داد. لذا امام عزيز پيشاپيش فرموده‏اند: «تقاضا اين است كه قبل از آشنايى به مسائل با اشكال تراشى و انتقاد كوبنده و فحاشى برنخيزيد…شما اشكال تراشان بفكر بنشينيد كه آيا بهتر نيست به جاى سركوب به اصلاح و كمك بكوشيد… اين جانب هيچ گاه نگفته و نمى‏گويم كه امروز در اين جمهورى به اسلام بزرگ با همه ابعادش عمل مى‏شود و اشخاص از روى جهالت و عقده و بى انضباطى بر خلاف مقررات اسلام، عمل نمى‏كند لكن عرض مى‏كنم كه قوه مقننه و قضائيه و اجرائيه (پليس متعهد حافظ امنيت) با زحمات جان فرسا كوشش در اسلامى كردن اين كشور مى‏كنند و ملت ده‏ها ميليونى نيز طرفدار و مددكار آنان هستند و اگر اين اقليت اشكال تراش و كارشكن به كمك بشتابند تحقق اين آمال آسانتر و سريع‏تر خواهد بود و اگر خداى نخواسته اينان به خود نيايند، چون توده ميليونى بيدار شده و متوجه به مسائل است. آمال انسانى اسلامى بخواست خداوند متعال جامه عمل بطور چشم گير خواهد پوشيد و كجروان و اشكال تراشان در مقابل اين سيل خروشان نخواهند توانست مقاومت كنند. از آنجا كه تاريخ استعمار نشان داده است تا كنون هيچ‏گاه دول زور مدار خواهان سعادت و آرامش ملتها نبوده‏اند و گامى در جهت گشودن گره از مشكلات ملتها برنيامده و به آنها رحم نكرده‏اند و حتى با دوستان خود باخته خود نيز صادق نبوده‏اند و هرگاه براى عدّه‏اى از مخالفان رژيم‏ها كارى انجام داده‏اند به يقين در جهت منافع امپرياليستى خود بوده است به همين جهت امام امت همواره مردم به ويژه جوانان را از خوش خدمتى‏هاى اجانب برحذر مى‏داشتند و اين هشدار را در قالب وصيتنامه براى مردم به يادگار گذاشته‏اند: «از جوانان، دختران و پسران مى‏خواهم كه استقلال و آزادى و ارزشهاى انسانى را ولو با تحمّل زحمت و رنج، فداى تجملات و عشرتها و بى بند و باريها و حضور در مراكز فحشاء كه از طرف غرب و عمال بى وطن به شما عرضه مى‏شود، نكنند. كه آنان آنچه تجربه نشان داده جز تباهى شما و اغفالتان از سرنوشت كشورتان و چاپيدن ذخاير شما و به بند استعمار و ننگ وابستگى كشيدنتان و مصرفى نمودن ملت و كشورتان به چيز ديگر فكر نمى‏كنند و مى‏خواهند با اين وسايل (اسباب و ابزارهاى تجملى و سرگرم كننده) و امثال آنها شما را عقب مانده و به اصطلاح آنان نيمه وحشى نگهدارند. از توطئه‏هاى بزرگ آنان چنانچه اشاره شد و كراراً تذكر داده‏ام بدست گرفتن مراكز تعليم و تربيت خصوصاً دانشگاه هاست كه مقدرات كشورها در دست محصولات آنهاست.»(18) در سالهاى اخير شاهد نمايش فيلم و نوشته‏هاى توهين‏آميز به مقدسات در اين مراكز علمى هستيم و سازمان دهنده گان آنها به ظاهر افراد دانشجو و به نوعى روشنفكر هستند. بنابر فرموده امام راحل روش آنان (دشمنان اسلام و ايران) با روحانيون و مدارس علوم اسلامى فرق دارد..اما در دانشگاه نقشه آن است كه جوانان را از فرهنگ و ادب و ارزشهاى خود منحرف كنند و به سوى شرق يا غرب بكشانند و دولتمردان را از بين اينان انتخاب و بر سرنوشت كشورها حكومت دهند تا به دست آنها هرچه مى‏خواهند انجام دهند.»
