دانستنى هايى از قرآن فرجام برترى جويان

دانستنى هايى از قرآن
فرجام برترى جويان


((تلك الدار الاذخره نجعلها للذين لا يريدون علوا فى؟ الارض و لا فسادا و العاقبه للمتقين))
(سوره قصص ـ آيه 83)
سراى آخرت را قرار داديم براى آنان كه برترى و گردن فرازى و همچنين فساد و تبهكارى در زمين را نمى خواهند و فرجام نيك و عاقبت خير تنها براى پرهيزكاران و تقواپيشگان است.

تلك: اشاره است براى دور. و كنايه است از سعادت و ارجمندى در سراى آخرت. و از اين معلوم مى شود مقصود از آخرت, سعادت و رستگارى است نه هر آخرتى.
علو: يعنى گردن فرازى و حس برترى جوئى و تكبر ورزيدن بر بندگان خدا. معمولا كسانى داراى حالت تكبر و خود بزرگ بينى هستند كه از فرمان الهى سرباز مى زنند و در برابر احكام خدا فروتنى ندارند و اگر كسى در برابر خدا تسليم نباشد قطعا در برابر خلق خدا تسليم نخواهد بود. و اصلا تكبر رداى خداوند است پس اگر كسى بخواهد با پروردگارش در اين رداى مخصوص منازعه و كشمكش كند, بى گمان خداوند او را با سر در قعر دوزخ فرو مى برد. شيطان رجيم با اينكه هزاران سال عبادت خدا مى كرد به خاطر يك لحظه تمرد و نافرمانى كه منشاش تكبر و استعلا بود, از درگاه خداوندى طرد شد و به لعنت ابدى پيوست. و انگهى بايد معلوم باشد كه هركس ذره اى تكبر داشته باشد در زمره مستكبران قرار مى گيرد و به لعنت ايزدى گرفتار مى شود. مگر فرعون و قارون و نمرود و ديگر طاغوتان روى زمين چه مشكلى داشتند كه براى هميشه بايد از رحمت خدا دور شوند و در دوزخ خشم الهى مخلد گردند.
فسادا: فساد عموم تبهكارى است كه جامع تمام گناهان كبيره است. و به عبارت ديگر استعلا جزئى از فساد است و فساد عموميت دارد ولى با اين حال ملاحظه مى كنيم كه مخصوصا خداوند بر آن تكيه مى كند و از آن در موارد گوناگون نام مى برد زيرا بدبختيهاى امثال قارون و مستكبران در حالت برترى جوئى و گردن فرازى آنان است.
به هر حال اين عمل آنقدر در اسلام نكوهش و مذمت شده كه طى روايتى امير المومنين عليه السلام مى فرمايد: ((ان الرجل ليعجبه ان يكون شراك نعله اجود من شراك نعل صاحبه فيدخل تحتها)) – چه بسا شخصى خوشش آيد و لذت ببرد از اينكه بند كفشش از بند كفش دوستش بهتر باشد, پس ضمن اين آيه قرار مى گيرد. شايد مقصود امام اين باشد كه ممكن است در بعضى از احوال مانند چنين شخصى نيز جز مستكبران قرار بگيرد و از حيات جاودانه آخرت محروم گردد. اينقدر برترى جوئى و خودبزرگ بينى خطرناك و گرفتار كننده است. بيش از اين بايد مواظب اخلاق و رفتارمان باشيم كه عاقبت نيكو فقط از آن تقواپيشگان و متواضعان است و فرجام مستكبران و گردنكشان قطعا جهنم و شقاوت ابدى است.
بى جهت نيست كه امام صادق عليه السلام پس از ذكر اين آيه مباركه گريه مى كند و متاثر مى شود و مى فرمايد: ((ذهبت و الله الامانى؟ عند هذه الاذيه)) – با نزول اين آيه, جائى براى آرزوها و آمال انسان نيست و چقدر مشكل است رسيدن به سراى جاويدان, عزيزان ! اگر امام صادق با آن مقام و منزلت با خواندن اين آيه آنقدر متاثر مى شود كه گريه بر حضرتش چيره مى شود و با ناراحتى چنان سخنى مى گويد ما چه بايد بگوئيم و چه گونه بايد خود را با اين آيه وفق دهيم تا از جمله مستكبران و گردنكشان قرار نگيريم ؟
در روايت بسيار جالبى آمده است كه امير المومنين عليه السلام در دوران خلافت ظاهريش گاهى در بازار قدم مى زد, مردم را هدايت و راهنمائى مى كرد و به محرومان كمك مى نمود. هنگامى كه حضرت از كنار بازاريها و مغازه داران مى گذشت, اين آيه را تلاوت مى فرمود: ((و تلك الدار الاذخره نجعلها …)) آنگاه مى گفت: ((نزلت هذه الاذيه فى؟ اهل العدل و التواضع من الولاه و اهل القدره من الناس)) (تفسير مجمع البيان) ـ اين آيه در باره عدالت پيشگان و متواضعان از زمامداران عادل و قدرتمندان نازل شده است. شايد اشاره به اين باشد كه اگر من كه خليفه و حاكم شما هستم, هيچ اظهار برترى جوئى نمى كنم و با تمام فروتنى و تواضع و مانند معمولى ترين افراد در ميان شما زندگى مى كنم, روا نيست شما با توانائى مالى كه داريد بر محرومان و مستمندان تكبر ورزيد و مال و منال دنيا كه زود گذر و بى ارزش است باعث سلطه جوئى شما بشود. و سرانجام سرفرازى و رستگارى از آن تقواپيشگان است و بس.
برادران و خواهرانى كه مسئوليتهائى اجرائى در كشور بر عهده دارند بيشتر مورد نظر آيه خواهند بود و بايد زندگى خود را با اين آيه وفق دهند و با مردم كه بالاترين حق را بر آنان دارند با تواضع بيشترى برخورد داشته باشند كه هر انسانى از دو حالت خارج نيست: ((اما اخ لك فى؟ الدين او نظير لك فى؟ الخلق)) ـ يا برادر دينى تو است و يا انسانى مانند تو. پس بايد تلاش كنيم كه از تكبر و گردن فرازى بكلى دورى جوئيم تا شايد خداوند ما را مورد رحمت واسعه اش قرار دهد و از سعادت اخروى بهرمند گرديم آمين رب العالمين.