دعا و چگونگى آن

ويژگى هاى عباد الرحمن (12)
دعا و چگونگى آن

حجه الاسلام والمسلمين محمد محمدى اشتهاردى


قرآن در مورد دوازدهمين ويژگى ممتاز بندگان برجسته خدا چنين مى فرمايد: ((والذين يقولون ربنا هب لنا من ازواجنا و ذرياتنا قره اعين واجعلنا للمتقين اماما))(1)
يكى از ويژگيهاى بندگان خاص خداوند رحمان اين است كه آنها در نيايش خود با خدا چنين عرض مى كنند: پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرار ده و ما را براى پرهيزكاران پيشواگردان.
اين ويژگى بيانگر آن است كه بندگان ممتاز خدا اهل دعا و نيايش هستند, ولى در دعا به كيفيت آن توجه خاص دارند, چيزهايى را از خدا مى خواهند كه بسيار مهم و سرنوشت ساز است, مانند خواستن همسران نيك, فرزندان نيك و از اين ها بالاتر از خدا مى خواهند به مقامى برسند كه پيشواى و الگوى جامعه شوند. بنابراين در اينجا دو بحث بايد مورد بررسى قرار گيرد. نخست اهميت دعا, دوم اهميت چگونگى دعا.

اهميت دعا در اسلام
در قرآن آيات متعددى بيانگر اهميت فوق العاده دعا كردن است, به طورى كه دعا به عنوان عبادت مهم به شمار آمده و بى توجهى به آن موجب استكبار و عذاب دوزخ خواهد بود.(2) و نيز خداوند مى فرمايد: ((قل ما يعبو بكم ربى لولا دعائكم))(3) بگو پروردگارم براى شما ارجى قائل نيست اگر دعاى شما نباشد, واژه دعا بيش از 25 بار در اشكال مختلف در قرآن ذكر شده, و دعاهاى پيامبران و… كه با كلماتى مانند ((رب, ربنا)) شروع مى شود, بيش از صد بار آمده است. و اين ها نشان دهنده اهميت ممتاز دعا از نظر قرآن است.
در گفتار و سيره چهارده معصوم(ع) و پيامبران نيز كمترين چيزى است كه مانند دعا مورد توجه قرار گرفته باشد, آنها همواره در وقت هاى گوناگون به مناجات, دعا و راز و نياز با خدا اشتغال داشتند. در اين راستا نظر شما را به ذكر چند نمونه جلب مى كنيم:
پيامبر اكرم(ص) فرمود: ((الدعإ سلاح المومن و عمود الدين و نور السماوات والارض.))(4) دعا اسلحه مومن و ستون دين, و نور آسمان ها و زمين است.
نيز فرمود: ((الدعإ مخ العباده و لايهلك مع الدعإ إحد))(5) دعا مغز عبادت است, هيچ كس از اهل دعا به هلاكت نمى رسد.
به نقل امام صادق(ع) اميرمومنان على(ع) فرمود: ((احب الاعمال الى الله عزوجل فى الارض الدعإ)) دوست داشتنى ترين كارها در پيشگاه خداوند متعال در سراسر زمين دعا كردن است. سپس فرمود: ((و كان اميرالمومنين رجلا دعإ))(6) اميرمومنان على(ع) مردى بود كه بسيار دعا مى كرد.
نيز از سخنان اميرمومنان على(ع) است: ((الدعإ مفاتيح النجاح و مقاليد الفلاح)) دعا كليدهاى پيروزى و گنجينه هاى رستگارى است. ((الدعإ ترس المومن))(7) دعا سپر مومن است.
((اعجز الناس من عجز عن الدعإ))(8) كسى كه از دعا كردن ناتوان باشد, عاجزترين انسان ها است.

سه درس مهم در پرتو دعا
دعا و نيايش داراى آثار مثبت و سازنده ـ به ويژه در صفاى دل و تهذيب نفس ـ مى باشد, و مى توان از آن درس هاى فراوان آموخت, در رإس اين درس ها سه درس مهم از دعا و به عبارت ديگر سه بعد دعا است كه براى وصول به فيوضات دعا بايد هر سه, مورد توجه قرار گيرد.
1ـ دعا براى دفع بلا و روا شدن حاجت ها اثر كارساز دارد, بر همين اساس اميرمومنان على(ع) فرمود: ((ادفعوا امواج البلإ عنكم بالدعإ قبل ورود البلإ))(9) موج هاى بلاها را قبل از ورودشان, به وسيله دعا كردن از خود دفع كنيد.