اين پيش گويى رهبر كبير انقلاب در سالهاى اخير به صورت كم رنگ خود را نمايان ساخت و موجب تنش‏هاى روانى در سطح جامعه گرديد و روند اصلاح و امنيت را به ميدان مسابقه سياسى، فرهنگى و…تبديل نمود و چنان به مخالفان و خودباختگان جرأت بخشيد كه از اظهار نظرهاى خائنانه ابا نكردند تا آنجا پيش رفتند كه تحت عنوان كارشناس بر خلاف نظر اسلام از نظريه‏هاى «پوپرى» حمايت كردند و با ايراد سنخنرانيها و نوشته‏ها جامعه را به سوى چالش و بحران فرهنگى پيش بردند. در حاليكه در سايه نظام جمهورى اسلامى ادامه تحصيل و اشتغال داشتند سنگ بيگانگان را به سينه زدند. در پايان با يك فراز ديگر از سخنان حكيمانه امام بزرگوار به روان پاكشان درود مى‏فرستيم: «نصيحت من مشفقانه به شما نوجوانان و جوانان داخل و خارج آن است كه از اشتباه بر گرديد و با محرومين جامعه كه با جان و دل به جمهورى اسلامى خدمت مى‏كنند متحد شويد و براى ايران مستقل و آزاد فعاليت نمائيد تا كشورتان و ملت از شر مخالفين نجات پيدا كند و همه با هم به زندگى شرافتمندانه ادامه دهيد تا چه وقت و براى چه گوش به فرمان اشخاص هستيد كه جز به نفع شخص خود فكر نمى‏كنند و در آغوش و پناه ابرقدرتها با ملت خود در ستيز هستند و شما را فداى مقاصد شوم و قدرت‏طلبى خويش مى‏نمايند؟و…مى‏دانيد كه شما قدرتى در مقابل سيل خروشان ملت نداريد و كارهايتان جز به ضرر خودتان و تباهى عمرتان نتيجه‏اى ندارد. من تكليف خود را كه هدايت است ادا كردم و اميد است به اين نصيحت كه پس از مرگ من به شما مى‏رسد و شائبه قدرت‏طلبى در آن نيست گوش فرا دهيد و خود را از عذاب اليم الهى نجات دهيد.»(19)
«پس علاج واقعه را قبل از وقوع بايد كرد و الّا كار از دست همه خارج خواهد شد و اين حقيقتى است كه بعد از مشروطه لمس نموده‏ايد.»(20)
پى‏نوشت‏ها: –
1. ابوالحسن شيرازى، حبيب اللّه، انقلاب اسلامى و ريشه‏هاى آن.
2. مجموعه رهنمودهاى مقام معظم رهبرى، (1/3/1369)
3. مجموعه رهنمودهاى مقام معظم رهبرى، ج 4، ص 251، دهم خرداد 1369.
4. مركز جهانى علوم اسلامى، معاونت فرهنگى تربيتى (خواهران) وصف خورشيد، ص 35 (از مقاله نگارنده) پدر مهربان و سخنان گهربار.
5. نامه جامعه سال اول شماره 9 خرداد 1384 ماه نامه فرهنگى اجتماعى (جامعه الزهرا) ص 66.
6. سوره احزاب، آيه 71 – 70.
7. جلال الدين فارسى، فلسفه انقلاب اسلامى، ص 310.
8. وصيتنامه، سابق، 75.
9. سوره سبا، آيه 46.
10. سوره آل عمران، آيه 138.
11. ريشه‏هاى انقلاب سابق.
12. سوره آل عمران، آيه 103.
13. وصيتنامه، ريشه‏هاى انقلاب سابق.
14. سوره آل عمران، آيه 110.
15. همان، آيه 111.
16. وصيتنامه سابق.
17. همان.
18. همان.
19. همان.
20. همان.