رئيس جمهور و آزمون ديگر

رئيس جمهور و آزمونى ديگر

حجه الاسلام والمسلمين محمد تقى رهبر


انتخابات رياست جمهورى با حضور شكوهمند مردم هميشه در صحنه كشورمان برگزار و رئيس جمهور با رإى بالا, كه رإى مجدد به نظام اسلامى و قانون اساسى نيز بود, بار ديگر برگزيده شد. ما نيز اين پيروزى را كه موجب خشم دشمنان و مايه شادمانى دوستان است, تبريك مى گوئيم. و توفيق خدمت خالصانه و انجام تعهداتى را كه رئيس جمهور در برابر خدا و خلق و خونهاى مقدس شهيدان انقلاب دارد از قادر متعال مسئلت داريم.
وظيفه هر ايرانى مسلمان كه به عظمت اسلام و عزت و سربلندى ملت و ميهن مى انديشد اين است كه به موجب فرمان پيامبر گرامى: ((والنصيحه لائمه المسلمين)) آنچه را به شكوه نظام اسلامى و مصلحت دين و خير مسلمين و سربلندى مسئولان مرتبط است, هرچند از باب تذكر, خاطر نشان سازد كه به بيان قرآن كريم: ((فان الذكرى تنفع المومنين)). سيره رهبران دين بوده كه از مردم مى خواستند از نصيحت و خيرانديشى فروگذار نكنند و تذكرات لازم را بدهند, هرچند رهبران را نيازى نباشد.
اميرمومنان(ع) در منشور سياسى خود به مالك اشتر مى نويسد: ((و اياك والاعجاب بنفسك والثقه بما يعجبك منها و حب الاطرإ فان ذلك من اوثق فرض الشيطان ليمحق ما يكون من احسان المحسنين)) زنهار! كه به خود مغرور باش و بدانچه سبب غرور و اعجاب به نفس مى شود اعتماد كنى و يا تملق گويى را دوست بدارى كه اين از بهترين فرصت هاست براى شيطان تا آنچه را خيرانديشان و نيكوكاران عرضه مى دارند تباه و بى حاصل گرداند.
نويسنده اين مقال, به عنوان يكى از آحاد اين ملت كه بيش از چهل سال با عشق و ارادت به خمينى كبير معمار انديشه و انقلاب اسلامى, زيسته و تلخ و شيرينى هايى را تجربه نمود و عملكرد دولت ها را با حساسيت دنبال كرده و به لطف پروردگار فراتر از گرايش هاى جناحى مى انديشد و امروزه در كنار دلسوزان اين ملت و با دغدغه خاطر و احساس خطر نسبت به سرنوشت اسلام و انقلاب, نگران آينده اين نسل است, بر خود فرض مى داند نكاتى را هرچند واضح و تكرارى در طليعه مسئوليت جديد دولت در ميان گذارد.
1ـ همانگونه كه قرآن مىآموزد دلهاى بندگان بدست خدا است و به هر كس و هر كجا خواهد توجه دهد. اگر ميليون ها انسان به كسى رإى مى دهند, خارج از اراده و حوزه قدرت الهى نيست همانگونه كه چنين پديده اى آزمون بزرگ خداوند نيز مى باشد بويژه در كشورى كه دين با رگ و خون مردمش آميخته و انگيزه دينى بطور عمده در تحولات نقش آفرين است. و نيز به فرموده قرآن: زمين از آن خدا است و به هر يك از بندگان خود كه اراده كند به وراثت مى بخشد همانگونه كه به بيان قرآن حضرت موسى به امت خود گفت: ((ان الارض لله يورثها من يشإ من عباده والعاقبه للمتقين)) و نكته مهم اين آيه كريمه اين است كه عاقبت نيك از آن پرهيزكاران است و دولت و رياست و ساير جلوه هاى اين دنياى خاكى وراثت و امانتى است كه دست به دست مى چرخد, اما آنچه مهم است عاقبت خير و سرانجام نيك است كه ويژه تقواپيشگان مى باشد. بنابراين رهنمود قرآنى سراب حكومت و رياست و كل دنيا سريع الزوال و همانگونه كه گفته اند:
عاقبت در دو سه خط جمع شود از بد و نيك
آنچه يك عمر به دارا و سكندر گذرد
آن همه قدرت و ناموس شهان آخر كار
چند سطرى است كه بر صفحه دفتر گذرد
بدينسان افراد مومن و باظرفيت نه تنها فريفته دنيا و رياست و ثروت و لذت آن نيستند بلكه با احتياط و زهد و بى رغبتى از كنار آن مى گذرند و چشم انداز آينده را مى نگرند و تنها چيزى كه بدان مى انديشند سرانجام نيك است كه خداوند دادگر براى صالحان و پرهيزكاران قرار داده است. اين نكته درس نخستين قرآنى است كه مى بايست به عنوان يك تابلوى زيبا پيش روى مسئولان در هر رده اى كه هستند باشد.