2ـ در كنار دعا وهمراه آن, تضرع, خشوع و راز و نياز وجود دارد, كه چنين خصالى غرور انسان را مى شكند, و دل را آماده پذيرش امور معنوى مى سازد, و در نتيجه انسان داراى آرامش نفس, قوت قلب و روحيه عالى خواهد شد; چنان كه در قرآن مى خوانيم: ((ادعوا ربكم تضرعا و خفيه))(10) پروردگار خود را (آشكارا) از روى تضرع و در پنهانى بخوانيد.
3ـ توجه به محتواى دعاها, و معارف بلند پايه اى كه در دعاها وجود دارد, به عنوان مثال دعاى اول صحيفه سجاديه و خطبه اول نهج البلاغه از نظر معارف و مطالب بلند پايه و عرفانى, همسان هستند, توجه به اين معارف موجب ارتقإ سطح معلومات و معرفت انسان, و آشنايى بيشتر او با مفاهيم عالى اسلام خواهد شد كه در رإس آنها مسإله توحيد و خداشناسى است كه نقش مهمى در استجابت دعا و استفاضه از نورانيت دعا دارند, چنان كه در روايت آمده گروهى از امام صادق(ع) پرسيدند: ((چرا ما دعا مى كنيم ولى مستجاب نمى شود؟)) در پاسخ فرمود: ((لانكم تدعون من لا تعرفونه))(11) زيرا كسى را مى خوانيد كه او را نمى شناسيد.
به طور كلى دعا, عبادتى است كه بايد بيشترين نقش را در پاك سازى و به سازى روح و روان داشته باشد, براى وصول به اين نقش, بايد شرايط واجب, مستحب و كمال دعا را رعايت كرد, چنان كه استجابت دعا بستگى به شرايطى دارد كه حفظ آن شرايط, رابطه تنگاتنگ با تهذيب نفس و تكامل انسان دارد و مى توان گفت كه هر اندازه كه اثر مثبت دعا در انسان بروز كند, به همان اندازه آن دعا به استجابت رسيده است. براى توضيح, نظر شما را به گفتار زير جلب مى كنيم:
پيامبر(ص) فرمود: ((كسى كه دوست دارد, دعايش مستجاب گردد, بايد غذا و محل كسب خود را پاك كند.)) نيز فرمود: ((بايد امر به معروف و نهى از منكر كنيد, وگرنه خداوند بدان را بر نيكان شما مسلط مى كند و هرچه دعا كنيد مستجاب نخواهد شد. ))(12) در فرازى از دعاى كميل از زبان اميرمومنان على(ع) مى خوانيم: ((اللهم اغفر لى الذنوب التى تحبس الدعإ)) خدايا بيامرز گناهانى را كه مانع سر راه استجابت دعا خواهند شد. شخصى از اميرمومنان على(ع) پرسيد: ((چرا دعاى ما مستجاب نمى شود؟)) آن حضرت در پاسخ فرمود: ((زيرا; 1ـ خدا را شناختيد, ولى حق او را ادا نكرديد 2ـ به رسول خدا(ص) ايمان آورديد, ولى از دستورهاى او پيروى ننموديد 3ـ آيات قرآنى را تلاوت نموديد, ولى به دستورهاى آن عمل نكرديد. 4ـ در زبان گفتيد از آتش مى ترسيم ولى كردارتان موجب ورود به آتش دوزخ مى گردد 5ـ در زبان گفتيد بهشت را دوست داريم, ولى در عمل از بهشت فاصله گرفتيد 6ـ از نعمت هاى خدا بهره مند شديد, ولى شكر آن را بجا نياورديد. 7ـ خدا فرمود با شيطان دشمنى كنيد, شما در زبان دشمنى كرديد, ولى در عمل با او دوستى نموديد 8 ـ عيب هاى مردم را ديديد, ولى عيب هاى خود را ناديده گرفتيد, اگر نيت شما خالص باشد و امر به معروف و نهى از منكر كنيد دعايتان به استجابت مى رسد.))
روايات (13)در اين راستا بسيار است كه نشان دهنده فراهم نمودن شرايط دعا براى وصول به فيوضات دعا است, نتيجه اين كه بايد به مجرد دعا به طور سطحى و ظاهرى اكتفا نكرد, بلكه به محتوا و شرايط آن نيز توجه داشت, تا از آن بهره كافى و كامل جست.

توجه به كيفيت دعا, و پرهيز از دعاهاى بى مورد يا كم فايده
در آيه مورد بحث (74 فرقان) تصريح شده كه بندگان ممتاز خدا اهل دعا هستند, و در دعا اين سه خواسته را از درگاه خداوند دارند: 1ـ همسر شايسته 2ـ فرزند صالح 3ـ اين كه به مقامى برسد كه پيشوا و الگو و راهنماى مردم شوند, يعنى به كيفيت دعا توجه دارند, امور مهم را از خدا مى خواهند و براى تحقق آن, سعى مى نمايند, آنها مى گويند: پروردگارا! همسر و فرزندانمان را نور چشم ما قرار بده, اين تعبير (نور چشم) رمز كمال و سعادت است, چرا كه همسر و فرزند نيك موجب آرامش و سعادت انسان شده و روح و روان انسان را شاد نموده و در نتيجه باعث روشنى چشم خواهد شد, و به عبارت روشن تر, همسر و فرزندان شايسته, به زندگى انسان نور و صفا مى بخشند و باعث آبرو و روسفيدى و سربلندى دنيا و آخرت خواهند شد. چنين دعايى مفيد و داراى آثار درخشان است, به خلاف دعاهاى بيهوده و يا كم فايده كه ارزش چندانى ندارند, انسان بايد در همه چيز حتى در دعا, داراى همت عالى و نظرى بلند باشد, و در پرتو نورانيت دعا, به مقام هاى عالى برسد. تا آنجا كه دعا كند كه امام و الگوى مردم شود. نبايددعا را در امور مادى منحصر كرد, يا در پيشگاه خدا چيزهايى حقير را درخواست كرد. بر همين اساس امام صادق(ع) فرمود: دعاى چهار گروه به استجابت نمى رسد: 1ـ كسى كه در خانه خود نشسته و مى گويد: خدايا مرا روزى ده, به او گفته مى شود آيا به تو دستور تلاش و كوشش ندادم؟ 2ـ كسى كه همسرى (ناشايسته كه دائما او را ناراحت مى كند) دارد, و دعا مى كند كه از دست همسرش خلاص شود, به او گفته مى شود مگر حق طلاق را به تو ندادم 3ـ كسى كه اموالى داشته, و بدون گواه به ديگرى وام داده (ولى وام گيرنده منكر آن است وام دهنده دعا مى كند كه خداوند دل وام گيرنده را نرم كند, و او را به اداى وام وادار نمايد) به او گفته مى شود مگر به تو دستور ندادم به هنگام وام دادن, شاهد و گواه بگيريد.))(14)
ما وقتى كه دعاهاى پيامبران, امامان و اوليإ خدا را مورد بررسى قرار مى دهيم, مى بينيم خواسته هاى آنها هنگام دعا, بيشتر در محور امور بلند پايه معنوى, اجتماعى و سياسى بود, مثلا دعاى حضرت ابراهيم(ع) چنين بود: ((ربنا اجعلنى مقيم الصلاه و من ذريتى ربنا و تقبل دعإ))(15) پروردگارا! مرا برپا كننده نماز قرار ده, و از فرزندانم (نيز چنين فرما) پروردگارا دعاى مرا بپذير. راسخان در علم (امامان) چنين دعا كنند: ((ربنا لاتزغ قلوبنا بعد اذ هديتنا و هب لنا من لدنك رحمه انك انت الوهاب))(16) پروردگارا! دلهايمان را بعدا ز آن كه ما را هدايت كردى (از راه حق) منحرف مگردان, و از سوى خود رحمتى بر ما ببخش, زيرا تو بخشنده اى. دعاى اصحاب كهف چنين بود: ((ربنا آتنا من لدنك رحمه و هيىء لنا من إمرنا رشدا.))(17) پروردگارا! ما را از سوى خودت رحمتى عطا كن, و راه هدايت و نجاتى براى ما فراهم ساز.