2ـ نكته دوم, توجه به اهداف حكومت در نظام اسلامى است كه در سخن امام على بن ابيطالب(ع) به شكل زيبا و كوتاهى خلاصه گرديده و طى خطبه اى از كلام حضرتش آمده است:
((اللهم انك تعلم انه لم يكن الذى كان منا منافسه فى سلطان و لا التماس شىء من فضول الحطام ولكن لنرد المعالم من دينك و نظهر الاصلاح فى بلادك فيإمن المظلومون من عبادك و تقام المعطله من حدودك)). (خطبه 131)
الها! تو خود مى دانى كه حركت ما با انگيزه عشق به حكومت يا به چنگ آوردن كالاى دنيا نبود, بلكه مقصد ما احياى معالم و نشانه هاى دين تو و اصلاح در سرزمين هاى تو بوده است تا ستمديدگان احساس امنيت كنند و حدود تعطيل شده تو اقامه گردد.
اين سخن گرانسنگ مشتمل است بر دو نكته منفى و چهار نكته مثبت:
الف: دو نكته منفى اين است كه : در منطق على(ع) رقابت بر سر قدرت و رياست جايگاهى ندارد همانگونه كه ثروت اندوزى و خوشگذرانى از اين رهگذر محكوم است. اين دو دام وسوسه شيطانى يعنى ((قدرت و ثروت)) را بايد از سر بدر كرد و جاه و مقام و مال و منال را به چيزى نگرفت و با سلاح ايمان در مسلخ قربانى كرد تا بتوان آزاد و رها از هر قيد و بند به مبدإ و معاد انديشيد و كمر به خدمت خلق خدا بست و خود را از اين طوفان خطر خيز به ساحل نجات رسانيد.
اين هم درس ديگر اميرالمومنين(ع) به مسئولان در هر پست و مقام كه هستند.
ب: و اما چهار نكته مثبت عبارتند از: احياى شعائر دين, اصلاح امور كشور , تإمين امنيت براى ستمديدگان , اقامه حدود الهى.
اينهاست اهداف حكومت اسلامى. حال با توجه به آنچه در جامعه ما گذشته و انتظاراتى كه از نظام حاكم و از جمله قوه اجرائى كشور و در رإس آن رياست محترم جمهورى هست, بر سخن على(ع) مرورى دوباره كنيم و تذكراتى را در اين مقطع حساس مورد توجه قرار دهيم.

 دغدغه دين و احياى شعائر
اين نخستين مسئوليت دولت اسلامى. رياست محترم جمهور كه خود از نواده پيغمبر است و با فرهنگ اسلام بزرگ شده بهتر از ما مى داند و خود بارها تإكيد نموده اند كه عنصر اسلاميت جزو لاينفك اين نظام است. شعائر مردم مسلمان ما در روزهاى آتش و خون و در طول نهضت چيزى جز ((استقلال, آزادى, جمهورى اسلامى)) نبوده و در نخستين رفراندوم به آن رإى داده اندو بر سر پيمان و عهدى كه با خمينى كبير بستند استوارند, شعار دموكراتيك و امثال آن را كه پاره اى احزاب با تقليد از غربى ها مطرح مى ساختند امام مردود دانسته و بر واژه ((جمهورى اسلامى)) تإكيد ورزيدند, نه يك كلمه بيشتر و نه يك كلمه كمتر! بنابراين ديگر شعارها چون مردم سالارى و دموكراسى و امثال آن تنها در قالب دين مشروعيت دارد و جز آن بى اعتبار است.