توجه به دعاهايى كه امامان ما داشتند, چنان كه در صحيفه سجاديه و مفاتيح الجنان آمده ما را به كيفيت دعا كردن آشنا مى كند, و نشان مى دهد كه چگونه دعا كنيم, مثلا امام حسين(ع) در فرازى از دعاى عرفه خود چنين به خدا عرضه مى كند: ((اللهم اجعلنى اخشاك كانى اراك, واسعدنى بتقواك, و لا تشقنى من معصيتك))(18) خدايا مرا به گونه اى از خوف و خشيت در درگاهت قرار ده كه گويا تو را با چشمانم مى نگرم, و در پرتو تقوا مرا سعادتمند فرما, و به خاطر گناه مرا تيره بخت نساز.
براى توضيح و روشن شدن مطلب, نظر شما را به داستان جالب زير جلب مى كنيم:
روايت شده: خداوند به يكى از پيامبران بنى اسرائيل وحى كرد كه به فلان عابد بگو سه دعاى تو در نزد ما مورد استجابت است, آن پيامبر وحى الهى را به آن عابد ابلاغ كرد, او موضوع را به همسرش خبر داد(19) همسرش اصرار زياد كرد كه يكى از آن دعاها را در مورد من قرار بده, عابد به اين پيشنهاد راضى شد, همسرش به او گفت: ((دعا كن خداوند مرا از زيباترين زنان زمان قرار دهد.)) عابد همين دعا را كرد, همسرش از زيباترين بانوان جهان گرديد.
زيبايى او باعث شد كه شاهان و جوانان ثروتمند و هوسباز به او دل بستند و برايش پيام دادند, شوهر مفلوك و پير و زاهدت را رها كن, با ما محشور باش, تا از هر گونه لذت هاى دنيا, بهره مند گردى.
آن زن, از اين جهت گول خورد وهمواره با شوهرش برخورد شديد مى كرد و بناى ناسازگارى مى نمود, سرانجام عابد از دست او عصبانى شد, و از دعاى دوم خود استفاده كرد و گفت: ((خدايا! همسرم را تبديل به سگ كن)).
دعايش به استجابت رسيد و او سگ شد, برادران و بستگان او نزد عابد آمدند و گفتند آبروى ما در ميان مردم مى رود, از شما التماس مى كنيم كه از دعاى سوم خود استفاده كن تا همسرت به صورت اول برگردد, آنها بسيار اصرار كردند, سرانجام عابد ناگزير از دعاى سوم خود استفاده نمود و عرض كرد: ((خدايا همسرم را به صورت اول بازگردان.)) دعا مستجاب شد, و همسرش به صورت اول بازگشت, و به اين ترتيب سه دعاى مورد اجابتش, به هدر رفت و پوچ گرديد(20) آن زاهد اگر نادان نبود مى توانست از اين فرصت اكثر استفاده را بكند, و سعادت دنيا و آخرتش را تإمين نمايد.

سه خواسته جالب در دعا
به تفسير آيه مورد بحث (25 فرقان) باز مى گرديم, در اين آيه بيان شده كه بندگان ممتاز خدا در دعاى خود به خدا عرض مى كنند: ((همسران و فرزندان شايسته, به ما عنايت كن و ما را امام و پيشواى پرهيزگاران فرما.))
اين سه خواسته از خواسته هاى بسيار مهم زندگى سعادتمندانه است, براى آن كه به اهميت اين سه خواسته سرنوشت ساز پى ببريم, به توضيح كوتاه آن مى پردازيم.

همسر شايسته و نقش آن
همسر شايسته معاون بسيار خوبى براى شوهر است, موجب زيبايى و دوام زندگى و سعادت و شادابى خواهد بود, و نقش به سزايى در نيكو داشت كانون خانواده و به سازى آن دارد, از اين رو براى گزينش و تربيت چنين همسرى بايد توجه عميق نمود. روايت شده شخصى درباره انتخاب همسر با رسول خدا(ص) مشورت كرد, آن حضرت فرمود: ((انكح و عليك بذات الدين))(21) ازدواج كن ولى بر تو باد كه با زن دين دار ازدواج كنى. امام صادق(ع) به ابراهيم كرخى فرمود: ((با دخترى ازدواج كن كه از 1 ـ خانواده اصيل و نيك باشد 2ـ داراى اخلاق خوب باشد 3ـ در او آمادگى براى فرزند دار شدن باشد 4 ـ شوهرش را در امور دنيا و آخرت يارى كند.))(22)
پيامبر(ص) فرمود: ((بهترين زنان امت من, كسانى هستندكه مهرشان اندك است و خوش رو مى باشند.))(23)
از بررسى روايات در اين راستا فهميده مى شود كه ويژگى هاى دوازده گانه زير نشانه همسر شايسته است: 1ـ دين دارى 2ـ اخلاق نيك 3ـ خوش رويى 4ـ كم بودن مهريه 5ـ آمادگى براى بچه دار شدن 6ـ زن پر محبت 7ـ داشتن عفت 8 ـ مطيع شوهر و آراستگى براى او 9ـ از خانواده اصيل و پاك 10ـ راستگو و امانت دار 11ـ خوشبو و پاكيزه 12ـ فهيم و آشنا به اداره زندگى.
امير مومنان على(ع) فرمود: ((اياكم و تزويج الحمقإ, فان صحبتها بلإ و ولدها ضياع))(24) از ازدواج با زنان كم عقل دورى كنيد, چرا كه همنشينى با آنها بلا است, و فرزندان آنها دچار تباهى است.
در روايات متعدد آمده كه هدفتان در ازدواج, مال و زيبايى نباشد, بلكه ايمان و پاكدامنى همسر را هدف اصلى قرار دهيد. پيامبر (ص) فرمود: ((هرگاه كسى با بانويى به خاطر ثروتش ازدواج كند, خداوند او را به همان ثروت واگذارد (واز بهره هاى ديگر محروم سازد) و كسى كه با زنى براى جمالش ازدواج كند, امور ناپسندى از او ببيند, و هر كس به خاطر دينش با او ازدواج كند, خدا او را محروم نكند.))(25)
بنابراين همسر شايسته از اركان مهم زندگى است, بنده ممتاز خدا هم در دعا, و هم در گزينش, به اين موضوع توجه عميق و جدى دارد. كه در پرتو چنين جديت مى تواند بخش مهم از سعادت و خوشبختى خود را تإمين كند. به گفته سعدى:
زن خوب فرمانبر پارسا
كند مرد درويش را پادشاه
چو مستور باشد زن خوب روى
به ديدار وى در بهشت است شوى

فرزندان صالح
يكى از ممتازترين اركان سعادت, داشتن فرزندان شايسته است كه به راستى مهم ترين نعمت الهى خواهد بود.
و به عكس فرزند ناصالح, بلاى بزرگ و ويران گر است كه مايه وزر و وبال و بدبختى دو جهان خواهد شد. پيامبران و اوليإ خدا هم در دعا و نيايش و هم در عمل, براى داشتن فرزند صالح, تلاش فراوان داشتند, و در تربيت و پرورش روح و روان فرزند, از هيچ عامل سازنده اى اغماض نمى كردند. امام صادق(ع) به يكى از شيعيان فرمود: وقتى كه اراده ازدواج نمودى دو ركعت نماز بخوان, و پس از حمد و شكر الهى دعا كن و در دعا بگو: ((… و از براى من از آن همسر فرزندى طيب و پاك كه خلف و جانشين صالحى در حيات من و بعد از مرگ من باشد نصيب گردان.))(26)
اميرمومنان على(ع) در گفتارى فرمود: ((سوگند به خدا من از درگاه خدا فرزندى زيباروى يا خوش اندام درخواست نكردم بلكه از پروردگارم خواستم, فرزندانى مطيع خدا و خائف در درگاه خدا به من عنايت فرمايد, به گونه اى كه هرگاه به او نگاه كنم و بنگرم كه مطيع خدا است, چشمم به خاطر او روشن گردد.))(27)
رسول اكرم(ص) فرمود: ((ان الولد الصالح ريحانه من رياحين الجنه))(28) همانا فرزند شايسته گل خوشبويى از گل هاى خوشبوى بهشت است.