بنابراين تلاش در جهت حاكم ساختن ارزشهاى اخلاقى و شعائر دينى و رونق بخشيدن به فرهنگ ارزش ولايت علوى در سالى كه از سوى رهبر معظم به سال رفتار علوى نام گرفته و طليعه دور جديد مسئوليت دولت است, از مسئوليتهاى خطيرى است كه همه مسئولان سرلوحه كار خود بايد قرار دهند. آنها خود مى دانند كه مردم ما هرچند با مشكلات فراوان معيشتى مواجه اند و از اين بابت ناراحت هستند, اما بيش از آن به دين و اخلاق و سرنوشت جوانانشان كه مورد هجوم فرهنگى بيگانه قرار گرفته و موج آن فراگير شده است, مى انديشند, هرچند معدودى از فرزندان ناخلف ميهن نوعى لاقيدى را نسبت به مسائل اسلامى و اخلاقى پذيرفته و از فضاى آزاد موجود اظهار شادمانى مى كنند و انتظار فضاى بازترى را مى كشند. ولى توده مردم با آرمانهاى دينى زنده اند و از انحراف هاى اخلاقى و مفاسد اجتماعى رنج مى برند و خطر آينده اى بدتر از اين را نگرانند. اينها نبايد از ديد مسئولان نظام پوشيده بماند و به حركت هاى نمايشى و هياهوى ضد عفاف و اخلاق از سوى گروهى از پسران و دختران خام و بى تعهد و خوشگذران دل ببندند كه خانه تارعنكبوتى اينان دامى است براى صيد ساده دلانى كه به عمق حركت ها و جريان ها نمى انديشند. و بر اين قشر تكيه مى كنند و عامه مردم را كه ستون هاى اصلى كشور و نظام اند ناديده مى گيرند. و پاى درد دل آنها نمى نشينند و توجه ندارند كه آن قشر خوشگذران فرصت طلب, پشتوانه اى مطمئن براى كشور نيستند و هياهويشان جز سرابى بيش نيست و همچون كف هاى روى آب بى رنگ و خاصيت است!

اصلاحات
اصلاح مفاسد و سامان بخشيدن به امور جامعه از ديگر مقاصد حكومت است كه على(ع) بدان اشاره دارد. تصور نمى كنيم اصلاحات در فرهنگ دينى ما براى كسى نامعلوم باشد. چرا كه تشخيص صلاح و فساد از نگاه دين جزء الفباى اسلام شناسى است. اصلاح مورد نظر اميرالمومنين(ع) پس از تصدى خلافت مبارزه با مفاسدى بود كه در دوره حاكميت پيشين بويژه سالهاى مقارن خلافت آن حضرت رخ داده بود, مانند غارت بيت المال, مهره چينى هاى نابجا و سپردن مسئوليت ها به عناصرى چون مروان, وليد و معاويه, رواج مفاسد اخلاقى و تبعيض و بى عدالتى و تجمل گرايى و سلب آزادى و ظلم و زور و بدعت و تحريف و سوء استفاده از دين… و اكنون كه على(ع) به خلافت مى رسد بر آن است كه اين مفاسد را اصلاح كند و دين را به همان شكل كه رسول اعظم خدا آورده, تفسير و تبيين نمايد و در عمل عينيت بخشد و جايگاه افراد را معين كند.
بنابراين مفهوم اصلاحات دينى با آنچه مورد نظر غربى هاست تفاوت ماهوى دارد. آنچه غربى ها از اصلاحات مى خواهند چيزى جز مسخ ارزش هاى دينى و شورش عليه اصول انقلاب اسلامى نيست. دموكراسى و آزادى مورد نظر آنها همان الگوهاى غربى و نفى حاكميت دينى و برداشتن محدوديت و شكستن مرزهاى اخلاقى است. مع الاسف در سالهاى اخير تقليد از غربى ها در استعمال واژه هاى ((اصلاحات, مشاركت و دموكراسى…)), به صورت كليشه اىبر سر زبانها افتاده بدون اينكه به مفاهيم آن در فرهنگ دينى متناسب با جامعه ما توجه شود, و همين امر سبب اميدوارى كشورهاى غربى به سرنوشت انقلاب اسلامى و استحاله تدريجى ارزشهاى اخلاقى شده و اين روزها و پس از انتخابات اخير نيز مفسران رسانه هاى بيگانه و دولتمردان امريكايى و اروپايى نسبت به تداوم اصلاحات! اظهار اميدوارى كرده و كسى نيست به اين سوال پاسخ دهد اين كدامين اصلاحات است كه بيگانگان را كه دشمن خونى ملت ما هستند خشنود و اميدوار ساخته و انتظار تداوم آن را مى كشند؟!
بى شك دولتمردان, هرگز فريب اين شانتاژها و تلقين ها را نخواهند خورد, كيست كه نداند در كشور ما در سالهاى اخير, حجم مفاسد اجتماعى, اعتياد, بزهكارى, بدحجابى, طلاق, هرج و مرج اخلاقى, گرانى, تورم, رشا و ارتشإ, وفساد ادارى سير صعودى پيموده است و مطبوعات بى شرمانه ترين حملات را بر مقدسات ما نمودند. پاره اى احزاب ضد نظام با گستاخى عرض وجود كردند و طلبكارى هم مى كنند, به كنفرانس هاى ضد انقلاب خارج رفتند, توطئه براندازى را سامان دادند و زير لواى آزادى مطالبات نامشروع خود را مطرح ساختند و مسائل ديگر از اين قبيل, كه در اين مجال نمى گنجد. و برخورد با اين جريان ها همان چيزى بود كه بيگانگان عنوان مخالفت با اصلاحات دولت به آن دادند!
مسئولين امور به خوبى مى دانند كه اين انقلاب و نظام, وامدار خون پاك عزيزترين فرزندان اين آب و خاك است كه اين روزها اجساد مطهر و استخوان هاى درهم شكسته شان از لابلاى خاكها و از ميان كويرها جستجو مى شود و براى بازماندگانشان به ارمغان مىآيد و اينها هدفى جز حاكميت اسلام نداشته اند, و در همين حال كه بازماندگان شهدا با ديدگانى اشكبار حتى حسرت ديدار پلاك هاى آن شهيدان را دارند, شاهد لوث شدن ارزشهاى اسلامى و گردن فرازى مروجين فساد و مرفهان بى درد و لجام گسيختگى گروهى از پسران و دختران و آزادى بى قيد وشرطى هستند كه شرح اين ماجراى تلخ از حيطه مقال بيرون است .
بى شك مسئولين امر كه نان اسلام و امام زمان (عج) را خورده و خون پاك امامان در رگهايشان جارى است نمى توانند نسبت به دردهاى اين ملت بى تفاوت باشند و باز هم شعارگونه از تداوم اصلاحات سخن بگويند. جاى آن دارد كه كاربرد شعارهاى تكرارى و وقت تلف كن, و وعده هاى بى پشتوانه و نطق ها و سخنرانى ها, جاى خود را به عمل بيشتر, كه زبان عمل گوياترين زبان است. خوب است به جاى واژه هايى كه نه به درد دنياى مردم مى خورد و نه دينشان به مشكلات جامعه و جوانان بينديشند و راه كارهايى براى درمان دردهاى اجتماعى, بيكارى, فقر, فساد, منكرات, تورم روزافزون پيدا كند كه هرچه جز اين باشد آب در هاون كوبيدن است.

تإمين امنيت براى چه كسانى؟!
تإمين امنيت براى ستمديدگان از ديگر اهداف حكومت است كه در سخن اميرالمومنين(ع) ملاحظه كرديم.
در يك نظام اسلامى مظلومان بايد زير چتر نظام حاكم احساس امنيت كنند كه حقوقشان پايمال نمى شود و ستمگران احساس ناامنى كنند كه به آنها مجال داده نمى شود و عرصه بر آنها تنگ مى گردد.