در شرح حال عالم بزرگ مرحوم ملا محمد تقى مجلسى (پدر علامه محمد باقر مجلسى صاحب بحارالانوار) مى نويسند كه گفت: يك شب پس از نماز شب, حالتى برايم رخ داد كه احساس كردم اگر از خداوند خواسته اى را طلب كنم, اجابت خواهد كرد, در اين فكر بودم كه چه درخواستى كنم, ناگاه صداى فرزندم محمد باقر كه در گهواره بود بلند شد, گفتم: ((خدايا! به حق محمد و آل محمد(ص) اين كودك را مروج دين و ناشر احكام سيد رسولان محمد مصطفى(ص) قرار ده, و توفيقات سرشار به او عنايت فرما.))(29)
همين دعا باعث شد كه خداوند همه اسباب توفيق را براى محمد باقر مجلسى فراهم كرد, به طورى كه وقتى بزرگ شد روز به روز بر رشد و كمال او افزوده مى شد, و در نشر اسلام و احكام با بيان و قلم به توفيقات سرشارى نايل گرديد, و آثار فراوان و درخشان به يادگار گذاشت كه يكى از آنها كتاب بحارالانوار است كه 110 جلد مى باشد, به گفته محدث معروف حاجى نورى مقام علمى علامه مجلسى و توفيق او در ترويج اسلام به جايى رسيد كه عبدالعزيز ناصبى دهلوى در كتاب تحفه نوشته است: ((اگر دين شيعه دين مجلسى ناميده شود, بجا است, زيرا رونق و گسترش اين دين از ناحيه علامه مجلسى است…))(30)
نتيجه اين كه بزرگان به مسإله فرزند صالح اين گونه اهميت مى دادند, و آن را در سرلوحه زندگى خود مورد توجه قرار مى دادند.

امام و پيشواى مردم
بدون ترديد مقام امامت بالاترين مقامى است كه اسلام به آن اهميت بسيار داده است, آيه مورد بحث بيانگر آن است كه عبادالرحمن (بندگان ممتاز خدا) كسانى هستند كه مى خواهند در پرتو تقوا و تلاش به شريف ترين مقام برسند, پيشوا و مقتدا و الگوى مردم گردند, روشن است كه وصول به چنين مقامى بستگى به پيمودن مراحل تهذيب نفس و كسب كمالات معنوى دارد. چنان كه حضرت ابراهيم(ع) پس از آزمايش ها و طى درجات مقامات عالى, به اين مقام رسيد. و خداوند به او فرمود: ((… انى جاعلك للناس اماما))(31) من تو را امام و پيشواى مردم قرار دادم.
اين دعا نشان مى دهد كه بندگان ممتاز خدا بايد خود را آن چنان بسازند و داراى همت بلند شوند كه رهبر و هادى مردم گردند, و مردم از نور وجود آنها استفاده كنند, و فيوضات آنها مردم را از تاريكى ها به سوى صراط مستقيم و روشنايى ها بكشاند. و بدانند كه اگر سعى كنند در سايه تقوا و عمل صالح مى توانند به درجات عالى برسند. اين دعا و اميد و خواسته, همان است كه همه پيامبران و امامان و اوليإ خدا داراى آن بودند, چنان كه شبيه اين مطلب در دعاى امام سجاد(ع) در دعاى مكارم الاخلاق آمده است آنجا كه به خدا عرض مى كند:
((واجعلنى من اهل السداد و من ادله الرشاد))(32) خدايا مرا از افراد استوار و درست كار قرار بده, و از راهنمايان هدايت فرما.
پى نوشت ها:
1. سوره فرقان (25) آيه74.
2. سوره مومن (40) آيه 60.
3. سوره فرقان (25) آيه77.
4. شيخ يعقوب كلينى, اصول كافى, ج2, ص468.
5. علامه مجلسى, بحارالانوار, ج93, ص300.
6. اصول كافى, ج2, ص467, و 468.
7. همان, ص468.
8. بحارالانوار, ج78, ص9.
9. همان, ج93, ص289.
10. اعراف (7) آيه55.
11. بحار, ج93, ص368.
12. محدث قمى, سفينه البحار, ج1, ص448 و 449.
13. همان.
14. اصول كافى, ج2, ص511.
15. ابراهيم (14) آيه40.
16. آل عمران (3) آيه8.
17. اعراف(7) آيه10.
18. مفاتيح الجنان, دعاى عرفه.
19. در كتاب سياستنامه, ص222 نام اين شوهر و همسرش با عنوان يوسف و كرسف ياد شده است.
20. بحارالانوار, ج14, ص485.
21. فروع كافى, ج5, ص332.
22. همان, ص323.
23. همان, ص324.
24. شيخ حر عاملى, وسائل الشيعه, ج14, ص56.
25. همان, ص31.
26. همان, ص79.
27. مناقب ابن شهر آشوب, ج3, ص380.
28. فروع كافى, ج6, ص3.
29. مستدرك الوسائل, ج3, ص408.
30. همان.
31. بقره (2), آيه124.
32. مفاتيح الجنان, دعاى مكارم الاخلاق.