تإمين امنيت جانى, مالى, آبرويى, فكرى و دينى, اخلاقى, و در همه زمينه ها و امنيت داخلى و خارجى در قالب اهداف ومصالح اجتماعى از مسئوليت هاى خطير دولت است. مرزها بايد از نفوذ عوامل اجنبى, باندهاى قاچاق مواد مخدر وستون پنجم و تروريست ها مصون باشد. مع الاسف اين روزها از طريق مرزها مواد مخدر بطور وحشتناك وارد و مثل آب خوردن د ر سطح شهرها و در پارك ها به عناوين مختلف رد و بدل مى شود. اين مسئوليت قوه اجرايى و قضائى و قانونگذارى است كه طرحى قانونى قاطع, و جدى بينديشند تا ريشه اين بلاى خانمانسوز را به هر قيمتى شده براندازند. تظاهر به گناه و بدحجابى زنان و دختران در فضاى عمومى كشور و گاه رقص و پايكوبى در جمع هاى خاص, و آسوده خاطر بودن اين قشرها, امروزه زخمى است بر دلهاى كسانى كه براى اين انقلاب سرمايه گذارى كردند, شهيد و اسير و معلول دادند و امروز نظاره گر آزادى بى قيد و شرط گروهى لجام گسيخته اند كه با احساس آرامش كامل, حتى اگر به بدترين شكل در ملا عام ظاهر شوند, امر و نهى كننده اى ندارند! اينها و نظائر آن آيا مصداق فضاى امن براى گنهكاران نيست؟! مسئولين امور كشور كمى به اين روند فكر كنند ببينند آيا مدينه فاضله اسلامى كه وعده آن داده مى شد و اين همه قربانى گرفت, همين است كه امروزه ديده مى شود؟! جاى شگفتى است كه هنوز هم متظاهرين به گناه و جمعيتهاى غيرقانونى و ضد انقلاب, مطالبات خود را كه همان توسعه توطئه و فساد ومنكرات است, زير لواى آزادى و توسعه سياسى دنبال مى كنند. طراحان و دشمنان خارجى و عوامل دست نشانده داخلى شان, مصمم اند همان بلايى كه بر سر مشروطه آوردند بر سر انقلاب اسلامى بياورند (هرچند نهضت مشروطيت و انقلاب اسلامى را در يك كفه نمى توان نهاد) و اگر پاسداران اين نظام بيدار نباشند, و فريب تعريف و تمجيدهاى دشمنان را بخورند و با رودرواسى و ملاحظه كارى بخواهند عمل كنند, قافيه را باخته اند و بار گرانى را به دوش كشيده اند كه در پيشگاه خدا و خلق مشكل بتوان پاسخگو بود! و مصيبت بزرگ تر اينجاست كه دشمنان ما خواسته هاى خود را به دست خود ما و به نام دين و حكومت دينى و روحانى, ناخواسته تحقق بخشند و چهره اسلام را مخدوش و ارزشها را مسخ و با القاى سياست هاى غربى ما را به بيراهه ببرند. اينجاست كه هوشيارى و قاطعيت و دين باورى مسئولان و وحدت و همدلى همه نهادها و نيروها و جناح ها جهت پاسدارى از نظام اسلامى و آرمانهاى دينى مى تواند باطل السحر توطئه هاى استكبارى باشد. بنابراين, آب پاكى را روى دست دولتهاى استكبارى و عواملشان بايد ريخت كه تا خون در رگ هاى فرزندان غيور اسلام و وارثان خمينى جارى است و تا خون شهيدان انقلاب مى جوشد اجازه نمى دهند ايران اسلامى بستر مناسبى و فضاى امنى براى دشمنان اسلام باشد. با چنين ايده و آرمانى نظام ما عزتمند در جهان باقى مى ماند و مسئولان ما مى توانند همه امواج را با پشتيبانى ملت پشت سر بگذارند و رضامندى خدا را پيش روى داشته باشند و هر چه جز اين باشد, تجربه اى ناموفق و غير قابل جبران خواهد بود.

اقامه حدود الهى
احياى شعائر اسلامى, اقامه حدود الهى و تلاش در جهت اجراى احكام و فقه شريعت از وظائف اوليه حكومت است, هرچند تعيين حدود به مفهوم خاص آن از مسئوليتهاى قوه قضائيه است اما هماهنگى سه قوه مى تواند در حسن اجراى آن موثر افتد. ناظران امور توجه دارند كه سياست كشوردارى به قانون عادلانه و اجراى صحيح قوانين وابسته است. نظامى كه از درون و برون مورد هجوم است مى بايست بدون بيم وهراس با قاطعيت تمام جلو متجاوزان و توطئه گران را بگيرد. هيچ دولتى با هر ايده و مرام, به خائن و مفسد جايزه نمى دهد و ما كه خواهان اجراى احكام الهى در همه زمينه ها هستيم و آرمان نظام احياى دين و اجراى آن در جامعه اسلامى است, نبايد بيم و هراسى از نقد و طعن بيگانگان داشته باشيم. دست قوه قضائيه براى اجراى حدود كه رمز حيات و عزت جامعه اسلامى است بايد باز باشد و دولت از آن پشتيبانى كند و بى شك تا حدود اسلامى اجرا نشود, جامعه روى امنيت را نخواهد ديد. به اميد موفقيت مسئولان در دفاع از اسلام و خدمت به امت مسلمان.